تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, علوم تمدن اسلامي
شماره : 4809
تاریخ : ۲۲ خرداد, ۱۳۹۷ :: ۱۲:۵۲
مسأله‌مندی، لازمه بینش تمدنی

تحول بنیادین در علوم انسانی به نقطه کانونی توجه تبدیل شود. این موضوع با سرنوشت انقلاب گره خورده است. این گفتمان به مدد قوت گفتمانی و طی یک فرآیند و به تدریج، انحصار و تک‌صدایی روشنفکری سکولار را شکسته و باب جدیدی را باز کرده است.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، دکتر فرزاد جهان‌بین، عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد در یادداشتی به بیان بینش تمدنی پرداخت که در ادامه آن را ملاحظه می کنید؛

در تقسیم‌بندی انقلاب‌ها، برخی انقلاب‌ها جزو انقلاب‌های کبیر قرار می‌گیرند. این انقلاب‌ها علاوه بر تغییرات بنیادین در جوامع خود، تاریخ‌بخش عمده‌ای از جوامع بشری را از جهت ارزش‌های بنیادین، شیوه‌ها و ابزارها دگرگون می‌سازند و به عنوان منبعی برای الهام سایر جنبش‌های انقلابی قرار می‌گیرند. بر اساس منطق درست ارزیابی، از سه انقلاب کبیر می‌توان نام برد. انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و انقلاب ۱۳۵۷ اسلامی ایران. هدف نهایی انقلاب اسلامی نه تغییر یک نظام سیاسی به نظام سیاسی دیگر بلکه درانداختن طرحی نو و رقم‌زدن عالمی جدید بر پایه دین، اخلاق، علم و عقلانیت بود. انقلاب اسلامی نقطه عطفی برای بازگشت دین به عرصه حیات سیاسی و اجتماعی و دمیدن روح در جهان بی‌روح بود. فهم تمدنی از انقلاب اسلامی، لوازمی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنم:

الف- وجود مسأله از لوازم یک جامعه پویا و زنده و تراز تمدنی است. جامعه راکد و یا مقلد، فاقد مسأله است. به‌عنوان نمونه در دنیای قبل از انقلاب اسلامی، در هدفگذاری‌ها اولویت با افزایش جی دی پی و سرانه است. در این حالت در نسبت بین زن، اشتغال و خانواده، اولویت به اشتغال داده شد چراکه حضور زن در خانواده و مدیریت خانه و تربیت نسل، مابه ازای مالی ندارد. با چنین مسیری، خانواده به طور طبیعی رو به فروپاشی رفت. در دنیای جدید که انقلاب اسلامی به دنبال ساختن آن است زن هم، شأن اجتماعی دارد و هم خانه و خانواده مهم است. این دو چگونه با هم جمع می‌شوند؟ این یک مسأله جدید است. انقلاب اسلامی ضمن پذیرش ضرورت مدیریت فرهنگ بر اصل آزادی و اصل عاملیت انسان تأکید می‌کند. این دو با چه مدلی قابل جمعند؟

ب- حل مسائل با توجه به نوع مسائل و پیچیدگی انسان و جامعه و بافت تاریخی، اجتماعی، داخلی و خارجی که در آن، مسائل طرح شده است، پیچیده و زمان‌بر است. خم رنگرزی وجود ندارد که نخ‌ها را در آن بیندازیم و رنگ شده بیرون بیاوریم.

ج- حل مسائل به صورت طبیعی و فرآیندی و در سایه تضارب‌آرا صورت می‌گیرد و وابسته به ده‌ها متغیر است و حل آنها به صورت دستوری و ابلاغی مقدور نیست. بدون همسویی اراده و هدف اجزا با اراده و هدف کل، امکان حل مسائل وجود ندارد.

د- این مسیر چون فرآیندی و پیچیده است لذا باید از نگاه صفر و یکی به آرمان‌ها پرهیز کرد. به‌عنوان نمونه، عدالت که در مقام وصف، وسیع‌ترین است در مقام عمل با سختی‌ها و تنگناهای بسیاری روبه‌رو می‌شود. عدالت جنسیتی، عدالت اقتصادی، عدالت سیاسی، عدالت فرهنگی، عدالت آموزشی، عدالت قضایی. در برخی از این حوزه‌های عدالت پیشرفت‌های جدی وجود دارد و در برخی حوزه‌ها کمتر. علی(ع) هم که در رأس حکومت باشند باید بعضاً کاری را انجام بدهند که نمی‌خواهند و بعضاً کاری را ترک کنند که مایل به انجام آنند. بی‌شک علی(ع) و حکومتداری ایشان الگوی ماست اما به بهانه حکومت علوی، کوبیدن جمهوری اسلامی را شیطنت یا نادانی می‌دانم که اگر همین‌ها در زمان حکومت حضرت بودند به احتمال قوی از سه گزینه همراهی و تکمیل، عزلت و تقابل، سومی را برمی‌گزیدند.

بر اساس آنچه عرض شد توجه به دو اولویت و تمرکز بر آنها را در دهه پنجم حیات جمهوری اسلامی، ضروری می‌دانم:

اول: در باغبانی فرهنگ عمومی، تلاش کنیم نگاه بلندمدت و پیچیدگی در فهم، در شاکله جامعه نهادینه شود. شاید متوجه نباشیم اما وقتی به مردم می‌گوییم که مشکلات را در صد روز یا در سه ماه و یا چهل روز می‌توانیم حل کنیم و یا با تقلیل‌گرایی، حل مسائلمان را به ارتباط با آمریکا گره می‌زنیم درواقع کمک می‌کنیم که فهم جامعه از مسائل و راه‌حل‌ها سطحی شود و جامعه به سمت کوتاه مدت‌بودن سوق پیدا کند.

دوم: تحول بنیادین در علوم انسانی به نقطه کانونی توجه تبدیل شود. این موضوع با سرنوشت انقلاب گره خورده است. این گفتمان به مدد قوت گفتمانی و طی یک فرآیند و به تدریج، انحصار و تک‌صدایی روشنفکری سکولار را شکسته و باب جدیدی را باز کرده است و اینک این محتوا و این شبکه چند هزار نفری اساتید پیشکسوت و جوان، آمادگی نقش آفرینی در عرصه تحول رسمی در تغییر سرفصل‌ها و تدوین متون را دارد. علاوه بر فشارهای سیاسی که طبیعی است، برخی تنگ‌نظری‌ها و اشغال صف توسط ستاد، کار را با سختی مواجه می‌کند. البته می‌دانم که جز با تغییر مدیریت و جوانگرایی، تغییری در کار ایجاد نخواهد شد چرا که رفتارها تابع ذهنیت‌ها هستند.

انتهای پیام/

منبع: صبح نو

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.