اگر زنان و دختران جامعهای از عفاف پوششی و رفتاری لازم برخوردار نیستند؛ باید علت اصلیِ آن را در بیغیرتی و بی دغدغهگی مردان آن جامعه جستجو کرد و کارآمدترین راهکار برای اصلاح الگوی پوششی و رفتاری زنان و دختران، تقویت جایگاه مردان، به عنوان مدیر و سرپرست در خانواده است.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام محمدحسین ملامیرزائی، مدرس و پژوهشگر حوزه عفاف در یادداشتی تأکید می کند؛ در این مجال، بنا داریم تا به مقوله چگونگی سوق دادنِ زنان و دختران به روحیه عفافگرایی و التزام عملیِ آنان به حجاب شرعی به عنوان مهمترین نماد عفاف درونی بپردازیم. در این باب، ابعاد و زوایای مختلفی برای بحث و بررسی وجود دارد، اما آنچه که از اهمیت استراتژیک برخوردار است آن است که گروه هدف، در مقوله مدیریت عفاف و حجاب، چه کسانی هستند؟! آیا مخاطب اصلی و مستقیم، زنان و دختران هستند؟
شاید پاسخ بسیاری از افراد مثبت باشد و بگویند شما دارید درباره مدیریت نحوه پوشش و گرایشات رفتاری زنان و دختران بحث میکنید؛ پس طبیعیست که گروه هدف و مخاطب اصلی نیز آنها باشند؛ اما جالب توجه است که رویکرد مدیریتی اسلام در مقوله ساماندهی به پوشش و رفتار اجتماعی زنان و دختران جامعه اسلامی به گونه دیگریست.
براساس آیات و روایات، باید مخاطب اصلی در مقوله عفاف پوششی و رفتاریِ زنان و دختران، مردان باشند و این مردانند که باید در قبال کیفیت پوشش زنان و میزان عفاف رفتاریشان پاسخگو باشند. مردان به عنوان مسئول و سرپرست خانواده، باید نقش مدیریتی و مطالبهگری نسبت به کیفیت عفاف افراد خانواده داشته باشند.
این رویکرد مدیریتی در سوره مبارکه نور، در جایی که خداوند متعال به کیفیت استفاده مؤثر از حجاب برتر یعنی چادر توسط زنان میپردازد به خوبی مشهود است.
«یا أَیهَا النبِی قلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیْهِن مِنْ جَلاَبِیبِهِن ذلِکَ أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَیْنَ وَ کانَ الله غَفوراً رَحیماً۱»؛ «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مردان مؤمن بگو اطراف چادرهایشان را بر خویش نزدیک کنند (روگیری کنند) این کار، برای اینکه (به پاکی و عفت) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیکتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است.»
در این آیه، خداوند به پیامبر خود میفرماید: «قلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ»؛ «به همسران و دخترانت بگو». میتوانست بگوید: «قل لنسائک» به زنانت بگو! اما این که حیثیت زوجیت و ابوت (پدر بودن) را به میان آورده بی حکمت نیست و گویای آنست که پیامبر(ص) باید از آن حیث که شوهر است و از آن حیث که پدر است بگوید.
در ادامه خداوند متعال میفرماید: (وَ نِساءِ الْمؤْمِنینَ)؛ «و به زنان مردان مؤمن بگو». میتوانست به صورت صفت و موصوف بیاورد: «نساء المؤمنات» به زنان مؤمنه بگو! اما این که پای مردان را وسط میکشد و میفرماید: به زنان مردان با ایمان بگو، نیز دارای حکمت است.
گویا میخواهد بفهماند گفتن و ابلاغ پیامبر(ص) به زنان دیگر از حیث مردان مؤمنی است که عهده دار سرپرستی خانواده هستند؛ زیرا حجاب برتر، نشانی از اصالت خانوادگی و برندِ یک خانواده ایمانیست و ایمان یک مرد، در شاخص کیفیت پوشش ناموسش محک میخورد؛ و اگر مردی میخواهد در جرگه مؤمنین محسوب شود باید نسبت به التزام خانوادهاش به حجاب و پوشش اسلامی دغدغهمند و کوشا باشد.
این نوع خطابات، نشان میدهد که برای مردان به عنوان سرپرست خانوادهها در گرایش زنان و دخترانشان به پوشش و رفتار عفیفانه نقش و جایگاهِ خاصی درنظر گرفته شده است.
در همین راستا در سوره مبارکه احزاب، درباره نوع ارتباطگیری و تعامل زنان پیامبر با مردان نامحرم چنین آمده است: «وَ إِذا سَأَلْتموهن مَتاعاً فَسْئَلوهن مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَر لِقلوبِکمْ وَ قلوبِهِن۲»؛ «و چون متاعی (از وسایل زندگی) از آنان (زنان پیامبر) خواستید از پشت پرده بخواهید، که آن پاکیزه تر است برای دلهای شما و دلهای آنان.»
