در مقاله ای تأکید شده زنان در فرهنگ ما، بودن در کنار خانواده را بر اشتغال ترجیح می دهند و خانواده را اصل می دانند. پس اشتغال نیز باید بر همین مبنا تنظیم شود. این به معنی محرومیت زنان از مشارکت های سیاسی و اجتماعی نیست.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، خانم «تکتم دیواندری» دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه علم و فرهنگ زیر نظر خانم «کبری پورعبدالله» استادیار فقه و اصول و عضو هیأت علمی و مدیر گروه فقه و حقوق دانشگاه امام صادق(ع) مقاله ای با عنوان «پیشرفت فرهنگی و آسیب شناسی اشتغال زنان» نگاشته که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
یکی از شاخص های پیشرفت فرهنگی میزان اشتغال زنان است در شرایط کنونی جامعه اشتغال زنان در خارج از منزل اولویت یافته است که معضلاتی را به همراه دارد از جمله وظایف مادری و همسری ایشان را متأثر می سازد. از این رو با توجه به پیشرفت فرهنگی منطبق با فرهنگ ایرانی- اسلامی وضعیت مطلوب آن است که اشتغال زنان از اولویت مطلق خارج شود.
نخست، دیدگاه کلی اسلام در مورد اشتغال زنان
درباره اشتغال زنان ابتدا باید کسب جواز و حرمت بررسی شود و در مرحله بعد بر فرض جایز بودن باید مطلوبیت و عدم مطلوبیت این پدیده مورد توجه قرار گیرد. در نگاهی کلی اسلام با کار زنان با شرایطی که برای آن مقرر شده، مخالف نیست اما در تعارض میان کار زنان و ارزش های مهم و بنیادی تر، نگاه اسلام به کار زنان متفاوت خواهد بود.
الف) دیدگاه مخالفان اشتغال
بیشتر فقهای اهل سنت و برخی فقهای شیعه بر کار کردن زن در خانه، شوهرداری و تربیت فرزندان تأکید کرده اند و اشتغال زنان را جایز نمی دانند. مهم ترین ادله مخالفین اشتغال زنان به اختصار عبارتند از؛
- قرآن: در آیه ۳۴ سوره نساء می فرماید «بر زنان است که در کارهایی که مربوط به تمتع است، اطاعت کنند» از این آیه برداشت می شود که راه مورد پسند اسلام در زندگانی زن، تدبیر منزل، خانه داری و تربیت اولاد است.
- روایت: امام صادق(ع) می فرمایند «رسول خدا کارهای داخل منزل را به فاطمه(س) و کارهای بیرون را به علی(ع) سپرد.
- عقل عرفی: زن اگر به کاری در خارج از خانه مثل ادارات مشغول شود افزون بر دوری فرزند از مهر مادری به مقدار نیاز، به شکل صحیح تربیت نمی شود و در نتیجه پایگاه الفت و محبتش با اشخاصی در خارج خانه شکل می یابد.
- نظرات فقیهان: مهم ترین ادله فقیهان مخالف با اشتغال زنان شامل اهمیت تربیت فرزندان، برخورد حضور زن در بیرون از خانه با حقوق شوهر، تکلیف تأمین نیازهای زنان از جمله مهریه و نفقه بر مرد، عدم اختلاط زن و مرد، حفظ بنیان خانواده و حفظ ویژگی های زنانه می شود.
ب) دیدگاه موافقان اشتغال
علمای شیعه اشتغال زنان در خارج از خانه را مشروط و در شرایط خاص حق زن دانسته، آن را به رسمیت شناخته اند. در کنار آن به حیثیت و شخصیت زنان نیز توجه نموده اند و بحث خانواده و همسرداری را در اولویت قرار داده اند. از جمله این ادله عبارتند از:
- قرآن کریم: آیه ۳۲ سوره نساء بر «اکتسبن» یعنی طلب رزق تأکید می کند.
- روایات: رسول اکرم(ص) می فرماید «به دنبال روزی حلال رفتن بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.»
