تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, جامعه و فرهنگ
شماره : 4786
تاریخ : ۲۱ خرداد, ۱۳۹۷ :: ۱۲:۱۷
زندگی به سبک فرهنگ/ فرهنگ استفاده از کالای ایرانی را چگونه جا بیندازیم؟

ساختار رسمی فرهنگ در تحقق شعارهای سال، آنگونه که مطالبه رهبرانقلاب است، خوش ندرخشیده و همانند سایر ساختارهای رسمی کشور (اجرایی، حقوقی، نظارتی و...) عملکرد قابل دفاعی نداشته است.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، مجید اسدپور، تحلیلگر سیاست‌گذاری عمومی در یادداشتی به تبیین شعار سال 97 پرداخت که در ادامه می خوانید؛

هرساله و با هدف جهت‌دهی به سیاست‌های اجرایی و توجیه افکار عمومی شعارهای سال توسط رهبر معظم انقلاب اعلام می‌شود. امسال نیز «حمایت از کالای ایرانی» به منظور بهبود اقتصاد و معیشت مردم اعلام شد و برخلاف سال‌های قبل که بیشتر مسوولان مخاطب بودند، آحاد جامعه هم خطاب قرار گرفته‌اند. رهبری از جوان‌ها خواستند منتظر نمانند و اقدام به تأسیس و ابتکار کنند. ایشان مهم‌ترین چالش کشور را چالش ذهنیِ بی‌اطلاعی مردم و برخی مسوولان از ثروت انسانی و طبیعی کشور دانستند. همچین از مردم خواستند که سبک زندگی خود، از جمله در مصرف‌گرایی را اصلاح کنند و نسبت به مصرف کالاهای داخلی تعصب داشته باشیم. (برگرفته از صحبت‌های رهبر انقلاب در فروردین 97)

این یادداشت در پی آن است تا به قدر وسع جواب بدهد که «وسط این همه نامگذاری‌های سال با شعارهای اقتصادی، فرهنگ چه نقش و کمکی می‌تواند داشته باشد؟» البته فرهنگ، هرچند در عمل گوشت قربانی دولت‌ها شده است اما در نگاه رهبران جمهوری اسلامی هماره یا شعار و چشم‌انداز سال بوده است، یا یکی از ارکان و راهکارهای تحقق آن.

در ساختارِ رسمی مدیریت فرهنگ در کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی در رأس قرار دارد و در کنارش سایر نهادهای دولتی (مانند وزارت ارشاد)، حوزوی (مانند دفتر تبلیغات حوزه علمیه)، حاکمیتی (مانند صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی) و عمومی (مانند سازمان فرهنگی هنری شهرداری) هستند. ساختار غیررسمی اما کم‌اثر نیست و در برخی مواقع موثرتر نیز هست. شبکه‌های اجتماعیِ مجازی، گروه‌های خانوادگی و دوستی، رسانه‌های خبری متعدد، جزئی از فرهنگ هستند و اثرات فرهنگی زیادی نیز دارند.

ساختار رسمی فرهنگ در تحقق شعارهای سال، آنگونه که مطالبه رهبرانقلاب است، خوش ندرخشیده و همانند سایر ساختارهای رسمی کشور (اجرایی، حقوقی، نظارتی و...) عملکرد قابل دفاعی نداشته است. فرهنگ برخلاف ظاهر شعاری و البته مظلومش در دهه‌های اخیر، توانمندی‌های جذابی برای اثرگذاری و نقش‌آفرینی دارد. کافیست آن را جدی بگیریم، کمی ذوق و خلاقیت به خرج دهیم و ضمن بسترسازی، حمایت مناسب (نه بی‌حد!) از آن بکنیم و صبورانه منتظر اثرگذاری تدریجی و میوه شیرینِ آن باشیم. این ساختار مدیریتی حداقل سه مأموریت نرم، مهم، هویت‌ساز و جهت‌ده را برای تحقق شعار امسال می‌تواند طراحی و اجرا کند:

1. آگاهی‌بخشی (با محوریت رسانه‌ها). این آگاهی‌بخشی لازم است تا عموم هموطنان نسبت به درستی و علت شعار سال توجیه شوند تا جایی که نه تنها آن را مطالبه کنند که خود نیز در مصرف یا تولید کالای داخلی به آن عمل کنند. آگاهی‌بخشیِ مؤثر فراتر از برنامه‌های گفت‌وگو محور صداوسیما است و جذابیت‌های تصویر و قالب‌های متنوع (چون فیلم و نمایش، گزارش، مستند، تبلیغات، پویانمایی و مسابقه) را هم شامل می‌شود. در این آگاهی‌بخشی این دو نکته نیز می‌بایست منتقل شود:

یک) خریدن کالای ایرانی به معنای خریدن کالای کم‌کیفیت نیست. خیلی از کالاهای داخلیِ باکیفیت به خاطر دلایل دیگری چون نمانام (برند)نبودن، بسته‌بندی غیرجذاب، توزیع نامناسب و باور عامه به برتریِ کالای خارجی خریداری نمی‌شوند.

