تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, علوم تمدن اسلامي, یادداشت ها
شماره : 5708
تاریخ : ۲۷ تیر, ۱۳۹۷ :: ۱۰:۱۸
آینده تمدنی اسلام در دستان کدام کشور است؛ ایران، عربستان، ترکیه و یا مالزی؟

در مقاله ای خاطرنشان شد: در جمهوري اسلامي ايران «تمدن نوين اسلامي» مطرح است. همزمان با اين مسأله شاهد شكل گيري بحث «نوعثماني گري» در تركيه، «اسلام حضاري» در مالزي و تكاپوي «اسلام وهابي» عربستان براي محوريت در جهان اسلام هستيم. ولی كداميك از اين چهار كشور مؤلفه هاي تمدن سازی را دارند؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، فرشته ميرحسيني دانشجوي دكتري دانشگاه شاهد به راهنمایی فرزاد جهان بين استاديار دانشگاه شاهد مقاله ای با عنوان «بررسي و مقايسه مؤلفه هاي تمدني ميان چهار كشور جمهوري اسلامي ايران، عربستان، تركيه و مالزي» پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛

بر اساس نظريات روابط بين الملل، نظام بين المللي آينده، نظام «چندقطبي - چندتمدني» است. سابقه درخشان تمدن اسلامي نشانگر اين امر است كه اين تمدن يكي از مهم ترين رقباي تمدن غربي است. در حال حاضر در ميدان جهان اسلام كشورهاي جمهوري اسلامي ايران، عربستان، مالزي و تركيه بيش از ديگران به نظريه پردازي در راستاي محوريت تمدني پرداخته اند.

در جمهوري اسلامي ايران مقام معظم رهبري موضوع «تمدن نوين اسلامي» را مطرح كردند. همزمان با اين مسأله شاهد شكل گيري بحث «نوعثماني گري» در تركيه، «اسلام حضاري» در مالزي و تكاپوي «اسلام وهابي» عربستان براي محوريت در جهان اسلام هستيم. هر يك از اين كشورها تلاش دارند با طرح بحث اسلام تمدني در ميدان جهان اسلام خود را بهترين الگو معرفي كنند.

پرسش اصلي اين است كه كداميك از اين چهار كشور در ميدان(مرز) جهان اسلام از ظرفيت ها و مؤلفه هاي تمدن ساز بيشتري براي محوريت(مهد) در جهان اسلام برخوردار است؟ استخراج مؤلفه هاي تمدن ساز نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهديدهاي اين چهار كشور براي محوريت الگوي اسلام تمدني را نشان مي دهد. بر اساس يافته هاي تحقيق جمهوري اسلامي ايران از ظرفيت هاي بيشتري در مقايسه با ساير كشورها براي تبديل شدن به محوريت تمدني در ميدان جهان اسلام برخوردار است.

مؤلفه هاي نه گانه تمدن سازي 

نخست، ايدئولوژي

نخستين پايه شكل گيري تمدن وجود «ايدئولوژي» است. با توجه به اين كه كشورهاي اسلامي مورد بررسي داراي ايدئولوژي مشترك اسلامي هستند در اينجا تنها به بررسي تفاوت نوع نگاه و برداشت آن ها از اسلام مي پردازيم:

ايدئولوژي اسلام سياسي ولايتمدار ايران: ماهيت ايدئولوژيك انقلاب اسلامي ايران منجر به شكل گيري جبهه اي از ائتلاف هاي جهاني به رهبري آمريكا عليه آن شده است، زيرا اين انقلاب تحولي بنيادين در معيارهاي اسلامي - سياسي در منطقه و جهان با خود به همراه آورد. نشان مركزي گفتمان ايدئولوژيك امام خميني(ره) استكبارستيزي و استضعاف زدايي است. از ديگر نشانگان ايدئولوژيك نيز مي توان از انگاره هاي نه شرقي نه غربي، صدور انقلاب، اسلام سياسي اسلام ناب محمدي، امت واحده اسلامي، سياست نگاه به شرق، مرزكشي ميان دارالاسلام و دارالكفر، دگرسازي با غرب به ويژه آمريكا، مسأله فلسطين و غيريت سازي با اسرائيل، معنويت گرايي و باور به نصرت الهي، عدالت خواهي، ستم ستيزي، پشتياني از جنبش هاي اسلامي و آزادي بخش، عزت مداري و... نام برد.

