تبیین تأثیر حیا، حریم طلبی، پیشگیري از نگاه جسمی و جنسی به زن، تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان، لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان و نیاز به سلامت روانی و جسمی در رعایت عفاف در روابط انسانی نشان می دهد که تقویت این امور و بیان نقش آن ها در عفاف می تواند مبناي تربیتی و گسترش این آموزه باشد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت الاسلام محمدرضا سالاری فر، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در مقاله ای به بررسی «مبانی روان شناختی حجاب و عفاف با تأکید بر متون اسلامی» پرداخت که در ادامه تقدیم حضور علاقه مندان می شود؛
عفاف و حجاب ارزش مهمی در تعالیم اسلامی دارد که در همه ادیان الهی نیز مشترك است. عفاف طیف گسترده اي از رفتارها و حالات تعاملی زن و مرد از پوشش تا شیوه گفتار، نگاه، راه رفتن، استفاده از زیورآلات و آرایش کردن را دربر می گیرد و عبارت از خویشتنداري از رفتار جنسی و عاطفی خارج از حدود شرعی است. رعایت عفاف آثار مثبتی بر اخلاق و معنویت در سطح فردي دارد.
مبانی روان شناختی مقتضی رعایت عفاف در روابط انسانی شامل حیا، حریم طلبی، پیشگیري از نگاه جسمی و جنسی به زن، تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان، لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان و نیاز به سلامت روانی و جسمی می شود.
صفت حیا
یکی از صفات مهم در انسان ها حیا می باشد که نقش مؤثري در رعایت عفاف و حجاب دارد. حیا دگرگونی حال و انکساري که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده شده است، پدید می آید. به نظر می رسد بازدارندگی ارادي مفهوم محوري صفت حیا است. از آیات قرآن روشن می شود که عامل اصلی در شکل گیري حیا، حضور و نظارت انسان دیگر، خداوند یا فرشتگان است. در جمع بندي مفهوم لغوي و کاربرد حیا در متون اسلامی می توان گفت صفت حیا در فرد نوعی مهار خویش از رفتار نامناسب به جهت احساس حضور یک ناظر محترم را پدید می آورد. اثرپذیري درونی، گرفتگی و بازدارندگی سه جنبه حیا است.
وجود حیا در انسان به عنوان یک حالت فطري شواهد بسیاري دارد. در این مورد مؤلفان به داستان حضرت آدم و حوا استناد کرده اند. قرآنمی فرماید «پس هنگامی که از آن درخت چشیدند، زشتی ها و قسمت هاي پنهان اندامشان بر آن ها آشکار شد و (به سرعت) شروع به قرار دادن برگ هاي درختان بهشتی برخود کردند تا آنها را بپوشانند.» از آیه می توان برداشت کرد آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پریشان شدند، زیرا براي رهایی از این حالت با برگ هاي درختان خود را پوشانده اند. این در حالی است که آن ها همسر یک دیگر بودند و جایز بود در مقابل هم برهنه شوند، هیچ کس در آنجا نظاره گر آن ها نبود تا شرمندگی شان به دلیل او باشد و چون نخستین انسان بودند پوشش براي آن ها جنبه اکتسابی هم نداشت. بنابراین تنها دلیل اضطراب ایشان از برهنگی، فطري بودن حیا در آن ها بود و چون برهنگی خلاف فطرت است، اضطراب آور است.
فاصله گرفتن حضرت مریم از مردم و آرزوي مردن و فراموشی مطلق نزد مردم و برخورد زن عزیز مصر در بستن درب ها و پوشاندن بت خود نیز شواهدي براي فطري بودن حیا در روابط جنسی عنوان شده است.
از سخنان معصومان(ع) نیز فطري بودن حیا در انسان روشن می شود که البته در جنس زن بیشتر است و نوعی تحول در کیفیت و کمیت در این صفت براي آنان اعلام شده است. براساس روایات حیا در مراحل زندگی زن به تدریج کاهش می یابد و مقدار باقیمانده آن به خویشتنداري زن بستگی دارد. این تعبیر نشان می دهد که حیا در طبیعت انسان نهاده شده است.
