تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, علوم تربيتي
شماره : 4944
تاریخ : ۲۹ خرداد, ۱۳۹۷ :: ۹:۴۷
15 عامل عاطفی تأثیرگذار در تربیت فرزند/ گفتار و رفتار والدین؛ ملاک عمل فرزندان

نهاد خانواده به صورت يك سيستم متعامل و به هم پيوسته است كه هر يك از اعضاي آن متناسب با جايگاه و نقشي كه دارند بر هم ديگر اثر مي گذارند. والدين مهم ترين نقش را در خانواده دارند و مي توانند در رشد، پرورش و تحول شخصيتي فرزندان سهم بسزایی داشته باشند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، علينقی فقيهی دانشيار دانشگاه قم به همراه حسن نجفی دانشجوی كارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسي دانشگاه شاهد در مقاله ای عوامل تربيت عاطفي فرزندان در خانواده را براساس روایات مورد بحث و بررسی قرار می دهند.

ابتدای بحث موضوع روابط عاطفي ميان والدين در خانواده مطرح شده و خانواده مهم ترين نهاد تربيتی جامعه و نخستين آموزشگاه فرد مطرح می شود که اثرگذارترين عامل در حركت مطلوب فرزندان براي انتخاب سبك و شيوه زندگي اسلامي به شمار می آید.

نویسندگان در ادامه سخنان خود با توجه به نقش كليدي والدين در انتقال ارزش هاي ديني و معنوي به فرزندان و اهميت رشد شخصيت مطلوب عاطفي ايشان با محوريت فرهنگ ناب دينی، عوامل تربيت عاطفي فرزندان در نهاد خانواده را مورد کنکاش قرار می دهند و به این نوع از تقسیم بندی می رسند؛

الف) هم سويي بينش ها و باورهای مذهبی

بنيادي ترين مسأله در نهاد خانواده كه سبب آرامش و جلب عاطفي اعضاي آن مي شود، اصل همتايي در بينش ها و باورهاي ديني اعضاي خانواده به ويژه همسران است. به همین دلیل در تعاليم اسلامي هنگام گزينش همسر بر اصل كفو به معناي همتايي و همانندي تأكيد شده است، یعنی زن و مرد در افكار، باورها و ويژگي هاي رشدي تقريباً همتا باشند.

همسويي والدين در باورهاي مذهبي افزون بر اينكه سبب گرمي خانواده به خصوص تحكيم روابط عاطفي خودشان می شود، در تربيت مطلوب فرزندان نيز مؤثر است. چون روابط عاطفي مطلوب و دين‌پسند والدين به یکدیگر و فرزندان ناشي از خداباوري در بينش ها، افكار و باورهاي آنان است، پس داشتن بينش واحد و هماهنگ والدين در نوع برقراري روابط با محوريت ديني و عملياتي ساختن آن ها در زندگي از مهم ترين عوامل عاطفي پرورش شخصيت فرزندان است.

ب) انديشه از خود دانستن وجود فرزند

از عوامل شكل گيري روابط عاطفي مطلوب والدين نسبت به فرزندان اين است كه والدين وجود فرزندان را از خود آن ها مي دانند، علاقه طبيعي و خدادادي ميان خودشان و آنان را احساس مي كنند، خوبي و بدي آنان را خوبي و بدي خودشان مي دانند و به سرنوشت مطلوب و زندگي سعادتمندانه دنيايي و اخروي آن ها علاقه مند هستند.

والدين با ايجاد ارتباط عاطفي و دوستانه مبتني بر اين حقيقت فطري انسان ارتباط سيستمي متعالي در شبكه اعضاي خانواده برقرار مي كنند و محيط عاطفي مناسبي براي فرزندان فراهم مي آورند تا توانمندي هايي كه در فطرت آن ها نهادينه شده است به تدريج بروز و پرورش يابد و موجب برقراري ارتباط نيك با فرزندان، احترام و تكريم آن ها، تقويت احساس ارزشمندي، رضايت، خشنودي و ديگر صفات مهم عاطفي تربيت در آنان گردد. امیرمؤمنان(ع) در بخشي از نامه خويش به امام حسن(ع) می فرمایند «و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان مني، آنگونه كه اگر به تو آسيبي برسد به من رسيده است و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگي مرا گرفته است.»

