یک پژوهشگر حوزه حجاب گفت: اصلی ترین علت بی حجابی عدم آگاهی و فهم درست از فلسفه حجاب و نقش آن در سلامت و آرامش فردی، خانوادگی و اجتماعی است که با ادبیات منفعت گرای انسان امروز قابل تبیین است.
حجاب و عفاف یکی از ضروریات قطعی ادیان الهی است. در دین مبین اسلام نیز طبق نظر تمام علمای شیعه و سنی رعایت عفاف و حجاب از واجبات شرعی است. یکی از ماموریتهای نظام اسلامی اجرای احکام اجتماعی اسلام است به همین خاطر از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی مساله عفاف و حجاب یکی از دغدغههای مسئولین و فعالان فرهنگی کشور بوده و هست و اتفاقا دشمن انقلاب در تمام این ۴۰ سال هجمههای زیادی به موضوع حجاب داشته است.
شکل پوشش و حجاب زنان و اعتقاد عمومی به آن در برخی حوزهها فراز و نشیبهایی داشته است. همزمان با نقشههای خبیثانه دشمن، مسئولین و دغدغهمندان فرهنگی نیز تلاش کردهاند از شیوههای مختلف برای تبلیغ و ترویج حجاب و عفاف در جامعه اسلامیمان استفاده کنند. اما آنچه خصوصا در سالهای اخیر شاهد آن هستیم تنوع و تشتت نظرات افراد مختلف در حوزه حجاب است که این ناهمسانی در نظرات مسئولین و صاحبنظران در صحنه عمل نیز به رفتارهای مختلف در مقابل مقوله بی حجابی منجر شده که این خود یکی از مهمترین عوامل کاهش تاثیر کارهای فرهنگی برای حجاب شده است. بطوریکه امروزه با وجود اینکه ظاهرا کارهای متنوع زیادی برای حجاب انجام میشود نتیجه مطلوب حاصل نمیگردد.
در همین راستا مصاحبهای با نعیمه اسلاملو انجام داده ایم و این دغدغه ها را با وی درمیان گذاشته ایم. وی پژوهشگر و مدرس حوزه زن و حجاب و خانواده است، ۱۸ عنوان کتاب را به تألیف رسانده که تیراژ برخی از آنها به ۱۰۰ هزار نسخه رسیده است. وی همچنین مدرس بیش از ۷۵ دوره آموزشی تخصصی حجاب است. اسلاملو در سال ۸۹ بعنوان بانوی سرافراز جهوری اسلامی شناخته شد و مورد تقدیر قرار گرفت.
متن زیر، ماحصل این گفتگوی خواندنی و البته چالشی و قابل تامل است.
*اخیراً در فضای مجازی و میان عامه مردم از شبهه ای سخن گفته می شود که چرا حجاب باید اجباری باشد؟ نظر شما در مورد مغالطه ای که با کلیدواژه «حجاب اجباری» صورت می گیرد چیست؟
این روزها اکثر ایرانیان دغدغه عفاف و حجاب دارند آنان که می پرسند چرا حجاب اجباری است؟ و آنان که می گویند چرا اجبار نباشد؟ و غافل از اینکه اصلاً رعایت حدود حجاب شرعی در کشور ما اجباری نیست و آنچه نامش را اجبار حجاب گذاشته اند، رعایت ضوابط و قوانین موجود برای پوشش اجتماعی است نه حجاب شرعی! و نکته مهم اینکه وجود قانون و ضابطه برای پوشش اجتماعی به هیچ عنوان منحصر به ایران نمی باشد. در تمام دنیا برای پوشش اجتماعی مردم قوانین نوشته و نانوشته ای وجود دارد.