تأکید بیشتر به این صفت در زنان می تواند به برخی تفاوت هاي زن و مرد برگردد. براساس روایات خداوند شهوت زنان را بیش از مردان قرار داده است. با این جهت عامل قدرتمند و مهارکننده اي نیازمند است تا احتمال افتادن زن در گناه در کاهش دهد. البته برخی حیا را اکتسابی و متأثر از فرهنگ و تربیت می دانند. بنابراین وقتی حیا در زن فطري باشد پوشش هم که از آثار و نتایج آن است، فطري خواهد بود.
در جوامع انسانی دختران با در نظر گرفتن فروتنی و حیا تربیت می شوند. به همین جهت حتی آنان در ابراز پیشرفت هاي خود سعی دارند از هنجار اجتماعی حیا پیروي کنند. در موقعیت هاي اجتماعی هرجا که نیاز به حیا نیست، تفاوت جنسیتی دختر و پسر در ابراز موفقیت هاي خود مشاهده نمی شود.
از شواهد دیگر غلبه صفت حیا در زنان این است که آنان در موقعیت بدنی، پیام زنانه بودن را دریافته اند. به همین دلیل لباس هاي زنان بیش از لباس مردان محدودکننده است و زنان خیلی زود یاد می گیرند که مردان در مورد آنان دقیق هستند. پس می آموزند به گونه اي بنشینند و بایستند که از بخش هاي خصوصی بدن آن ها محافظت شود. با مطالعه عکس ها و نقاشی هاي گرفته شده از کشورهاي مختلف جهان چنین تفاوت هاي جنسیتی در دیگر فرهنگ ها نیز مشاهده شد.
کاربردهاي لغوي حیا در سخنان معصومان(ع) نشان می دهد که پوشیدگی یا پوشاندن جزئی از مفهوم حیا است. بنابراین صفت حیا موجب می شود که با یک حالت پوشیدگی در فرد مواجه شویم که این می تواند درونی و باطنی یا بیرونی و ظاهري باشد.
حریم طلبی
امروزه برخورداري افراد از حریم خصوصی از مهم ترین مصادیق حقوق بشر به شمار آمده و در مبانی دینی و قوانین حقوقی به رسمیت شناخته شده است. از مبانی روانشناختی گرایش به عفاف و حجاب نیاز انسان به حریم خصوصی است. حریم خصوصی نیز در ابعاد منازل و اماکن، جسمانی، ارتباطات و اطلاعات عنوان شده است. برخی بر اساس همین اعتقاد ضرورت برخورداري از حریم خصوصی را بدون استدلال عقلی و از راه شهود قابل درك می دانند.
موضوع عفاف و حجاب را می توان از جنبه هاي مختلفی مرتبط با حریم خصوصی دانست. رابطه انسان ها خصوصاً زنان و مردان در همه جوامع داراي حریم هایی است که صرف نظر از تفاوت هاي فرهنگی در بسیاري ابعاد مشترك است؛ مثلاً حریم رابطه جنسی زنی که ازدواج کرده تنها با شوهرش است و هرگونه رابطه جنسی غیر از این را همه فرهنگ ها خیانت می دانند. نکته مهم این است که وجود چنین حریمی در همه فرهنگ هاي انسانی از یک مبناي فطري ریشه می گیرد.
در نگاه اسلامی نیز حجاب و پوشش زنان صرف نظر از وجوب، معیار و دیدگاه هاي فقها در مورد آن از شاخص هاي حریم خصوصی است و به نظر می رسد یکی از مبانی احکام روابط زن و مرد مانند رعایت حجاب در زنان و عدم جواز نگاه و تماس بدنی با زنان از سوي مردان نامحرم به جهت رعایت احترام و حریم شخصی زن مسلمان است، به این معنا که او براي خویش حریمی دارد که هرگونه تماس بدنی، خلوت، فاصله نزدیک در مکان هاي عمومی یا نگاه را نقض حریم خود می داند. بنابراین بخشی از وظایف مردان در روابط با زنان نامحرم نیز به رعایت حریم شخصی زنان باز می گردد.