- سیره: در سیره اهل بیت(ع) شاهد هستیم که زنان مسلمان به مشاغل گوناگونی چون تجارت، صنایع دستی، ریسندگی و بافندگی و چوپانی اشتغال و از آ نها درآمد داشته اند.
- عقل: انسان بدون کار کردن همانند دیگر نیازهای اولیه به اهداف اخلاقی و اجتماعی خود نخواهد رسید از این رو حق کار کردن از حقوق فطری و مستقلات عقلی زن و مرد است.
- نظرات فقیهان: مشهور فقهای شیعه حضور زن در فعالیت های اقتصادی را نفی نکرده اند و با اشتغال زنان موافقت حکمی دارند، هرچند با توجه به دلالت التزامی آیات و روایات اولویت را به خانواده و همسرداری داده اند.
با بررسی ادلّه مخالفان و موافقان به این نتیجه دست می یابیم که این دلایل معارض نیستند و قابل جمع اند و مشغول شدن زن در خانه سنت و مطلوب است. از ادلّه موافقان نیز استفاده می شود که بیرون رفتن زن از خانه و حضورش در اجتماع و اشتغالش با رعایت موازین شرعی مانعی ندارد، بلکه گاهی لازم و ضروری است، برای مثال زنی که شوهرش فوت کرده و برای امرار معاش فرزندان باید در بیرون از خانه کار کند. بنابراین اشتغال زنان به خودی خود امری مباح است و جمع مباح و مستحب به این است که اگر زن بین اشتغال در بیرون و کار در خانه مخیر باشد، مستحب است که کار در خانه را برگزیند و اگر مصلحت جامعه اقتضا کند که زن در بیرون از خانه شاغل شود استحباب کار در خانه از بین می رود. چرا که مستحب توان مقابله با واجب را ندارد.
دوم، ضوابط کلی و محدودیت های اشتغال زوجه از منظر فقه و حقوق
از دیدگاه اسلام هدف از اشتغال فقط دستیابی به اهداف اقتصادی نیست. اشتغال در اسلام بخشی از نظام کلی اجتماعی است که در کنار آن باید اهداف معنوی، اخلاقی و دینی فرد و جامعه در مسیر تعالی و کمال تأمین گردد. فقه اسلامی ضوابط و معیارهایی کلی را برای اشتغال بیان کرده است.
الف) تعارض نداشتن شغل زن با نقش های اختصاصی همسری
یکی از آسیب های اشتغال این است که زن به دنبال اشتغال آزار جسمی و روحی دیده و در معرض آن باشد که نتواند حسن معاشرت و خلق نیکو در ارتباط با همسر و فرزندان را به کار گیرد. به همین دلیل اگر اشتغال زن برای او چنین مشکلاتی پیش آورد نباید زن به آن شغل مشغول شود.
ب) تعارض نداشتن شغل زن با وظیفه مادری
مادر به دلیل ویژگی های زنانه و دلسوزی مادرانه سزاوارتر به تربیت و حضانت مدت رضاع فرزند است. مادر نیز باید فرصت و فراغت لازم برای مراقبت و تربیت کودک را داشته باشد و اشتغال مادر نباید به این امر مهم آسیب برساند. از سوی دیگر چون در اسلام «برتری تغذیه کودک با شیر مادر و عاطفه مادری» بر سایر موارد به طور رسمی پذیرفته شده، وظیفه مادری قابل اغماض یا تقلیل نیست و باید شرایط شغلی زنان و مادران تعدیل و با وظایف مادری هماهنگ شود.
ج) تناسب شغل با ویژگی های زنانه
یکی از احکام بدیهی عقل این است که باید مشاغل بر مبنای قابلیت به افراد سپرده شود و هر کس برای هر کاری قابلیتش بیشتر باشد، برای تصدی آن شایسته تر است. بعضی از شغل ها در عین این که برای بانوان جایز است، ولی متناسب نیست و طبیعت زنانه را دستخوش تغییر می کند.
