استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند در مقاله ای می گوید: با ارتقاي مرتبه دينداري، احتمال بروز انحراف کاهش مي يابد. ولی اگر مي بينيم دينداری، اکثر دينداران را از انحراف و کجي باز نمي دارد بايد اقرار کنيم که احتمالاً اکثر مردم دارای دینداری ظاهری و بی ثبات هستند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، محمدباقر آخوندی، استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند در مقاله ای به تبیین «تأثير مراتب دينداري بر کاهش انحرافات اجتماعي» و تأکید می کند که به تصريح بسياري از آيات قرآن و يافته هاي جامعه شناسي دينداري در برابر انحرافات اجتماعي مصونيت ايجاد مي کند و زمينه کاهش آن ها را فراهم مي آورد.
وی در ادامه تلاش می کند به پرسش هایی همانند چرا با ويژگي دينداري، بخشي از دينداران اهل کج رفتاري هستند؟ چرا بعضي مواقع دينداري نه تنها مصونيت ايجاد نمي کند که به گسترش انحرافات و مسائل اجتماعي با اشکالي جديد مي انجامد؟ و... پاسخ دهد.
آخوندی مدعی می شود راز مسأله در سياليت و مدرج بودن دينداري نهفته است و چون دينداري با نگاهي تقليل گرايانه، داراي هفت مرتبه قابل سنجش تجربي است در نخستین مراتب به دليل ضعف و سستي ايمان احتمال بروز انحراف اجتماعي بسيار است و با عبور از مراتب اوليه و حرکت به مراتب بالاتر دينداري تقويت مي شود.
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند نخست موضوعات تأثیرگذار در کج روی جامعه را مورد بحث قرار داده و آن ها را در پنج مؤلفه «ضعف نظارت اجتماعي»، «تضعيف احساس تعلق خاطر به جمع»، «ضعف سرمايه اجتماعی»، «تضاد ارزشي و هنجاري» و «سيال بودن، ويژگي برجسته دينداري» قرار می دهد.
ضعف نظارت اجتماعی
آخوندی در توضیح «ضعف نظارت اجتماعی» می گوید: سه رکن جامعه امروزي يعني خانواده، وضعيت شغلي و اجتماعات محلي تغييراتي به وجود آمده که تجلي آن مستقيماً در کنش هاي اجتماعي شهروندان نمايان است. برای نمونه خانواده که نقش مهمي در تأمين نيازهاي جسمي، رواني، روحي، عاطفي و اجتماعي فرزندان داشته و دارد، دچار تغيير در کارکردهاي اساسي شده و اعضاي خانواده امروزي مدت هاي طولاني خارج از خانواده به سر مي برند.
وی ادامه می دهد: کار به جایی رسیده که برخی تنها براي خوابيدن به منزل مراجعه مي کنند؛ به همين دليل روابط متقابل اجتماعي در خانواده کاهش يافته و روابط دوستانه به تدريج به روابط رسمي و عقلاني تبديل شده است. در اين صورت است خانواده اي که در گذشته بخش عمده اي از جريان جامعه پذيري را بر عهده داشت و نظارت وکنترلش بر اعضا تا حد خوبي رفتار آن ها را اصلاح مي کرد با تغيير کارکردي مواجه شده و دچار گسيختگي شده است.
این استاد دانشگاه بر این موضوع نیز تأکید می کند که در جامعه امروزي افراد از حمايت هاي اجتماعات محلي نيز محروم شده اند و یادآور می شود: اگر در گذشته از لحاظ ماندگاري افراد و خانواده ها در يک محله نظارت اجتماعي بر آن ها مانعي جدي در بروز کج روي به شمار مي رفت در حال حاضر با کاهش ماندگاري محلي با افزايش جابهجايي ها و مهاجرت ها، تنوع فرهنگي و قومي در محلات افزايش امکان نظارت اجتماعي محلي کاهش يافته است.
وی عنوان می کند؛ از سوی دیگر مشاغل نيز در جامعه امروزي با تغيير اساسي روبه رو هستند و بيشتر جنبه قراردادي و موقتي يافته اند. از اين رو هويت شغلي پايدار و قابل اتکا در افراد شکل نمي گيرد. به همین دلیل همانند گذشته قادر به مهار رفتار افراد نيستند.