شاهد نخست: از اهداف توصیه زنان مسلمان به پوشش سر شناخته شدن است. گویا آنان با حجاب به دیگران نشان می دهند که مسلمان هستند و به چارچوب عفاف پایبند می باشند. این رفتار نوعی قرار دادن حریم شخصی براي خویش است.
شاهد دوم: زنان غیرمسلمان چنین حریمی براي خود در نظر نمی گیرند و به همین جهت مردان در نگاه به آنان منعی ندارند.
شاهد سوم: نگاه به زنانی که از نگاه مردان به سر و وضعشان پروایی ندارند، جایز است، زیرا آنان در این مورد حریمی براي خود قرار نداده اند.
شاهد چهارم: در روایت آمده نگاه به مو و بدن زنان دیوانه و فاقد عقل بدون قصد لذت اشکالی ندارد.
شاهد پنجم: جواز دست دادن بدون قصد لذت با زنان مسلمان که از تماس بدنی با مردان نامحرم پروایی ندارند.
از آثار رعایت حجاب و عفاف، حفظ و افزایش عزت نفس زنان است که با بحث حریم زنان مرتبط است؛ می توان گفت زنان به سبب نیاز به حریم خصوصی به رعایت چارچوب هایی در روابط با مردان روي می آورند. با این پایبندي عزت نفس آنان تقویت می شود.
پیشگیري از نگاه جسمی و جنسی به زن
از مبانی آموزه اسلامی حجاب در زنان پیشگیري از نگاه جسمی و به دنبال آن جنسی برخورد کردن با زنان است. زنان مانند مردان ظرفیت هاي انسانی در حوزه هاي دانش، اخلاق و دینداري و هنر دارند. با وجود این توجه به ظاهر و بدن زنان در بیشتر فرهنگ هاي دنیا غالب است. ریشه این رویکرد به زنان چیست؟ زیبایی اغلب به نوعی ویژگی خاص زنانه تعریف می شود و توجه به ظاهر زنانه یکی از جنبه هاي تفکر قالبی زنانه در بسیاري از فرهنگ هاست. مردم به شیوه هاي بسیاري زنانگی را با زیبایی و زیبایی را با جوانی برابر می دانند. در میان مردم آمریکا جذابیت فیزیکی بخش اصلی تر خودپنداره زنان نسبت به مردان است.
به نظر می رسد ریشه نگاه جسمی به زنان، زیبایی جسمی زنان است؛ امافرآیندي که این نگاه را غالب کرد سرمایه گذاري، تبلیغ و برجسته سازي بُعد زیبایی زنان در قرن بیستم بود. تعیین ملکه زیبایی در هر سال، استفاده روزافزون از زنان زیبا در عرصه هاي تبلیغات تجاري، هنر و سینما، نه تنها فکر و ذهن مردان بلکه بسیاري از زنان را به زیبایی بدن خود مشغول کرده است.
علی رغم تعالیم خردمندانه بیشتر فرهنگ ها مبنی بر این که زیبایی صرفاً جنبه ظاهري دارد و اهمیت آن از خصایل درونی کمتر است، واکنش بیشتِرِ افراد براساس زیبایی قیافه و ظاهر خوشایند صورت می گیرد. در مجموع می توان گفت که برجسته سازي زیبایی هاي بدنی به برخی ازدواج ها که احساس زیبایی شوهر نسبت به زن کم است، آسیب می زند. براي تغییر این روند فردي و اجتماعی دو روش را می توان به کار برد: نخست، ترویج و تبلیغ سایر استعدادهاي انسانی زنان مانند نوع دوستی و همدلی بیشتر، گرایش به معنویت، زمینه هاي هنري. دوم، کمرنگ کردن نمودهاي جسمی و بدنی زنان در همه ابعاد ارتباط انسانی در جامعه از تعامل هاي شغلی تا عرصه هاي هنري و تبلیغاتی. براي تحقق هدف دوم ترویج و اجراي آموزه هاي همه ادیان الهی از جمله اسلام در زمینه عفاف و حجاب می تواند بسیار مؤثر باشد. با توجه به تأثیر حس بینایی، آموزه هاي اسلامی بر مهار چشمان توصیه هاي زیادي به مردان و زنان دارد.
تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان
مطالب بسیاري در مورد روابط جنسی عاطفی زن و مرد در آثار علمی و ادبی به چشم می خورد و عشق بین زن و مرد موضوع بسیاري از اشعار و داستان ها در تاریخ بشر است. قرآن نیز به داستان دوستی شدید همسر عزیز مصر نسبت به یوسف می پردازد. در بررسی نگاه اسلام به غریزه جنسی در درجه اول توجه به این اصل مهم است که اسلام مطابق طبیعت انسان است و به همه نیازهاى جسمانى و روانى انسان ها توجه دارد. دوست داشتن روابط جنسى و زینت آن براى زندگى در قرآن تصریح شده است.
متون اسلامی در کنار این نگاه مثبت به سرکشی و دشواري مهار غریزه جنسی به عنوان یک واقعیت روانشناختی انسان اشاره کرده و از لغزشگاه هاي جدي براي انسان ضعف مهار میل جنسی عنوان شده است. افزون بر ناکامی و بی توجهی، زیاده روي و استفاده از روش هاي نابهنجار در ارضاي میل جنسی به آسیب هاي فردي و اجتماعی می انجامد. به همین جهت فرهنگ هاي مختلف چارچوب هایی براي رویارویی با این آسیب ها در نظر گرفته اند.
یکی از زمینه هاي تفاوت میزان رعایت چارچوب ها در روابط زن و مرد نامحرم تفاوت آن ها در تحریک جنسی است. تفاوت هاي جنسیتی در نگرش هاي جنسی به رفتارها منتقل می شود. مطالعات روانشناختی میان فرهنگی نشان می دهد که به استثناي موارد اندك در سراسر دنیا مردان بیش از زنان اقدام به فعالیت جنسی می کنند.
در پژوهشی دریافتند که مردان در طول زندگی خود به طور متوسط به دنبال 81 شریک زندگی متفاوت و زنان به دنبال فقط 4 یا 5 شریک هستند. تحقیق دیگر نشان داد در حالی که 58 درصد زنان نسبت به تعلق عاطفی عمیق همسر با فرد دیگري حساس بودند، حدود 60 درصد مردان نسبت به رابطه جنسی همسر با فرد دیگر حساسیت نشان دادند. متون دینى اسلام نیز به مسئله تفاوت هاى مرد و زن در میل جنسى اشاراتى دارد.
لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان
از تفاوت هاي روانی زن و مرد گرایش بیشتر زنان به خودآرائی و نمایش زیبایی خویش به ویژه به مردان است. شواهدي در کار است که این میل زنان فطري است. نکته کلیدي در پذیرش طبیعی و فطري بودن خودآرایی زنان به تعامل آنان با مردان بازمی گردد. از آنجا که یک گرایش عمومی در بشر نسبت به زیبایی فرد دیگر وجود دارد و این گرایش در مردان نسبت به زیبایی زنان غالب و فراگیر است، زنان به زیبایی چهره و اندام خود بسیار اهمیت می دهند. البته این لزوماً به معناي گرایش آنان به عمل جنسی با مردان نیست.
وقتی تصاویر زنان از نژادهاي مختلف را به مردان نشان می دهند آنان درباره این که کدام یک از زنان بیشترین و کمترین جذابیت را دارند، توافق دارند. روانشناسان دریافته اند که حتی کودکان سه ماهه ترجیح می دهند به چهره هایی خیره شوند که از نظر بزرگسالان جذاب هستند.
در نگاه اسلامی هم از ویژگی هاي مهم زنان خصیصه خودنمایی است که به صورت طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه از تبرّج زنان صحبت کرد. قرآن در این آیات فقط زنان را از خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبه هاي جنسی خود در برابر نامحرم نهی کرده و از تبرّج مردان سخنی نگفت.