بدین معنی که این طور نیست که هر کسی، هر جایی، هر لباسی دوست دارد بپوشد و همه اینها به این دلیل است که لباس پوشیدن در اجتماع یک مسأله شخصی نیست چون اساساً جامعه حریم خصوصی نیست. دلایل عقلی، شواهد علمی، تعالیم دینی و آمار مستند جهانی همگی ثابت کرده اند که پوشش های غیرعفیفانه در جامعه باعث ایجاد مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی خصوصاً برای زنان و کودکان شده است. مشکلاتی چون کاهش میل به ازدواج و آمار ازدواج، افزایش آمار طلاق، خیانت، تجاوز، بارداری های ناخواسته دختران نوجوان، ابتلا به ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی و مشکلات روانی از جمله؛ افزایش اضطراب، افسردگی، خودکشی، کاهش احساس عزت نفس، خودباوری و امنیت در زنان و...
این مستندات و شواهد، روز به روز بیشتر لزوم رعایت پوشش ها و رفتارهای عفیفانه در جامعه را ثابت می کند و مهمترین پیام آن این است که سلب امنیت روانی و آرامش خانوادگی دیگران، حق انتخاب نیست. و همه این جار و جنجال هایی که افرادی از خارج و برخی در داخل به راه انداخته اند، به جایی نخواهد رسید و همانطورکه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب نیز فرمودند، دغدغه و نگرانی بابت این هوچی بازی های بی هویت و بی عمق عده ای ساده لوح و فریب خورده نیست که اینها محکوم به شکست هستند.
*پس از نظر شما دغدغه اصلی امروز ما در حوزه حجاب به چه مساله ای برمی گردد؟
یکی از دغدغه های اصلی امروز ما در حوزه حجاب در مورد دغدغه مندان عفاف و حجاب کشور است که هر کسی از ظن خود وارد میدان شده و می خواهد به اصطلاح خود برای تبلیغ و ترویج حجاب کاری بکند اما مشکل همین جاست که هر کسی بر اساس ظن خود می خواهد کاری انجام دهد نه بر اساس واقعیت های علمی و تحقیقات میدانی! ریشه این مشکل هم به دو چیز بر می گردد: یکی نبودن مرجع علمی مستند در کشور در حوزه آسیب شناسی و علل بی حجابی و شیوه های مواجهه با آن برای تبلیغ حجاب و دوم مدعی بودن تقریباً همه سازمانها و فعالان عفاف و حجاب کشور که فکر می کنند محل آسیب و مشکل را خوب فهمیده اند و می دانند چه کار باید بکنند و اتفاقاً هر کدام از آنها فکر می کنند که از همه بیشتر بلدند که برای تبلیغ حجاب کار کنند.
در واقع همین مشکل دوم است که باعث ایجاد مشکل اول شده؛ یعنی چون همه فکر می کنند مشکل را خوب فهمیده اند و راهکارها را بلدند، دور هم جمع نمی شوند تا واقعیت مشکل و راهکار حقیقی را پیدا کنند و اینجاست که ما شاهد مواجهه های عجیب و غریب و متناقض برخی مسئولین و فعالان عفاف و حجاب هستیم.
به عنوان مثال یکی از روحانیون معروف که در صفحه شخصی و نیز مصاحبه هایشان در مورد قانون حجاب نظرات عجیبی ارائه می کنند، تصورشان این است که ما خیلی زیاد داریم برای حجاب کار می کنیم و سختگیری و بگیروببندهای زیادی برای حجاب و عفاف داریم. دومین انگاره غلط ایشان که بر اساس همین تصور غلط اولی است، این است که چون فساد اقتصادی و مشکلات اقتصادی در کشور هست بنابراین نباید برای کنترل مفاسد جنسی و اخلاقی واکنشی نشان داد و اصلاً مفاسد جنسی و اخلاقی آنقدرها که بقیه فکر می کنند مهم نیستند. سومین انگاره غلط ایشان این است که روش های بازدارنده برای کنترل رفتارهای غیر عفیفانه مثل بی حجابی و رقص و بوسه در خیابان، هیچ فایده ای در عفیفانه کردن فضای عمومی و جلوگیری از هرج و مرج اخلاقی ندارد!!
