حجت الاسلام خیری، پویایی، امکان تعامل با سایر تمدنها، طراوت فرهنگی و گزینش برترینها را از جمله عناصر مهم و تاثیرگذار در پویایی فقه شیعه نام برد و گفت: در فقه شیعه عناصری وجود دارد که میتواند تمدنسازی کند. بعبارت دیگر فقه شیعه عقلا و شیوههای عقلانی را به رسمیت شناخته است لذا رسم و رسوماتی که برخاسته از فطرت آدمیان است در این دین مورد تأیید قرار میگیرد.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت الاسلام حسن خیری، رییس پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب دانشگاه آزاد اسلامی در تبیین ظرفیت ها و پتانسیل های فقه شیعه و عوامل پویایی آن در گفتگویی گفت: فقه شیعه از یک منبع بیکران قرآن، سنت و عقل برخوردار است یعنی منابع فقهی ما، کتاب آسمانی قرآن، سنت 14 معصوم و احکام عقلی میباشد که سازوکاری بسیار متقن برای رسیدن به احکام تولید میکنند. هم از این جهت که این احکام برخاسته از متن دین و منابع فقهی خواهند بود و هم بدین جهت که این احکام، احکامی عقلانی هستند که امکان بهروزرسانی آن همیشه وجود دارد چرا که منابع آن (قرآن، سنت و عقل) همیشه در طول زمان در دسترس است.
وی افزود: علاوه بر این، فقه شیعه دارای اصول ثابتی است که آن را از آسیب تحریف و اعوجاج باز میدارد و از طرف دیگر جامعیت قواعد اصولی و قواعد فقهی و امکان رجوع به قرآن و سنت در طول زمان امکان، پاسخدهی به مسایل روز و مستحدثات را نیز ممکن میکند. بر این اساس ما یک سرمایه عظیم در اختیار داریم که در طول هزار و اندی سال به بالندگی رسیده و احتیاطهای فراوانی که فقها به کار بردهاند برای اینکه بتوانند از متن دین و اصول مسلم مورد تأیید پیشوایان دینی، احکام را استخراج کرده و به قواعد دسترسی یابند باعث شده است که چنین سرمایه عظیمی بدست آید.
این پژوهشگر و محقق حوزه و دانشگاه با اشاره به روایتی در این زمینه، لزوم احتیاط و حفاظت از دین را یادآور شد و گفت: در روایات ما تصریح شده است که «دین برادر توست در حفظ آن احتیاط پیشه کن»، بنابراین احتیاط از تحریف و انحراف و جلوگیری از اینکه چیزی که جزء دین نیست، وارد آن شود از اصول مسلم فقه شیعه است. و همین مسئله باعث میشود تا فقه شیعه از برخی اصول که در فقه اهل تسنن وجود دارد مانند استحسانات، تمسک به تمثیل و تشابه در احکام ( که افراد را در دین متوسل به قیاس می کند) برحذر باشد.
فقه شیعه داعیه نظام سازی در دنیای معاصر دارد
این عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به وجود و تولید ظرفیت های عظیم در فقه شیعه تصریح کرد: این فقه، فقهی است که ظرفیت عظیمی را تولید میکند و بر اساس همین فقه است که یک انقلاب بینظیر در جهان معاصر اتفاق میافتد. به عبارت دیگر اگر بخواهیم ظرفیت فقه شیعه را مشاهده کنیم در اتفاقات انقلابی که در دوران معاصر رخ داد میتوان آن را به وضوح دید.
انقلاب اسلامی ایران از یک سو پس از سه دهه فعالیت، سرنوشت جهان را متغیر کرد و در یک پیچ تاریخی باعث امید مستضعفان و آزادیخواهان جهان شد، در مقابل شرق و غرب ایستاد و استقلال جامعی برای مردم خود به ارمغان آورد؛ همچنین ظرفیتی برای تربیت انقلابی از خود نشان داد و ظرفیت مقاومت در مقابل دشمنان و بدخواهان را نیز ایجاد کرد. از سوی دیگر نیز داعیه تولید برنامه و نظامسازی را در دستور کار خود قرار داده و نشان داده است که این قابلیت را دارد.
حجت الاسلام خیری افزود: از همین روست که امروز رییسجمهور آمریکا اذعان میکند ایران یک کشور بزرگ و ذینفوذ است که استراتژی و راهبرد دارد و ما این همه را مدیون فقه و ولایتفقیه هستیم که از متن همان فقه برخاسته است. یعنی همان فقه جواهری که امام (ره) میفرمود: بنای ما بر فقه جواهری است که در متن آن پویایی نیز نهفته شده، پویاییای که میتواند مسایل را مطابق با زمانه تشخیص دهد.
