حجتالاسلام خسروپناه: نقش اساسی قرآن کریم در تولید علم دینی و اسلامیسازی علوم، از کاستیهای تولید معرفت شبکهای و نظاممند قرآنی بوده و به عنوان مشکل اساسی بهرهگیری از این منبع معرفتی می باشد.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از ایکنا؛ حجتالاسلام خسروپناه در ادامه طرح مباحث «راهبردهای قرآنی» به بیان اهمیت و ظرفیت قرآن کریم در تولید علم دینی و اسلامیسازی علوم انسانی پرداخته است و در این مورد علیالخصوص بر ضرورت به روزرسانی تفسیر و انطباق آن با مسائل و موضوعات جدید و نوپدید تأکید کرده است. وی با تجلیل از جایگاه علامه طباطبایی به عنوان آغازگر جریان تفسیری در حوزه علمیه و تداوم این جریان توسط شاگردان بیواسطه ایشان از جمله آیتالله جوادی آملی بر مغفول ماندن درک نظاممند و عقلانی و استدلالی آیات قرآن کریم تأکید و توجه کرده است. از منظر خسروپناه تولید معرفت شبکهای و نظاممند قرآنی یکی از مشکلات اساسی در بهرهگیری از قرآن کریم است. جامعه ما درگیر مشکلات و مسائل متعددی است که با پیادهسازی راهکارها و آموزههای قرآنی قابل حل است اما بی توجهی به ظرفیتهای بنیادین این کتاب آسمانی و توقف پردازش به قرآن در حد اسناد بالادستی و عدم عملیاتی ساختن آنها در وحله عمل ناشی از همین فقر معرفتی است. در ادامه متن یادداشت خسروپناه از نظر میگذرد.
«گاهی شخصی کلیاتی را مطرح میکند، ممکن است خستهکننده باشد؛ اما در بحث قرآن و تکنولوژی واقعاً نکات ظریفی از قرآن میشود استخراج کرد. امروزه مسئله محیط زیست و آسیبهای محیط زیست، بحران هویت، بحران محیط زیست، بحران خانواده که تقریباً سالی چندین نشست علمی در کشورهای اروپایی و توسعهیافته برگزار میشود، منتظرند بشنوند که ما از منظر قرآن چه جواب و راهکاری نسبت به این بحرانها داریم. فعالیتهای قرآنی باید این عرصهها را هم شامل شود. تا آنجا که من اطلاع دارم هم در سند دانشگاه اسلامی و هم در نقشه جامع علمی کشور به نقش قرآن توجه شده، الان هم در شورای تحول و ارتقای علوم انسانی تأکید بر این مطلب است که از مبانی قرآنی در تحول علوم انسانی استفاده شود. ما تا اینجا در حد سند مشکلی نداریم.
مشکل اساسی که بنده به عنوان یک طلبه آشنا با فلسفه احساس میکنم این است که در تولید معرفت قرآنی آن هم تولید معرفت شبکهای قرآنی و نظاممند قرآنی، نقص هست. مرحوم علامه طباطبایی (ره) تفسیر المیزان را نوشتند. ایشان معتقد بودند باید هر دو سال یک تفسیر بنویسیم؛ چون بر اساس تدبر در قرآن واقعاً هر سال ما با پرسشهای جدیدی روبرو هستیم، و باید قرآن را به حرف آورد. بدون اینکه گرفتار التقاط بشویم یا در تحجر بمانیم باید با روش اجتهاد و کشف دلالتهای التزامی پاسخهای جدیدی از قرآن استخراج کرد. از برکت تفسیر المیزان تمام شاگردان ایشان آمدند یک روزنههای جدید از معرفت بر ما گشودند. منشور جاوید استاد سبحانی، معارف قرآن استاد مصباح، تفسیر تسنیم آیتالله جوادی آملی که یک دریایی از معارف است، شما میبینید ادامه همان المیزان است. بنده توفیق داشتم بیش از ۱۰ سال محضر استاد جوادی آملی تلمذ کردم، درس تفسیرش را عرض میکنم. درسهای فلسفی را بیش از این محضرشان بودیم. ایشان هر آیهای را که تفسیر میکرد با اینکه بعضی از آیات، آیاتی بود که در مباحث قبلی تفسیرش را ارائه کرده بود، باز نکات جدیدی را ارائه میکرد.
حالا سوال این است که آیا ما چیزی به عنوان فلسفه قرآنی داریم یا نداریم؟ یا به تعبیر دقیق تر حکمت قرآنی؟ خب امروزه یک مغلطهای در ذهن اهل فلسفه هست که آقا فلسفه دانش عقلی است. عقل را با نقل چه کار؟ در حالی که آیات قرآن مملو از استدلال عقلی است، آیات قرآن مملو از حکمت است؛ ولی چون نقل قرآنی هست میگوییم خب ربطی به حکمت فلسفی ندارد که این غلط است و همین باعث شده که ما در تمدن سازی محروم بشویم.
همینطور نقشی که قرآن میتواند در علم داشته باشد، در تکنولوژی داشته باشد. من بیشتر از همه احساس میکنم الآن ما گرفتار یک فهم تئوریکیم. لذا شما ببینید در بحث کرسیهای نظریه پردازی، نظریات مختلف درباره اقتصاد، سیاست، سایر علوم انسانی میآید ولی ما شاهد یک نظریهای نوین در فهم قرآن نیستیم. شاهد نظریههای جدید در حوزه معرفتی قرآن نیستیم. این نشان میدهد که از یک فقر معرفتی که باید از سرچشمه عظیم قرآنی استفاده بکنند از این فقر رنج میبریم. این قطعا وظیفه همه نهادهاست که به این موضوع توجه کنند. حقیر در این مدتی که در انجمن حکمت و فلسفه بودم تلاش کردم که زوایایی را باز کنیم. به هر حال با دوستانی که علاقهمند به مباحث قرآن و فلسفه هستند یک قدمهایی را برداریم. ولی به نظر من این قصه باید نهادینه شود و نهادهای دیگر را تشویق کنند که مسئله قرآن و نقش قرآن هم در معرفت، هم در بینش و هم در منش و هم در کنش، خود را نشان دهد.
ما الآن آسیب های متعدد سیاسی داریم که من معتقدم قرآن میتواند اینها را برای ما حل کند. آسیب های متعدد اخلاقی را داریم که قرآن میتواند اینها را برای ما حل کند. قرآن شفاست ولی ما متاسفانه به دنبالش نرفتیم. بیشتر ظاهر قرآن را دوستان توجه کردند و این با اینکه بسیار ارزشمند و در جایگاه خودش قابل توجه است، ولی به نظر من باید آن عرصههای دیگر را هم توجه کنیم. حالا هم تلاشم بر همین است. به هر حال قدمهای خوبی استاد ما آیتالله جوادی آملی برداشتهاند. در همین زمینه نظریهای که ایشان در باب علم دینی دارد دقیقا مبتنی بر مباحث قرآنی است. من نمیخواهم بگویم، حرف آخر را ایشان گفتهاند. به هر حال ما در معرفت قرآنی خاتمالمجتهدین و خاتمالفقها و خاتمالمفسرین نداریم. هر زمان افراد دیگری باید بیایند و کارهای جدیدتری را ارائه کنند».