در مورد کارکرد این گرایش در زنان می توان گفت وجود این غریزه براي جذب کردن مرد به زن است تا بدین وسیله مقدمات ازدواج و زندگی مشترك آنان و تولید فرزند را فراهم کند؛ چنانکه در سایر جانداران نیز این ویژگی در جنس ماده وجود دارد. ولی بی تردید گرایش خودنمایی و خودآرایی مانند سایر غرایز آدمی، نیازمند قانونمندي و مهار است تا از زیاده روي در آن پرهیز شود. عدم مهار این گرایش سایر ابعاد زندگی زنان را در حاشیه قرار می دهد و رشد اخلاقی، معنوي و اجتماعی زنان را به خطر می اندازد. از اینرو در دین اسلام براي این گرایش حدودي تعیین کرده و آزادي بی حد آن را نپذیرفته است.
از مجموعه روایات در این موضوع می توان نتیجه گرفت دین اسلام با وجود نهی زنان از خودنمایی براي نامحرم به آنان توصیه کرده اگر در انظار نامحرم نباشند، حتماً آرایش و خودنمایی داشته باشند، به ویژه اگر در حضور شوهر باشند.
از این مباحث یکی از حکمت هاي لزوم پوشش و عفاف براي زن در اسلام مشخص می شود؛ زیرا این حکم نقش اساسی در متعادل کردن روحیه خودنمایی زن دارد و عامل مهمی براي جلوگیري از بخشی از دغدغه هاي فکري زن به شمار می آید. آزاد بودن زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوه هاي زنانه در جامعه موجب افراط در تجمل و توجه زیاد به زیبایی هاي ظاهري می شود که این توجه افراطی می تواند سبب بروز نگرانی در زن شود.
سلامت روانی، اخلاقی و معنوي
از مقتضیات وضع چارچوب هایی براي روابط زن و مرد، تأمین سلامتی بیشتر زنان و مردان در زندگی اجتماعی است. ضعف و نبود ضوابطی براي روابط عاطفی وجسمی زن و مرد در بسترهاي اجتماعی آسیب هایی به افراد وارد می کند که می توان پیشگیري از این آسیب ها و تأمین سلامت افراد را از مبانی عفاف اعلام کرد. آسیب ها در اثر ضعف عفاف در سه بعد جسمانی، روانی ارتباطی و معنوي اخلاقی قرار می گیرد. ضعف چارچوب ها در ابعاد مختلف عفاف به آزادي بیشتر در روابط عاطفی زن و مرد می انجامد.
اگر روابط باز مرد و زن به رابطه جنسی ناخواسته بی نجامد، آسیب هاي روانی متوجه زنان می شود. البته در رابطه با اجبار جسمی آسیب ها شدیدتر خواهد بود. اختلال هیجانی، عدم امنیت، انکار احساسات، ترس، خشم، افسردگی، بیخوابی، کابوس، بیزاري از آمیزش جنسی، احساس بی حرمتی و فقدان کنترل از پیامدهاي تجاوز جنسی در تقریباً همه زنان است. البته راه حل هایی براي کاهش آزار جنسی و تجاوز به زنان طرح شده که از جمله آن افزایش قدرت و جایگاه اجتماعی زنان عنوان شده است.
از نگاه اسلامی می توان تأمین امنیت اجتماعی زنان را یک کارکرد مهم رعایت عفاف دانست که براي نمونه به پایبندي به آن از راه رعایت حجاب در آیه 95 سوره احزاب اشاره شد. روابط باز زن و مرد و به آسیب هاي عاطفی هر دو جنس نیز می انجامد که برخی از آن ها عبارتند از سرکوب شدن استعدادها، افت تحصیلی یا رکود علمی، اضطراب، تشویش و احساس گناه. همچنین این روابط می تواند آسیب های اخلاقی، معنوی و دینی را در پی داشته باشد.
نتیجه گیري
تبیین تأثیر حیا، حریم طلبی، پیشگیري از نگاه جسمی و جنسی به زن، تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان، لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان و نیاز به سلامت روانی و جسمی در رعایت عفاف در روابط انسانی نشان می دهد که تقویت این امور و بیان نقش آن ها در عفاف می تواند مبناي تربیتی، گسترش این آموزه باشد.
انتهای پیام/