دکتر شعبانی گفت: از نگاه امام(ره) مردمی شدن اقتصاد تنها رکن و والاترین اصل است. اگر اصول دیگری هم داشته باشیم قطعاً اصول فرعی است. بنیاد اقتصاد اسلامی اقتصاد مردمی است. از نگاه امام شالوده و جوهر فکر اسلامی این است که اگر میخواهید یک نظام تأسیس کنید باید در تمام ابعادش از جمله اقتصاد مردمی باشد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، کرسی ترویجی عرضه و نقد دیدگاههای علمی با عنوان «الگو و معیارهای اقتصاد مردم محور مبتنی بر اندیشه امام خمینی(ره)» دوم تیرماه در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
در این نشست علمی سید حسین حسینی دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان ارائهدهنده بحث و دکتر احمد شعبانی عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان ناقد و محمد عندلیب به عنوان دبیر علمی این نشست حضور داشتند.
حسینی ابتدا بر ضرورت اقتصاد مردم محور تأکید کرد و بیان داشت: با رجوع به ادبیات اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی مشخص میگردد یکی از ارکان و اصول آنها مردم محوری در اقتصاد است. برای استخراج الگو و معیارهای اقتصاد مردم محور نخست باید به سراغ کسانی رفت که اولاً شناخت و باور درستی از مردم ایران داشته باشند. ثانیاً بتوان به اندیشه آنان به مثابه یک نظام فکری قابل اعتماد نظر انداخت و ثالثاً توانسته باشند مشارکت مردمی در عرصههای اجتماعی را تحقق بخشند. اندیشه حضرت امام خمینی(ره) به دلیل دارا بودن این ویژگیها، محل رجوع بسیار خوبی است.
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه سخنان خود چهار موضوع «ماهیت و چیستی مشارکت مردمی»، «اهمیت مشارکت مردمی»، «کیفیت و چگونگی مشارکت مردمی» و «معیارهای اقتصاد مردم محور» را مورد کنکاش قرار داد.
امام مردم را مالک مملکت و دولت را خدمتگزار مردم بیان میکنند
وی درباره ماهیت مشارکت مردمی خاطرنشان ساخت: در تعریف مردم از نگاه حضرت امام(ره) محدوده جغرافیایی معنا ندارد. شأن، رتبه و مقام مطرح نیست. محدوده سنی معنا ندارد. جنسیت تفاوتی ایجاد نمیکند. میزان توانایی افراد ملاک نیست. قشر خاص، طبقه خاص و یا شغل خاصی مطرح نیست. محدوده تاریخی و زمانی معنایی ندارد. مردم تنها اشخاص حقیقی نیستند، بلکه اشخاص حقوقی نیز در مفهوم مردم جای میگیرند. البته حضرت امام(ره) یک دسته را از مردم جدا میکنند و از مردم نمیدانند، آن هم حرکتکنندگان برخلاف مصالح و منافع ملت هستند.
حسینی جایگاه مردم در اندیشه امام راحل را اینگونه توصیف کرد: ایشان برای مردم ایران اسلامی جایگاهی رفیع و والا قائلاند. در نگاه ایشان مردم اولاً حق برخورداری از تمامی حقوق انسانی و اجتماعی را دارند. ثانیاً سرمشقی برای ملل زیر سلطهاند و ثالثاً اساس مملکت، ملت و فکر ملت است. به همین جهت تصميم گيران نهايی در تمامی مسائل مردماند و اصل در حرکت در تمام زمینهها این است که در جهت منافع و مصالح مردم و پاسخگوی آرمان اسلامی مردم باشد.
وی حفظ استقلال و آزادی، شرافت و پیادهسازی اسلام را خواست مردم برشمرد و اظهار داشت: مردم به دنبال پیادهسازی اسلاماند و اصلاح کشور در تمام شئون و حوزهها از اقتصاد گرفته تا فرهنگ و سیاست و از شهرسازی و معماری گرفته تا آبادانی روستاها را خواستارند.
ارائهدهنده بحث با بیان اینکه ملت اساس هر مملکت است و مملکت مال مردم است، درباره رابطه دولت با مردم نیز تأکید کرد: دولت، مجلس و همه ارگانهای لشکری و کشوری، خدمتگزار خلق خداوندند نه حاکم و فرمانفرما بر آنها و این وظیفه دولت است. اساساً دولت یعنی یک دسته خدمتگزار که تدبیر امور کشور و دفاع از آن را بر عهده دارند.