فقه شیعه از عناصر اصلی برای تمدن سازی برخوردار است
وی خاطرنشان کرد: در مقایسه فقه شیعه و اهل تسنن می توان دریافت که در فقه سایر فرق و مذاهب اسلامی تا چه حد کاستی و نقصان وجود دارد. به رغم اینکه هم کثرت جمعیتی اهل تسنن در جهان بیشتر است و هم در جهان کنونی تحولاتی در متن جامعه آنها اتفاق میافتد، اما شاهد بودیم که متمدنترین کشور اهل سنت نتوانست یک سال دوام بیاورد چون ظرفیت و توانمندی لازم در درون فقه آن وجود نداشت . لذا به راحتی اسلام و انقلاب آنها مصادره شد و این مصداق عینی تفاوت فقه شیعه و فقه اهل تسنن است.
رییس پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه ضمن بر شمردن عوامل مو ثر در پویایی فقه تصریح کرد: باید توجه داشت که از یک طرف منابع این فقه (قرآن، سنت 14 معصوم و اصول و قواعدی که با اشارات و تصریحات معصومین تولید شده است) بسیار متقن است و از طرف دیگر «نگاه عقلگرایی» در این فقه باعث ویژگی های خاصی درآن می شود، از همین روست که این فقه از عناصر اصلی برای تمدنسازی برخوردار است.
مهمترین سرمایه فقه شیعی، زبان قابل فهم برای جهان است
وی در ادامه، پویایی، امکان تعامل با سایر تمدنها، طراوت فرهنگی و گزینش برترینها را از جمله عناصر مهم و تاثیرگذار در پویایی فقه شیعه نام برد و گفت: شما میبینید که امروز برخی به عنوان دین روحیه تکفیری به خود میگیرند و سلفیگری میشوند در حالی که این از اسلام و از مکتب اهل بیت (ع) به دور است. در فقه شیعه عناصری وجود دارد که میتواند تمدنسازی کند. لذا این فقه هم اجتهاد در ساحت نظر را تبیین میکند یعنی دقیقا بر اساس معیارهای مدنظر، یک مجتهد جامعالشرایط که بتواند احکام شرعی را تشخیص دهد به جامعه تحویل میدهد و هم اجتهاد عقلانی ایجاد میکند که عالم در ساحت عمل است. بعبارت دیگر فقه شیعه عقلا و شیوههای عقلانی را به رسمیت شناخته است لذا رسم و رسوماتی که برخاسته از فطرت آدمیان است در این دین مورد تأیید قرار میگیرد.
این جامعه شناس دینی خاطرنشان کرد: احکام فقه را به دو بخش میتوان تقسیم کرد : امضائیات و تأسیسیات. بخش عمدهای از مسایل مبتلابه در جامعه در تعاملات، معاملات، اقتصاد و امثال آن جزء امضاییات شارع است که منشأ عقلانی دارد. این هنر اسلام است که بر پایه خرد و فطرت استوار شده و هیچ منعی هم برای پذیرش آداب، رسوم ، اعمال و آرای پسندیده قایل نشده است. لذا تمدن مبتنی بر این فقه میتواند پویا و زنده باشد. چرا که هم زبان این دین، برای جهانیان قابل فهم است و هم درصدد است که زبان قابل فهمی برای جهانیان تولید کند و این مهمترین سرمایه فقه شیعی میباشد.
حجت الاسلام خیری افزود: بنابراین میتوان گفت که فقه شیعه از مضایقههایی که برخی از ادیان و مذاهب دارند، مبرا می باشد. به عبارت دیگر این فقه مضایقه ای برای عرضه به جهانیان ندارد یعنی باب این مکتب به روی جهانیان باز است هم از این جهت که برای هیچ قشر، جنس و هیچ طبقهای محدودیتی برای یادگرفتن این دین ایجاد نشده و همه میتوانند معارف آن را آموخته، صاحب نظر شده و به درجه اجتهاد رسیده و به اجتهاد خود عمل کنند و هم از این جهت که امکان بهرهبرداری و استفاده همه از آن وجود دارد. لذا در دین اسلام روحانی و مبلغ از قشر خاص و طبقه خاصی نیست بلکه هر کسی میتواند عالم و مبلغ دین باشد، ما در این فقه، عالم و دانشمند دینی داریم و روحانی به معنایی که در مسیحیت، کلیسا و کاتولیک مدنظر است در اسلام وجود ندارد.
