از جمله ابتکارات شهید بهشتی در عرصه فقه حکومتی، تلفیق ماهرانه دین و توسعه در قالب سه عنصر اجتهاد، استفاده از علوم و فنون و تکنولوژی و تجارب پیشرفته بشری و نفی سلطه استکبار باید تلقی کرد و از جمله محورهای دیگر شبه حکومتی شهید بهشتی بود که خیلی حائز اهمیت است، این که ایشان امامت را در عینیت جامعه، تبلور تداوم انقلاب اسلامی به ضمانت انقلاب اسلامی میدانست.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ در بررسی اندیشه شهید بهشتی باید توجه داشت که ایشان معتقد بود «اسلام یک نظام وسیع عقیده و عمل است که شناختن هر جزءِ کوچک از یک نظام وقتی ممکن است که نخست بر دیدگاه کلی آن نظام و به اصطلاح معروف بر «جهان بینی» آن آگاه باشیم و برای شناخت این جزء از آن دیدگاه کلی و در چارچوب وسیع کل، تحقیق کنیم؛ از اینرو با توجه به سعی شهید بهشتی در فهم نظاممند مکتب اسلام، می بایست پژوهشگران در فهم اندیشه ایشان «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» عمل نکرده و تمامی مباحث آن شهید مظلوم را یکجا دیده و خصوصاً به مبانی نظری آن توجه کافی مبذول دارند؛ در همین راستا گفتوگویی با آیت الله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری صورت گرفته است که متن آن تقدیم میشود.
درباره اندیشه شهید بهشتی در بحث فقه حکومتی و در عرصه حکومت اسلامی توضیح دهید؟
مشهورترین نوشته شهید بهشتی در عرصه حکومت، کتاب حکومت در اسلام است؛ ایشان شاید قبل از دهه چهل آن را منتشر کرده است و اینطور که خودشان هم توضیحی درباره آن نوشته است، از کتاب الحسبه فیالاسلام ابن تیمیه دیدند که به زبان آلمانی و انگلیسی ترجمه شده بود و ایشان در صدد بودند که دیدگاه اسلام در عرصه حکومت را از منظر مکتب اهل بیت(ع) تبیین کنند.
ایشان در آن نوشته اشاره به مدلهای حکومت موجود میکند و بعد تصریح میکنند که مدل حکومت در اسلام نه استبدادی است و نه اشرافی است و نه دموکراسی لیبرال است.
در آن نوشته تأکید میکند که مدل حکومت اسلام بر پایه اجرای شریعت و رهایی از هوای نفس و جهل است و به صحنه آوردن ظرفیت مردم است؛ چیزی که بعداً به نام مردمسالاری اسلامی در جمهوری اسلامی نهادینه شد.
سند دوم شهید بهشتی که بحث فقه حکومتی را خیلی گویا مطرح کرده است، به نظرم این نوشته مواضع حزب جمهوری اسلامی ایران توسط ایشان و شهید باهنر و طرفداران حزب جمهوری اسلامی نوشته شد و ایشان آنجا تأکید میکند که حکومت در اسلام برخاسته از جایگاه طبقاتی نیست و اهداف حکومت را تحقق عملی توحید و هدایت جامعه و تحقق عدالت و تقوا و اخلاق بر پایه استقلال، آزادی و پیشرفت و اجرای شریعت میدانند؛ کتاب «مواضع ما» که این کتاب مانیفست حزب جمهوری اسلامی است.
موضع بعدی شهید بهشتی در تلاش عالمانه ایشان در تدوین قانون اساسی تبلور یافت؛ شهید بهشتی از معماران تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود.
ایشان نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی یا مجلس بررسی نهایی قانون اساسی بود که البته عملاً جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی را مدیریت میکرد و مقدمه قانون اساسی به قلم خود شهید بهشتی است و خاتمه قانون اساسی که اسناد دینی از آیات و روایات را به عنوان مستندات قانون اساسی نوشتهاند باز هم جزو تلاشهای شهید بهشتی بوده است.
راهکار شهید بهشتی برای استمرار حکومت اسلامی و جلوگیری از انحراف مسؤولان نظام چه بوده است؟
شهید بهشتی در آن مقدمه بر جایگاه ولایت فقیه در تضمین استمرار حکومت اسلامی و عدم انحراف سازمانها و دستگاههای گوناگون حکومت اسلامی از مسیر اصلی تأکید میکند، پس یکی ولایت فقیه است که در پیشنویس قانون اساسی خیلی مهم است.