آخوندی، نظارت اجتماعی و ایمان را دو ويژگي مهم جامعه ديني از دیدگاه قرآن می داند و تصریح می کند؛ نظارت اجتماعي ابزار قرارگرفتن رفتارها در مسيرهايي است که جامعه انتظار آن را دارد و با جريان جامعه پذيري از بدو تولد آغاز و در طول زندگي ادامه مي يابد. موفقيت در فرآيند مزبور زمينه دروني شدن نظارت اجتماعي را فراهم مي آورد و قويترين ابزار کنترلي در انسان که همان ايمان است، شکل مي گيرد.
وی ادامه می دهد؛ نظارت اجتماعي کارکرد ايمان است. چنانچه نظارت اجتماعي به عنوان اولين نقش هر کدام از افراد جامعه نهادينه شود دينداري تقويت مي شود و کج رفتاري و انحراف در جامعه کاهش خواهد يافت.
تضعیف احساس تعلق خاطر به جمع
«تضعيف احساس تعلق خاطر به جمع» موضوع دیگری است که استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند درباره آن به ارائه نظر می پردازد و برای آن چهار عنصر علاقه مندي، تعهد، مشارکت اجتماعي و ايمان را مطرح می کند، یادآور می شود؛ اگر کسي به جامعه و گروه خويش علاقه مند باشد حاضر نخواهد شد هنجارهاي اجتماعي آن جامعه را نقض کند.
وی می گوید: در اين ديدگاه ايمان و عقيده به ارزش ها و باورهاي اجتماعي و ديني نيز عنصري اساسي در حفظ و حراست افراد به شمار مي رود. هر چه ايمان افراد قوي تر و مستحکم تر باشد کمتر دچار انحراف و کج روي مي شوند. بنابراين چنانچه علاقه مندي افراد به جامعه کاهش يابد و از مشارکت اجتماعي و پايبندي هاي ديني و اخلاقي کاسته شود افراد در معرض انحراف و کج روي خواهند بود.
آخوندی خاطرنشان می شود؛ آن جايي که علاقه مندي به دين باعث افزايش گرايش به آن مي شود، زمينه افزايش انعطاف نسبت به دين و در نتيجه حفظ، تقويت و پويايي دينداري را نيز فراهم مي کند. لذا يکي از راهبردهاي اساسي حفظ، تقويت و پويايي دينداري افزايش علاقه مندي به دين و کارگزاران آن است. از طرفی کاهش علاقه به آن دو، دينداري را در معرض تضعيف و به تدريج نابودي قرار مي دهد.
ضعف سرمايه اجتماعی
بحث سوم این استاد دانشگاه به ضعف سرمایه اجتماعی اختصاص می یابد و وی در این باره بیان می کند؛ فهم و سنجش سرمايه اجتماعي روزبه روز اهميتي مضاعف يافته و محققان بسياري را به خود مشغول کرده است. ولی در این میان آیات قرآن عناصر اصلي سرمايه اجتماعي را اعتماد اجتماعي، مشارکت اجتماعي، روابط متقابل اجتماعي، پايبندي اخلاقي و ديني و روابط اقتدار بر می شمارند که در صورت کاهش اعتماد اجتماعي، بدبيني به ديگران افزايش مي يابد و سپس روابط متقابل و مشارکت اجتماعي نيز کاهش مي يابد. از آنجايي که مشارکت اجتماعي، روابط متقابل اجتماعي و پايبندي هاي اخلاقي و ديني از عناصر احساس تعلق خاطر به جمع نيز هستند، با بروز ضعف و سستي در آن ها ناهنجاري هاي اجتماعي افزايش خواهند يافت.
وی اضافه می کند؛ از سوي ديگر همين عناصر از اجزاي شکل دهنده و تقويت کننده نظارت اجتماعي به شمار مي روند که در صورت مواجهه با ضعف و سستي، نظارت اجتماعي را نيز با ضعف روبه رو خواهند کرد. به همین دلیل دينداري به عنوان عنصري پويا و تحرک آفرين توان تقويت مستمر عناصر اصلي سرمايه اجتماعی را دارد.
