رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: قوت و قدرت علمی هرفرد در هر علم به جمع مباجث در سینه نیست بلکه آنچه اهمیت دارد، این است که بتوانیم در تاریخ یک علم، خطی در نظر بگیریم و ببینیم چه کسی مفصل جدیدی در این تاریخ است، وقتی آمد چه چیزهایی نبود و وقتی رفت چه چیزهایی به ارث نهاد؛ میراث بازمانده از شهید صدر در عمر محدودشان قابل توجه است.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از خبرگزاری قرآن(ایکنا)، آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد درس خارج فقه و اصول، در همایش علامه شهید صدر؛ ساخت نظامهای اسلامی و مسئله حجیت، ضمن بزرگداشت مقام شهید صدر به عنوان متفکر، مبتکر، فقیه نواندیش، اصولی مبدع و اندیشمندی نظامواره اندیش به توضیح فضای فکری زمان این عالم دینی پرداخت و بیان کرد: شهید صدر زمانی در ایران مطرح شد که فضای کشور، دانشگاهها و حوزهها، فضای تقابل بین ایمان و تفکرات مارکسیستی و سوسیالیستی بود، مسئله آن زمان بحث از اقتصاد اسلامی و مباحثی مربوط به شناخت با تلقی آن روز از این مقوله بود که اگر کسی در این موضوع وارد میشد، خود بهخود بینش و تفکر سوسیالیستی پیدا میکرد.
وی در همین راستا ادامه داد: زمانی بود که شهید صدر و بعضی شاگردان ایشان از سوی برخی عناصر تندرو و مبارز آن زمان متهم به انتقاد به مارکسیسم و سوسیالیسم میشدند این در حالی بود که شهید صدر به تفکرات فلسفی سست و بیپایه مارکسیستها انتقاد داشت.
اوضاع زمان شهید صدر رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه شرایط زمان شهید صدر طوری بود که برخی مردم و روحانیان بین تفکر اسلامی و سوسیالیستی اشتباه میکردند، اظهار کرد: در آن زمان شخصی را میشناختم که ملبس به لباس روحانیت بود و در کتابش ابوذر را سوسیال معرفی میکرد و عده دیگری حضرت علی(ع) را متهم به سوسیالیست بودن میکردند؛ البته دفاع مارکسیستها از مارکسیسم احساسی بود و شعار میدادند و کما بیش اهل تفکر سطحینگر خیال میکردند که باید این شعارها را بدهند و اینطور فکر کنند تا باعث جذب جوانان شوند.
وی در همین راستا ادامه داد: در همین زمان وقتی شاگردان شهید صدر به قم بازگشتند بایکوت شدند، کتب و متون ایشان در دسترس نبود و تعداد معدودی طلبه در اطراف شهر قم در یک گوشهای جمع میشدند و کتاب اقتصادنا شهید صدر را میخواندند؛ کتاب فلسفتنای ایشان به دلیل اینکه بیشتر از اینکه تدریس داشته باشند اهل تحقیق و تفکر بودند، از ساحت رایج فلسفی بیرون است و طبعا همان وقت نیز ایرادهایی به این کتاب وارد میشد اما کتاب اقتصادنای ایشان مورد استقبال قرار گرفت؛ مباحث اصولی ایشان هم در آن زمان جای بحث نداشت.
وی با اشاره به فاصله گرفتن ۴۰ ساله از زمان شهید صدر و امکان مطرح کردن مباحث شهید صدر توضیح داد: ۳۶ سال یک قرن عامیانه است؛ ما یک قرن عامیانه از زمان شهید صدر فاصله گرفتیم؛ زمانی افرادی درباره آثار شهید صدر تعابیری داشتند که ارزش این آثار را پایین میآورد و موجب طرد شدن آنها میشد اما امروز تعدادی از شاگردان ایشان در نجف و قم در افق مرجعیت قرار گرفتند و افکار ایشان مطرح میشود؛ شماری از فقها و مراجع آینده نیز از کسانی خواهند بود که تحت تاثیر شهید صدر هستند.
نوآوری و ابتکار شهید صدر در اصول فقه کمنظیر است رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه سخنان خود در رابطه با ویژگی خاص علم اصول مطرح شده توسط شهید صدر توضیح داد: من فکر میکنم در طول تاریخ پرافتخار دانش اصول کمتر کسی هست که بشود با شهید صدر در ابتکار و نوآوری در علم اصول مقایسه شود؛ ما محققان برجسته و اصولیان بزرگ کم نداشتیم که اصول را دگرگون کردند و کسی نمیتواند ارزش کارهای آخوند خراسانی، محقق ثانی، کارهای شیخ بهایی در کتاب زبده و شان شیخ اعظم را نبیند اما من تصور میکنم مرحوم شهید صدر از جهات مختلف علم اصول را دگرگون ساخته و ساختار و هندسه جدیدی را در کتاب حلقات پیشنهاد داده است.