ايدئولوژي اسلام محافظه كار و وهابي عربستان: عربيت، وهابيت، نظام سلطنتي و نفت مهم ترين مؤلفه هاي هويتي عربستان است. تركيب ايدئولوژي وهابي و قدرت قبيله اي در عربستان باعث تقويت گرايش محافظه كارانه اي از اسلام شد. وهابيت مردم را به پيوستن به تفسير لفظي سخت گيرانه و محدود از يكتاپرستي و مبارزه با شرك وادار می کند. در انديشه سلفيون روش هاي عقلي جايگاهي ندارد و فقط نصوص قرآن، احاديث و ادله مفهوم از نص قرآن حجت است. سلفيه همه را جز خود كافر مي داند. شعار وهابيت اين است «يا داخل گروه شو يا كشته شو.» آن ها شيعيان را بدعت گر، رافضي و كافر تلقي مي كنند و ريختن خونشان را مباح مي دانند.

ايدئولوژي اسلام ميانه رو تركيه و نوعثماني‌گري: از زمان آتاتورك تركيه تلاش كرد تا الگوي توسعه غربي را محقق سازد. در طول اين سال ها تركيه در راستاي استانداردسازي براي پيوستن به اتحاديه اروپا بسيار تلاش كرد. با روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه بهره برداري از تركيبي از مدرنيسم و سنت، سكولاريسم و اسلام گرايي و هويت دوگانه شرقي و غربي مورد توجه قرار گرفت.

امروزه مردم تركيه خود را «مسلمان ترك مدرن» مي دانند.. ويژگي هاي ايدئولوژي اسلامي تركيه بدین شرح است؛ نخست، اسلامي سكولار كه در آن بسياري از ارزش ها و باورهاي غرب پذيرفته شده و فرد در عين مسلمان بودن از آزادي هاي رايج در غرب برخوردار است. دوم، اسلامي سازش كار و منفعت طلب كه اهل مبارزه با استكبار نيست، گرچه در ظاهر گاهي با برخي از اقدامات غرب و صهيونيست مخالف باشد. سوم، اسلامي كه متضاد با آرمان گرايي اسلامي، مصحلت انديش و متأثر از ديدگاهي ماكياوليستي است.

ايدئولوژي اسلام توسعه گراي مالزی: مالزي در دهه هاي اخير برنامه هاي توسعه گرايانه موفقي به اجرا گذاشته است. اسلام حضاري درصدد است تا ميان مسلمانان و غيرمسلمانان هماهنگي لازم بر اي ايجاد يك جامعه پيشرفته را ايجاد كند. آن ها معتقدند اسلام زمان پيامبر براي تمام مشكلات دنياي مدرن امروز راه حل دارد. اصول ده گانه اسلام حضاري شامل ايمـان به خدا و رعايت تقواي الهي، حكومت عادل و امين، مردم آزاد و مستقل، تحقيق مجدانه و تسلط بر علوم، توسعه اقتصادي متعادل و فراگير، كيفيـت مناسب زندگي، حفظ حقوق اقليت ها و زنان، يكپارچگي فرهنگي و اخــلاقي، حفــاظت از منــابـع طبيــعي و محيــط زيســت و قابليت دفاعي مستحكم می شود.