تضاد ارزشي و هنجاری
نویسنده درباره «تضاد ارزشی و هنجاری» نیز تأکید می کند؛ تنوع فرهنگي، قومي، سليقه اي، شکاف نسلي و گسترش رسانه هاي ارتباط جمعي زمينه اشاعه ارزش هاي متفاوت و گاه متضاد در جامعه را فراهم مي کند. تضاد ارزشي مستلزم تضاد هنجاري است که نتيجه آن شکل گيري جامعه اي دو يا چندقطبي است. تضاد هنجاري و ارزشي، نظم و يکپارچگي اجتماعي را با مشکل مواجه مي کند که اين وضعيت باعث کاهش سرمايه اجتماعي، تضعيف نظارت اجتماعي و سپس افزايش انحرافات اجتماعي مي شود.
وی مدعی می شود؛ با راهبرد تقويت «دينداري» زمينه هاي کج روي و انحرافات ناشي از بروز تضاد ارزشي و هنجاري مسدود و اصلاح مي شود. زيرا دين اشاعه دهنده نگاه برادرانه دينداران به همديگر است. مطالعه تاريخ نيز نشان مي دهد پيامبر اسلام(ص) نيز به اين راهبرد همواره عنايت داشته اند. برای نمونه به هنگام فتح مکه که نه تنها دشمنان بلکه دوستان نيز انتظار انتقام جويي شديد مسلمانان و به راه انداختن حمام خون را داشتند، ولی حضرت(ص) همه را مشمول عفو خود قرار دادند. البته بر اساس آيات قرآن در صورت نهادينه نشدن دين وضعيت ديگري در جامعه حاکم مي شود و فساد، انحراف و مسائل اجتماعي جامعه را به نابودي مي کشاند.
سيال بودن، ويژگي برجسته دينداري
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند، سیال بودن را یکی دیگر از دلایل تضعیف دینداری برمی شمارد و می گوید: آیات نشان می دهند که دينداري سيال و در حال جابه جايي است و همين ويژگي، دينداري را در معرض تضعيف و گاه نابودي قرار مي دهد؛ از این رو همواره به مراقبت نياز دارد و اگر استحکام نيابد از ميان مي رود.
وی ادامه می دهد؛ از آنجا که دينداري با دو بُعد «ايمان» و «عمل صالح» بنا مي شود و توسعه مي يابد. ضعف و قوت آن دو ضعف و قوت دينداري به شمار مي رود. سياليت دينداري نيز به دو عنصر ايمان و عمل صالح ارجاع مي شود. از سوی دیگر دينداري با مسئوليت و تکليف آمیخته است که سبب سيال بودن دین می شود؛ چرا که دائماً در حال شکل دادن به دينداري و تعيين شدت و ضعف آن است.
آخوندی، وجه ديگر سيال بودن دينداري را در ايمان به عنوان اصلي ترين بعد دينداري می داند و تأکید می کند: تحليل محتواي بخشي از آيات الهي نشان مي دهد ايمان حقيقتي سيال و در حال شدن است و چنانچه از ثبات و استقرار مناسب برخوردار نباشد، احتمال سستي، ضعف و از ميان رفتن آن وجود دارد. اين ويژگي از آن جهت که زمينه پويايي و رشد بدون توقف آن را فراهم مي کند فرصتي استثنايي به شمار مي آيد؛ ولي از آن رو که زمينه تزلزل و سستي ايمان را نيز فراهم مي آورد از مهم ترين آسيب هايي است که در ابتداي راه متوجه دينداران مي شود. یعنی اگر ايمان استحکام و استقرار نيابد خطر تزلزل و از بين رفتن آن را تهديد مي کند. گرچه ايمان تا استقرار نيابد به صورت ذاتي سيال است ولی محيط، اوضاع و احوال نيز سهم مهمي در تشديد سياليت آن دارند.
نویسنده مدعی می شود که تغيير محيط اجتماعي سيال بودن ايمان را نمودار و تشديد مي کند و زماني که فرد از محيط يکدست و هماهنگ ديني پا به محيطي ناهماهنگ با دين مي گذارد به تناسب ضعف و سستي ايمان تحت تأثير قرار مي گيرد و دچار تزلزل در ايمان و به تدريج تزلزل در عقايد، باورها و گرايش ها مي شود.
وی اضافه می کند: سختي و دشواري اوضاع و احوال نیز عرصه ديگر ظهور سياليت ايمان است. ايمان در مقابل سختي اوضاع و احوال وقتي پايدار مي ماند که قبلاً مستقر شده و استحکام يافته باشد. اگر اين استحکام به وجود نيامده باشد با تزلزل ايمان فرد دچار يأس و نااميدي مي شود.