پ) انسان دوستی

بشردوستي كه در فطرت پدر و مادر وجود دارد خود سرمنشأ برقراري روابط عاطفي با فرزند است. در فرهنگ قرآن به برقراري ارتباط عاطفي افراد بشر با ديگري به مثابه يك اصل تربيتي توجه شده است؛ از اين رو مادامي كه افراد و از جمله فرزندان از رفتار انساني بيرون نرفته اند، درصدد مقاتله و دشمني با خدا و دين برنيامده اند و براي اخراج افراد ديگر از سرزمين شان اقدامي صورت نداده اند همچنان بر رابطه دوستي حتي در سطح برّ و احسان و برخورد عدالتي تأكيد مي شود.

ت) محبت

ميل به محبت ديدن و محبت ورزي از تمايلات فطري انسان است كه در هر دوره اي از زندگي تحول و رشد به آن نيازمند است و بايد از بدو تولد تا آخرين زمان وداع با اين دنيا متناسب با دوره رشد خويش همواره اين نياز عالي و اساسي تأمين شود. محبت، احساسات و تمايلات خانوادگي و اجتماعي انسان ها را نسبت به هم ديگر در عرصه هاي گوناگون زندگي عميق و ريشه دار مي سازد، زيرا محبت، مهرباني و عطوفت به زندگي خانوادگي و اجتماعي گرما مي بخشد و صميميت، صداقت، برخورد نيك و شايسته را در پي دارد.

پيامبر اكرم(ص) نیز می فرمایند «مردي كه به زنش بگويد: من تو را دوست دارم، اثر اين سخن هرگز از دل زن بيرون نمي رود.» بر همين اساس مي توان ادعا كرد كه نيرومندترين عامل دوام و رشد خانواده محبت است و بهترين عامل براي استحكام و بقاي آن برانگيختن عواطف متقابل همسران به يكديگر است.

همچنین والديني كه با فرزندشان محبت شديد و همدلي دارند، مي توانند احساس سرخوردگي احتمالي فرزند را از نتايج توصيه هاي خود و چگونگي ارتباط خود با فرزندان كشف و براي يافتن راه حلي كه براي هر دو پذيرفتني باشد كوشش كنند. البته اين نكته حايز اهميت است كه در ابراز محبت و تكريم شخصيت فرزند نبايد افراط كرد، زيرا در آن صورت شخصيت فرزند بر اثر زياده روى والدين در ابراز محبت هاى نابجا لطمه جبران ناپذيرى خواهد خورد و او از جامعه توقعات و چشم داشت هاي نابجايى خواهد داشت.

ث) خوشرويی

خوشرويي محبوب ترين و ارزشمندترين عمل نزد خدا پس از واجبات الهي است و از رحمت الهي برمي خيزد. خوشرويي و مهرباني والدين با همديگر و فرزندان از عوامل مهم در پرورش شخصيت عاطفي مطلوب اسلامي است كه در ايجاد صفا، آرامش رواني، اعتماد به نفس و شكوفايي استعدادهاي فرزندان تأثيري فراوان دارد.

ارتباط والدين با چهره گشاده رشته دوستي را بادوام تر كرده از يكسو سبب كسب مهارت هاي اجتماعي و عاطفي و از سوي ديگر سازگاري بهتر فرزندان با مسائل را به ارمغان مي آورد. بنابراين يكي از نتايج شكوفا سازي و پرورش توانمندي هاي فطري خوشرويي است. هر يك از والدين با اخلاق و رفتارهاي خوب، ريشه هاي نگرشي و گرايشي حسن خلق در فرزندان را زمينه سازي مي كنند.