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) درباره اصول مشارکت مردم نیز تأکید کرد: اصل نخست تشکیکی بودن مشارکت است. اصل دوم این است که هر کس در حد توان خود حضور یابد. اصل سوم تدریجی بودن مشارکت است. اصل چهارم فعالانه بودن مشارکت و اصل پنجم آگاهانه و داوطلبانه بودن مشارکت است.
مشارکت حق و وظیفه مردم است
حسینی با طرح این پرسش که «حضور و مشارکت مردم در امور جامعه چه اهمیت و ضرورتی دارد؟» اهمیت مشارکت مردمی را اینگونه عنوان کرد: بر اساس دیدگاه امام(ره) مشارکت حق و وظیفه مردم و لازمه رسیدن به همه مقاصد کشور است. مشارکت مردمی موجب افزایش قدرت دولت، کاهش فساد و برگرفته از سیره معصومین علیهمالسلام و قرآن کریم است.
وی کیفیت و چگونگی مشارکت مردمی را نیز این چنین تشریح کرد: در این باره باید به چهار موضوع «فرآیند مشارکت مردمی»، «علل و عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی»، «حوزههای مشارکت مردمی» و «نقش بازدارندگی دشمن در مشارکت مردمی» توجه داشت. امام خمینی(ره) برای حضور، مشارکت و حرکت یک ملت در جهت دستیابی به هدف به سه گام بیداری، همت و قیام قائل هستند.
حسینی اضافه کرد: از نگاه امام، بیداری یک تکلیف بوده و نخستین قدم در فرآیند مشارکت مردمی است که نتایج بسیاری به دنبال دارد و عناصر اصلی در این نظام برای ایجاد بیداری در مردم مسجد با محوريت روحاني، مدرسه و دانشگاه با محوريت معلم و استاد، خانه با محوريت والدين و فرهنگ حاکم بر جامعه با محوریت رسانه است و دشمن نيز بر ایجاد انحراف در اين ساختار تأکید ویژهای دارد. گام بعد از بیداری حرکت، عزم و اراده است و در گام سوم نیز قیام صورت میگیرد. در این نگاه اولویت در کمک گرفتن از طبقات مستضعف و مستمند و فقیر است.
موضوع دیگری که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق(ع) مطرح کرد علل و عوامل مؤثر بر مشارکت مردم بود که اسلام و ایمان، اجتماعات دینی، مسجد، جریان رسانهای، گروههای اثرگذار، محلهای تحصیل علم، حس تعاون و دولت را از این علل برشمرد.
14 معیار اقتصاد مردم محور
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق(ع) همچنین بر فراهم آمدن شرایط و امکانات مشارکت اقشار مختلف مردم تأکید کرد و ابراز داشت: در حالت کلی و عام میتوان گفت حوزههایی که امام راحل برای مشارکت مردمی بیان مینمایند همه حوزهها و عرصههای اجتماعی یک جامعه همانند فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... را شامل میشود. اما اگر بخواهیم حوزههایی که به نظر به صورت خاص مورد نظر حضرت امام (ره) و یا مورد تأکید ایشان بوده را دستهبندی کنیم شامل موارد «حفظ مکتب و خدمت به اسلام و مسلمین»، «تأمین و حفظ امنیت و آرامش کشور»، «سازندگی و اصلاح امور کشور»، «امور فرهنگی»، «امور اقتصادی»، «خنثیسازی توطئهها و نقشههای شیطانی»، «نظارت بر امور» و «امور جهانی و مقابله با ظلم» میشود.
وی در ادامه به نقش بازدارندگی دشمن در مشارکت مردم اشاره کرد و گفت: دشمن در زمینه جلوگیری از مشارکت مردمی در شئون مختلف جامعه یکی از اقداماتی که انجام داده و میدهد این است که آن دسته از ویژگیهای مردم که موجب شکلگیری مشارکت مردمی و یا تقویت آن میشود را مورد هجوم قرار میدهد. از دیگر اقدامات دشمن حمله بر عوامل مؤثر بر مشارکت مردم است. ایجاد اختلال در فرآیند مشارکت مردمی، مانند جلوگیری از بیداری، عزم یا امیدواری مردم، اقدام سوم دشمن در جلوگیری از مشارکت ملت در امور جامعه است.