این نکته سوم را به وضوح در سخنانی به نقل از یکی از مسئولین قضایی کشور هم می بینیم که گفته اند: به خدا قسم برخورد قهری با موضوع حجاب جواب نمی دهد باید راهکاری مسالمت آمیز و آرام را در پیش گرفت. این جمله از ایشان بسیار عجیب است. سوالی که مطرح می شود این است که شیوه های قهری یا همان بازدارنده به چه چیز جواب نمی دهد؟ مگر قرار است رسالت شیوه های قهری و بازدارنده این باشد که مردم را به حجاب علاقمند کنیم؟ کجای دنیا با قوانین بازدارنده اجتماعی می خواهند مردم را به قانون علاقمند کنند؟ کجای دنیا با اعمال قانون، جذابیت قانون را نشان می دهند؟ قاعده بر این است که با شیوه های بازدارنده می خواهند جلوی ناهنجاری های جنسی و اخلاقی جامعه را بگیرند و اساسا رسالت قانون همین است. رسالت قانون و شیوه های بازدارنده برای علاقمند کردن مردم به قانون نیست. کدام راننده متخلفی وقتی پلیس با او برخورد می کند به قانون علاقمند می شود؟
این حرف کاملاً درست است که ما باید برای تبلیغ حجاب و ترویج عفاف و حجاب کارهای فرهنگی و نرم انجام دهیم. چون اساسا رسالت انجام امور تبلیغی و ترویجی برای حجاب استفاده از شیوه های استدلالی و اقناعی برای پذیرش حجاب از درون فکر جامعه و همراه شدن اقشار جامعه با فرهنگ عفاف و حجاب است. ولی سوال جدی این است که چقدر از اینگونه کارهای فرهنگی حمایت شده و می شود؟ در اینکه برای هر مقوله فرهنگی و اجتماعی باید کار فرهنگی انجام شود، شکی نیست اما آیا لزوم انجام کارهای فرهنگی به معنی تعطیل کردن امور قانونی و بازدارنده است؟ اگر حضرت حجت( عج) هم ظهور فرمودند و بهترین کارهای فرهنگی را انجام دادند و عده ای نخواستند پوشش و رفتارهای عفیفانه در جامعه داشته باشند، چه باید کرد؟
*یعنی شما نظرتان این است که مسئولین و دغدغه مندان فرهنگی راجع به موضوع حجاب نگاه دقیق و جامعی ندارند؟
بله، نه تنها شبکه علل و عوامل را رصد کاملی نمی کنند و بسیاری از اوقات اساسا به این مقوله نگاه تک بعدی دارند بلکه میزان و ترتیب اولویت و ارزش هر کدام را هم درست شناسایی نمی کنند. بگذارید یک مثال دیگر برایتان بزنم: کارگردان محترم و دغدغه مند برنامه از لاک جیغ تا خدا که می توان گفت قطعا هیچ کارگردانی در کشور به اندازه ایشان برای حجاب برنامه تولید نکرده است، اصلی ترین انگاره ذهنی ایشان که در برنامه به وضوح مشهود است این است که مهمترین مشکل بی حجابی را نوع برخورد متدینین با بی حجابها خلاصه می کنند و گویی معتقد است اگر با حجاب ها و متدینین رفتار خوبی با بی حجاب ها داشته باشند، مشکل بی حجابی در کشور حل می شود. در ایام هفته حجاب نیز ویژه برنامه ای تولید می کند که در آن یک خانم بی حجاب در برنامه حضور پیدا می کند تا به اصطلاح تریبون آزادی باشد برای شنیدن حرفهای دو طرف در مورد حجاب! اما اتفاقی که می افتد این است که خانم بی حجاب حرفها و دغدغه هایش را می گوید ولی خانم های محجبه حاضر در جلسه نه تنها در دفاع از عفاف و حجاب حرف و استدلالی ارائه نمی کنند، بلکه به نوعی به نمایندگی از قشر باحجاب و متدین از رفتارهای خود ابراز ندامت و حقارت کرده و از خانم بی حجاب عذرخواهی می کنند! یعنی وقتی کارگردان دغدغه مندی که با این تصور که مشکل، رفتار متدینین است برنامه می سازد چیزی جز عذرخواهی از آن در نمی آید. در واقع با این انگاره و تحلیل غلطی که در مورد علت یابی بی حجابی وجود دارد، انتظار دیگری نمی توان از این گونه برنامه ها داشت، هر چند برای تبلیغ حجاب بسیار دغدغه مند باشند.