نتیجه: مهم ترين محدوديت عربستان براي الگوي تمدني شدن ايدئولوژي وهابي است كه اجازه نمي دهد عربستان واقعيت هاي جهان متحول كنوني را به درستي درك و الگوي حكومتي خود را براي نسل هاي جوانتر جذاب سازد. الگوهاي اسلامي مدنظر تركيه و مالزي نيز سازش كارانه و تلفيقي از الگوهاي اسلامي و غربي است كه با حمايت كشورهاي غربي و تبليغات آن ها درصدد جايگزيني با الگوي انقلابي و استكبارستيز جمهوري اسلامي ايران است. ايدئولوژي اسلامي اين سه كشور طرد كامل جهان غرب را نمي پذيرد.

در زمينه ايدئولوژي مي توان گفت ايران شيعي بيش از اسلام اهل سنت از توانايي آفرينش تمدن اسلامي برخوردار است، زيرا برخي توانمندي هاي تشيع برتري آشكاري نسبت به ديگر فرقه هاي اسلامي دارد. وجود انديشه تمدني در انديشه رهبران انقلاب اسلامي مبتني بر اجتهاد شيعي، غيرت سازي با تمدن هاي مادي شرق و غرب، فرهنگ عاشورا، تاريخ طولاني ايران شيعي، آينده نگري مبتني بر فرهنگ مهدويت و ترسيم راهبردهاي حركت تمدني، رهبري و كار ويژه خاص ايشان در مهندسي تمدني ظرفيت هاي ايدئولوژي شيعه انقلابي در راستاي تحقق تمدن نوين اسلامي است.

دوم، عوامل جغرافيايي - سرزميني 

 بخشي از عوامل قدرت جغرافياي هر كشور است. صاحب نظراني كه به بررسي مبادي قدرت ملي پرداخته اند از جغرافيا به عنوان يكي از بسترهاي اصلي قدرت ياد كرده اند. حتي برخي جغرافيا را اصلي ترين عامل قدرت ملي تلقي كرده اند.

ايران: موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك ايران به اندازه اي برجسته است كه اكثر نظريه پردازان در خصوص آن اتفاق نظر دارند. واقع شدن در چهار راه ارتباطي بين شرق مديترانه، آسياي مركزي و قفقاز، جنوب شرق آسيا و خاور دور، تسلط بر خليج فارس و تنگه هرمز و شاهراه ارتباطي بين كشورهاي محصور در خشكي منطقه آسياي مركزي و قفقاز ايران را به يكي از نقاط مهم جهان تبديل كرده است.

موقعيت جغرافيايي ايران به نحوي است كه در همسايگي قدرت هايي چون روسيه و حوزه نفوذ آمريكا قرار دارد. قرار گرفتن در مناطقي كه قدرت هاي بزرگ منافع حياتي براي خود قائل اند به طور طبيعي جايگاه كشور را در تعامل ميان قدرت هاي بزرگ افزايش مي دهد. ايران با پانزده كشور داراي مرز آبي و خاكي است.

عربستان: بزرگترين كشور در غرب آسيا است که اماكن مقدس مسلمانان چون كعبه، مسجد و آرامگاه پيامبر(ص) در اين كشور جاي دارد. به لحاظ آب و هوايي منطقه عربستان بسيار خشك و سوزان است. ميزان بارندگي نيز كم است. قرار گرفتن عربستان در ميان دو آب راه مهم جهان – خليج فارس و درياي سرخ - به اين كشور موقعيت ژئوپليتيكي خاصي بخشيده است ولي استفاده از اين دو آب راه مساوي با عبور از تنگه هرمز و تنگه باب المندب كه اولي تحت نفوذ ايران و دومي تحت نظر يمن است.

مالزي: مالزي در جنوب شرقي آسيا واق عشده و از لحاظ جغرافيائي از دو قسمت كاملاً جدا تشكيل شده است. تنگه مالاكا كه بين سوماترا و شبه جزيره مالزي قرار دارد مهم ترين مسير كشتيراني جهان محسوب مي شود. مالزي به لحاظ منابع طبيعي بسيار غني است. این کشور حدود 4 ميليارد بشكه ذخيره نفتي دارد و ميزان ذخيره گازي مالزي حدود 5/2 تريليون مترمكعب است.

