تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 5045
تاریخ : ۲ تیر, ۱۳۹۷ :: ۱۱:۵۶
سکولارها علمی که به سودشان باشد را مدرن و علمی که به ضررشان باشد را عقب مانده می‌دانند

حجت الاسلام مهدوی زادگان گفت: اندیشه گران سکولار در تحلیل علوم انسانی مدرن، رویکردی دینامیکی و پویایی را در نظر دارند و علم مدرن را صیرورت می‌بینند و لذا همچنان مدرنیته را پروژه ناتمام می‌دانند. آنان هنوز از فقدان زمینه‌ها و شرایط امکان تکوین علم مدرن سخن می‌گویند لکن همین افراد در تحلیل علم دینی رویکرد استاتیکی و ایستایی را حاکم کرده از دینداران مصادیق عینی علم دینی را سراغ می‌گیرند.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت‌الاسلام داود مهدوی زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادداشتی به مناسبت روز شهادت شهید چمران، منتشر کرده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

طی سه چهار سده اخیر، علم و دانشگاه، فرایندی از دنیوی شدن را سپری و شاکله سفت و سختی را پیدا کرده است. این رویداد با التفات عامدانه از سوی اومانیست‌ها و اندیشه گران این جهانی اروپایی، اتفاق افتاده است. توسط این افراد برای القاء ایده جهانی بودن ذات معرفت و دانش بشری، پروژه‌های گسترده‌ای در حوزه علوم انسانی به راه افتاد. مهمترین دستاورد این تلاش، نفی مرجعیت معرفتی و علمی ادیان وحیانی است.

برداشت و گفتمان مسلط در جامعه و سیاست به طور عام و در مجامع و محافل علمی به طور خاص، امتناع واقعیت علوم وحیانی است. در چنین شرایط تثبیت شده‌ای بود که واقعه عظیم انقلاب اسلامی در ربع آخر قرن بیستم و در بهمن ۵۷ اتفاق افتاد.

خاستگاه اصلی این انقلاب، آموزه‌های وحیانی و اسلام ناب محمدی است و اکنون انقلاب در آستانه دهه پنجم عمر خود توانسته در مقیاسی جهانی تجربه‌ای از زیست معنوی را عرضه بدارد. یکی از داعیه‌های اصلی انقلاب اسلامی، احیای مرجعیت معرفتی و دانشی ادیان وحیانی است.

از این رو طبیعی به نظر می‌آید که تجربه انقلاب اسلامی از ناحیه روشنفکران و پیروان اندیشه سکولار مورد بی مهری و بعضاً رفتار‌های خصمانه قرار گیرد. به طوری که بخشی از ریشه‌های مواضع خصمانه نظام سلطه استکبار با نظام اسلامی به همین مبانی نظری تفکرِ این جهانی باز می‌گردد.

تفاوت اساسی مواجهه فکر این جهانی با گذشته علمی خود، در موضع انفعال و تدافعی بودن آن است. امروزه بحث از امتناع علم دینی و نفی بهره معرفتی و دانشی دین، عمدتاً از موضع انفعال برابر اراده معطوف به تکوین علم اسلامی است؛ اراده‌ای که منبعث از تجربه انقلاب اسلامی است. البته در همین موضع گیری انفعالی، شاهد نوعی دوگانگی در تحلیل سطوح معرفت و دانش هستیم.

اندیشه گران سکولار در تحلیل علوم انسانی مدرن، رویکردی دینامیکی و پویایی را در نظر دارند و علم مدرن را صیرورت می‌بینند و لذا همچنان مدرنیته را پروژه ناتمام می‌دانند. آنان هنوز از فقدان زمینه‌ها و شرایط امکان تکوین علم مدرن سخن می‌گویند لکن همین افراد در تحلیل علم دینی رویکرد استاتیکی و ایستایی را حاکم کرده از دینداران مصادیق عینی علم دینی را سراغ می‌گیرند.

متاسفانه این نوع نگاه استاتیکی و غیر پویا به علم دینی در میان اندیشه گران دیندار تاثیر گذار بوده است و در همین چارچوب سعی کردند پاسخ‌هایی را ارائه کنند؛ و لذا سالیان درازی است که در همان بحث امتناع یا امکان علم دینی مانده اند؛ و حال آن که اگر با رویکرد صیرورتی به موضوع علم دینی نظر کنیم؛ متوجه این حقیقت انکار ناپذیر خواهیم شد که نه فقط علم اسلامی امکان دارد بلکه علم اسلامی در مسیر شدن است.