موضع بعدی ایشان نظامات اسلامی است، یعنی ارتش و نیروهای مسلح اسلامی، اقتصاد اسلامی که نه دولتی و نه خصوصی است، نه اسلام لیبرالیسم را تأکید میکند و نه سوسیالیسم و بیشتر شهید بهشتی اقتصاد تعاونی را مطرح کردهاند.
نظام تربیت و آموزش و پرورش اسلامی، تحقق عدالت و رفع تبعیضات ناروا، حضور مردم و سازماندهی مردم به گونهای که حکومت فرآیند رهبری صالحانه، خیلی مورد تأکید ایشان است.
مهمترین مبانی و ابتکار شهید بهشتی در عرصه فقه حکومتی چه بود؟
از لحاظ مبانی باید مبانی فقه حکومتی شهید بهشتی را در رساله دکتری ایشان تحت عنوان «خدا از دیدگاه قرآن» بررسی کرد که ایشان در آن کتاب بر حاکمیت تشریعی و توحید در اطاعت و حاکمیت مطلق بر جهان انسان که از آن خداوند است، تأکید ویژهای دارند و البته بر مسأله آزادی و آزادی در چارچوب بندگی خدا هم تأکید دارند.
ایشان بر پایه بند شش اصل 2 قانون اساسی که از ابداعات شهید بهشتی بود، کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤولیت او در برابر خدا را از راه بندگی خدا میداند و بین آزادی و بندگی خدا و مسؤولیت اجتماعی تفکیک قائل شد.
از جمله ابتکارات شهید بهشتی در عرصه فقه حکومتی، تلفیق ماهرانه دین و توسعه در قالب سه عنصر اجتهاد، استفاده از علوم و فنون و تکنولوژی و تجارب پیشرفته بشری و نفی سلطه استکبار باید تلقی کرد و از جمله محورهای دیگر شبه حکومتی شهید بهشتی بود که خیلی حائز اهمیت است، این که ایشان امامت را در عینیت جامعه، تبلور تداوم انقلاب اسلامی به ضمانت انقلاب اسلامی میدانست.
ایشان از جمله بر بحث سازماندهی و تشکیلات نیروهای مؤمن انقلابی جهت مدیریت نظام اسلامی توسط کارگاههای متعهد و متخصص تأکید ویژهای داشت و در این محور شهید بهشتی تحقق اهداف و وظایف حکومت اسلامی را در گرو وجود مدیران متعهد و متخصص میدانست.
سه مفهوم اجتهاد، ولایت فقیه و مردم در اندیشه ایشان چه جایگاهی دارد؟
از ایشان در زمینه اجتهاد، تحقیق گستردهای منتشر شده است و در آنجا میفرمایند که تنها راه شناخت حقایق اسلام اجتهاد است و هرگونه اظهار نظر در مورد اسلام بدون اجتهاد به انحراف میکشد؛ از اینرو مرجعیت را قله اسلامشناسی میدانست، اما اداره نظام اسلامی را وظیفه و مسؤولیت ولی فقیه تلقی میکرد.
از شاخصههای اندیشه ایشان و یکی از عناصر اصلی مورد تأکید ایشان در اداره حکومت، اداره حکومت توسط ولی فقیه است و حضور مردم در صحنه و در صحنه مدیریت نظام توسط نیروهای متعهد و متخصص است.
حزب در نظر ایشان چه جایگاه و ویژگی داشت؟
ایشان احزاب را به سبک غربی قبول نداشت، در عین حال که به نظم و تشکیلات بر پایه تقوا اهمیت ویژهای میداد و حزب را که برخاسته از تقوا و انجام تکلیف شرعی و کمک به نظام اسلامی و خدمت به مردم هست را محبت میدانست و این جمله معروف شهید بهشتی که «ما شیفتگان خدمتیم هستیم نه تشنگان قدرت» تفاوت جوهری حزب در اسلام و حزب غربی را نشان میدهد.
چون احزاب غربی قدرت محور هستند و حزب در اسلام به کارآمدی نظام اسلامی بیشتر توجه میکند، تا کسب قدرت و قدرت را برای خدمت میداند.
ایشان به عنوان معمار قوه قضائیه چه وظایف و اختیاراتی را در جهت کارآمدی قوه قضائیه قائل بودند؟
به هر جهت، یکی از جلوههای شخصیتی شهید بهشتی، معماری قوه قضائیه بود و ایشان قطعاً در رأی قوه قضائیه یک مجتهد عادل، صالح، مدیر و قوی را ضمانت اجرای تحقق عدالت میدانست و نسبت به جایگاه قوه قضائیه در احیای حقوق عامه و پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی برای تحقق عدالت تأکید ویژهای داشت.
انتهای پیام/
منبع: وسائل