وی در همین موضوع با اشاره به نظر آیتالله سیستانی در رابطه با کتاب حلقات شهید صدر اضافه کرد: از آیتالله سیستانی نقل شده است که گفته اند به نظر من ساختار علم اصول باید آنطور باشد که در حلقات مطرح شده است اما در حال حاضر چون حوزه با این کتاب مانوس نیست به ناچار باید به روش کفایه درس خارج گفت.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این مطلب که برخی علما ابتکارات خوبی در علم اصول فقه داشتهاند، ادامه داد: من فکر میکنم ابتکاراتی که در اصول فقه مطرح شده تأثیر گرفته از شهید صدر است؛ ایشان هم به لحاظ کلام و هم در صورتبندی ابتکارات فوقالعادهای دارد، اصطلاحات اصولی جدیدی بیان کرده و ورود ایشان به مباحث و خروج از آن نیز غالبا بدیع است.
آیتالله رشاد در همین راستا درباره قدرت علمی شهید صدر افزود: قوت و قدرت علمی هرفرد در هر علم به جمع مباجث در سینه نیست بلکه آنچه اهمیت دارد، این است که بتوانیم در تاریخ یک علم خطی در نظر بگیریم و ببینیم چه کسی مفصل جدیدی در این تاریخ است، وقتی آمد چه چیزهایی نبود و وقتی رفت چه چیزهایی به ارث نهاد؛ میراث بازمانده از شهید صدر در عمر محدودشان قابل توجه است.
وی اضافه کرد: دوره تدریس اصول توسط ایشان پنج سال طول کشیده است که به ظاهر تقریراتی که وجود دارد، حاصل همان یک دوره است؛ کسی که به ساختار اصطلاح سازی و ارائه نظرات جدید در کتاب بحوث ایشان توجه کند، متوجه میشود که ایشان چه سهمی در حوزه علمیه دارند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه رسیدن به جایگاه مرجعیت لازمه پذیرش نظرات یک حوزوی است ،ابراز کرد: اینکه نظری در حوزه پذیرفته شود، حوصله میخواهد و باید یک نسل عوض شود؛ مرجعیت شان خاصی در بین مردم ما دارد، نایب حضرت حجت(عج) تلقی میشود، بنابراین اگر کسی شان مرجعیت پیدا نکند بعید است که نظراتش مورد پذیرش قرار گیرد و اگر نظری قرار است مطرح شود ابتدا باید در بین حوزویان مورد قبول قرار بگیرد؛ همچنین زبان علم در حوزه علمیه عربی است و اگر شهید صدر مباحث خود را به فارسی بیان میکرد مورد پذیرش قرار نمی گرفت؛ این موارد در حوزه علمیه عرف شده است و شهید صدر این عرف را رعایت کرد و چون در این بستر قرار گرفت، نظراتش مورد پذیرش واقع شد.
پیشانگارههای ورود به بحث نظامپردازی دینی آیتالله رشاد در بخش دیگری از سخنانش و در مقدمه به طرح مباحثی به عنوان پیشانگارههای ورود به بحث نظامپردازی دینی پرداخت و بیان کرد: پیش از ورود به بحث نظامپردازی دینی باید چند نکته را پذیرفته باشیم و به سوالاتی همچون ممکن بودن علم دینی، ضرورت و جواز علم دینی با وجود علوم فعلی، و ... پاسخ دهیم؛ پاسخ به این سوالات پیش شرطهایی برای ورود به بحث نظامپردازی دینی و پیشاپیش انگارههایی برای فلسفههای مضاف است که مسیر صحیح تولید معرفت دینی است و به شکر خداوند در حال رواج است.
وی همچنین پذیرش «سازواره بودن دین» را مقدمه بحث درباره نظامپردازی دینی دانست و ادامه داد: علاوه بر این مورد باید دین را جامع و کامل بدانیم چراکه اگر فرض کنیم دین ناقص است نمیشود از آن نظام استخراج کرد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به ارائه تعاریفی از نظام و نظامپردازی پرداخت و توضیح داد: نظام، مجموعه فرآوردههای فراهم آمده از واحدهای سازگار و مبتنی بر مبادی هم افزا برای تامین غایت یا غایاتی مشترک است که نظامپردازی نیز صورتبندی مجموعه واحدها برای پدیدآوردن یک نظام، مطابق با تعریف پیشگفتهشده از نظام تعریف میشود.
