به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، پوشیده ماندن از نامحرمان دستور صریح قرآن است. قرآن کریم خطاب به پیامبر(ص) می فرماید «به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو پوشند، زینت های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند؛ جز آن مقداری که ظاهر است آشکار نسازند و روسریهای خود را بر سینه افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند.» افزون بر این آیه، در آیات دیگری نیز بر پوشیدگی کامل اندام، با وقار و به دور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایشهای شبیه به دوران جاهلیت توصیه شده است.
وجود دستورهای دینی و احادیث متعدد و معتبر در این زمینه جای هیچ تردیدی را درباره وجوب حجاب باقی نگذاشت، تا آنجا که بدون شک پوشش زن در برابر مردان بیگانه یکی از ضروریات دین اسلام است و انکار اصلِ آن از نظر فقهی موجب خروج از دین است. با توجه به اهمیت بحث حجاب و عفاف گفت وگویی با حجت الاسلام مهدی بیاتی، رئیس موسسه فرهنگی پژوهشی طهورا صورت دادیم که متن آن تقدیم حضورتان می گردد؛
مفتاح_اندیشه - نظر شما درباره عفاف و حجاب و حجاب اجباری و اختیاری چیست؟
حجاب در جایگاه خود بسیار مهم است ولی وقتی در کنار عفاف قرار می گیرد یک امر خارجی جزئی می شود در حالی که عفاف یک امر درونی مبهم است. حجاب، عفاف را مبهم ترجمه کرده و آن را تقلیل می دهد، یعنی تمام درک ما از عفاف، حجاب می شود.
آیه و روایتی نداریم که عفاف و حجاب را کنار یک دیگر بیان کرده باشد، چون حجاب جزء و عفاف کل است و وقتی حجاب کنار عفاف قرار می گیرد آن را معین، منحصر و مختص می کند که این خطرزاست. عفاف به معنای قدرت خویشتنداری جنسی است، یعنی کسی که در امور جنسی اش توان خود مدیریتی دارد. چنین آدمی عفیف است.
عفاف خود را در شئون مختلف مانند کلام، نگاه، لباس و... نشان می دهد. این خویشتن داری یعنی من می توانم در ارتباط با جنس مخالف خود کنترل داشته باشم و رفتار غلطی مرتکب نشوم. قدرت خود کنترلی یک اصل است که باید به آن توجه کرد. خویشتنداری به معنای التزام پیدا کردن افراد از درون وجود خود است. مقابل التزام، الزام است که از آن به اجبار یاد می شود و چون گفتمان التزام را راه نینداختیم و فهم عفیفانه ای از این ماجرا در جامعه عمومیت ندارد، جای خالی آن با الزام پر می شود.
یکی از اهداف خداوند این است که فرد خود بفهمد و ملتزم شود که کار غلط را کنار بگذارد و این برای خدا ارزش دارد. لذا بسیاری از دستورات قرآن کارکردشان این گونه است مانند آیه «إن الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر.» فحشاء یکی از منکرات است اما به این دلیل به صورت جداگانه آورده است که از مسائل مهم است. پس اصل در اسلام تقوا است. حتی ما این قدر عفاف را بدون حجاب در جامعه ترویج داده ایم که تعدادی از خانم های محجبه ما به دلیل خویشتن داری حجاب را رعایت نمی کنند بلکه از حجاب برای خودنمایی استفاده می کنند. در ظاهر تار مویی از شخص بیرون نیست اما به جای خویشتن داری دنبال جلب توجه است. لذا آرایش های غلیظ و لباس های جذاب در کنار چادرش هست. چون گفتمان ما از ابتدا خویشتن داری نبود.
پس یک خلأ داشتیم که باعث این اتفاق شد. مشکل این بود که گفتیم حالا که این افراد خود را کنترل نمی کنند ما کنترلشان کنیم. دوازده سال فرزند ما تحت اختیار آموزش و پرورش است، اما هیچ خویشتن داری به آن ها آموزش داده نمی شود. صدا و سیما هم می تواند خویشتن داری را آموزش دهد اما این کار را نمی کند. چون اصلا فکر نمی کند که این کار وظیفه او است.