آخوندی در جمع بندی این بخش از سخنان خود می گوید: با افزايش سياليت بر ميزان انحرافات و کج رفتاري هاي دينداران افزوده مي شود و تنها با استقرار، تقويت و استحکام دينداري از طريق دروني شدن مي توان از تزلزل متدينان کاست و زمينه هاي انحراف را در جامعه خشکاند.
مراتب دينداري
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه بیرجند در بخش دیگری از سخنان خود براساس آیات قرآن کریم دینداری را به پنج دسته ظاهری، بی ثبات، تفصیلی، بی تردید، خالصانه تقسیم می کند و درباره هر کدام توضیح مختصری را ارائه می دهد که در ذیل می آید؛
نخست، در دینداری ظاهری ايمان با نوعي از «شرک» همراه است. لذا احتمال گناه و انحراف دينداران وجود دارد. در اين مرتبه از دينداري اکثريت منافقاني هستند که شخصيت آن ها از تعادل برخوردار نيست و گاه خود را سرآمد همه مي پندارند.
دوم، در دینداری بی ثبات هر چند به جهت ورود ايمان به قلب که مرحله اي اساسي به شمار مي آيد از شدت و تندي احتمال بروز انحراف و گناه در مرتبه قبل کاسته شده اما هنوز ايمان ضعيف است و به ثبات نسبي نرسيده و ديندار دائماً در تزلزل بين ايمان و کفر يا بين گناه و ثواب است. لذا احتمال بروز هر گناه و انحرافي نيز در اين مرتبه وجود دارد.
سوم، در دینداری تفصیلی هر چند مؤمنان در برابر اوامر و نواهي الهي به صورت تفصيل و نه اجمال تسليم مي شوند. ولي همچنان ضعف و قوت آن ميزان جرايم و نفاق را کم و زياد مي کند. در اين مرتبه هنوز شک و ترديد در دين دامن ديندار را رها نکرده، لذا آمد و شد بين ايمان و کفر و گناه و ثواب وجود دارد.
چهارم، در دینداری بی تردید فرد از بذل مال و جان خويش در راه خدا مضايقه نمي کند و شک و ترديد در دين جاي خود را به يقين مي دهد. با تقويت ايمان از طريق يقين رفتارهاي منافقانه کاهش مي يابد و صداقت جايگزين آن مي شود. در اين مرتبه جرايم به طور واقعي به صفر نزديک مي شود و دينداري مصونيت بخش مي گردد.
پنجم، در دینداری خالصانه به سبب تقويت ايمان احتمال ارتکاب جرم نيز از ميان مي رود و مصونيت بخشي آن همه جوانب و شئون زندگي را در بر مي گيرد. در این مرحله مؤمن ديگر در هيچ موضوع دنيايي و آخرتي ترس، اضطراب و وحشتي ندارد، کاملاً تسليم و راضي به خواست و اراده خدا است و بر آن اطمينان کامل دارد. به همین دلیل در اين مرتبه دين و ديندار بر هم منطبق اند.
آخوندی پس از این تقسیم بندی می نویسد: الگوهاي اجتماعي دين از سومين مرتبه آغاز شده و در مراتب بعدي ادامه می یابد و به صورت عيني و تجربي شکل مي گيرد. ديندار در مرتبه پایانی همان الگو و معيار دين است که همه احساسات، عواطف و... فرد منطبق بر دين می شود. از این رو کساني که در مراتب پايين تر قرار دارند مي توانند او را به عنوان معيار دين مد نظر قرار دهند.
وی اضافه می کند: با ارتقاي مرتبه دينداري احتمال بروز انحراف کاهش مي يابد. ولی اگر مي بينيم دينداري اکثر دينداران را از انحراف و کجي باز نمي دارد بايد اقرار کنيم که احتمالاً اکثر مردم در دو مرتبه نخست دينداري قرار گرفته اند. به همین دلیل تا زماني که ارتقاي مرتبه دينداري اتفاق نيفتد تغييري در وضعيت مزبور حاصل نمي شود. در واقع با ارتقاي مرتبه دينداري نظارت اجتماعي دروني مي شود و افراد دائماً تحت کنترل پليس درون خويش قرار مي گيرند.
انتهای پیام/