حجتالاسلام والمسلمین مهدی معلمی ارائهدهنده بحث در کرسی نظامسازی با عنوان مبانی و اصول تفسیر اقتصادی در قرآن با اشاره به سازگاری میان آموزههای اقتصادی و ارزشی قرآن گفت: بشر در نظامسازی، نیازمند پیوند میان وحی و عقل است.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از خبرگزاری قرآن (ایکنا)؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی معلمی، محقق و پژوهشگر قرآنی امروز چهارم اردیبهشت ماه در دومین نشست تخصصی طرح نظامسازی قرآنی با موضوع «مبانی و اصول تفسیر اقتصادی در قرآن کریم» که در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد، گفت: تفسیر اقتصادی در دو معنا به کار میرود؛ نخست ریشهیابی اقتصادی پدیدههای اجتماعی که مدنظر ما در بحث نیست و دیگری تفسیر اقتصادی قرآن است که مورد بحث است.
وی با طرح این سؤال که آیا مقصود ما از تفسیر اقتصادی، استفاده از دانش اقتصاد برای فهم بهتر قرآن کریم است؟ ادامه داد: آموزههای اقتصادی در حدی نیست که بتواند تفسیر قرآن بکند، زیرا علم قطعی و جزمی نیست که به عنوان قرینه در نظر گرفته شود؛ بنابراین ما دنبال به دست آوردن تفسیری هستیم که مهمترین مباحث اقتصادی بشر را از قرآن کریم استخراج کند.
معلمی بیان کرد: پرداختن به اهداف اقتصادی، آموزههای اثباتی قرآن در حوزه اقتصاد و ... میتواند موضوعات مورد بحث در تفسیر اقتصادی باشد؛ همچنین رویکردهای تفسیر اقتصادی در این زمینه قابل بحث است.
وی افزود: بنابر استقرائی که بنده کردهام مشاهده کردیم که در تفسیر اقتصادی، برخی با رویکرد توصیفی و تبیینی، برخی با رویکرد خرد وارد این مقوله شدهاند اما در مقابل، رویکردهای کلان اقتصادی هم در مباحث تفسیری مورد توجه برخی دیگر از افراد بوده است.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: برخی دیگر نیز با رویکرد هنجاری توصیهای یعنی حقوقی و اخلاقی به تفسیر اقتصادی قرآن پرداختهاند؛ در کنار این رویکرد، شاهد رویکرد هنجاری تبیینی نیز به عنوان شکل دیگری از تفسیر اقتصادی هستیم که کتاب «اقتصاد کلان با رویکرد اسلامی» اثر حجتالاسلام میرمعزی از این دست است.
وی اظهار کرد: رویکرد سیستمی رویکرد جدیدی است که با نگاهی سیستمی به آموزههای قرآنی و مباحث اقتصادی میپردازد و ارتباط نظام اقتصادی قرآن با نظام اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... را به عنوان نظریه پشتیبان ارائه میکند.
معلمی با اشاره به مبانی اختصاصی تفسیر اقتصادی با بیان اینکه دانش تفسیر دارای باورهای بنیادین است و تفسیر اقتصادی نیز از این مسئله مستثنی نیست، بیان کرد: مبانی تفسیری به دو دسته خاص و عام قابل تقسیم است که در زمینه خاص آن مقولاتی مانند جایگاه اقتصاد در آموزههای قرآن، نظاممندی آموزههای قرآنی و ... قابل بحث است.
وی افزود: برخی معتقدند که قرآن کاری با اقتصاد ندارد؛ زیرا قرآن برای امور اخروی و معنوی نازل شده و اگر سخنی از اقتصاد دارد در راستای این هدف اصلی است که عمدتا روشنفکران سکولار این دیدگاه را دارند و حتی در برخی کتب منتشر شده در حوزه قم نیز این مسئله مشاهده میشود.
این محقق و نویسنده آثار اقتصادی دینی و قرآنی عنوان کرد: از دید این افراد، قرآن کریم دارای نظام و سیستم اقتصادی نیست و در مقابل این تفکر، نگاه حداکثری به قران کریم در مسئله اقتصاد است که میگوید قرآن تبیان برای همه چیز است، لذا همه مسائل اقتصادی نیز در آن بیان شده است.
