حجت الاسلام عالم زاده گفت: از آنجا که در دیدگاه اسلام هدف از حکومت علاوه بر تأمین نیازهای مادی مردم توجه به مصالح معنوی و حفظ ارزشهای اخلاقی و دینی است لذا حکومت اسلامی موظف است بستری مناسب جهت رشد و تعالی معنوی افراد جامعه فراهم نماید.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجاب امری فطری، فراملی و فرامذهبی است؛ در همه تمدنهای کهن و ادیان الهی پوشش و حجاب زنان، جایگاه خاصی داشته و مورد توافق همه مذاهب اسلامی است. پوشش اجتماعی و حجاب اسلامی از آنجا که موضوعی اجتماعی و حقی الهی است و نه فردی، حاکم اسلامی مکلف است تا در راستای حفظ نظام اسلامی، برقراری و حفظ امنیت، منع از اشاعه فحشا و دفع مفاسد اجتماعی، تأمین منافع مادی و سعادت اخروی، برمبنای اصل امر به معروف و نهی از منکر و قاعده فقهی تعزیر، این واجب الهی را در سطح اجتماع پیاده سازد و با افراد بدحجاب یا بیحجاب، که مرتکب حرام اجتماعی شدهاند، برخورد مناسب نماید. به منظور دستیابی به بخشی از پرسش ها در مورد حجاب با حجت الاسلام محمد عالم زاده نوری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفتوگویی صورت گرفته است که در ادامه مشروح آن، تقدیم خوانندگان محترم می شود؛
آیا حجاب از ضروریات اسلام است؟
حجاب از احکام دین اسلام است، یعنی خداوند متعال در قرآن کریم و روایات ائمه (ع) بر زن و مرد مؤمن نوعی پوشش را واجب کرده است. پوشش برای مرد مؤمن کمتر و برای زن مؤمن پوشش بیشتری را خداوند متعال واجب کرده است. این جزء احکام مسلم و ضروری دین برای انسان است. این حکم در عداد بسیاری از احکام دیگر قرار میگیرد.
همانطور که خداوند شرب خمر را حلال کردند، نماز و روزه را واجب کرده است، ظلم و قتل و غارت را حرام کرده است، این رقم از پوشش را در عداد همان احکام خداوند حکم کرده است و برای انسان مؤمن قرار داده است.
وظیفه حکومت اسلامی در مورد حجاب چیست؟
حکومت اسلامی موظف است جامعه را به سمت جامعه دینی سوق دهد، اساساً حکومت اسلامی شکلگرفته است برای اینکه جامعه را اسلامی کند. یعنی حکومت اسلامی فقط موظف نیست که آب و نان مردم را تأمین کند، آب و نان را میشود عقلا کنار هم بنشینند و تأمین کنند، اصل فلسفه حکومت اسلامی برای این است که احکام اسلام در جامعه جاری شود و جامعه اسلامی شود.
در تعریف جامعه اسلامی باید گفت که جامعهای که در آن بندگی کردن و مؤمنانه زیستن سخت و سنگین و دور از دسترس نباشد بلکه سهل و آسان باشد. یعنی انسانی که میخواهد مؤمنانه زندگی کند احساس تنگنا نکند، احساس نکند زندگی ایمانی اش خیلی برای او سخت است.
حکومت اسلامی باید جامعه را ایمانی کند، یعنی ساختارهای اجتماعی جامعه را به گونهای رقم بزند که انسان مؤمن از زندگی ایمانی و زیست مؤمنانه احساس تنگنا نکند، حتی بر عکس این باشد و آن کسی که نمیخواهد زندگی ایمانی داشته باشد احساس تنگنا کند.