ه) رعایت حجاب، عفاف و عدم اختلاط
رعایت حجاب و عفاف در نگاه، گفتار و رفتار برای زنان از ضروریات اسلام است. اگر زن بنا به ضروریاتی مانند اداره زندگی، رسیدگی به امور خانواده و یا حمایت از خود و کودکانش به بیرون از خانه آمد مجاز نیست با دیگران به خنده و مزاح بنشیند.
سوم، الگوی مطلوب اشتغال زنان از دیدگاه اسلام
برای ارائه الگوی مطلوب اشتغال زنان از دیدگاه اسلام چند مطلب قابل توجه است. اول این که باید نگاه جامعی به آموزه های دینی داشت، به گونه ای که الگوی اشتغال زنان که پاره ای از نظام اجتماعی اسلام است با سایر اجزا و ابعاد آن هماهنگی کامل داشته باشد.
دوم این که نباید به گزاره های فقهی یا حقوقی بسنده کرد و نکات اخلاقی، تربیتی و روانشناختی نیز در آموزه ها و اشتغال باید مورد توجه قرار گیرد. به سیره و روش زندگی اولیای دین نیز باید توجه نمود. آنان اسوه های مورد نظر اسلام اند که در تحقق عینی الگوی مطلوب اند.
نکته مهم دیگر برای ارائه الگوی مطلوب اشتغال زنان اولویت دادن به مصالح خانواده با رویکرد اجتماعی و تمدن ساز و جامعه مطلوب در برابر نگاه فردگرایانه است.
چهارم، آثار شرایط کنونی اشتغال زنان
در دهه دوم انقلاب به دلایل مختلفی چون افزایش نیازهای مادی خانواده ها و همچنین اعتماد بیشتر اقشار مذهبی و سنتی جامعه به جو حاکم و امنیت عمومی میزان نیروی کار زنان شاغل شهری از ۸/۸ درصد در سال 65 به 3/11 در سال 75 افزایش یافت.
خصلت کار کنونی زنان این است که می توانند مستقل از شوهر و خانواده در محیطی خارج از خانه به کار بپردازند و در کار خود ارتقای شغلی پیدا کنند. حضور زن و فعالیت مستقیم او در جامعه یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی است. جامعه برای این که از روند توسعه جهانی عقب نماند زمینه اشتغال زنان را فراهم می کند که تغییر بزرگی برای جامعه ماست.
ایجاد هر تغییر بزرگی نیاز به زمینه سازی و فرهنگ سازی دارد. تغییر در نقش اجتماعی زنان و حق طلبی آنان در عرصه فعالیت های شغلی و اجتماعی باید با بررسی های دقیق و علمی روانشناسی و جامعه شناسی همراه شود تا جنبه های مثبت و منفی آن ارزیابی گردد.
الف) آثار ایجابی و مثبت اشتغال زنان
- حفظ نشاط و شادابی ظاهری و تطبیق خود با شرایط مختلف محیطی و اجتماعی
- احساس رضامندی و افزایش اعتماد به نفس.