سوال اینجاست که با چه پایشی نقش رفتار متدینین با بی حجابها در ترویج بی حجابی تا این اندازه مؤثر دانسته شده است؟ آیا این برنامه برای دهه ۹۰ ساخته شده یا برای دهه ۶۰؟ که اساساً دهه ۶۰ هم با وجود اینکه متاسفانه شاهد رفتارهای غلط متدینین و با حجابها با افراد بی حجاب بودیم هرگز اصلی ترین دلیل بی حجابی بازخورد این رفتارها نبوده است!
البته این تحلیل و انگاره غلط منحصر به ایشان نمی شود. افراد دلسوز و دغدغه مند دیگری هم هستند که تصورشان این است که امروزه بین بی حجاب ها و با حجاب های کشور فضای دو قطبی پررنگی وجود دارد در حالی که این فضای دو قطبی که در دهه ۶۰ تا حدودی مشهود بود تا کنون روز به روز کمرنگ تر شده است. ما در همین تهران شاهد همراهی دختران باحجاب و بی حجاب در مراکز مختلف علمی، فرهنگی، ورزشی، سیاسی و ... در کنار هم هستیم. بنده به عنوان مدرس بیش از ۵۰۰ کارگاه ویژه مبلغین و فعالین فرهنگی کشور باید عرض کنم که امروز یکی از مهمترین دغدغه ها و مطالبات متدینین، آموزش شیوه های مؤثر ارتباط و جذب بی حجابهاست. امروز دختران جوانی که می خواهند برای تبلیغ حجاب و عفاف کار کنند بیشتر و پیشتر از همه چیز به شیوه تعامل با بی حجاب ها فکر می کنند و عمل می کنند.
بنده قصد ندارم نقش مخرب رفتارهای غلط افراد متدین و خانم های باحجاب با خانم های بی حجاب را نادیده بگیرم و به هیچ وجه منکر رفتارهای غلط عده ای از متدینین و مسولین فرهنگی کشور با بی حجابی و خانم های بی حجاب نیستم. تاکید می کنم به هیچ وجه! اما این موضوع امروز چند درصد مشکل بی حجابی کشورمان است که عده ای در طرح های تبلیغی خود این قدر روی آن برنامه ریزی می کنند؟
چرا ما اصل مشکل و اهمیت و اولویت آن را اشتباه می گیریم آن هم در شرایطی که خداراشکر به دلایل مختلف این فضای دو قطبی روز به روز در حال کمرنگ تر شدن است. تا جایی که می توان گفت مشکل جدید امروز در مواردی، همراهی بیش از اندازه و افراطی باحجاب ها با بی حجاب هاست. یعنی این مرزهای دو قطبی نه تنها در حال از بین رفتن است بلکه جامعه متدینین به سمتی پیش می روند که روز به روز شیوه های اخلاقی و روانشناسی تخصصی در تعامل با بی حجابها را بیشتر مورد توجه قرار می دهند.
وقتی ما ریشه های آسیب و مشکل را اشتباه بفهمیم در راهکارهایمان به همین شکل دچار رفتارهای کاریکاتوری و متناقض خواهیم شد.
مثال دیگر برنامه های هفته حجاب و عفاف کشور است. ۲۱ تیرماه سالروز کشتار هزاران نفر از باغیرت ترین هموطنان ایرانی در مقدس ترین مکان، مسجد گوهر شاد و در جوار رئوف ترین امام توسط بی غیرت ترین پادشاه ایرانی هستیم. شهدای مظلومی که با ۵۶ کامیون اجساد مبارکشان را از حرم خارج کرده و در گور دسته جمعی مدفون ساختند در حالی که عده ای از آنان هنوز زنده بودند، عمال رضاخانی روی آنها خاک می ریختند و زنده به گور شدند. در واقع هفته حجاب یاد آور عظیم ترین و مظلومانه ترین نهضت تاریخ جهان در دفاع از حجاب است و در همین ایام یکی از پرحجم ترین و چشمگیرترین روش تبلیغی ما اهدای گل به زنان بی حجاب بود! جالب است اهدای گل به افراد بی حجاب در سالروز کشتار وحشیانه مردم در مسجد گوهرشاد برای دفاع از حجاب!