تركيه: موقعيت جغرافيايي این کشور باعث شده حالت پلي ميان دو قاره آسيا و اروپا داشته باشد. اهميت استراتژيكي گذرگاه هاي بسفر و داردانل به تركيه موقعيت ويژه اي بخشيده است.

نتیجه: همه كشورهاي مورد بررسي از نظر شاخص هاي جغرافيايي و سرزميني جزء قدرت هاي برتر در جهان اسلام هستند، اما جمهوري اسلامي ايران از موقعيت و اهميت بسيار بالاتري نسبت به ساير كشورها برخوردار است. اگر چه در گذشته ژئوپليتيك ايران به سبب عواملي مانند منابع خام يا موقعيت گذرگاهي، مورد توجه قرار مي گرفت اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی عوامل ايدئولوژيك و در رأس آن ژئوپليتيك اسلامي- شيعي مطرح شد. گرچه عربستان از وسعت بيشتري نسبت به ايران برخوردار است، اما اگر ساير ويژگي هاي جغرافيايي را در نظر بگيريم ايران رتبه اول را در اين بين به خود اختصاص مي دهد. زيرا بخش مهمي از خاك عربستان بياباني و خالي از سكونت است. تركيه و مالزي گرچه داراي شرايط آب و هوايي مساعدي هستند، اما نسبت به جمهوري اسلامي ايران از مؤلفه قدرت جغرافيايي و مساحت بزرگ برخوردار نيستند. نسبت به ساير كشورها مالزي با توجه به اين كه از دو قسمت جغرافيايي تشكيل شده و همچنين دور از جغرافياي كشورهاي اسلامي قرار دارد شاخصه مؤلفه جغرافيايي براي الگوي تمدني شدن را در حد ضعيفي دارد.

سوم، عوامل انساني اجتماعی

مردم مهم ترين عنصر تمدن هستند. اهميت جمعيت در حيات سياسي جامعه تا آنجايي است كه از جمعيت به عنوان يكي از شروط لازم براي تشكيل دولت نام برده اند. ايران رتبه اول جمعيتي ميان اين چهار كشور را دارد و اين برتري را در سال هاي آينده نيز حفظ خواهد كرد.

تركيه: اسلام(حنفي، شافعي، علوي، شيعه) بيش از 89 درصد از جمعيت تركيه را تشكيل مي دهد. مسيحيت بعد از اسلام بيشترين پيروان را دارد.20 درصد جمعیت این کشور را کردها تشکیل می دهند و با وجود اعطاي برخي از حقوق فرهنگي، سياسي و اقتصادي به كردها در دوران حاكميت حزب عدالت و توسعه اما هنوز هم چالش ملي گرايي قوم كرد يكي از مهم ترين مشكلات تركيه است.

مالزي: كشوري چند قومي، چند فرهنگي و چند زباني است. تنها 5/4 درصد جمعیت این کشور مالایی هستند.

عربستان: تعصب قبيله اي و مذهب شكل دهنده كلي فرهنگ جامعه عربستان است. اين ساختار جامعه عربستان مانع از به وجود آمدن فرهنگي يگانه شده است.

ايران: سرزمين فرهنگ ها و اديان مختلف و از قديمي ترين تمدن هاست. بزرگترين گروه هاي قومي ايران، فارسي و آذري است. جمهوري اسلامي ايران نسبت به ساير كشورها وحدت و يگانگي قومي- مذهبي بهتری دارد.

نتیجه: در تركيه چالش قوم كرد، در مالزي شورش هاي نژادي اقوام چيني و هندي و در عربستان چالش اقليت مذهبي شيعيان همواره وجود داشته و حتي گاهي حاكميت را با تهديداتي جدي مواجه ساخته است. گرچه چنين چالش هايي در ايران هم وجود دارد اما نگاه ايدئولوژيك در تركيه و عربستان مانع شكل گيري فرايندي براي جذب شدن و همبستگي در مسير تمدن سازي است، اما در مورد ايران اين مشكل وجود ندارد.