نظام لایههای مختلفی دارد وی با اشاره به نظر شهید صدر درباره تعریف جداگانه مکتب و نظام، مکتب را سطحی از نظام دانست و بیان کرد: نظام دارای لایههای مختلفی است که شامل کلاننظام، میاننظام و خردهنظام میشود و ریزنظامها در مرحله بعد مطرح میشوند؛ زیرنظامها شامل دادههای دینی میشوند که نمیتوان تعریف نظام را بر آن تطبیق داد.
آیتالله رشاد در ادامه با ارائه تقسیمبندی از نظامهای دینی عنوان کرد: نظامهای دینی به دو گروه نظامهای گزارهای شامل کلان نظام بینشی«اعتقادی» و کلان نظام دانشی «طبقهبندی علوم» و کلان نظام آموزهای دینی شامل کلان نظام منشی «اخلاقی» و کلان نظام کنشی «فقهی، حقوقی» تقسیم میشود.
وی با بیان اینکه کلاننظامهای دینی در احکام به دو دسته تکلیفی و تحسینی و یا به عبارت دیگر الزامی و ارزشی تقسیم میشود، توضیح داد: فقه، حقوق و اخلاق آموزههایی هستند که معطوف به اعمال جوارحی و جوانحی انسان صادر شدهاند بنابراین میتوان برای هر حوزهای که به این اعمال مربوط شود، نظام تدوین کرد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در همین موضوع رفتار انسان را شامل رفتارهای حکمی و خُلقی دانست و ادامه داد: خداوند نیز وقتی با عدلش رفتار میکند بر اساس حکم است و وقتی بر اساس فضلش رفتار میکند بر اساس آموزههای اخلاقی است؛ انسان نیز در مواجهه با حق تعالی دو رفتار دارد؛ رفتار تکلیفی و رفتار ارزشی که نظام حقوقی عبودیت، ادب عبودیت و نظام اخلاقی عبودیت از آن تولید میشود و این دو نظام به همین ترتیب در رابطه با سایر ساحاتی که انسان مواجهه جوارحی و جوانحی دارد، نیز وجود دارد.
تولید نظام احکامی و اخلاقی در ساحتهای مختلف اعمال انسان وی در همین راستا اضافه کرد: به طور مثال درمورد نفس هم نظام احکامی تولید میشود و هم نظام اخلاقی؛ در مواجهه با عواطف؛ حقوق و اخلاق اجتماعی، در مواجهه با خلقت؛ حقوق و اخلاق نسبت به محیط زیست، در مواجهه با خصومتها و نزاعها؛ اخلاق و حقوق قضایی؛ در مواجهه با مال؛ حقوق و اخلاق اقتصادی، در مواجهه با بیگانگان؛ مسائل مربوط به روابط بینالملل، جنگها و صلحها و در مواجهه با قدرت؛ نظام، حقوق سیاسی و اخلاق سیاسی پدید میآید؛ البته این حقوق و اخلاق در مواجهه با قدرت بر اساس این نظر است که قدرت گرانیگاه سیاست است و اگر این مطلب مانند آنچه امروز تلقی میشود پذیرفته شود، حقوق و اخلاق سیاسی مطرح میشود.
آیتالله رشاد پس از بیان کلاننظامهای دینی به بحث چگونگی تولید این نظامها پرداخت و با تاکید بر لزوم هویت و هستیشناختی قضایا و گزارهها دراینباره توضیح داد: برای استنباط در قضایایی که واقعنما هستند باید منطق کاشف را به کار ببریم و در قضایای واقعوش و اعتباری میتوان تا حد رفع تکلیف تنزل کرد و از مسئله حجیت استفاده کنیم؛ بنابراین در استفاده از رویکردها باید به هویتشناختی واحدهای هرنظام توجه کرد.
وی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به نظرات شهید صدر درباره مکتب عنوان کرد: آنچه مورد توجه و تامل است این است که آیا میتوانیم نظرات افراد مختلف را صورتبندی کنیم و آنچه شهید صدر مکتب مینامند را تولید کنیم؟؛ آیا ثبوتا ممکن است که با توجه به تفاوت و بلکه تهافت مبانی و مناهج مدارس و مذاهب از مجموعه نظراتی که در بستر آنها تولید شده است برآیند صحیحی بیابیم و کسانی که از این نظر دفاع میکنند آیا میتوانند از نظرات فقیهی با گرایش اشعری و فقیهی با گرایش معتزلی به برآیند واحدی برسند؟؛ بسیار بعید است که چنین اتفاقی صورت بگیرد.
وی در همین راستا اضافه کرد: اگر بخواهیم با بیان نظرات به صورت کلی به برآیندی برسیم نیز فایدهای نخواهد داشت و اگر بخواهیم فقط بر اساس مدارس فقهی شیعه مکتبی مطرح شود در اینجا سوالی وجود دارد که کدام مدرسه باید درنظر گرفته شود؟
انتهای پیام