واقعا این اهدای گل به چه معناست؟ عیدی و شادباش است؟ تشکر و قدردانی است؟ به رسمیت شناختن بی حجاب ها؟ یا بابت عذرخواهی و آشتی است؟ ظاهرا بر اساس همان انگاره غلط که دو قطبی بین بی حجاب و باحجاب دارد بیداد می کند می خواهند با اهدای گل این فضای دو قطبی را بشکنند!! کدام دو قطبی؟ امروزه حتی مسیح علینژاد نه به دلیل فهم و شعور خودش بلکه به دلیل اتاق فکرهایی که پشت ماجرا هستند فهمیده است که دو قطبی قابل توجهی وجود ندارد و اگر داشته باشد شکستن آن به نفع ترویج بی حجابی است، به همین علت نسخه شان برای کشف حجاب این است که بروید به خانم های با حجاب گل بدهید که یعنی ما پوشش و حجاب شما را به رسمیت می شناسیم شما هم ما را به رسمیت بشناسید و این کار او دقیقا بر اساس این تحلیل درست است که امروزه باحجاب ها در صدد ایجاد ارتباط با بی حجابها هستند و فضای دو قطبی خیلی خیلی کمرنگ است.
من نقش ایجاد یک حس خوب با اهدای گل را انکار نمی کنم خصوصاً اگر یک جمله مؤثر همراه گل هدیه شود نه جمله هایی که معمولا با گلها داده می شود و اکثرا همان پیامهای کلیشه ای و تکراری مثل«همچون مروارید در صدف باش» بود. اما نکته بنده اینجاست که چند درصد مشکل بی حجابی وجود دوقطبی است که با اهدای گل می خواهید آن را از بین ببرید؟ چقدر از بی حجاب ها به دلیل نداشتن حس خوب به حجاب بی حجاب شده اند و این یک شاخه گل با آن جمله کلیشه ای همراهش، چقدر حس خوب ایجاد می کند؟
*پیشنهاد راهبردی و راهکار شما به عنوان یکی از پژوهشگران و مولفین فعال و موثر حوزه مطالعات زنان و عفاف و حجاب در برخورد با این مشکل چیست؟
من فکر می کنم به دلیل این آسیب شناسی نادرست در حوزه حجاب، خیلی ها به عرصه غلطی وارد شده اند. به دلایل مبهم، غلط و نامعلومی انگار همه می خواهند گل بدهند به خانم های بی حجاب. آنان که در صفحه شان می نویسند قِر کمر دختر در خیابان مهم نیست، آنانکه می گویند قوانین بازدارنده برای حجاب نگذاریم، آنانکه برنامه می سازند و حرف های خانم بی حجاب را می شنوند اما حرفی برای گفتن ندارند جز عذرخواهی و آنان که می گویند برای کارهای فرهنگی برای تبلیغ حجاب پول نداریم اما در سالروز کشتار گوهرشاد چندصدهزار گل می خرند و به زنان بی حجاب اهدا می کنند و... همه می خواهند گل بدهند به بی حجاب هایی که خانه هایشان پر از این گل هاست و خالی از محتوای غنی اسلام. دخترانی که فقط سوال دارند. دختران و زنان و مردانی که گل نمی خواهند، آگاهی می خواهند.