دیدگاه برگزیده تفسیر اقتصادی در قرآن
وی افزود: دیدگاه سوم معتقد است که قرآن از اصل، دنبال هدایت است و در ورود به مقولات اقتصادی نیز به حد ضرورت پرداخته است و دیدگاه چهارم نیز میگوید ما در پیدا کردن دانش اقتصادی مطلوب نیازمند یافتن آموزههای برتر هستیم؛ زیرا نسبت به ابعاد وجودی این عالم و آخرت، جهل داریم و به نظر بنده این دیدگاه برتر از بقیه است.
وی افزود: انسان وقتی از این دنیا وارد دنیای دیگر میشود این جابجایی آنقدر برای او دشوار است که دچار هراس و ترس شدید میشود؛ بنابراین بشر برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت نیاز به آموزههای قرآنی دارد و بهتنهایی نمیتواند نیازمندیهای خود را تامین کند؛ اما این مسئله به معنای بیتوجهی به عقل، حس و تجربه نیست؛ بنابراین انسان امروز همانند تمام اعصار در طراحی نظامهای اجتماعی و اقتصادی نیازمند پیوند دادن آموزههای برتر وحیانی با یافتههای عقلانی است.
معلمی بیان کرد: برخی معتقدند که قرآن کریم آموزههایی در حوزه مصرف، توزیع و تولید دارد ولی به طور عمده به حوزه توزیع پرداخته است؛ در زمینه مصرف نیز آموزههایی از جمله پرهیز از اسراف و تبذیر دارد اما در حوزه تولید نیز تقریبا آموزهای ندارد؛ این گروه معتقدند که قرآن فقط چارچوبها را بیان فرموده است؛ یعنی اگر خواستید برنامه تولید داشته باشید مراقب فقرا باشید، از اسراف بپرهیزید.
وی تاکید کرد: دیدگاه برتری که اعلام شد معتقد است که قرآن گزارههای نظاممندی دارد ولی این به معنای آن نیست که همه آموزههای جزئی اقتصادی را داشته باشد، زیرا قرآن کتاب اقتصاد نیست.
این محقق بیان کرد: ما برای اینکه بتوانیم در تفسیر نظاممند قرآن در مباحث اقتصادی وارد شویم ابتدا باید میان حوزههای اخلاقی، تربیتی، سیاسی و ... در این زمینه بپرهیزیم؛ البته تداخل حوزههای مختلف در علوم انسانی امری طبیعی است ولی تا حد ممکن باید این مرزها روشن شود؛ همچنین شناخت اجزای نظام اقتصادی، استنباط اهداف نظام اقتصادی و کشف روابط میان آموزهها و نگاه سیستمی... نیز باید مشخص و روشن شود.
معلمی با بیان اینکه نباید به برخی روایات ضعیف و مجعول در مباحث اقتصادی که ناسازگار با علم معصومین(ع) استناد داشته باشیم اظهار کرد: نباید برخی مقولات مانند توکل و رزق مقدر و ... را طوری تفسیر کنیم که موجب سوء تفاهم و بهناحق متهم کردن جامعه اسلامی به برخی مسائل شود.
وی با بیان اینکه میان آموزههای اقتصادی و آموزههای ارزشی قرآن، سازگاری وجود دارد عنوان کرد: تاثیر فرهنگ بر رفتار اقتصادی، پیگیری نوع سیاستها و برنامهها و کامیابیها و ناکامیهای اقتصادی در وصول به اهداف تردیدناپذیر است و اقتصاد نیز در جایگاه دانشی که برای رفتارهای اقتصادی انسانها شکل میگیرد از این قاعده مستثنا نیست و از فرهنگ مردم متاثر است، لذا دیدگاه ارزشی هر مکتب اجتماعی درباره مفاهیمی مانند زهد و قناعت، توکل، تقدیر الهی و رزق مقدر، دنیا و مظاهر آن و ... سازنده پیکره اصلی فرهنگ اقتصادی آن مکتب است.