ج) تكريم و احترام متقابل

از ديگر عوامل مؤثر در تربيت عاطفي حاكميت فرهنگ احترام متقابل در خانواده است. تكريم شخصيت نياز طبيعي هر انسان است، زيرا غريزه حب ذات در سرشت انسان نهاده شده است و هركس مي كوشد شخصيتش پذيرفته و گرامي داشته شود. با احترام و تكريم بستري عاطفي فراهم مي آيد كه عزت و كرامت در افراد نهادينه مي شود و هنجارهاي ارزشي، انساني و معنوي در خانواده و جامعه جايگاه متناسب خود را بازيافته و گسترش مي يابد.

براي فرهنگ سازي تكريم و احترام در خانواده نخست بايد ميان زن و شوهر احترام برقرار شود، بدين صورت كه آنان نگرش كرامتي به همديگر داشته باشند و براي هم احترام فراواني قايل شوند و ديگري را ارزشمند بدانند. اين ارزشمندي را بر زبان آورند و آن را به نوعي ابراز كنند. بنابراين زن و شوهر و همچنين ديگر اعضاي خانواده به سبب این كه هم صحبت و رفيق اند بايد فرهنگ تكريم را در ميان خويش حاكم سازند.

فرهنگ سازي تكريم و احترام متقابل در ميان همسران در پرورش اين فرهنگ در ميان اعضاي ديگر خانواده تسري مي يابد و شخصيت مطلوب عاطفي در فرزندان نيز پرورش مي يابد. در اسلام جداي از توجه به أثر بخشي تكريم والدين نسبت به هم ديگر براي تربيت مطلوب فرزند تكريم او را وظيفه همگان دانسته است.

چ) حسن ظن(مثبت‌نگری)

مثبت انديشي و حسن ظن به ديگران افزون بر باروري عواطف انساني سبب رفع يا كاهش ناهنجاري هاي خانوادگي و اجتماعي است. اصولاً دستور دين و تأكيد نظام تربيتي و اخلاقي اين است كه مؤمنان بايد نگاه مثبت به همديگر داشته باشند و هنگامي كه چيزهاي بدي به مؤمنان نسبت داده مي شود آنان را جز به خير و خوبي ياد نكنند و دروغ بودن نسبت بد به مؤمنان را آشكا را اعلام كنند.

بنابراین حسن ظن به مثابه يك دستور ديني و اخلاقي در خانواده و روابط ميان همسران جايگاهي مهم دارد و لازم است همسران از هرگونه گمان بد به يك ديگر بپرهيزند تا زمينه آرامش و سازگاري آنان هرچه بيشتر فراهم شود. منفي بافي و ناديده گرفتن واقعيت هاي موجود شرايط فرد، خانواده، گروه، جامعه، زندگي خانوادگي و اجتماعي را دچار بحران مي سازد. بسياري از مشكلات و ناهنجاري هاي فرا روي جوامع بشري ريشه در سوء ظن هاي ناآگاهانه و طمع آلودي دارد كه افراد بر ديگري روا مي دارند.

با تقويت نگرش مثبت ميان والدين و عملياتي كردن آن در ابرازها و رفتارها فرزندان تحت تأثير قرار مي گيرند و شخصيت عاطفي شان در زمينه مثبت نگري نيز پرورش مي يابد؛ از اين رو فرزندان به والدين، مربيان، معلمان و دوستان صالح اعتماد مي كنند و از رفتارهايي چون غيبت، تهمت، استهزا و هر نوع رفتارهاي ضد اخلاقي كه منشأ همه آن ها سوء ظن است، مصون مي مانند.

ح) عفو و بخشش

يكي از شيوه هاي پسنديده كه در تقويت عواطف انساني نقش بنيادي دارد شيوه عفو و بخشش است. بيشترين سفارش اسلام در سبك زندگي خانوادگي نیز گذشت و چشم پوشي زن و شوهر از لغزش ها، كج خلقي ها و اشتباهات همديگر است، زيرا در صورت داشتن روحيه مشترك باز از اشتباه، خطا و عصبانيت در امان نيستند.

