براي بسیاري از نوجوانان داشتن نوعی فلسفه زندگی براي شکل گیري هویت موفق ضروري می باشد. کسب هویت دینی همراه با رشد اخلاقی موجب ایجاد وحدت اجتماعی و نظام هاي معنایی شده و بر رشد سالم نوجوان تأثیر دارد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، شهناز خالقی پور، استادیار گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی نایین اصفهان در مقاله «اثربخشی آموزه هاي فضایل اخلاقی دین محور بر بهبود شکل گیري هویت دینی نوجوانان» روش این پژوهش را این گونه توضیح می دهد: روش مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماري دانش آموزان پسر مقطع متوسطه 14 -17 ساله که با روش نمونه گیري تصادفی خوشه اي تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفري آزمایش و کنترل قرار گرفتند. براي گردآوري داده ها از پرسش نامه هویت دینی استفاده شد. گروه آزمایش تحت مداخله آموزه هاي فضایل اخلاقی قرار گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد.
وی اضافه می کند: نتایج نشان داد آموزه هاي فضایل اخلاقی بر بهبود شکل گیري هویت دینی منع شده، زودرس، آشفته و موفق مؤثر بود ولی بر هویت دینی کلیشه اي أثربخش نبود. از این رو آموزه هاي اخلاقی مبتنی بر دین می تواند آگاهی و تعهد به ارزش هاي بنیادین دینی را افزایش داده و بر شکل گیري هویت دینی موفق تأثیرگذار باشد.
خالقی پور ترجیح می دهد نخست هویت دینی موفق، منع شده، زودرس و آشفته را تشریح کند به همین دلیل درباره هویت دینی موفق می نویسد: افراد این گروه در زمینه جهان بینی اعتقادات گذشته خود را ارزیابی می کنند و به راه حلی می رسند که آن ها را براي انجام فعالیت آماده می کند. آن ها داراي یک نظام باوري متفاوت با نظام باوري دوران کودکی هستند.
وی هویت دینی تعلیق یافته(منع شده) را این گونه توضیح می دهد: آن ها همواره در حال جست وجو، تجزیه و تحلیل عقاید و اندیشه هاي متفاوت هستند و از تعهد به طور موقت اجتناب می کنند. در بعد دینی هم نوایی فرد با دیگران کاهش پیدا می کند و به جایی می رسد که خود را مورد ارزیابی قرار می دهد و از خود می پرسد که چه کسی است و به چه چیزي باور دارد. این وضعیت براي درونی کردن ایمان و رسیدن به هویت یگانه لازم است.
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه آزاد نائین درباره مراحل دینی زودرس نیز عنوان می کند: در این وضعیت فرد بدون این که مراحل اکتشاف را گذرانده باشد نسبت به بعضی مسائل هویت تعهد دارد. او بیشتر پیرو نظرات دیگران است و عقیده اي که از جانب آن ها در زمینه مذهب و سیاست به او ارائه می شود، بدون چون و چرا می پذیرد. چنین شخصی از مسئولیت هایی که با آزادي فردي همراه است وحشت دارد. تمایلی به کسب تجربه هاي جدید ندارد و تعهدهاي زندگی خود را کمتر مورد سؤال قرار می دهد.
وی در ادامه درباره هویت دینی مغشوش نیز اذعان می کند: در این وضعیت فرد مرحله اکتشاف را نگذرانده است و در افکار و رفتار او به میزان کافی تعهد به چشم نمی خورد. تعهد این گروه به دیگران نسبت به اصول و باورها اندك است، صاحب اندیشه نیستند، نقش هاي اجتماعی را پیوسته مورد آزمایش قرار داده، سریع تصمیم می گیرند و به راحتی در سیطره هر نقشی در می آیند. این افراد بی هدف و سرگردان به نظر می رسند و از آگاهی هاي جدید اجتناب می کنند. چنین افرادي در مورد ایدئولوژي که شامل دین و بینش سیاسی است، کمی می اندیشند و پرداختن به مسائل مرتبط با فلسفه زندگی را نوعی اتلاف وقت می دانند. آن ها آمادگی بیشتري براي گرایش به انحرافات رفتاري دارند.
خالقی پور درباره یافته های پژوهش می نویسد: احساس دینداري موهبتی فطري و درونی است که بدون دریافت هاي بیرونی خود به خود قابلیت جوشش از درون و برون را دارد ولی تأثیر یادگیري ها و بارش اطلاعات با محتواي اخلاقی بر اساس اصل تعادل جویی می تواند موانع متضاد با فطرت و هویت دینی را در ممانعت از فوران این احساس درونی و به بیراهه رفتن آن از بین ببرد. در این دوره به لحاظ گسترش ساخت هاي شناختی و ظهور هوش انتزاعی و وسعت دامنه تجربیات اجتماعی و ارتباط با همسالان دگرگونی بنیادي در نظام ارزشی و اخلاقی پدید می آید.