ما اگر به جای خداوند میخواستیم حکم مزبور که اختصاص به زنان پیامبر(ص) دارد را بیان کنیم علی القاعده به زنان پیامبر(ص) خطاب میکردیم و به آنها میگفتیم تا در هنگام برقراریِ ارتباط با نامحرمان به پشت پرده بروند؛ زیرا آنان هستند که به خاطر شأن خاصشان، باید خود را از دیدهگان نامحرمان بپوشاند ولی خداوند متعال چنین نکرده بلکه مردان را مورد خطاب قرار داده و به آنها دستور داده تا با زنان پیامبر(ص) به طور غیر مستقیم و از پشت پرده ارتباط برقرار کنند؛ و همین گواه بر آن است که این مردان هستند که مسئول مدیریت و ساماندهی به فضای سالم روابط اجتماعی هستند و از همین روست که خداوند در وجود مردان صفت نفسانیِ غیرت را قرار داده تا به طور ناخودآگاه نسبت به نوامیس خود و در درجه دوم نسبت به نوامیس دیگران دغدغه مند باشند.
و از شواهد دیگر فرمایش امام المتقین امیرالمؤمنین علی(ع) است. هنگامی که در دوره حکومتشان به ایشان خبر دادند که گروهی از زنان در میان بازار شانه به شانه مردان میزنند. اگر ما بودیم فوراً گشت ارشاد را خبر میکردیم و آن زنان را مورد مؤاخذه قرار میدادیم ولی حضرت چنین نکردند بلکه به بازار آمدند و در فراز بلندی رفته و این بیانات را ایراد کردند: «یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نبئْت أَنَ نِسَاءَکمْ یدَافِعْنَ الرجَالَ فِی الطرِیقِ أَمَا تَسْتَحْیون َ وَ لَاتَغَارونَ نِسَاءَکمْ یَخْرجْنَ إِلَی الْأَسْوَاقِ وَ یزَاحِمْنَ الْعلوج۳؛ «ای مردم عراق؛ خبر یافتم که زنان شما در راهها پهلو به پهلوی مردان میزنند آیا شما (مردان) حیا نمیکنید؟ و غیرت نمیورزید زنانتان به بازارها رفته و مزاحم بیماردلان میگردند؟»
به طور طبیعی حضرت، باید زنان را مورد عتاب و عقاب قرار میداد زیرا آنها بودند که این کار ناپسند را مرتکب شده بودند ولی ایشان مردان را مورد خطاب قرار داده و آنها را مؤاخذه کردند زیرا این مردان هستند که وظیفه نظارت و سرپرستی زنان را عهده دار هستند و مسئولند تا آنها را از گناه و تباهی حفظ کنند. خداوند متعال در آیهای به این وظیفه مهم اشاره فرموده است: «یا أَیهَا الذینَ آمَنوا قوا أَنْفسَکمْ وَ أَهْلیکمْ ناراً۴»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و اهل خود را از آتش حفظ کنید.»
در الگوی اسلام، برای مدیریت عرصه عفاف، خط مقدم برخورد با بی عفتی و بدپوششی از کف خیابان به داخل حریم خانواده برده شده است و بجای برخورد انتظامی و قضائی توسط حاکمیت، برخورد نظارتی و حمایتی توسط خانواده و شخص سرپرست؛ یعنی مرد و پدر خانواده در نظر گرفته شده است.
بنابراین اگر به دنبال عفیفسازی زنان و دختران جامعه خود هستیم؛ باید مخاطب اصلی و گروه هدف، مردان باشند و حاکمیت باید روحیه دغدغهمندی و احساس مسئولیت در مردان را زنده کند و در کنار آموزشهای مهارتی لازم، از آنان مطالبه مدیریت و نظارت بر خانوادههایشان را داشته باشد.
این روحیه احساس مسئولیت و دغدغهمندی در ادبیات دینی، غیرت نامیده میشود. غیرت در الگوی مدیریتی اسلام در عرصه عفاف، از جایگاه ویژهای برخوردار است و همین امر موجب شده تا از یک امرِ صرفاً اخلاقی خارج شده و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی نیز پیدا کند.
متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل خیانت رسانهای، که به مقوله غیرت صورت پذیرفته؛ هرجا سخن از غیرت به میان آورده میشود چهرهای زورگو، بی منطق و اهل گیر دادن به اذهان منتقل میشود و حال آنکه در تعریف اسلام از مقوله غیرت، خیرخواهیِ برآمده از محبت و مهربانی و همین طور نظارت مبتنی بر مصلحت اندیشی نه خودرأیی از ارکان اساسیِ آن به حساب میآید و این هرگز با زورگویی و یا برخورد خشن سازگاری ندارد.
تبیین ابعاد و اصول بحث غیرت مجال مفصل دیگری را میطلبد؛ اما به هر حال این که در دورهای به نام غیرت و به کام مرد سالاری افراطی، عدهای بر زنان و دختران ظلم و ستم روا داشتهاند؛ دلیل بر آن نمیشود تا امروز در رویکردی تفریطی، به نام حمایت از حقوق زنان، دیوث صفتی و بی ناموسی نشانه ترقی و روشن فکری بر شمرده شود و جامعه از ظرفیت عظیم غیرت راستین محروم بماند.
اگر زنان و دختران جامعهای از عفاف پوششی و رفتاری لازم برخوردار نیستند؛ باید علت اصلیِ آن را در بیغیرتی و بی دغدغهگی مردان آن جامعه جستجو کرد و کارآمدترین راهکار برای اصلاح الگوی پوششی و رفتاری زنان و دختران، تقویت جایگاه مردان، به عنوان مدیر و سرپرست در خانواده است و در کنار آن باید مهارتهای لازم برای اعمال مدیریت سالم و مؤثر نیز به آنان آموزش داده شود.
انتهای پیام/
منبع: اجتهاد