بنابرانی اگر والدين به اين فضيلت نايل آيند و بر عطوفت، مهرباني و بخشايشگر بودن اتفاق نظر داشته باشند، مي توانند گامي بزرگ در زمينه سازي تربيت مطلوب ديني فرزندان خويش بردارند. سختگيري نكردن به رفتارهاي فرزندان و عفو لغزش هاي آنان از جمله عواملي است كه در پرورش كرامت و شخصيت عاطفي مطلوب فرزندان مؤثر است.

خ) نيكی در برابر بدی‌ها

در نظام تربيت اسلام رفتار متعادل و برخورد معقولانه در رويارويي با رفتارهاي ناشايست و مذموم فرزند از راه هايي است كه به پرورش شخصيت مطلوب عاطفي آنان كمك مي كند. كار نيك در برابر عمل ناپسند ديگران يا پس از عمل ناشايست خودش به قدري در زندگي فردي و گروهي انسان ها مهم و مؤثر است كه افزون بر اين كه سبب شكوفايي و باروري بعد عاطفي افراد مي شود، انسان هاي ناهمگون و متخاصم را با يكديگر، همگون و مهربان مي سازد.

سيره عملي و تربيتي رسول اكرم(ص) و معصومان(ص) بر اين روش استوار بوده است. آنان در برابر بدي هاي جاهلان ارتباط كلامي و عملي مناسب را با آن ها برقرار مي ساختند. رسول اكرم(ص) در ارتباط با رفتار عاطفي نيك در برابر رفتارهاي ضد عاطفي ديگران مي فرمايند «آن كه از تو قطع رابطه كرد، پيوند گير و آن كه تو را محروم ساخت عطايش بخش و از آن كه به تو ستم روا داشت در گذر.»

د) يار و غمخوار و مايه نشاط بودن

زن و شوهر براي ايفاي نقش ويژه خود در زندگي مشترك با سختي ها و محدوديت هايي مواجه اند و چه بسا اين كار سبب خستگي روحي و عاطفي آنان شود و نشاط لازم براي پيشبرد و موفقيت خانواده را از آنان سلب كند. در چنين شرايطي اگر زن و شوهر ارتباط عاطفي مطلوب و همكاري صميمانه داشته و غمخوار يكديگر باشند و مشكلات و سختي ها را تحمل كنند، نشاط اعضاي خانواده حفظ و آثار غم و نگراني از محيط خانه بيرون مي رود. غم زدايي والدين از يك ديگر گرچه نشاط شخصيتي را برايشان فراهم مي سازد، ولي اينكار سبب پرورش شخصيت عاطفي در فرزندان مي شود و آنان را از ابتلا به افسردگي و ارتباط نادرست با ديگران مصون سازد.

ذ) هديه دادن

هديه دادن از كارهاي پسنديده اي است كه آثار مثبت و ارزنده اي در روابط عاطفي بر جاي مي گذارد. افراد اعم از والدين، همسر، فرزندان، دوستان و اقوام به مناسبت هاي مختلف بايد به اين كار مهم توجه كنند. با اين كه نوع هدايا براي افراد از نظر سني، جنسي و ميزان ارزش متفاوت است ولي آنچه مهم است، نفس هديه دادن است كه به پرورش بعد عاطفي افراد مدد مي رساند و سبب جلب دوستي و علاقه مندي بيشتر ميان آنان و سبب ماندگاري آن لحظات در ناخودآگاه افراد مي شود.

مسلماً چنين تعاملي باعث افزايش علاقه ميان والدين و فرزندانشان مي شود. زيرا افراد علاقه و محبت دروني شان را با هديه دادن به هم ديگر ابراز مي كنند كه در نوع خود با ارزش و درخور توجه است و در رشد شخصيت مطلوب عاطفي آنان مؤثر است.

ر) هماهنگی ميان گفتار و رفتار

در نظام تربيت ديني يكي از شاخص هاي اساسي براي سنجش تحقق يك ارزش در رفتار انسان بروز و ظهور آن در گفتار و رفتار است. همچنين گوينده سخن بيش از آنچه مي گويد بايد عمل كند تا زينت گفتارش باشد. ميانه روي در هر كاري پسنديده و مهم است به خصوص رفتار و گفتار متعادل و سنجيده؛ زيرا كودكان، نوجوانان، جوانان و اطرافيان هر آنچه در گفتار و رفتار بزرگترها و اطرافيان مشاهده كنند، تصويربرداري كرده و الگوي خويش مي سازند. پس بايد نوعي هماهنگي ميان ديده ها و شنيده هايشان ايجاد كرد تا آشفتگي در ذهن آنان به وجود نيايد.