حرمت اعتقادات، باورها و احکام اسلامی در جامعه اسلامی باید رعایت شود. به طور مثال اگر کسی در جامعه اسلامی به خداوند متعال توهین کرد باید در برابر او ایستاد. ممکن است کسی خداوند را قبول نداشته باشد، کسی نمیتواند او را مجبور کند که ایمان داشته باشد، اما او نمیتواند به خداوند توهین کند چون اعتقادات ایمانی، حرمت و قداست دارد و نباید هتک حرمت شود.
در واقع حکومت پاسدار حفظ حرمت اعتقادات اسلامی است، اعتقادات اسلامی باید در جامعه اسلامی محترم باشد. چون اگر محترم نباشد و مثلاً فرد بت پرستی به خداوند و پیامبر توهین کرد، انسانهای مؤمن از ایمان خود احساس سختی میکنند. قرار است حکومت اسلامی زندگی ایمانی را برای مؤمنان سهل کند، یعنی جامعهای پدید بیاورد و ساختار اجتماعی را بهگونهای مهندسی کند که زندگی مؤمنانه برای مؤمنان آسان شود.
بر این اساس حرمت اعتقادات و احکام اسلامی در جامعه اسلامی باقی بماند و حرمت و قداست آن نشکند و کسی احکام الهی را هتک نکند. همانطور که کسی حق ندارد اعتقادات اسلامی را هتک حرمت کند و مورد اعتراض واقع میشود و باید جلویش را گرفت، همانطور هم احکام اسلامی را کسی نباید هتک کند.
در واقع حرمت خداوند متعال در جامعه اسلامی باید برقرار باشد، خداوند باید محترم باشد و کسی حق ندارد به خداوند بیاحترامی کند. اگر کسی خلاف اعتقادات دینی داشته باشد ولی در جامعه هتک حرکت نکند، کسی با او کاری ندارد و هرگونه میخواهد زندگی کند. اگر انسان مؤمنی اعتقاداتی قبول دارد ولی فاسق است، یعنی احکام دین را رعایت نمیکند. اگر در خانه خودش باشد اشکالی ندارد، اما اگر کسی در صحنه علنی جامعه و جلوی دید مردم کاری را خلاف حکم خداوند انجام دهد به طور مثال روزه خواری یا شراب خواری کند یا زنا کند، محکوم است چون حکم اسلامی را هتک کرده است یعنی حرمت خداوند را نگه نداشته است و دهنکجی آشکار به احکام الهی کرده است.
انسانهای مؤمن در جامعه اسلامی غیرت دارند، یعنی برای خداوند احترام قائل هستند و اجازه نمیدهند کسی به خداوند دهنکجی کند. بحث حجاب هم در همینجا میآید.
آیا برزنان واجب است که حجاب را در اماکن عمومی رعایت کنند و در صورت عدم رعایت حاکمیت با حرمت شکنان چه برخوردی باید داشته باشد؟
رعایت حجاب به عنوان یک حکم شرعی مسلم اسلامی، رعایت حجاب در سطح علنی جامعه لازم است چون زنی که بدون حجاب وارد جامعه میشود، مستقیماً حکم الهی را هتک میکند یعنی حرمت خداوند را میشکند. اگر در خانه خودش خواست کاری کند، کسی به او کاری ندارد، اما وقتی در سطح جامعه کاری کرد یعنی جلوی چشم مردم گناهی را مرتکب شد میشود تجاهر به فسق.
تجاهر به فسق از این جهت بد است که حرمت خداوند را میشکند و احترام خداوند را هتک میکند و برای خداوند ارزشی قائل نمیشود و به اعتقادات مؤمنان، احکام شرعی دهنکجی میکند. دهنکجی به احکام شرعی و شکستن حرمت خداوند در سطح جامعه اسلامی ممنوع است و یقیناً حکومت اسلامی وظیفه دارد حرمت خداوند متعال را حفظ کند و اجازه ندهد کسی به خداوند توهین کند یا کسی در صحنه علنی جامعه به تمسخر بگیرد و زیر پا بگذارد.