چهارم، عوامل فرهنگی

ايران همواره در چهار راه تمدن هاي بزرگ بشري قرار داشته است. مهم ترين مؤلفه هاي هويت فرهنگي ايران شامل؛

اسلاميت: در طول 41 قرن گذشته تشيع به صورت نشان ملي و هويت فرهنگي ايرانيان درآمد.

ايراني بودن: هويت فرهنگي ايرانيان شامل زبان، جغرافياي فرهنگي، تاريخ و حافظه تاريخي و نظام اجتماعي است.

نتیجه: كشوري مي تواند به عنوان الگوي تمدن اسلامي معرفي شود كه هم داراي تاريخ اسلامي و هم داراي فرهنگ اسلامي باشد. كشور تركيه به رغم داشتن تاريخ اسلامي فاقد فرهنگ اسلامي و كشور مالزي هر دو مؤلفه تاريخ اسلامي و فرهنگ اسلامي را در حد ضعيفي دارد. عربستان سعودي هم به رغم داشتن هر دو مؤلفه تاريخ اسلامي و فرهنگ اسلامي در حد نسبتاً قابل قبول واجد ديگر شرايط لازم براي الگوي تمدني شدن نيست.

پنجم، عوامل سياسي

هر جامعه اي داراي نهادهايي است كه مسئول قانون گذاري، تصميم گيري و اجراي آن است به اين نهادها سازمان سياسي يا حكومت گفته مي شود.

مالزی: مالزي داراي نظام «سلطنتي مشروطه» است كه با الهام از سيستم حكومت پارلماني انگليس پايه گذاري و در بدنه حكومتي آن نيز از سيستم هاي فدرال استفاده شده است. پادشاه در رأس حكومت قرار دارد و داراي اختيارات و وظايف تشريفاتي است. قدرت اجرايي در اختيار نخست وزير است.

تركيه: حكومت آن «جمهوري دموكراسي پارلماني» است. قوه مقننه از يك مجلس تشكي لشده و در رأس قوه مجريه رئيس جمهور قرار دارد. شاخصه هاي مدل حكومتي تركيه شامل جدايي دين از سياست يا رابطه حداقلي ميان اسلام و سياست، پذيرش الزامات نظام ليبرال، نبود برخورد انقلابي با بي عدالتي در جهان، حركت در مسير اقتصاد بازار آزاد و نگاه ملي گرايانه در قالب فدراليسم تركي می شود.

عربستان: يك سلطنت مطلقه مبتني بر شريعت اسلامي است. پادشاه حاكم كشور و فرمانده نيروي نظامي و نيز در رأس نظام سياسي است. وزارتخانه هاي كليدي چون كشور، خارجه و دفاع به وسيله اعضاي خاندان سلطنتي اداره مي شود. تا امروز همه شاهان عربستان به درجات متفاوت همكاري با آمريكا و وابستگي به آن را به عنوان قانون طلايي دنبال كرده اند. اين در حالي است كه ارتباط با آمريكا و رژيم صهيونيستي با هويت اسلامي عربستان در تضاد است. ساختار قدرت اين كشور بر پايه نهادهايي قرار دارد كه به دو گونه رسمي و غيررسمي به ايفاي نقش مي پردازند.

ايران: ساخت كلي نظام در قالب حكومتي بسيط و تك ساخت از سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه تشكيل مي شود كه زير نظر ولي فقيه يا رهبر انجام وظيفه مي كنند. اين قوا مستقل از يك ديگرند و رهبر نيز داراي جايگاه ولايت مطلقه امر و امامت امت است. انقلاب ايران اساساً در تعارض با نظام بين الملل رخ داد و ارزش ها و هنجارهايي را مطرح كرد كه با منافع قدرت هاي حامي حفظ وضع موجود تعارض داشت.