حسینی موضوع پایانی خود را به معیارهای حرکت به سمت اقتصاد مردم محور و تحقق آن اختصاص داد و در این باره تأکید کرد: با بررسی بیانات حضرت امام میتوان معیارهایی برای مردممحوری در اقتصاد عنوان کرد که طبق آنها میتوان در مورد مردمی بودن یا نبودن اقتصاد کنونی اظهارنظر کرده و راهحلهایی در این باره مطرح کرد. در ادامه وی ذیل عناوینی چون بیداری و آگاهی اقتصادی، مرجع ایجاد بیداری و آگاهی اقتصادی، کیفیت بیداری و آگاهی اقتصادی، نقش خطیر بیدارگری رسانه، اهداف اقتصاد مردممحور، انگیزههای حضور در اقتصاد مردمی، انجام درست کار توسط هر فرد، مشارکت در راستای مصالح جمعی، مطرح نبودن طبقه و حضور حداکثری، مردمی بودن دولت، عرصههای حضور در اقتصاد مردم محور، تسلط کامل مردم بر اقتصاد، برنامههای دشمن در برابر اقتصاد مردممحور و نتایج اقتصاد مردم محور به توضیح درباره این معیارها پرداخت.
برای من مطالبی از کتاب تازگی داشت
در ادامه این نشست علمی دکتر احمد شعبانی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان ناقد با تقدیر از بحث ارائه شده خاطرنشان ساخت: بنده کتاب «امام، مردم، اقتصاد» را به اجمال مطالعه کردهام. وقتی به آن مراجعه کردم علیرغم مطالعاتی که در آثار حضرت امام(ره) و مراجعاتی که به آنها داشتهام، در عین حال توانستم از آن استفاده کنم و حتی نکاتی را برای خودم یادداشت کردم تا از آنها استفاده کرده و به کار ببندم؛ یعنی برای من مطالبی از کتاب، طبق دستهبندیها و استخراجهایی که انجام شده بود، تازگی داشت.
وی همچنین خاطرنشان کرد که از جهت تحقیق، این کتاب ارزش علمی قابل اعتنایی دارد. به لحاظ سبک، اصول و استانداردهای تحقیق، تحقیق کاملاً قابل قبولی است؛ چون از یک طرف انسجام محوری که سلسله بحث اقتضا میکند را داراست و از طرف دیگر ترتیب منطقی که باید به فصول داده میشد و عناوین نسبتاً فرعی که ذیل هر فصلی باز شده تا اینکه بتواند مطالبی که مدنظر نویسندگان است را به استدلال بکشاند، نشان میدهد که کار با تأمل جلو رفته و موفق بوده است.
استاد ناقد در ادامه سخنان خود با بیان اینکه نمیخواهیم دیدگاه حضرت امام (ره) را نقد کنیم، تأکید کرد: نقد بار مثبت و منفی دارد و نقد به معنای بار منفی نسبت به دیدگاههای امام(ره) به این معنا که بخواهیم از نظر اشکالاتی که از نگاه ما در دیدگاههای ایشان وجود دارد نقد کنیم، در حد و حدود ما نیست؛ چون تراز ما در حدی که بتوانیم افکار امام(ره) را نقد کنیم، نیست. اما نحوه ورود شما و هر محقق دیگری به بحث میتواند محل بحث باشد.
مردمی شدن اقتصاد تنها رکن و والاترین اصل است
وی تأکید کرد: شما (ارائهدهنده بحث) نتیجه گرفتهاید که از دیدگاه امام مردمی بودن اقتصاد یک رکن و اصل است، اما بنده میگویم اصلاً از نگاه امام مردمی شدن اقتصاد تنها رکن و والاترین اصل است. اگر اصول دیگری هم داشته باشیم قطعاً اصول فرعی است. بنیاد اقتصاد اسلامی اقتصاد مردمی است. نه فقط در اقتصاد بلکه در همه حوزههای غیر اقتصاد مانند فرهنگ، سیاست، انقلاب و... بینش و عمل امام نشان میدهد که باید حرکت مردمی باشد. از نگاه امام شالوده و جوهر فکر اسلامی این است که اگر میخواهید یک نظام تأسیس کنید باید در تمام ابعادش از جمله اقتصاد مردمی باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) ابراز داشت: از دیدگاه امام(ره) در زمینه فرهنگ که حساسیتش از اقتصاد نیز بالاتر است، مردم وظیفه و مسئولیت دارند. مسئولیت ایجاد فکر دینی، ترویج و نشر آن بر عهده مردم است نه دولت. بالاتر از این اقامه قسط و عدل نیز باید به دست مردم صورت گیرد.
وی هم چنین عنوان داشت: در اقتصاد متعارف ایجاد امنیت و دفاع که از کالاهای عمومیاند بر عهده دولت است در حالی که در اقتصاد اسلامی این دو در وهله اول از کالاهای خصوصی محسوب شده و تأمین آنها بر عهده مردم است. چنانچه این دو به قدر کفایت تأمین نشد، در مرتبۀ دوم، حکومت اسلامی آنها را تأمین خواهد کرد.