بی حجابی فسق است، این فسق وقتی در جامعه آشکار شد میشود تجاهر به فسق و جرمش دو برابر است. حکومت اسلامی در برابر فسق فردی وظیفهای ندارد اما در مقابل تجاهر به فسق و هتک حرمت پروردگار در سطح جامعه قطعاً وظیفه دارد و باید جلوگیری کند.
ازجمله پیامدهای بحث این است که ابزار حکومت اسلامی برای اینکه این وظیفه را انجام دهد، قانون است. حکومت اسلامی وظیفه خود را از این طریق اجرا میکند، یعنی قانونگذاری میکند و هم سختگیرانه باید اجرا کند و اگر کسی اجرا نکرد باید از طریق قضایی به مجازات لازم برسد و ابزار حکومت اسلامی قانون است. یعنی حکومت اسلامی برای حفظ حریم پروردگار در سطح جامعه و جلوگیری از تجاهر به فسق حکومت اسلامی قانون میگذارد.
این قوانین کاملاً همان اهداف را دنبال میکنند. اینکه در جمهوری اسلامی حفظ حجاب شرعی لازم شمرده شده است، هم وظیفه شرعی حکومت اسلامی است و هم از ابزارهای قانونی در آن استفاده شده است، کاملاً درست و نگهدارنده حرمت پروردگار و جلوگیری کردن از آن کسانی است که میخواهند قداست امور دینی و احکام شرعی را در سطح جامعه بشکنند.
چطور اگر کسی در سطح جامع به خداوند توهین کند، جلویش گرفته میشود، اگر کسی در جامعه اسلامی در ملا عام زنا کند، جلویش گرفته میشود نه به این خاطر که کار غیراخلاقی انجام داده است، نه به این خاطر که کاری غیرشرعی انجام داده و حکم خداوند را کوچک شمرده بیاعتنایی کرده است.
اگر کسی در ملا عام روزهخواری کند چرا محکوم است؟ این مسئلهای فردی است اگر میخواهد روزه بگیرد اگر میخواهد نگیرد اما وقتی در خیابان روزه خواری کرد، به احکام الهی دهنکجی کرده است، حکم الهی سبک شمرده میشود و خداوند متعال هتک میشود.
به همان منطق اگر کسی بیحجابی کند، حکم خداوند را هتک کرده است و تجاهر به فسق میکند، تجاهر به فسق محکوم است و حکومت اسلامی در این زمینه وظیفه دارد.
شیوهی برخورد حکومتی معصوم مانند پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی علیهماالسلام که امر حکومت را در اختیار داشتند با مقولهی بدحجابی یا بیحجابی بانوان چگونه بوده است؟
معروف است که حضرت علی (ع) در زمان حکومت در بازار راه میرفتند و اگر کسی کمفروشی میکرد یا تخلفی را انجام میداد، حضرت برخورد میکردند از اینکه کسی تجاهر به فسق کند. تجاهر به فسق اینگونه است که امام معصوم وقتی حکومت در دست اوست جلوی فسق آشکار را میگیرد، از این میتوانیم برداشت کنیم که اگر کسی در محضر امام معصوم خلاف احکام الهی عمل کند، امام معصوم وظیفه خودش را نسبت به او انجام میدهد.
امام معصوم نسبت به مسائل دینی و احکام الهی غیرت دارد و وظیفه مند است جلوی خلاف را بگیرد. این همان نهی از منکر است. نهی از منکر سه هدف دارد، هدف اعلا که اگر به دست بیاید این است که آن کسی که معروف را انجام نمیدهد یا منکر را مرتکب شده است اصلاح و هدایت شود و به سمت سعادت حرکت کند. ولی این هدف عالی در خیلی از اوقات به دست نمیآید.
هدف دوم این است که سطح علنی جامعه از فساد پاک شود، یعنی احترام احکام الهی و احترام پروردگار در سطح جامعه حفظ شود ولو اینکه شخص اصلاح نشود و در سطح جامعه تظاهر به فسق نکند. هدف سوم این است که خودم محفوظ بمانم، یعنی نهی از منکر میکنم که منکر او بر روی من اثر نگذارد و قبح آن منکر در نظر من نشکند.