نتیجه: جمهوري اسلامي ايران درصدد ارائه الگوي مردم سالاري ديني به جهان اسلام است، اما ساختار حكومت در تركيه، مالزي و به ويژه عربستان مادي گرايانه است و اهداف و ارزش هاي انساني و الهي جايگاه چنداني در آن ندارد. همچنين امتياز اساسي جمهوري اسلامي ايران ارائه يك الگوي برخاسته از متن اسلام و در نقد ليبرال دموكراسي است. اين در حالي است كه در كشورهاي مورد بررسي كاملاً الگوهاي غربي و مدل ليبرالي پذيرفته شده است. حتي ساختار سياسي مادي گرايانه اين كشورها به ويژه در تركيه و عربستان با چالش جدي مواجه است. ناآرامي ها و كودتاهاي اخير در تركيه و نارضايتي شيعيان عربستان از رژيم پادشاهي آل سعود شاهدي بر اين مدعاست.

ششم، عوامل اقتصادی

انرژي يك عامل راهبردي بسيار مهم در توسعه اقتصادي كشورها است. با توجه به اين كه در حال حاضر بخش مهمي از توليد انرژي جهان نفت و گاز است كشورهايي كه از آن بهره مند هستند مي توانند در تأمين امنيت انرژي آينده جهان تأثيرگذار باشند.

در ميان كشورهاي مورد بررسي عربستان و جمهوري اسلامي ايران داراي ذخاير عظيمي از نفت و گاز هستند و سهم عمده اي در صادرات نفت جهان را به خود اختصاص داده اند. عربستان بزرگترين صادر كننده نفت جهان است. مالزي يكي از غني ترين كشورها از نظر منابع طبيعي است و در عين حال داراي منابع نفت و گاز طبيعي است. تركيه به عنوان يك كشور فقير در زمينه منابع فسيلي به طور فزآينده نيازمند واردات انرژي است. تأمين امنيت انرژي يكي از مهم ترين نگراني هاي كشور تركيه به حساب مي آيد كه ممكن است آينده رشد اقتصادي آن را با مشكل مواجه كند.

نتیجه: اگر مجموع منابع نفت و گاز را در نظر بگيريم ايران رتبه اول در بين اين كشورها را به خود اختصاص مي دهد اما كشور ايران و به ويژه عربستان با وجود داشتن منابع عظيم نفت و گاز داراي اقتصاد تك محصولي هستند كه براي تداوم رشد اقتصادي پايدار بايد بر اين مشكل فائق شوند.

مالزي گرچه نسبت به عربستان و ايران منابع انرژي اندكي دارد اما توانسته در ساير بخش هاي اقتصادي موفق عمل كند. در تركيه نيز با برآمدن حزب عدالت و توسعه با بازتعريف استراتژي كلان كشور و رويكرد تجاري زمينه براي ظهور اين كشور به عنوان قدرت جديد اقتصادي فراهم شد. اما از ضعف هاي مهم اقتصادي تركيه اين است كه از منابع انرژي فسيلي محدودي برخوردار است و اين مسأله به همراه بحران هاي سياسي آينده رشد اقتصادي اين كشور را با ترديد مواجه ساخته است.

هفتم، عوامل نظامی

ايران: جمعيتي بالغ بر 81 ميليون نفر دارد كه 74 ميليون نفر نيروي انساني آماده به كار هستند كه از اين ميان 1 ميليون و 400 هزار نفر هرساله به سن نظامي مي رسند كه 545 هزار نفر از آن ها نيروهاي حاضر در خطوط مقدم و 1 ميليون و 800 هزار نفر ديگر به عنوان نيروي ذخيره است. ايران قوي ترين يگان موشكي را در منطقه در اختيار دارد.

مالزی: بالغ بر 30 ميليون نفر جمعيت دارد كه از اين ميان 520 هزار نفر هرساله در اين كشور به سن نظامي مي رسند 110 هزار نفر نیروهای حاضر در خط مقدم و 296 هزار و پانصد نفر ديگر به عنوان نيروي ذخيره است.