وی اضافه می کند: برنامه هاي مدون اخلاقی موجب می شود که نوجوان با انتخاب، آگاهی و تجدیدنظر در ارزش ها و قالب هاي گذشته به داوري مستقل بنشیند و اخلاق دینی را درون سازي کند. نوجوان هنوز در مرحله اي نیست که براي شناخت دین، هدف گذاري آن و ایدئولوژي ها بتوان ماهیت دین را به صورت انتزاعی برایش بیان کرد بلکه لازم است ماهیت دین با استفاده از آموزه هاي اخلاق دینی به صورت عملیاتی تبیین شود. روان نوجوان روانی عقیدتی است که در جست وجوي وحدت بخشیدن به ایده ها و عقاید مختلف است. وجود جامع ترین برنامه هاي ارزشی - مذهبی براي وحدت یافتگی شخصیت و رشد یافتگی اخلاقی می تواند نوجوان را از هم پاشیدگی شخصیت حفظ کند. آن ها با شناختن فضایل اخلاقی دنیاي عادلانه را می پذیرند و اصول حاکم بر آن را یاد می گیرند.
این استاد می گوید: نوجوانان براي اینکه بفهمند چگونه رفتار کنند، نیمی از آموزش اخلاق است و نیمی دیگر از آن عمل کردن است. آنچه در آموزش مفاهیم و قواعد اخلاقی ضرورت دارد صرفاً ارتقاء مفاهیمی چون راستگویی، درستکاري، عدالت، شجاعت، محبت به دیگران و... نیست بلکه فراتر از آن زمینه سازي و ایجاد آمادگی روانی و عاطفی براي تبدیل کردن گفتار اخلاقی، به رفتار دین محور است تا آنگاه هویت یابی به سهولت شکل گیرد. فعالیت هاي اخلاقی به همراه شیوه هاي مذهبی به شخص امکان می دهد با مشکلات مواجهه فعال داشته باشد، بایدها و نبایدهاي اخلاقی و ارزش هاي اختصاصی رشد یابد. این عامل موجب هدف گذاري بهتر شده و در شرایط خاص با فراهم سازي تکیه گاه هاي تبیینی، نوجوان را از تعلیق و بی معنایی نجات دهد.
وی می افزاید: البته آموزه هاي اخلاقی بر بهبود بُعد هویت دینی کلیشه اي مؤثر نیست. متغیرهاي فردي همانند عواملی از قبیل شخصیت، تحول شناختی، ارزش ها و نگرش هاي خانواده، عدم انعطاف پذیري و سبک هاي والدگري می تواند در عدم أثرگذاري آموزه هاي اخلاقی بر هویت دینی تأثیرگذار باشد. چون افراد با هویت کلیشه اي بدون داشتن تجربه بحران نوجوانی نسبت به اهداف خاص تعهد پیدا کرده اند. آنها در چارچوب برنامه هایی که دیگران و والدین از قبل براي آن ها تدارك دیده اند، اهداف خاصی را پذیرفته اند و به شدت به خانواده هاي خود وابسته اند و احساس رضایت می کنند. از مراجع قدرت پیروي می کنند و به قوانین احترام می گذارند و بُعد اعتقادي براي خود انتخاب کرده اند بدون آنکه خود نقش فعالی داشته باشند. زمانی که دچار بحران می شوند تلاشی جهت شناسایی خود و مبارزه براي استقلال و اثبات خود انجام نمی دهند.
خالقی پور تأکید می کند: آن ها با حالاتی چون احساس جدایی و پوچی درونی و ناتوانی فزآینده در ارتباط با دیگران روبرو هستند و دچار بی تفاوتی، عدم تعهد به اهداف خاص و سطحی نگر بوده، ابهام نقش و تردید در تصمیم گیري را که حالات بحران هویت است، تجربه نمی کنند. پس به علت داشتن نقش منفعل در باورها و اعتقادات مذهبی خود و عدم تلاش در جهت تغییر آن ها ابعاد اخلاقی را کمتر می پذیرند و توان برقراري روابط صمیمی با دیگران را ندارند. به علت حالات جزمی بودن آن ها آموزه هایی را که از بیرون به آن ها ارائه می شود، کمتر می پذیرند.
وی اضافه می کند: به هر حال هدف اساسی هر نظامی از برنامه ریزي فرهنگی و تربیتی در مدارس جامعه پذیر کردن جوانان و نوجوانانی است که به ارزش هاي دینی ارج نهاده و به هنجارهاي آن عمل نمایند. ارزش ها و هنجارهاي دینی به سؤالات اساسی و مهم که در تعارض با هویت دینی پیش می آید، به شکلی ساده جواب می دهد. اگر نوجوان قادر به یافتن ارزش هاي مثبت پایدار در فرهنگ، دین یا ایدئولوژي خود نباشد ایده اش به هم می ریزد. فردي که از در هم ریختگی هویت دینی رنج می برد نه می تواند ارزش هاي گذشته را ارزیابی کند و نه صاحب ارزش هایی شود که به کمک آن ها بتواند آزادانه براي آینده طرح ریزي کند.
این استاد در جمع بندی می نویسد: بنابراین براي بسیاري از نوجوانان داشتن نوعی فلسفه زندگی براي شکل گیري هویت موفق ضروري می باشد. کسب هویت دینی همراه با رشد اخلاقی موجب ایجاد وحدت اجتماعی و نظام هاي معنایی شده و بر رشد سالم نوجوان تأثیر دارد. از این رو مدارس، دانشگاه ها و مسئولان آموزشی و فرهنگی می توانند با ارائه پیشنهادات علمی و عملی دینی و اخلاقی دانش آموزان را در کسب هویت دینی کمک کنند.
انتهای پیام/