حجت الاسلام صادقنیا با اشاره به عوامل معرفتشناختی و روانشناختی رویگردانی جوانان امروز از باورهای دینی در مجموع از ۵ عامل نام برد که «تبیین سنتی دین» و «ناآگاهی از سودمندی شعائر دینی» از جمله آنها است. وی به تبعات تداوم دینگریزی جوانان در درازمدت نیز اشاره کرد و از ایجاد «شکافت اجتماعی» و «منازعات دینی» به عنوان دو پیامد منفی این جریان یاد کرد.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و پژوهشگر حوزه جامعهشناسی و فرهنگ در گفت وگویی به بررسی عوامل فاصله گرفتن جوانان از باورها و آموزههای دینی پرداخت و عنوان کرد: پرسش از عوامل دینگریزی جوانان پرسش مبهمی است؛ از این حیث که مشخص نیست مراد از کلمه دین چیست. اگر مقصود از «دین» اعتقادات و باورداشتهای دینی باشد در این صورت مسئله این است که چرا جوانان از عقائد دینی رویگردان هستند یا آنها را باور نمیکنند یا نسبت به آنها سختباور شدهاند. اگر مراد از کلمه دین، شرعیات و شعائر دینی باشد در آن صورت وقتی سوال میشود عوامل دینگریزی جوانان چیست، بدان معناست که علت کناره جستن جوانان از مشارکت در آیینهای مذهبی چیست. ممکن است مقصود از این پرسش بررسی عوامل فاصله گرفتن جوانان از نهاد دین یعنی نهاد روحانیت و علمای دین باشد. به هر حال این سوال دارای ابعاد مختلفی است.
وی در ادامه عوامل دینگریزی جوانان را برشمرد و اظهار کرد: در مجموع من فکر میکنم عوامل مختلفی برای دینگریزی جوانان وجود دارد. نخستین عامل به گمان من اصرار بر تبیینهای سنتی از دین برای جوانان امروز است. ما از دین در روزگار معاصر تبیینهای کاملا سنتی داریم. به همان صورتی که تمایل داشتیم جوانان چند دهه پیش را به اسلام دعوت کنیم و از آموزههای اسلامی دفاع کنیم، امروز هم میخواهیم با همان زبان و همان ادبیات برای جوانان امروز دین را تبیین کنیم و آنها را به دینداری دعوت کنیم. قاعدتا این گونه است که زبان چند دهه پیش برای جوانان امروز راهگشا نیست و ممکن است آنها را از این آموزهها فراری دهد. به همین دلیل باید نخستین عامل را در زبانی جستوجو کرد که ما از آن برای تبیین دین استفاده میکنیم.
حجتالاسلام صادقنیا در ادامه گفت: دومین دلیلی که میتوانم به آن اشاره کنم این است که جوانهای ما امروزه به دنبال سودمندی چیزی هستند که به نام دین به آنها داده میشود و نه به دنبال درستی یا نادرستی آن. این یک واقعیت است که جوان امروز کمتر به دنبال درستی یا نادرستی است. شاید یک گزاره از لحاظ منطقی درست باشد، عقلپذیر باشد، اما مادامی که این گزاره سودمندی خودش را نشان ندهد جوانان از آن استقبال نخواهند کرد.
مولف کتاب «مبانی اندیشه اسلامی» افزود: آنچه امروزه درباره دین میگوییم احتمالا از نظر عقلی و منطقی درست باشد و قابل خدشه نباشد و فلسفه محکمی داشته باشد؛ اما جوان امروز به دنبال سودمندی است. جوان امروز میپرسد این چیزی که شما از دین میگویید چه سودی برای زندگی من دارد و چه مشکلی از من حل میکند و چه گرهی از من باز میکند. متأسفانه در تبلیغ دین به این نکته کمتر توجه شده است. همین امر باعث گریز و کناره گرفتن جوانان از دین و بدگمانی آنها نسبت به گزارههای دینی شده است.
وی در ادامه به گسترش رسانهها و کاهش مدیریت متولیان دین اشاره کرد و گفت: دلیل دیگری که برای گریز جوانان از دین وجود دارد وضعیتی است که دنیای امروز از حیث رسانهها و تبلیغات دارد. دنیای سنتی رسانههای محدودی داشت به همین دلیل متولیان دین با اینکه دستشان در تبلیغ دین بسته بود و محدودیت داشتند، اما مدیریتی قویای بر جامعه دینی داشتند و میتوانستند آنچه در جامعه درباره دین گفته میشود را مدیریت کنند، کنترل کنند و هدایت کنند. اما جهان امروز رسانههای بسیاری را در اختیار متدینان و متولیان دین قرار داده است. از جهتی کار آنها را در تبلیغ دین ساده کرده است، اما از جهتی دیگر امکان مدیریت دین و تبلیغ دین را سخت کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه تبلیغات دینی از طرق مختلفی انجام میگیرد مدیریت متولیان دین کم شده و تحدید شده است. به همین دلیل جوانان جامعه امروز دیگر منتظر نمیمانند ببینند روحانی مسجدشان چه میگوید یا مرجع تقلیدشان چه میگوید؛ چون آنقدر شبکههای اطلاعاتی در اختیارشان است که سریع پاسخشان را میگیرند. هر سوالی داشته باشند با جستوجو در سایت گوگل و شبکههای اجتماعی پاسخشان را مییابند و دیگر منتظر علما نمیمانند. به همین خاطر ممکن است یکسری مطالب سره و ناسره به گوش اینها برسد که باعث شود از دین کناره بجویند.
