تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 25148
تاریخ : ۱۷ آبان, ۱۴۰۰ :: ۱۶:۱۶
ناکارآمدی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی گزارشی از نشست «بررسی علل عدم موفقیت نظام بانکی در جلب اعتماد عمومی نسبت به حذف ربا»؛ دو مشکل اساسی نظام بانکی ایران؛ «ناکارآمدی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی» و «وجود شبهه ربا در عملیات بانکی» در نظام بانکی ما دو مشکل اساسی وجود دارد: 1 - ناکارآمدی نظام بانکی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی است که حتی گاهی رشد و توسعه اقتصادی را مختل نموده است؛ مثل افزایش نقدینگی در سال‎های اخیر که منجر به تورم شده است؛ 2 - وجود شبهه ربا در عملیات بانکی.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه؛ نشست علمی «بررسی علل عدم موفقیت نظام بانکی در جلب اعتماد عمومی نسبت به حذف ربا» از سوی گروه علمی «اقتصاد» مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.

در این نشست حجت‌اسلام والمسلمین مهدی خطیبی ارائه دهنده بحث و حجت‌اسلام والمسلمین سید کاظم رجایی ناقد بودند.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی خطیبی، ارائه دهنده بحث؛

نسبت به حذف ربا در نظام بانکی ایراداتی وجود دارد که برخی بانک‎ها را مقصر می‎دانند که در این مقاله به بررسی علل این موضوع پرداخته‎ایم. در نظام بانکی ما دو مشکل اساسی وجود دارد: 1)ناکارآمدی نظام بانکی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی است که حتی گاهی رشد و توسعه اقتصادی را مختل نموده است؛ مثل افزایش نقدینگی در سال‎های اخیر که منجر به تورم شده است؛ 2)وجود شبهه ربا در عملیات بانکی.

در جهان، فعالیت بانک‎های اسلامی که بیشتر حول جنبه حذف ربا است، در بیش از 50 کشور اسلامی در جریان است که کشورهایی که سه کشور ایران، عربستان و پاکستان به طور کامل هیچ نوع بانک ربوی وجود ندارد.

تاریخچه بانکداری بدون ربا در ایران از بعد از انقلاب شروع می‎شود که در سال 1363 برای اجرا به بانک‎ها ابلاغ می‎شود که 27 ماده دارد و مسائلی که مربوط به اصل ربا است در این قانون دیده شده است، ولی با وجود اینکه این قانون تصویب شده و علی الظاهر به لحاظ وجود ربا مشکل چندانی ندارد، اما وضعیت فعلی ایران به لحاظ حذف ربا به گونه ای است که مردم به این سیستم اعتماد نداشته و معتقدند بانکداری ما ربوی است که حتی برخی از مراجع نیز به این موضوع معترض هستند.

عوامل شکل گیری بی اعتمادی نسبت به حذف ربا؛ اولین آن قانون بانکداری بدون ربا است؛ دومین عامل محتوای آیین‎نامه‎های اجرایی و بخش‌نامه‎ها است که توسط بانک‎ها و هیات دولت صادر می‎شود؛ سوم محتوای قراردادها است؛ چهارم بی توجهی به مفاد قراردادها و عدم پایبندی به مفاد قراردادها است؛ پنجم اشکالات ناظر به ماهیت بانکداری بدون ربا و ششم محدودیت ذاتی نهاد بانک به عنوان بستری برای تحقق بانکداری بدون ربا است.

یکسری نکاتی در قانون بانکداری بدون ربا وجود دارد که در آن شبهه ربا وجود دارد مثل اعطای مشوق‎های سپرده‎گذاری، حق تقدم در اعطای تسهیلات. یکی دیگر از جنبه‌های اشکالات قانون موضوع مسکوت گذاشتن جریمه تاخیر و کارمزد قرض الحسنه است که این در قانون نیامده و پس از آن توسط آیین نامه‎ها اضافه شده است.

دومین عامل محتوای آیین نامه‎‌‌های اجرایی و بخش‌نامه‌ها است که دولت‎ها و علی الخصوص بانک مرکزی سالیانه بخش‌نامه‌هایی دارند که بسیار زیاد هستند که همین موارد منشاء خطر هستند؛ به عنوان مثال در مورد وام ودیعه مسکن که بیان داشتند وام قرض الحسنه ودیعه مسکن قصد داریم بدهیم که سود آن 12 درصد هست، همین شبهه ربا دارد؛ چراکه اگر قرض الحسنه است باید سود آن 4 درصد باشد.

سومین عامل محتوای قراردادها است که این قراردادها حدود ده قرارداد از قبیل قرض الحسنه، جعاله، مضاربه، خرید دین و... که بانک مرکزی این قراردادها را تجمیع نموده و تمامی قراردادها باید بر اساس این‎ها باشد که مشکلاتی دارند که دسته اول این اشکالات کلی بودن این قراردادها است که این قراردادها زیاد است، همچنین ادبیات حقوقی دارد که مشتری آن را متوجه نمی‎شود، همچنین یکطرفه است و صرفا طرف بانک را گرفته و همین مسئله باعث بدبینی به بانک‎ها می‎شود.

چهارمین عامل بی توجهی به محتوای قراردادها و عدم پایبندی به مفاد آن‎ها است که عملکرد مدیران متصدیان و مشتریان که بی توجه به محتوای قرارداد هستند منجر به بی اعتمادی می‎شود.

پنجمین عامل مشکلات مربوط به ماهیت بانکداری بدون ربا است، بانکداری بدون ربا باید بانکداری‎ای باشد که مبتنی بر قراردادهای شرعی باشند که این قراردادها پیچیده هستند و نوعا به صورت قراردادهای ترکیبی هستند که نسبت به قرض ربوی پیچیده هستند و متصدیان بانک برای توضیح قرارداد به مشتری با مشکل روبرو هستند، مشکل بعدی فقدان انگیزه کافی برای رعایت مفاد قرارداد است و دیگری عدم انعطاف قراردادها برای پوشش نیاز مشتریان است.

ششمین عامل بحث محدودیت ذاتی نهاد بانک است؛ بدین توضیح که بانک یک نهادی است که بر سه عنصر مبلغ، مدت و درصد استوار است که بعد قصد داریم نهادی را که ذات آن انتفاع است و با پول کسب درآمد می‎کند و می‎خواهیم این نهاد را تبدیل به نهادی کنیم که با بخش واقعی اقتصاد سروکار دارد و همین باعث می‎شود که به خوبی اجرا نشود و مشکل اساسی در بانکداری ایجاد می‎کند.

راه حل‎های برای این موضوع؛

الف)الگویی را جایگزین بانکداری فعلی کنیم که امری دشوار است؛ ب)برنامه‎ریزی برای حذف شش عاملی است که در بالا بیان شد که این شش عامل هیچکدام به اندازه آموزش و فرهنگ‎سازی تاثیرگذار نیستند و اگر این موضوع آموزش و فرهنگ‎سازی راجع به مسئله حذف ربا و قراردادهای بانکی به خوبی رعایت شود، تاثیر بیشتری دارد.

بانک با ویژگی‌ای که دارد قابلیت تطبیق کامل با بانکداری بدون ربا را ندارد و باید الگوی جدیدی ارائه دهیم، حال اگر بخواهیم از سیستم فعلی استفاده نماییم و شائبه ربا را کم کنیم باید آموزش را تقویت دهیم و فرهنگ رعایت قانون و شرع را بالا ببریم.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید کاظم رجایی، ناقد

نقطه قوت این بحث این است که لازمه این موضوع دو بعد فقهی و اقتصادی است که ایشان به هر دو پرداخته و موضوع را به خوبی شناخته و با نگاه فقهی آن را بررسی نموده است.

علاوه بر این گستره دامنه تحقیق هم در قانون بانکداری بدون ربا و هم در قراردادها و آیین‌نامه‌های بانکی است و تلاش نموده تا با دقت به بررسی تمامی این موارد با دقت فقهی پرداخته است.

مزیت سومی که این نوشتار و ارائه دارد، پرداختن به پیشنهاداتی است که قابل تحسین می‎باشد.

در مقدمه به این نکته اشاره شده است که بانک‎های عربستان سعودی اسلامی است؛ درحالی‎که شاید 20 درصد آن اسلامی باشد و بیش از 80 درصد آن‎ها ربوی است.

مدل بررسی و نقد و ارزیابی در مباحث علمی با مباحث استفتائی متفاوت است و زمانی‌که در نوشتار علمی به بررسی یک موضوع مثل مفاد قانون بانکداری بدون ربا می‌پردازیم، دیگر نباید به بررسی شروط خارج از مفاد قانون بپردازیم.

قانون بانکداری بدون ربا که به آن اشکالات فقهی وارد شده را باید گفت قانون سالمی است و بنظر می‌رسد شائبه ربا ندارد و ایرادات فقهی محکم و مستدلی نسبت به ربوی بودن این قانون مشاهده نمی‎شود.

یک ایرادی که در نوشتار بیان شده است مربوط به سپرده‎های سرمایه گذاری بلند مدت است که بانک وکیل سپرده گزاران در انجام سرمایه گذاری مستقیم یا معاملات انتفاعی با متقاضیان تسهیلات است؛ بنابراین مالک وجوه دریافتی نمی‎شود که این فرمایش درست است که بانک تصرف نمی‌کند و آن اموال را متعلق به خودش نمی‎داند اما از این حیث که وکیل است و حق الوکاله دارد، مانعی در تصرف حق الوکاله نمی‎باشد.

در کاستی های قانون ورود نموده و مباحث خوبی را مطرح نموده است که در جایی بحث تنزیل دین را مطرح نموده است که معتقد است در حالی‎که فقها آن را قابل قبول می‎دانند، اما در قانون بدان اشاره نشده است که بهتر است به این موضوع پرداخته شود؛ درحالی‎که امام نسبت به این موضوع فتوا دارد و فتوای ایشان قابل قبول است.

همچنین در مورد بحث آموزش بانکداری باید گفت بانک مرکزی آموزش دارد و مرکز تحقیقات پولی و بانکی دارد و حال اینکه مباحث نظام سرمایه داری می‎گوید مثل کل کشور است و همچنین در کشور وزارت علوم و آموزش و پرورش داریم که متولی آموزش هستند و بانک نباید چنین آموزشاتی را برگزار کند و این ایراد را نمی‎توان به بانک وارد نمود.

البته این اشکال مبنایی و وارد است که باید به نهاد آموزش گرفته شود که از آموزش نظام سرمایه داری در سیستم آموزشی باید بپرهیزیم و سرچشمه آن وزارت علوم است که حوزه‎های علمیه و دانشگاه‎ها باید این مباحث را بومی سازی نموده و به تربیت نیروهایی با رویکرد بومی و اسلامی بپردازد.

پاسخ‌های حجت‌الاسلام والمسلمین خطیبی

در پاسخ به مسئله آموزش که بیان شد کار وزات علوم است نه بانک مرکزی، تاکید بر آموزش از طریق بانک مرکزی نیست، بلکه بانک مرکزی باید کار ستادی آن را انجام دهد و تامین بودجه و تبلیغات را فراهم نماید و کار صفی آن بر عهده مجامع و نهادهای آموزشی باشد.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.