باید نسبت «ولایت مطلقه فقیه» با اقتصاد مردمی را سنجید
دکتر شعبانی با بیان اینکه حضرت امام در آثار خود به اصل مهم «ولایت مطلقه فقیه» اشاره دارند گفت: شما وقتی ولایت مطلقه را به عنوان یک اصل در کنار اقتصاد مردمی و اصل فعالیت آزادانه و فراگیر مردم در اقتصاد قرار میدهید، به حسب ظاهر یک برداشتی هر چند سطحی ممکن است به وجود بیاید که این دو چگونه با هم سازگار خواهند بود؟ از یک طرف حکومت دارای اختیارات مطلقه است و میتواند در بازار دخالت کرده و فعالیت مردم را محدود کند و از طرف دیگر، آزادی عمل مردم در اقتصاد یک اصل است و دولت و حکومت یک امر فرعی. از نگاه امام جمع بین این دو چگونه است؟ باید نسبت ولایت مطلقه را با اقتصاد مردمی سنجید. برای پاسخ به سؤال فوق باید به آثار امام رجوع شود، اما پاسخ اجمالی آن این است که حاکمیت ولایت متأخر از حاکمیت مردم بر اموالشان است.
اقتصاد سرمایهداری مردم را ابزار و اقتصاد اسلامی مردم را اصل میداند
وی همچنین تأکید کرد: حضرت امام(ره) وقتی صبحت از مشارکت و مردم میکنند، با همه اعتقاد، با همه وجود و بدون تعارف آن را مطرح میکنند. یک تفاوت در نگاه امام(ره) نسبت به مردم با نگاه اقتصادهای سرمایهداری و سایر مکاتب وجود دارد و آن اینکه امام به عنوان ابزار به مردم برای اینکه رشد و توسعه حاصل بشود، نگاه نمیکنند. نگاه غرب به مردم یک نگاه ابزاری است، میگویند چون مردم به رشد بیشتر کمک میکنند، پس مردمی. یا اگر رشد اقتضا بکند که در غیر مردم باشد، میگویند هدف رشد است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: نگاه دین واقعاً نگاه اصالت دادن به مردم است و ابزاری نگاه کردن به مردم نیست. نگاه سوسیالیستها و سرمایهداری اینطور نیست. بخواهیم یک جمعبندی ساده، یک مقایسه عمومی و فیالجمله داشته باشیم، باید بگوییم که در نگاههای اشتراکی و سوسیالیستی به اقتصاد و آن اصالتی که سوسیالیستها به مردم میدهند، اصالت، اصالت الحاد است. اصالتی است که با آن نحو اصالتی که اسلام به مردم میدهد، فاصلهاش حتی از سرمایهداری به اسلام بیشتر است.
دکتر شعبانی گفت: اگر اسلام صحبت از عدل و عدالت میکند، به معنای «عدالت اجتماعی» که سوسیالیستها میفهمند، نیست. عدالت اجتماعی در بین متون دینی و اسلامی وجود ندارد و شاید اولین کسی که آن را وارد کرد سید قطب بود که مربوط به 180 یا 200 سال قبل میشود. بعد از آن جا افتاد و شیوع پیدا کرد. ولی عدل رکن دین است. اساس حکومت و اساس استقرار عالم است. روایات ما زیاد این را بیان میکند. عدل چیست؟ عدل یعنی دادن حق هر کسی به عنوان یک مبنا نه به عنوان یک نتیجه.
وی ادامه داد: کسانی که دنبال فکر عدالت اجتماعی هستند، عدل را به عنوان یک نتیجه نگاه میکنند. سوسیالیستها هم همین کار را میکنند؛ تساوی در برخورداری نه تساوی در حقوق. اسلام میگوید حق هر کسی را باید به او داد. حق چگونه ایجاد میشود؟ با تلاش شما ایجاد میشود. پس عدل در اسلام مبنای ما را برای توزیع میسازد، ولی در سوسیالیسم، به عنوان مبنا ورود پیدا نمیکند، به عنوان نتیجه و برابری ظاهر میشود.
در ادامه نشست حضار جلسه سؤالات خود پیرامون بحث صورت گرفته را مطرح کرده و ارائهدهنده بحث نیز مطالبی در پاسخ به نقدها و سؤالات مطرح شده بیان کرد.
انتهای پیام/