ائمه معصوم (ع) قطعاً در برابر فسق و تجاهر به گناه ساکت نمیماندند و واکنش نشان میداند چون وظیفه شرعی هر انسان مؤمنی است و امامان معصوم (ع) قطعاً وظائف شرعیشان را انجام میدادند، همانطوری که وقتی در بازار میرفتند اگر کسی کمفروشی و تخلف میکرد برخورد میکردند با کسانی که گناه دیگری هم میکردند برخورد میکردند.
در روایت آمده است کسی در محضر پیغمبر اکرم (ص) در حال چشم چرانی بود که حضرت به او تذکر دادند، حضرت جلوی چشم چرانی را میگرفتند چه برسد به موضوع حجاب و رعایت حدود شرعی در مسئله پوشش.
آیا حکومت میتواند زنان را ملزم به رعایت کند؟
حکومت نه تنها میتواند، بلکه موظف است زنان را ملزم به حجاب کند. اگر حکومت زنان را ملزم به حجاب نکند، معنی اش این است که زنان اجازه دارند بیحجاب در خیابان ظاهر شوند، یعنی زنان اجازه دارند دهنکجی کنند به احکام الهی، یعنی زنان اجازه دارند تجاهر به فسق کنند. حکومت هرگز نباید اجازه دهد که کسی دهنکجی به احکام الهی کند، بنابراین حکومت اسلامی وظیفه دارد در این باره عکسالعمل نشان دهد.
اگر میگوییم نسبت به حجاب وظیفه دارد به این معنا نیست که در برابر دیگر موارد مثل، ربا، رشوه، ظلم، گرانفروشی، سرقت، فساد وظیفهای ندارد و باید جلوی این موارد را نیز بگیرد و اصلاح کند. چرا این وظائف بر عهده حکومت است، چون حکومت اسلامی دارد احکام اسلامی را جاری کند، همه اینها احکام اسلامی هستند.
بعضیها معتقدند اجبار بر حجاب اقتدار حکومت را زیر سؤال میبرد نظر شما در این مورد چیست؟
نباید بگوییم اجبار حجاب، باید بگوییم اجرای احکام دین، حکومت اسلامی برای اجرای احکام دین است تا حرمت پروردگار در سطح جامعه حفظ شود. اگر قرار است حکومت اسلامی احکام دینی را در سطح جامعه اجرا کند و جلوی تجاهر به فسخ را بگیرد، فرقی بین قتل، غارت و حجاب نمیکند و همه احکام دینی باید در سطح جامعه اجرایی شود.
البته زمانی هست که میگوییم چون مسئله مهمتری است، فرصت، نیرو، بودجه و امکانات نیست که به این کارها پرداخت و این کار را در زمان دیگری انجام میدهیم. این حسابگری قطعاً باید باشد که اولویتبندی بین احکام اسلامی باشد و احکام اسلامی مهمتر بیشتر بر روی آن تأکید کرد. احکام اسلامی که در درجه دو سه هستند به اندازه ابعاد اهمیت به آنها بپردازیم.
اما اینکه بگوییم اقتدار حکومت اسلامی زیر سؤال میرود معنا ندارد، حکومت اقتدار را برای چه چیزی میخواهد؟ حکومت اقتدار را برای اجرای احکام میخواهد، اگر اقتدار را داشته باشد که احکام را اجرا نکند، یعنی این مقدمه را دارد و ذی المقدمه را ندارد.
این نردبان و مقدمهای است که احکام الهی انجام شود. اگر این مقدمه و اقتدار را داشته باشد ولی احکام اسلامی اجرا نشود به درد نمیخورد، اقتدار حکومت اسلامی برای اجری احکام اسلامی است.
انتهای پیام/
منبع: وسائل