عربستان: بالغ بر 27 ميليون نفر جمعيت دارد كه 510 هزار نفر هرساله در اين كشور به سن نظامي مي رسند كه 235 هزار نفر نيروهاي حاضر در خط مقدم و 25 هزار ديگر به عنوان نيروي ذخيره است.

تركيه: بالغ بر 80 ميليون نفر جمعيت دارد كه از اين ميان 1 ميليون و سيصد و هفتاد هزار نفر هرساله در اين كشور به سن نظامي مي رسند كه 410 هزار نفر نيروهاي حاضر در خط مقدم و 185 هزار و ششصد و سي نفر ديگر به عنوان نيروي ذخيره هستند. كشور تركيه از حيث قدرت نظامي رتبه 1 منطقه و 8 جهان را دارد.

نتیجه: با اين كه بودجه نظامي عربستان چند برابر جمهوري اسلامي ايران است، ولي با اين حال از نظر قدرت نظامي در خاورميانه بعد از ايران قرار دارد. ارتش سعودی وابستگي شديدي به غرب و به ويژه آمريكا دارد و صنعت نظامي آن غيربومي است، اما ارتش ايران از سلاح و ادوات بومي استفاده مي كند.

همچنين در مقايسه ايران و تركيه بخش مهمي از علت رتبه بالاتر نظامي تركيه بر ايران ميزان بالاي بودجه نظامي است (بودجه نظامي تركيه تقريباً سه برابر ايران است) در حالي كه در شاخصه نيروي انساني ايران نسبت به تركيه پيشتاز است. رتبه جهاني مالزي در حوزه نظامي بسيار پايين تر از ساير كشورها است.

آنچه ايران را با ديگر كشورهاي منطقه متمايز مي كند اين است كه ايران قادر است نيازهاي نظامي خود را در داخل توليد كند. جمهوري اسلامي ايران با وجود تحريم هاي سازمان ملل داراي برنامه هسته اي پيشرفته است. در حالي كه ساير كشورهاي مورد بررسي در حال حاضر داراي توانمندي صلح آميز هسته اي نيستند.

هشتم، سياست خارجی

در بررسي استراتژيك كشورها يكي از مهم ترين حوزه هاي بررسي مسائل مربوط به سياست خارجي است كه مبناي تعاملات آن كشور با دنياي اطراف خود است. سياست خارجي مي تواند ابتكار عمل يك دولت يا واكنش آن در قبال كنش ديگر دولت ها باشد.

ايران: تلاش براي صدور انقلاب و تشكيل امت واحده جهاني، حمايت از مستضعفين و نهضت هاي رهايي بخش جهان در برابر مستكبرين، تلاش براي ايجاد حكومت جهاني اسلام و اصل نه شرقي و نه غربي از اصول مهم سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است.

تركيه: به طوركلي اصول سياست خارجي تركيه نشأت گرفته از تفكر غربگراي كماليستي است. اصول سياست خارجي كماليستي در شش اصل خلاصه شده است: ملي گرايي، سكولاريسم، جمهوري خواهي، مردم گرايي، دولت گرايي و انقلابيگري.

عربستان: عربستان با وجود برخورداري از منابع غني نفتي و روابط مناسب با قدرت هاي جهاني به ويژه آمريكا نتوانسته به روند افزايش قدرت خود ادامه دهد و در حد مشخصي از قدرت باقيمانده است. يكي از تعارضات هميشگي در سياست خارجي عربستان رابطه با آمريكا از يكسو و وجود گرايش هاي اسلامي، عربي و سلفي از سوي ديگر بوده است. سعودی ها با استفاده از ثروت فراوان خود كشورهاي كوچك و ضعيف منطقه را از طريق حمايت هاي اقتصادي زير چتر خود قرار مي دهند كه اين امر همواره پشتيبان ديپلماسي عربستان بود.