چرا راه را گم کرده ایم؟ اصلی ترین مشکل بی حجابی چیست؟ در حکومتی که بهترین تحلیل های روز از زبان بهترین رهبر زمان گفته می شود و ما نمی شنویم. رهبر فرزانه مان بارها و بارها به اهمیت ارائه استدلال و منطق در تبلیغ حجاب تاکید کرده اند. آنجا که می فرمایند: شما درباره حجاب بنشینید واقعاً تحقیق کنید، فکر کنید، از لحاظ دینی هم دربارهاش بحث کنید. از لحاظ اجتماعی هم روی همین مسأله کیفیّت حجاب تکیه کنید... این دغدغه را هم که اینها می آیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین میبرند، نداشته باشید. حجاب از بین نمی رود. در جامعه فکر را بپراکنید، منتها با استدلال، با منطق. بهترین راه تأمین حجاب هم همین است که با منطق برخورد شود.(بیانات ۴/۱۲/۷۷)
و در جای دیگر می فرمایند: امام راهشان روشن بود، شیوه همان شیوه پیامبران بود که عبارت است از؛ تزریق ایمان و باور عمیق، همراه با بصیرت و آگاهی و تأمّل و فکر در مخاطبان خود. چنین روشی بهطور طبیعی استعدادها را شکوفا میکند و کادرها را پرورش می دهد.(بیانات ۱۳/۱۱/۷۷)
و در یکی از سخنان اخیرشان در مورد حجاب می فرمایند: امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیله پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه منکرات، امام همینجور محکم ایستاد...
آن کاری که در ملأ انجام می گیرد، در خیابان انجام می گیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش میکند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی -مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید «آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شرابفروشی هم هست؛ شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همه گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد؟(بیانات ۱۷/۱۲/۹۶)
و بنده به عنوان عضوی از یکی از فعال ترین و باسابقه ترین موسسات تخصصی عفاف و حجاب در کشور که صدها کارگاه و نمایشگاه برگزار کرده و نیم میلیون کتاب با همین محتوا در این کشور تولید کرده و به دست مخاطب رسانده با تمام وجودم عرض می کنم که اصلی ترین علت بی حجابی عدم آگاهی و فهم درست از فلسفه عفاف و حجاب و نقش آن در سلامت و آرامش فردی، خانوادگی و اجتماعی همین دنیای مردم است که با بهترین بیان می توان آن را با ادبیات عقل منفعت گرای انسان امروز آن را تبیین کرد.
و ما به عنوان یک موسسه مردم نهاد آتش به اختیار با کمترین امکانات و دستان خالی از لحاظ مالی اما پر از لحاظ محتوا و تجربه عملیِ پژوهشی، آموزشی و تبلیغی امروز قسم می خوریم که کار کردن برای حجاب جواب می دهد. با دین، با عقل، با علم برای مخاطب جوانی که خیلی ها شاید فکر کنند اینها از دست رفته اند درحالیکه نه تنها نیستند بلکه مشتاق شنیدن مفاهیم و تعالیم ناب اسلامی خصوصا در حوزه عفاف و حجاب هستند.گ و اقبال ذاتی شان به حجاب و عفاف است همانطور که زنان دنیا به حجاب اقبال نشان دادند.
به شرطی که درست آسیب شناسی کنیم، درست بفهمیم و درست و با ادبیات جذاب برای مخاطب حرف بزنیم بدون اینکه ذره ای از ارزش های انقلاب اسلامی و قوانین حجاب عقب نشینی کنیم. به شرطی که کارهای مان عالمانه، هوشمندانه و هنرمندانه باشد برای مخاطب ناآگاهی که فقط صدای بوق وکرنا و هو و جنجال های بی محتوا اما پرتکرار رسانه های دشمن به گوشش رسیده نه صدای حقانیت تعالیم اسلام و ارزش نجابت ایرانی. مخاطب تشنه امروز را در این جنجال نابرابر تنها نگذاریم که رهبر عزیز و فرزانه مان می فرمایند: بر روی مسأله حجاب کار هنری و کار زیبای تبلیغی باید صورت گیرد تا این مسأله در ذهن این عدّه جای گیرد.(بیانات ۱۰/۳/۶۳)
بیایید به جای گل گیاهی، گل آگاهی را به هموطنان بی حجابمان هدیه دهیم؟!
انتهای پیام/
منبع: مهر