- افزایش سطح آگاهی اجتماعی و تجربه و برخورداری از ذهنی پویا و فعال
- رسیدن سریع تر فرزندان به استقلال در انجام کارهای شخصی و نیز کمک و همکاری اعضای خانواده در فعالیت های مربوط به منزل
- خارج شدن از رکود و یکنواختی در زندگی و پر شدن اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی
- استقلال مالی، مدیریت اقتصادی بیشتر و افزایش نسبی رفاه
- بالارفتن منزلت اجتماعی زن
- افزایش توان مدیریتی زنان، مشارکت در تصمیم گیری ها و خروج از حالت انفعالی
ب) آثار سلبی و منفی اشتغال زنان
- بروز اشکال در ایفای نقش های زنان در منزل و تحول هویتی و ساختار خانواده و اعتراض به الگوی تقسیم کار جنسیتی به ویژه جایی که مردان از لحاظ فرهنگی و نوع تربیت خانوادگی خود را موظف به کمک در کارهای منزل نمی دانند
- سست شدن کانون خانواده
- کم میلی به فرزندآوری یا اکتفا به فرزند کمتر و کوچک شدن خانواده گسترده در نسل آتی
- بروز اشکال در ایفای نقش جنسی فرزندان
- افزایش سطح چشم داشت اقتصادی خانواده، افزایش مصرف گرایی و افزایش خطر بازگشت ناپذیری در مواقع از دست دادن شغل
- پیری زودرس، افسردگی و مشکلات جسمانی و روانی
- محدودیت رفت وآمد و ارتباط با بستگان و دوستان و انزوای اعضای خانواده
- احساس بیهودگی و بی ارزشی به ویژه ا گر از سوی همسر یا فرزندان حمایت کافی صورت نپذیرد
- بیکاری مردان و افزایش آسیب های اجتماعی از قبیل افزایش بیکاری و مزاحمت برای نوامیس
- انگیزه کمتر برای ازدواج و شیوع مجردزیستی و سخت کردن شرایط ازدواج
- توسعه مشاغل جایگزین خانواده از قبیل مهد کودک ها، رستوران ها، شرکت های خدماتی و... در این صورت اشتغال رسمی افزایش می یابد و به غلط بهبود وضع اقتصادی تفسیر می شود.
پنجم، آسیب شناسی اشتغال زنان و تأثیر آن بر پیشرفت فرهنگی
یکی از شاخص های جهانی توسعه میزان اشتغال و فعالیت زنان است ولی فقط یک شاخص مهم نیست بلکه چندین شاخص در کنار هم اهمیت دارند. این گونه نیست که اگر در کشوری اشتغال زیاد شود آن کشور از نظر جهانی در مرحله توسعه یافتگی است.
امروزه در غرب نظریه های توسعه با مشکلات جدی نظری مواجه شده اند. یکی از این اشکال ها که به نظریات توسعه وارد می شود کمیت گرایی توسعه بدون توجه به ماهیت و جهت افزایش کمیت است. در کشور ما برخی شاخص های فرهنگی وجود دارد که ممکن است در الگوهای توسعه ارزش گذاری نشده باشند اما برای ما کاربرد فرهنگی داشته باشند. از این رو نخستین گام بومی کردن شاخص اشتغال زنان و الگوی برنامه ریزی مطابق با فرهنگ و ارزش های دینی است.
زنان در فرهنگ ما بودن در کنار خانواده را بر اشتغال ترجیح می دهند و خانواده را اصل می دانند. پس اشتغال نیز باید بر همین مبنا تنظیم شود. این به معنی محرومیت زنان از مشارکت های سیاسی و اجتماعی نیست.
دولت ها نیز باید برای بهره گیری کامل از استعدادها و توانایی های سرشار زنان ضمن برداشتن موانع موجود بر سر راه مشارکت هرچه بیش تر زنان، مادران و همسران شاغل و موفق را در جامعه و در کنار مردان به کار گیرند.
جمع بندی
دین اسلام اشتغال زنان را تأیید کرده ولی اصولی را برای این حضور بیان نموده که اگر زنان آن را مراعات کنند از آسیب های بسیاری جلوگیری می شود. خطراتی حضور زن در جامعه را تهدید می کند که تضعیف بنیان خانواده از مهم ترین آن ها است. در مقابل برای این حضور فوایدی چون رشد شخصیت زن و کمک به اقتصاد و... نیز متصور است. بنابراین اگر زنی بتواند با وجود آسیب های فردی، خانوادگی و اجتماعی که او را تهدید می کند با برنامه ریزی دقیق خود را از این آسیب ها مصون دارد و وظایف مادری و همسری خود را به خوبی انجام دهد، فرهنگ ایرانی- اسلامی با حضور او در اجتماع مخالفتی ندارد. ولی با توجه به نتایج ارزیابی اشتغال زنان و بیشتر بودن پیامدهای منفی آن وضعیت مطلوب آن است که اشتغال زنان از اولویت مطلق خارج و بدون جانبداری اصل اعتدال رعایت گردد.
انتهای پیام/