وی در ادامه اظهار کرد: دلیل دیگری که به گریز جوانان از دین منجر میشود به نوع رفتار دینداران برمیگردد. ممکن است یک جوانی از برخورد یک روحانی یا یک عالم دینی یا امام جماعت یک مسجد یا حتی افرادی که مدعی دین و دینداری هستند رنجیده شود و همین باعث شود که از دین کنارهگیری کند. ممکن است در این زمینه دروغها و شایعات بسیاری در مورد روحانیت با هدف دور کردن جوانان از دین منتشر شود. به هر حال یکی از عوامل است همین است که جوانان نسبت به علما و مراجع مطالبی را میشنوند که موجب میشود از دین کناره بجویند.
مولف کتاب «سیمای روزانه مسلمان» تصریح کرد: عامل دیگر تصمیماتی که ما در سطح جامعه میگیریم و این تصمیمات را به پای دین میگذاریم. این هم میتوان باعث گریز جوانان شود. آنچه در جامعه امروز ما اتفاق میافتد به نام دین اتفاق میافتد. ممکن است دشمنان خوبیهای این نظام را کتمان کنند و کاستیهای آن را پررنگ کنند و همین باعث شود جوانان این ضعفها را به پای دین بنویسند. به هر حال نظام اسلامی خدماتی کرده است و انصاف این است که آن خدمات هم دیده شود. به هر حال ممکن است در ساختار کلان این نظام خطاهایی وجود داشته باشد، نباید باشد، ولی ممکن است باشد، دشمنان این خطاها را برجسته میکنند و اول به کل نظام نسبت میدهند و بعد به کل دین نسبت میدهند. همین موجب میشود جوانان تحت تأثیر قرار بگیرند و از دین گریزان شوند.
وی در مقام جمعبندی عوامل گریز از دین تصریح کرد: اینها مجموعه عواملی است که اگر بخواهم آنها را در دو دسته خلاصه کنم باید بگویم: یکسری عوامل، عوامل غیر معرفتشناسانه و روانشناختی هستند. مثل اینکه یک جوانی از یک روحانی یا امام جمعه یا مسئولی به هر دلیل درست یا غلطی بدش بیاید و به همین دلیل از دین رویگردان شود. یکسری دلایل هم دلایل معرفتشناختی است؛ یعنی جوان به دلیل عوامل معرفتشناختی و بیاطلاعی از اصول دین و نظریات دین و بیآگاهی از نظر دین درباره مسائل سیاسی و اجتماعی، تحت تأثیر عوامل و جریانهای غیر دینی قرار بگیرد و از دین گریزان شود.
وی در ادامه به پیامدهای دینگریزی جوانان در درازمدت اشاره کرد و گفت: جامعه ایران با مجموعهای از مولفههای فرهنگی منسجم شده است و به شکل جامعه به هم پیوسته درآمده است. ملیت، زبان فارسی، پرچم، نظام هنجاری که همه مردم به آن باور دارند همه عواملی است که جامعه ایران را منسجم کرده است. یکی از مهمترین عواملی که جامعه ایران را منسجم کرده است «دین» است. دین نقش بسیار مهمی در انسجام جامعه ایران ایفا میکند. اگر وضعیت دینگریزی دامنهدار شود ما اولین چالش را در جامعه ایران خواهیم دید. جامعه ایران گرفتار گسلها و شکافتهایی خواهد شد و ترکها و تکانههایی در جامعه ایران اتفاق خواهد افتاد که دیگر جامعه انسجام فعلی را نخواهد داشت.
حجتالاسلام صادقنیا توضیح داد: تبعات منفی دیگری هم در اثر دینگریزی پدیدار خواهد شد از جمله اینکه دینگریزی به ایجاد منازعات دینی در جامعه منجر شود. وقتی یک جوانی نسبت به دین موضع منفی بگیرد، در مقابلش گروه دیگری از جوانان همچنان نسبت به دین تأکیدات و علاقهمندی خواهند داشت. این حب و بغضها میتواند به منازعات و درگیریهایی در جامعه تبدیل شود. همانطور که دین موجب ایجاد صلح در جامعه است و اعتماد عمومی را افزایش میدهد، بیدینی میتواند تبعات منفی در این زمینه به بار بیاورد.
وی به توضیح درباره نقش حوزه علمیه به عنوان متولی اصلی دینداری در جهت جلوگیری از دینزدایی در جامعه پرداخت و اظهار کرد: حوزه همیشه به مثابه معیار و میزان دینداری بوده است و دین اصیل را از نااصیل تمییز میداده و معیارهای دینداری راستکیشانه و درست را معرفی میکرده. علمای دین همواره به عنوان افرادی که منش و رفتارشان موجب خوشبینی مردم نسبت به دین بوده است به وظایف خود عمل کردهاند. متأسفانه در سالهای اخیر رویههای نادرست در حوزه علمیه موجب شده است نقش حوزه در دینداری مردم کمرنگ شده باشد.
حجت الاسلام صادقنیا در پایان گفت: حوزههای سنتی بیشتر بر روی «تربیت» متمرکز بودند در حالی که حوزه فعلی بر روی «آموزش» متمرکز است. تمرکز بر آموزش و غفلت از تربیت نسل صالح میتواند نقش عمیق حوزه علمیه در این راستا را کمرنگ کند. حوزه همواره به عنوان نهاد دین یا سازمان دین در حفظ دینداری مردم و دعوت آنها به دین نقش داشته است و کماکان نیز این وظیفه را بر عهده دارد. من عمیقا امیدوارم اتفاقی بیفتد و با تلاش دلسوزان، معارف واقعی اهل بیت (ع) تبلیغ شود و جامعه به سمت دیندارشدن حرکت کند و کمتر شاهد گریز جوانان از دین باشیم.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا