نرمش قهرمانانه ابزاری کارآمد و پسندیده از جانب شرع مقدس اسلام است، البتـه نرمـشی که با عزت همراه باشد و از روی حکمت و مصلحت صورت گیرد. نرمش قهرمانانه روشـی تاکتیکی است که برای حراست از اصل اسلام و مسلمین به کـار گرفتـه مـی شـود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، عزت الله معتمد کوتیانی دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق پردیس فارابی تهران با همکاری احمد رضایی کارشناس ارشد اخلاق کاربردی مؤسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت قم و محمد ستوده آرانی دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه باقرالعلوم(ع) مقاله «اصل عزت و تسامح و رابطه آن با نرمش قهرمانانه در مذاکرات سیاسی از دیدگاه اسلام» را به رشته تحریر در آورده که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
از گذشته سیاست مداران ایرانی مذاکراتی را برپایه منافع ملی با کشورهای مختلف انجام داده اند اما ضوابط اسلامی آن حتی در نظام جمهوری اسلامی ایران به صورت مدون در دسـترس نبـوده اسـت. از ایـن رو گـاه عدم کاربست اصل عزت یا ابهام در مفهوم و ماهیـت اصـل تـسامح باعـث ایجـاد چالش و تناقض در دیپلماسی کشور شد، بنابراین بـا ایـن پرسـش روبه روییم «کدام تسامح در عرصه سیاست خارجی از دیدگاه اسلام پسندیده و با نرمش قهرمانانه همراه است؟»
نتایج این تحقیق نشان می دهد کاربست اصل عزت به صورت توأمان با اصل تسامح(نرمشی قهرمانانه) مـی توانـد با پرهیز از تحمل زورگویی نظام سـلطه و قـدرت هـای مـستکبر موجبـات اقتـدار، عزت و منافع ملی و مصالح دینی را در عرصه های مختلف تأمین کند.
بررسی نرمش قهرمانانه در اسلام
نرمش قهرمانانه از تاکتیک های مهم در مذاکرات سیاسی است که گاه در بیان و گاه در عمل اتفاق می افتد. این تاکتیک تلفیقی از اصل تسامح اسلامی به همراه عـزت اسـت. اگـر ایـن تاکتیک به درستی و در حالتی قهرمانانه صورت گیرد می تواند موفقیت های چـشم گیـری را برای تیم مذاکره کننده به ارمغان بیاورد، اما اگر به گونه ای ذلیلانه باشد کشور را از اوج اقتدار و قدرت به پایین ترین نقطه می کشاند.
گاه اوضاع کشور در روابط بین الملل بـه گونـه ای رقـم می خورد که باید از این تاکتیک مهم در برابر کشور مقابل بهـره بـرد. نمونـه هـای فراوانـی از به کارگیری این تاکتیک در صدر اسلام وجود دارد که در ادامه به چند نمونه اشاره می شود؛
نخست، مذاکرات حدیبیه
از نمونه های قرآنی نرمش قهرمانانه جریان مذاکرات و پیمان حُدیبیّه است که در سال ششم هجری بین رسول خدا(ص) و کفار قریش برقرار شـد. پیـامبر(ص) بـرای پاسداشـت از عـزت و اقتدار مسلمانان این حرکت قهرمانانه را رقـم زد و توانـست جامعـه اسـلامی را از موانـع و خطرهای پیش رو عبور دهد.
صلح حدیبیه برای مسلمانان یک پیروزی بسیار سودمند بـود و تا ده سال آنان را از خطر بزرگ ترین دشمنشان آسوده می ساخت. همچنین آنان در سال بعـد می توانستند به راحتی برای انجام دادن مناسک حج به مکه بروند و قریش آن ها را به رسـمیت بشناسد.
پیامبر(ص) با این روش به نتیجه ای رسید که با جنگ های متعدد بـه آن دسـت نیافتـه بـود. به حق باید آن را پیروزی بزرگی برای مسلمانان برشمرد. خداوند از روشـی کـه پیـامبر(ص) در این مذاکرات به کار برد به عنوان پیروزی آشکار یاد کرده است، زیرا حرکت رسول خـد(ص) و مؤمنان به منظور حج خانه خدا عملی بسیار خطرناک بود آن قدر که امید برگشتن به مدینـه برحسب عادت محتمل نبود.
خدای متعال در قرآن کریم به همین معنـا اشـاره مـی کنـد در جایی که می فرماید «ولی شما گمان کردید پیامبر و مؤمنان هرگز به خانواده های خود بازنخواهند گشت.» اما مذاکرات حدیبیه مسأله را به نفع رسول خدا و مؤمنان و به ضرر مشرکان تغییر داد.
آنان در این مذاکرات توافق کردند که مدت 10 سال جنگ نداشته باشند. هر یـک از قـریش به طرف مسلمانان یا از طرف مسلمانان به سوی قریش رفت آزارش ندهند و در امانش بدانند و همچنین رسول خدا آن سال را به مدینه برگردد و سال بعد به مکه وارد شود در حالی که مردم مکه شهر را سه روز برای ایشان خالی کنند و این سرنوشـت روشـن تـرین فتح و پیروزی است که خدا نصیب پیامبرش کرد و مؤثرترین عامل برای فـتح مکـه در سـال هشتم هجری شد، چون جمع کثیری از مشرکان در این دو سـال(بـین صـلح و فـتح مکـه) اسلام آوردند.
افزون بر این سال بعد از صلح یعنی سال هفتم هجری لشکر اسلامْ خیبر و قرای اطرافش را هم فتح کرد و مسلمانانْ شوکتی بیشتر یافتند. رفته رفته سرزمین های بسیاری در اختیار مسلمانان قرار گرفت و جامعه اسلامی به لحاظ وسعت و همچنین تعـداد نفـرات پیشرفت چشمگیری کرد.
دوم، مذاکرات امام حسن(ع) با معاویه
مذاکره امام حسن(ع) با معاویه پرشکوه ترین نمونه تاریخی نرمش قهرمانانه است کـه منـابع تاریخی آن را به ثبت رسـانیده انـد. اوضـاع جامعـه اسلامی در زمان امام حسن(ع) بسیار آشفته بود به گونـه ای کـه برخـی فرمانـدهان بـه امـام(ع) خیانت کردند و مردم نیز از ایشان حمایت نمی کردند.
اگر امام حسن(ع) حمایت مردم کوفـه را با خود داشت و فرماندهان سپاه نیز خیانت نمی کردند، امـام(ع) تاکتیـک مبـارزاتی خـود را تغییر می داد و هرگز به نرمش و مذاکره با معاویه نمی پرداخت. در چنین وضعیتی جنگ سخت و مبارزه با معاویه می توانست اصل اسلام و مسلمین را با خطر نابودی روبه رو سازد. ازاین رو امام(ع) با معاویه وارد مذاکره شده و با استفاده از روش نرمش قهرمانانه توانست اهداف و چشم انداز بلند مدت خود را محقق کند.
آن زمان وضعیتی نبود که امکان داشته باشد امام حسن مجتبی(ع) غلبه یابد. همه عوامل در جهت عکس غلبه امام مجتبی(ع) بود. معاویه غلبه پیدا می کرد چـون دسـتگاه تبلیغات در اختیار او بود. چهره او در اسلام چهره ای نبود که نتوانند موجه کننـد و نشان بدهند. اگر امام حسن(ع) صلح نمی کرد تمام ارکان خاندان پیامبر(ص) را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظ نظـام ارزشـی اصـیل اسـلام باشد.
همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمی افتـاد و نوبـت بـه جریـان عاشورا هم نمی رسید. اگر بنا بود امام مجتبی(ع) جنگ با معاویـه را ادامـه بدهـد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود امام حـسین(ع) هـم بایـد در همـین مـاجرا کشته می شد، اصحاب برجسته هم باید کشته می شدند.
سوم، مذاکرات صفین
نمونه دیگری که میان سپاه حق و لشکر باطل مذاکره صورت گرفت مذاکرات صـفین بـود. در این ماجرا ابتدا امام(ع) مذاکرات با معاویه را شروع کردند و چون ایشان از نرمش قهرمانانه استفاده کردند به عزت و اقتدار جامعه اسلامی هیچ آسـیبی نرسـید. امـام(ع) از طریـق ایـن شیوه تصمیم داشتند که در مسیر اهداف الهی که همان مصلحت جامعه اسـلامی بـود بـا معاویه به تفاهم برسند.
حضرت علی(ع) در این مذاکرات به معاویه نوشتند «همانا بیعتی که مردم در مدینه با مـن کـرده انـد بـرای تـو نیـز کـه در شـام اقامـت داری الزامی است. اگر خود را دچار بلا سـازی (و بـه سرکـشی ادامه دهی) من با تو بجنگم و از خدا بر ضدت یاری گیرم.» این مذاکرات ادامه یافـت و امام(ع) حتی ذره ای از اصول کلی و خطوط قرمزش عقب نشینی نکردند و با قوت مطالبـات خود را بیان می کردند. به هر حال مذاکرات امـام(ع) و معاویـه بـه نتیجـه نرسـید و در نهایـت جنگ صفین رخ داد.
پس از این که در جنگ صفین به سبب خیانت یاران امام علی(ع) قرار بر مذاکره شد معاویـه فرد زیرک و حیله گری به نام عمرو عاص را بـرای مـذاکره فرسـتاد. ابوموسـی اشـعری فـردی ساده لوح بود که روش نرمش قهرمانانه را نمی دانست. ازاین رو با مذاکره سازش کارانه خـود آسیب بزرگی بر پیکر اسلام وارد آورد به گونه ای که وی در این مـذاکراتْ شکـست خـورده و خلافت را از خاندان رسالت به خاندان شقاوت منتقل کرد.
در ماجرای صفین دو نوع دیدگاه برای مذاکره وجـود داشـت؛ مـذاکرات عزتمندانـه کـه امیرمؤمنان(ع) آن را صورت داد و مذاکرات سازش کارانه که توسط ابوموسی اشعری به وقوع پیوست. درمورد اول حضرت اصل تسامح را به همراه اصل عزت به کار گرفتند و قـدمی از مواضع و اصول خود پا پس نکـشیدند و نـرمش قهرمانانـه انجـام دادنـد امـا در مـورد دوم ابوموسی تنها به اصل تسامح بسنده کرد و اصل عزت را نادیده گرفت. در اینجا بود که اصول زیر پا گذاشته شد و مذاکراتی سازش کارانه صورت گرفت.
امروزه نیز چنین دیـدگاهی میـان برخی مسئولان سیاسی کشور وجود دارد که بسیار خطرناک است. برخی تصور می کردنـد که اگر در برابر کدخدا(آمریکا) کـرنش کننـد و دربـاره اصـول و ارزش هـای خـود کوتـاهی ورزند خواهند توانست به موفقیت و پیروزی نائل آیند. ازایـن رو تمـام زمینـه هـای رشـد و شکوفایی کشور را به موفقیت در برجام و مذاکره با آمریکا پیوند می زدند.
غافل از آن که چنین مذاکره ای اگر به قیمت زیر پا گذاشتن اصل عـزت باشـد فرجـامی جـز شکـست نخواهـد داشت. در این مذاکرات بنا به فرمایش مقـام معظـم رهبـری و همچنـین اذعـان هیئـت مذاکره کننده بـا بدعهـدی طـرف مقابـل روبـه رو شـدیم و دسـتاورد زیـادی نداشـتیم.
نتیجه گیري
نرمش قهرمانانه ابزاری کارآمد و پسندیده از جانب شرع مقدس اسلام است، البتـه نرمـشی که با عزت همراه باشد و از روی حکمت و مصلحت صورت گیرد. نرمش قهرمانانه روشـی تاکتیکی است که برای حراست از اصل اسلام و مسلمین به کـار گرفتـه مـی شـود امـا ایـن روش نباید از روی ضعف و ذلت انجام شود بلکه اگر نرمش و تسامحی صورت می گیـرد باید از روی عزت باشد.
نتیجه بررسی ها نشان داد که اگر در مذاکرات سیاسی چنین نرمـشی صورت پذیرد باعث موفقیت دیپلماسی و عزت و اقتدار ایران اسلامی در عرصه بـین الملـل خواهد شد، اما اگر نرمش ذلیلانه باشد و بـه دور از حکمـت و مـصلحت جامعـه اسـلامی انجام شود نرمشی مذموم است و مـورد تأییـد اسـلام نیـست.
پـس از انقـلاب شـکوهمند اسلامی مذاکرات متعددی از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی با دیگر کـشورها صـورت پذیرفته است که از آن میان مذاکرات برجام از همه پررنگ تر و بازتـاب بیـشتری در داخـل و خارج داشته است. در مـذاکرات برجـام بـه دلیـل این کـه اصـل تـسامح بـه تنهـایی و بـدون در نظرگرفتن اصل عزت انجام شد نرمشی قهرمانانه نبـوده و در نتیجـه موفقیـت چنـدانی را برای هیأت دیپلمات کشور در پی نداشت که این امر درس خوبی بـرای آینـدگان در حـوزه روابط بین الملل خواهد بود.
انتهای پیام/