پس مسأله عفاف مسأله التزام است و اگر این حل شود مسأله الزام به وجود نمی آید. آیا الزام در اسلام هست؟ جواب مثبت است. اسلام در مرتبه اول می خواهد افراد خود را ملتزم کنند و منفعت خود را در خود کنترلی و خویشتنداری ببینند. یعنی فرد حتی اگر دیندار هم نباشد برایش به صرفه نیست که بخواهد عفت را رعایت نکند. عفت باید برای فرد منفعت داشته باشد تا خود آن را به دست بیاورد. حالا اگر کسی این کار را نکرد حکومت نباید بگذارد که آسیب هایش به جامعه برسد و جلویش را می گیرد.
پس الزام یا به عبارت دیگر اجبار در مسأله حجاب هست ولی ما باید درست تبیین کنیم. تصویری که در ذهن مردم از کار حکومت هست تصویر الزامی است. اگر اصل برنامه حکومت در ارشاد، صداو سیما و آموزش و پرورش بر التزام بود و افراد طغیان گر معاند را الزام می کرد جامعه حجاب را پس نمی زد. علاوه بر این که التزام وجود ندارد جریان الزام هم سرجای خود نیست.
اصطلاحی در جامعه شناسی با عنوان افراد برخوردار وجود دارد. این ها افرادی هستند که به دلیل قدرت مالی یا شهرت اجتماعی افراد برخورداری هستند و به آن ها توجه می شود. به این افراد تذکر داده نمی شود اما سایر افراد جامعه که تاثیر زیادی روی سایرین ندارند - البته به شرط این که تعدادشان زیاد نباشد چون اگر تعدادشان زیاد باشد روی مردم أثر دارند - در خیابان تذکر داده می شوند. وقتی به مقدمات توجه نشود تصویری که در ذهن مردم نقش می بندد اجبار است.
مفتاح_اندیشه - آیا باید در جامعه دنبال فرهنگ سازی عفاف باشیم یا حجاب؟
وقتی عفاف را در جامعه فرهنگ سازی کنیم حجاب که یکی از مصادیق عفاف است هم فرهنگ سازی می شود. چیزهایی پشتیبان حجاب هستند که حجاب نیستند. یکی از تلاش هایی که در سال های اخیر کرده ایم این است که دنبال حجاب بوده ایم اما نه مقدماتش را فراهم کرده ایم و نه پشتیبان هایش را و این باعث شده حجاب غیر واقعی شود. یعنی در نگاه مردم حجاب یک مسأله دسته اول نیست. این ها فکر می کنند حجاب ضرورتی ندارد و گفتمان اجتماعی حجاب را هنجار نمی دانند.
در سال 91 شورای فرهنگ با همکاری وزارت کشور تحقیقاتی با عنوان رفتارسنجی را انجام داد و این تحقیقات برای تمام شهرهای کشور انجام شد، سر چهار راه های اصلی شهرها رفتند و رفتار سنجی کردند و وضعیت افرادی که حجاب شرعی را رعایت می کنند و در خیابان تردد می کنند را بررسی نموده و نتیجه این شد که 60 درصد افرادی که در خیابان تردد می کنند حجاب شرعی را رعایت نمی کنند. این به این معنا نیست که افراد با حجاب کم هستند بلکه ممکن است بیشتر باشند، اما چون خیابانگرد نیستند کمتر دیده می شوند اما چهره شهر دست تردد کنندگان است.
این یعنی ما در اقلیت هستیم و استراتژی ما باید تغییر کند. به عنوان مثال شما در جمع 10 نفره ای هستید که شش نفر با رفتن به مجلس گناه موافق و چهار نفر مخالفند و چاره ای نیست که همه با هم باشند. چون شما غالب نیستید مجبورید با ادبیات دیگری گفت وگو کنید و جمع را مدیریت کنید. اگر با زور وارد شوید، می شکنید چون بار مخالفت روی شما زیاد است. در جامعه اگر دیدیم اکثریت کسانی که در شهر تردد می کنند این معیار شرعی را رعایت نمی کنند باید قبول کنیم که در موضع ضعف هستیم و باید برای آن برنامه ریزی کنیم.
اگر برنامه ای برای الزام داشتیم باید به مقدماتش توجه کنیم. از جمله مقدمات الزام این است که در خصوص افراد برخوردار اعمال شود. اگر رئیس دزدها دزدی بزرگی کرد اما مجازات سختی نشد افرادی که دزدی کمتری می کنند اعتراض می کنند که شما اگر دنبال مبارزه با فساد هستید چرا او را مجازات سختی نکردید. این زور را فقط برای ما که ضعیف هستیم اعمال می کنید. در ماجرای عفاف هم این گونه است.