مالزی: از دلايل توسعه این کشور سياست خارجي توسعه گرا و مديريت بحران هاي منطقه اي با ابزار قدرت هاي بزرگ است. سياست خارجي مالزي با توجه به پويايي سياسي و اقتصادي اين كشور به عنوان مكمل سياست و اقتصاد داخلي آن به گونه اي است كه بتواند بيشترين منافع و دستاوردها را براي منافع ملي اين كشور به همراه داشته باشد.

نتیجه: در نگاه رهبران ايران انگيزه و هدف غرب نابودي هويت و فرهنگ جهان اسلام است، بنابراين براي به زانو درآوردن غرب چاره اي جز مقاومت و پرداخت هزينه هاي آن براي حفظ هويت ديني و ملي وجود ندارد. اين در حالي است كه ساير كشورها سياست سازش كارانه و مسالمت جويانه و پذيرش وضع موجود در مقابل غرب را در پيش گرفته اند تا از اين طريق به اهداف اقتصادي خود دست يابند. در اين كشورها مقابله و مخالفت با سياست هاي غرب نه يك راهبرد طولاني مدت بلكه استراتژي كوتاه مدت است.

نهم، علم و فناوری

فناوري بخش ذاتي تمدن است. براساس آمار از سال 2013 ايران رتبه نخست از نظر توليد علم ميان اين 4 كشور را داشته است. ايران از سال 2013 تا 2015 دو پله پيشرفت كرده است. تركيه و عربستان سعودي هم در طي اين 3 سال با رشد 1 شاخصه اي توليد علم همراه هستند. اين در حالي است كه مالزي از سال 2013 تا 2015 همچنان در رتبه 32 جهان باقيمانده است. جمهوري اسلامي ايران هم از نظر كمي(اسناد) هم از بعد كيفي(استنادات) رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

نتیجه گیری

بررسي و مقايسه مؤلفه هاي نه گانه تمدن ساز ميان اين كشورها نشان مي دهد؛

عربستان: به دليل ايدئولوژي سياسي ناكارآمد، نبود مردم سالاري و تفكرات افراطي برخي از رهبران ديني، سركوب مخالفان، ضعف نهادهاي علمي و فني، اتکای بیش از اندازه به نفت، وابستگی شدید به غرب و آمریکا و... پایین ترین حد از احتمال تبديل شدن به الگوي تمدني و محوريت قرار گرفتن در جهان اسلام را دارد.

مالزی: به دلیل نبود ماهيت گفتمان ساز، دوري جغرافيايي و زباني از مهد اسلام در خاورميانه، نبود اهميت ژئوپليتيكي، چندفرهنگي و چندزباني بودن و... نمی تواند محور تمدني جهان اسلام قرار گیرد.

ترکیه: این کشور در مقايسه با عربستان و مالزي مؤلفه هاي تمدني بالاتري برخوردار است. اما مشکل تأمین انرژی، احتمال شورش، شکاف فزآینده میان سکولارها و اسلامگرایان، از بین نبردن مشکلات خود با همسایگان و... برای الگو شدن در جهان اسلام با مشکلات عدیده ای مواجه است.

ایران: تنها كشوري كه از توان هدايت و رهبري جهان اسلام برخوردار است. مؤلفه های این کشور شامل ايدئولوژي اسلام شيعي، قرار داشتن در منطقه هلال خصيب و دسترسي به مهم ترين تنگه ها و آبراه هاي جهاني، جمعيت جوان، تراث فرهنگي ايراني - اسلامي غني، مدل حكومتي مبتني بر اصل ولايت فقيه، منابع غني نفت و گاز و اقتصاد رو به رشد، برنامه صلح آميز هسته اي و ظرفيت هاي نظامي بالا و بومي، سياست خارجي عدالت محور مبتني بر اصل نه شرقي و نه غربي، پيشرفت هاي علمي و فناوري و... می شود.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.