رابطه رزق مقدر و تلاش
معلمی به عنوان مثال به مقوله رزق مقدر الهی و رابطه آن با تلاش انسان پرداخت و اظهار کرد: برخیها ممکن است با اشاره به آیات و روایات، مسلمانان و جوامع اسلامی را متهم سازند که آنها معتقدند کار و تلاش در توسعه، رشد، رفاه و امور دنیایی و افزایش روزی تاثیر ندارد؛ چراکه این امور پیشاپیش از طرف خداوند تعیین شده و همین امر زمینههای تنبلی و سستی جوامع اسلامی را فراهم آورده است در نتیجه از کاروان سریع رشد عقب ماندهاند؛ البته بعید نیست برداشتهای ناصواب برخی مسلمانان یکسونگر و ظاهربین و تبلیغات برخی دستگاههای حکومتی سوء استفادهگر در طول تاریخ اسلام در این واقعیت تلخ سهم فراوانی داشته باشد.
وی ادامه داد: اما براساس آموزههای اصیل اسلامی در بیان امامان معصوم(ع)، انسانها با کار و تلاش خود، وضعیت اقتصادی و معیشتی آینده خود را به گونهای که میخواهند تدبیر و رقم میزنند؛ تقدیر روزی و تعیین و تقسیم آن به دست خداوند نهتنها با کار و تلاش منافاتی ندارد بلکه کار و تلاش، یکی از اسباب و علل تعیین و تحصیل روزی مقدر است و خداوند روزی بندگانش را از طریق اسباب و وسایلی که در عالم هستی قرار داده است تقدیر و تقسیم میکند و کار و تلاش نیز از جمله این طرق و عوامل است.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین جابری به عنوان ناقد گفت: همه افتخار ما این است که از نظرات شهید صدر در مباحث اقتصادی بهره میبریم ولی حضرتعالی هیچ اشارهای به نظرات ایشان در مباحث خود نداشتید و در مقاله هم چیزی وجود نداشت؛ استناد به نظرات فردی مانند بازرگان نیز چه محلی از اعراب در حوزه علمیه دارد؟.
این ناقد عنوان کرد: متاسفانه تفلسف در دوره کنونی و حتی حوزه باب شده است، در حالی کسانی باید در زمینه دین نظر بدهند که مجتهد باشند ولی شاهدیم کسانی که رشته تخصصی آنان داروسازی و نساجی است وارد عرصه نظریهپردازی دینی شدهاند که نشانه مظلومیت اسلام است.
همچنین حجتالاسلام محمدصادق یوسفیمقدم در سخنانی گفت: شما در ابتدای بحث گفتید که روش روائی با عقل سروکار ندارد که این مطلب صحیح نیست؛ البته اگر ما روش عقلی را غیر از روش اجتهادی بدانیم این سخن درست است.
وی افزود: این که فرمودید گزارههای علم اقتصاد قطعی نیستند، پس نمیتوان با قطعیت به آن نگریست و ممکن است دچار تفسیر به رای بشویم ولی شما باید این نگرانی مربوط به دانش اقتصاد را برطرف کنید؛ همچنین سلسله بحثهای کلی در مقاله وجود دارد و نتایج کلی هم گرفته شده است در حالی که باید گزارهها، جزئیتر و مستند میشد.
یوسفیمقدم بیان کرد: وارد برخی دیدگاههایی شدید که نیازی نبود ولی حال که وارد آن شدید و نظرات بازرگان و ... را آوردید، باید دقیقتر مورد توجه قرار میگرفت و نقد میشد؛ زیرا امروزه همین مباحث برای ترویج عقائد لائیک مورد استناد قرار میگیرد.
وی تاکید کرد: باید به بحث نظاممند بودن گزارههای اقتصادی قرآن پرداخته میشد، زیرا شاهکلید مباحث است همچنین سازگاری نظام اقتصادی با ارزشهای اعتقادی باید تبیین قرآنی کاملتری مییافت.
همچنین حجتالاسلام سعید بهمنی در نقدی برسخنان ارائهدهنده گفت: مبادی تصوری بحث به صورت گذرا و عبوری بیان شده است، ضمن اینکه مراحل ذکر شده منطقی نیستند؛ در حالی که باید نظام و اجزای نظام اقتصادی کشف و بیان میشد.
بهمنی با انتقاد از سطح پائین مطالب ارائه شده توسط معلمی بیان کرد: شما مبانی را استخراج نکردهاید ولی اجزا و مبانی نظام را بیان کردهاید، همچنین کشف روابط را مورد توجه قرار دادهاید که همه نیازمند مبانی است.
انتهای پیام