ما بی عفتی های شدیدتر از بی حجابی داریم که به آن ها کاری نداریم مانند خود ارضایی و هم جنس بازی. از مشاورین مدارس آمار خود ارضایی دانش آموزان را بپرسید. آمارشان هم در حال افزایش است اما برای مسئولین فرهنگی و رسانه ها اهمیت ندارد چون در تحقیقات به آن نمی پردازند و واکنشی در این باره دیده نمی شود.
طرح اولیه نظام باید التزام و برای گروهی الزام باشد. برای الزام هم باید از اولویت ها شروع کنیم و بیشتر برای کسی که بی عفتی می کند. شخصی سند 2030 را در مدرسه اجرا می کند و به بچه ها آموزش رابطه جنسی می دهد. نهایت برخوردی که با او می کنند این است که حکم انفصال از خدمتش را صادر می کنند. این بی عفتی بزرگتری است اما چرا برای ما و رسانه ها مهم نیست؟ برای همین الزام و اجبار ما در حوزه حجاب، واقعی نیست و مردم باورش نمی کنند.
مردم حجاب اجباری را می پذیرفتند اما چرا الان نمی پذیرند؟ یک علت روانی دارد. مردم باور ندارند که شما واقعا می خواهید حجاب را در جامعه ایجاد کنید. بحث حجاب اجباری و اختیاری بازی ای است که دشمن راه انداخته است. امام خمینی(ره) اولین بار در سال 1323 یعنی هفت سال پس از کشف حجاب رضاخان در مسجد گوهرشاد در ضمن سخنرانی خود می فرمایند «مردم این بی عفتی ها را اجازه نمی دهند.»
این القای التزام است. یعنی مردم متدین ما این اجازه را نمی دهند. کسی که التزام را نپذیرفت اسلام طرح الزام را برای او در نظر گرفته است. الزام را اول باید از آدم های مؤثرتر شروع کرد. اگر مردم در خیابان علیه تن نمایی و روسپی گری تجمع کنند افراد خیلی بیشتری تجمع می کنند، حتی آن ها که حجاب مناسبی ندارند. به این تاکتیک عملیاتی می گویند. ما با این تاکتیک به حجاب زودتر می رسیم و مردم را آرام می کنیم. این گونه مردم می فهمند که ما واقعاً می خواهیم جلوی بی عفتی را بگیریم.
مفتاح_اندیشه - مداخله دولت و حکومت در مساله حجاب چقدر باید باشد؟
حکومت بدون دخالت و قانون گذاری امکان پذیر نیست. مداخله حکومت در مساله حجاب 100 درصد است. اما مداخله دو نوع است؛ نرم و سخت. مداخله نرم با ساخت فیلم، موسیقی، تدریس در مدارس، مجوز دادن به کلیپ ها و فیلم ها، فضاسازی شهری و... صورت می گیرد. مداخله سخت مثل فیلتر کردن سایت های مستهجن، جلوگیری از سگ فروشی و شراب فروشی است. به علاوه از پخش سی دی های مستهجن و هر چیز تحریک کننده دیگر جلوگیری شود. از گذاشتن مانکن ها با لباس های مهیج در مغازه ها جلوگیری شود.
این مداخله ها صحیح است و باید باشد. همه مردم از حکومت توقع مداخله برای سالم سازی جامعه دارند. همانگونه که حکومت برای جسم انسان ها ضابط غذایی دارد و به سلامت مواد غذایی شان رسیدگی می کند برای روحشان هم باید چنین ضابطی را داشته باشد. حکومت باید جلوی سایت ها، فیلم ها، رمان ها و نوشته های مستهجن را بگیرد و این مداخله باید بر اساس جامعه پذیری باشد و مخاطب را با خود همراه کند.
اگر حکومت نتواند مردم را با خود همراه کند دشمن این گونه القا می کند که حکومت به مردم ظلم می کند و مردم نیز این حرف را می پذیرند. ما از قبل نیامده ایم تبیین کنیم که این لباس را اگر بپوشید تحریک کننده جنسی است و حکومت وظیفه اش بوده که با آن برخورد کند و اگر انجام نمی داد شما باید مجازاتش می کردید.
انتهای پیام/