هر بخش از تکاپوی علمی در ایران اسلامی را که نشان کنیم جلوه‌ای از بود و نبود علم اسلامی است. چرا که واقعیت هستی و نیستی، بودن و نبودن در نگاه صیرورتی است که آشکار می‌شود.

گرچه اراده معطوف به علم اسلامی در یک صد سال اخیر پدید آمده است، ولی ما بر این باور هستیم که این اراده با وقوع و عینیت تجربه انقلاب اسلامی با شدّت و جدیت وصف ناپذیری در مسیر شدن قرار گرفته است و به درستی می‌توان گفت که دانش و دانشگاه با تجربه انقلاب اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفته است.

نگاه صیرورتی را کاملاً می‌توان در رهنمود‌های مقام معظم رهبری مشاهده کرد. معظم له در دیدار اخیر شان با اساتید دانشگاه ها، یکی از الزامات نقش اساتید در ایجاد و پرورش قوة عاقله کشور را در صیرورت محیط دانشگاه دانستند، یک صیرورت دائمی در محیط دانشگاه، یک تحوّل مستمر و دائمی در محیط دانشگاه؛ علّت هم این است که اوّلاً همه نهاد‌های عالم احتیاج به تحوّل دارند، چون بشر در حال تحوّل و در حال پیشرفت و در حال حرکت است.

بنابراین نهاد‌های بشری همه بایستی در خودشان قدرت تحوّل دائمی را ایجاد کنند و این یک دغدغه‌ای باشد برای آنها؛ ثانیاً دانشگاه ما بی رودربایستی غلط بنیان گذاری شده، از اوّل غلط بنیان گذاری شده؛ این معنایش این نیست که محیط دانشگاه محیط غلطی است یا محیط بدی است؛ نخیر، خوشبختانه دانشگاه ما فراورده‌های بسیار خوب داشته، ولی بنای دانشگاه به وسیله آدم‌های نامطمئن و با سیاست‌های نامطمئن در زمان حکومت طاغوت گذاشته شده و این بنا همچنان وجود دارد.

دانشگاه را مبنی بر دین زدایی بنیان گذاری کردند؛ دانشگاه را مبنیّ بر تقلید علمی و نه ابتکار علمی و تولید علم، بنیان گذاری کردند؛ دانشگاه این جوری بنیان گذاری شده و خب بعضی از آثارش هم تا امروز هنوز امتداد دارد؛ بنابراین یک اصلاح و یک تحوّل و یک صیرورت درونی برای دانشگاه به طور مستمر لازم است.

برای روان سازی این صیرورت، به چند راهکار علمی و عملیاتی عاجل وجود دارد که یکی از آن‌ها التفات و درک عمیق اندیشمندان و برنامه ریزان و مسئولان اجرایی عرصه معرفت و دانش به رویکرد صیرورتی و پویایی علم دینی و دیگری باور به مرجعیت علمی و تاکید بر کاربست آموزه‌ها و معلومات وحیانی در علوم، به ویژه علوم انسانی است.

راه اندازی سلسله مباحثی در چیستی و فلسفه علم دینی در مسیر شدن، کوشش فراگیر در تدوین تاریخ علم دینی از روزگاران کهن تا به امروز با تاکید بر سرچشمه‌های وحیانی آن، محاسبه کمی و کیفی به همراه تاکید بر تولید انبوه ادبیات علم دینی و رصد اراده اسلامی شدن علوم انسانی در جامعه انقلابی و مراکز علمی از راهکار‌های دیگر است.

حمایت‌های معنوی و مادی نهاد‌های برنامه ریزی و دستگاه‌های اجرایی از اراده معطوف به علم دینی، همکاری گسترده حوزه و دانشگاه بر مبنای رویکرد علم اسلامی در مسیر شدن، تلاش بی وقفه در راستای معاضدت‌های علم دینی در رشد و شکوفایی علوم تجرب، اصلاح فرهنگ سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه در نسبت با علم دینی هم از راهکار‌های دیگر برای روان سازی این صیرورت است که با این‌ها در مجموع ده راهکار گفته شد.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.