فقه و تولید علم مفید برای جهانیان و عرضه آن به دنیا
عضو هئیت علمی دانشگاه در ادامه با بیان مسایل و مشکلات موجود در این مسیر گفت: بر همین پایه میتوان مسایل روز را شناخت و حل کرد. یعنی چنین ظرفیتی وجود دارد اما باید از این ظرفیت خوب استفاده کرد، بنابراین اگر مشکلی وجود دارد مشکل سرمایهها نیست بلکه مشکل شناخت سرمایههاست، مشکل آن است که ما با دنیای امروز و نیازهای آن آشنایی کامل نداشته باشیم، یا آشنایی به معارف داشته باشیم اما نتوانیم تزکیه لازم را کسب کرده و اخلاق دینی و علمی و الهی را رعایت کنیم، مشکل در جایی رخ می نماید که ما به گذشته بسنده کرده و گذشته را که به عنوان سرمایه باید از آن استفاده کنیم، ثروت محسوب کنیم و از سرمایه بخوریم به جای اینکه آن را بالندهتر گردانیم، مشکل زمانی بروز پیدا میکند که ما نتوانیم استعدادهای برتر را جذب کرده و بر روی آنها هم از جهت تعلیم و تزکیه یعنی هم عالمشدن و هم بریدن از هواهای نفسانی کار کنیم چرا که اگر اینگونه شود این افراد تبدیل به عالمی عامل میشوند که برای جهانیان علم مفید تولید میکنند و آن را به جهان عرضه میدارند.
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود: طبیعتا چنین نگاه عقلانی، از دانش بشری استفاده میکند و آن را دور نمیریزد بلکه پالایش کرده و سره را از ناسره تشخیص میدهد، از روشهای عقلا نیز بهرهمند میشود و از هیچ چیز مفیدی ولو در آن سوی دنیا صرفنظر نمیکند، مهم آن است که این دانش بر پایه حقانیت و فطرت باشد که منبع آن نیز «ذخیره الهی یعنی قرآن، سنت و پیامبر درونی ما یعنی عقل» است. و معیارهای عقلانی و این که این اصول عقلی در چه جاهایی میتواند کاربرد داشته باشد، نیز در این دین تعریف شده است.
اجتهاد پویا یعنی درک مقتضیات زمان و مکان
رییس پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب دانشگاه آزاد اسلامی در تبیین و توضیح نقش و جایگاه عرف در این زمینه ، عرف را همان مقتضیات زمان برشمرد و تصریح کرد: بر اساس آنچه ما نیازهای زمانی و مکانی را درست تشخیص دهیم جایگاه عرف نیز خود را نشان میدهد، دین اسلام تحکمی بر کسی ندارد بلکه بر پایه وضعیت موجود، سطح درک و شعور جامعه و میزان استعداد جامعه برای آن نسخه میپیچید همچنان که در روایات ما آمده است که پیامبران میفرمودند ما به میزان عقل مردم مأمور به انجام رسالت خود هستیم. یعنی حتی پیامبر الهی نیز باید زمانشناس و مکانشناس باشد به این معنا که بداند در چه زمان و چه محیطی قرار دارد. اصولا اجتهاد پویا به همین معنا است، اینکه گفته میشود شما باید از مجتهد زنده تقلید کنید بدان دلیل است که آن شخص به عرف، شرایط جامعه، نیازهای جامعه، میزان فهم و شعور افراد توجه داشته باشد و بر این اساس جامعه را راهبری کند.
وی خاطرنشان کرد: اگر عرف جامعه را نشناسیم نمیتوانیم تصمیم و استراتژی درست و مشخصی داشته باشیم، این موضوع مخصوصا در احکامی که مربوط به اجتماعیات، سیاست، اداره و مدیریت جامع میشود نقش پررنگتری مییابد به عنوان مثال بحث مصلحت به چه معناست؟ مصلحت یعنی ما بسنجیم که در این شرایط و موقعیت و با این عرف، صلاح در آن است که بر اساس فهم خود از منابع اسلامی چگونه عمل کنیم؟ اما باید توجه داشت که عرف به عنوان یک منبع مطرح نیست بلکه بستری است که احکام اسلامی را در این بستر میتوان پیاده کرد، بنابراین باید زمینه و بستر کار را بشناسیم.
انتهای پیام/
منبع: شبستان