ز) ابراز عواطف مثبت

در اسلام به ارتباط عاطفي انسان ها با يك ديگر براي آثار تربيتي آن بسيار توجه مي شود. اين ارتباط عاطفي درباره فرزندان اولويت بيشتري دارد. ابراز عواطف مثبت والدين با دو شيوه مي تواند بر تربيت عاطفي فرزندان أثرگذارد. نخست، والدين مي توانند با ابراز عواطف مثبت كاري كنند كه در فرزند موجب احساس مطبوع شود و فرزند براي خوشايندي آنان بكوشد. دوم، وجود والدين هنگام برانگيختگي عواطف مثبت نقشي مهم در پيامد علاقه فرزند به والدين دارد. در واقع به شكل گيري نگرش مثبت به سخنان والدين مي انجامد و زمينه را براي همكاري و پذيرش پيشنهادهاي آن ها در ابعاد مختلف فراهم مي سازد.

س) توجه به امنيت روانی

خانواده مهم ترين كانون تأمين كننده نيازهاي جسماني، رواني و معنوي فرزندان است و همه تلاش پدران و مادران مسئول و آگاه بايد بر اين اصل بنياد شود كه فضاي خانه و خانواده سرشار از امنيت، محبت و آرامش باشد. اعضاي خانواده به ويژه فرزندان بايد در خانه احساس امنيت و آرامش رواني كنند و كانون خانواده را بهترين و امن ترين پناهگاه بدانند. ميان والدين و فرزندان بايد رابطه اي ايجاد شود كه آنان بتوانند آزادانه احساسات، اضطراب ها و نگراني هاي خود را بدون احساس ترس يا طرد شدن با والدين در ميان بگذارند. در آموزه ها و تعاليم اسلامي خانواده مطلوب خانواده اي است كه ميان انگيزه هاي متنوع اعضاي خانواده تعادل ايجاد كرده و ضمن معرفي الگوهاي برتر ديني آنان را از آلودگي ها و درگيري هاي رواني رهايي مي بخشد.

ش) الگودهی

از بهترين عوامل مؤثر در تربيت عاطفي، اخلاقي، رواني و اجتماعي فرزند الگودهي است. والدين نخستين الگوهاي تربيتي فرزندان اند و مسئوليت هاي دشواري در اين زمينه بر عهده دارند. مسئوليتي كه باعث رشد و شكوفايي عواطف و فضايل اخلاقي خود و در پي آن فرزندانشان مي شود. والدين با اين مسئوليت بايد نمونه افراد صالح و شايسته باشند و خوبي ها را براي فرزندان در عمل به نمايش بگذارند تا اميال فطري آنان به رفتارهاي شايسته و نيك از حالت بالقوه به فعليت برسند.

شرط اساسي در اين أثرگذاري برخورداري والدين الگو از شخصيت مطلوب و انجام رفتارهاي ارزشي است. چراكه بدون آن نمي توانند اين نقش را داشته باشند. الگوي صالح بودن والدين از مهم ترين و اثربخش ترين روش هاي يادگيري و اجتماعي شدن فرزندان در تربيت عاطفي و مطلوب ديني است.

در جمع بندی این مقاله تأکید می شود که نهاد خانواده به صورت يك سيستم متعامل و به هم پيوسته است كه هر يك از اعضاي آن متناسب با جايگاه و نقشي كه دارند بر هم ديگر أثر مي گذارند. والدين مهم ترين نقش را در خانواده دارند و مي توانند در صورتي كه عوامل مؤثر بر تربيت را به كار گيرند، در رشد، پرورش و تحول شخصيتي فرزندان سهمي بسزایی داشته باشند و در مقام يك مربي از بروز اختلافات شخصيتي در آنان پيشگيري كنند.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.