دو. حمایت از کالای ایرانی به معنای افزایش هزینه‌های زندگی نیست، بلکه نوعی تغییر سبک مصرف و الگوی خرید است که در کوتاه‌مدت هزینه‌ها را افزایش نمی‌دهد و در بلندمدت موجب کاهش هزینه‌های خانواده می‌شود.

2. تبیین چگونگی (با محوریت مراکز فکری و علمی). در ساختار حاکمیت، ساختار فرهنگ و ساختار علم (آموزش‌وپژوهش) درهم تنیده‌اند و از یک شورا راهبری می‌شوند. یک راهبرد و سیاست مانند «حمایت از کالای ایرانی»، نیازمند حلقه‌های واسط و پردازشِ نظری است که آن را از سطح یک سیاست و شعار کلی، به سطح برنامه‌ریزی و اجرا برساند. بخشی از این کار بر عهده مسوولان است که به جای تَکرار شعار، آن را در قالب‌هایی همانند برنامه و قانون ترجمه و تصویب کنند و اجرایی کنند. اما بخش مهمی از این کار برعهده صاحب‌نظران، مراکز اندیشکده‌ای و دغدغه‌مندان است که به سه‌گانه مصرف‌کننده، تولیدکننده و حاکمیت طراحی و ایده بدهند که مصرف‌کننده چه سبک مصرفی داشته باشد، تولیدکننده چه محصولی را چگونه تولید و توزیع کند و حاکمیت چه بسترهایی را فراهم سازد و چگونه از تولید و مصرف کالای ایرانی حمایت کند تا منابع دولتی هدر نروند.

3. فرهنگ‌سازی (با محوریت نهادهای فرهنگی و عمومی). یکی از مغفول‌ترین ماموریت‌های فرهنگی و سیاستگذاری در کشور، فرهنگ‌سازی و رشد فرهنگی تک‌تک افراد جامعه است. یکی از علل مهم اقبال ایرانیان به خریدن اجناس خارجی، یا ظاهراً خارجی (با رنگ و بوی حروف غیرفارسی و عنوان تقلبیِ نمانام (برند)های خارجی)، باور اشتباه به برتری خارجی‌ها و پایین‌بودن ایرانی و محصول ایرانی است. فرهنگ‌سازی به منظور اصلاح این باورها و نگرش ضرورت دارد. یک هموطن می‌بایست با ابعاد هویت ایرانی آشنا باشد، نسبت به هویتش همیت داشته باشد، به ایرانی‌بودنش افتخار کند و اعتبار کشور (پرستیژ ملی) برایش حیاتی باشد و بالارفتن پرچم کشور و رونق کالای ایرانی را متعصبانه دوست داشته باشد.

متاسفانه در فضای مجازی و در محفل‌های دوستانه طعنه‌ها و طنزهای زیادی در تحقیر ایران و ایرانی دیده می‌شود که در درازمدت اثرات منفیِ جدی خواهد داشت.

نهادهای سیاست‌گذار، فرهنگی و مؤسسات عمومی می‌بایست از روزمرگی و تکرار دست بردارند و با کمک ابزارهای فرهنگ‌ساز و مبتنی بر طراحی‌های متناسب با جامعه، باورهای ایرانیان را ارتقا دهند تا این باور که «ما می‌توانیم» در جان و دل ایرانی حک شود. همچین علاوه‌بر هویت ایرانی و ایجاد باورمندی به توانمندی داخلی، لازم است نگرش‌ها و رفتارها و عادات مصرفی اصلاح شود، علائق و ذائقه‌های خرید به سمت محصول داخلی تشویق شود، لباس کار و کارگری (کسب روزی حلال و عرق‌ریزی) ارزشمند گردد و تولیدکننده از شأن اجتماعی بالاتری نسبت به گذشته و سایر حرفه‌ها برخوردار باشد.

انتهای پیام/

منبع: صبح نو

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.