تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها
شماره : 7622
تاریخ : ۳۱ شهریور, ۱۳۹۷ :: ۱۱:۴۰
نقش اشرافی‌گری دینی و مذهب‌گرایی صوفیانه در وقوع عاشورا

استاد دانشگاه تهران گفت: اشرافی گری دینی، مذهب گرایی صوفیانه و رادیکالی و جهالت و ناآگاهی عصیانگرانه خوارج از مهمترین مؤلفه‌های زمینه ساز وقوع واقعه عاشورا هستند که این امور در تمامی اعصار، قابلیت گمراه نمودن و به قهقرا بردن انسان را دارد.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، بررسی و تشریح انحرافات صورت گرفته در عصر حضرت سیدالشهدا (ع) و به تبع آن نقش این انحرافات در شکل گیری قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و همچنین تبیین جایگاه و موقعیت نهضت آن حضرت (ع) در بیداری حرکت‌های عدالت خواهانه مردم علیه حکومت غاصب و سفاک بنی امیه، از جمله مقولاتی است که با دکتر ابراهیم فیاض، محقق و استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفت‌وگویی در میان گذاشته شد که در ادامه مشروح این گفتگو از نظرتان می‌گذرد:

فیاض با اشاره به این مسئله که اساسا بنیان حاکمیتی بنی امیه که توسط معاویه بنیان نهاده شده بود، بر اساس حاکمیت عرفانی بدعت آور و نادرست مرجئه و اِبائی گری، که در آن، داشتن ایمان، برای برائت از آتش دوزخ، مکفی برشمرده می‌شد برپا شده بود، بیان کرد: معاویه می‌گفت: مسلمانان به دلیل ایمان به خدا و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اگر هر اندازه گناه و معصیتی نیز انجام دهند، به دوزخ وارد نخواهند شد و با این رویکرد و طرز تفکر؛ دست خود و سایر عمال و کارگزارانش را، برای ددمنشی و غارت و چپاول بیت المال و کج روی در آیین آخرین فرستاده خدا (ص) باز گذاشته بود.

وی ابراز کرد: معاویه در آغاز حاکمیت خود با بیان این نکته که هر کس با من سازگار باشد از مواهب و عنایات دنیوی من برخوردار خواهد بود و هر کس علیه حکومت من، قیام و یا ناسازگاری نماید؛ به شدت با آن برخورد خواهم کرد؛ در صدد آن بود که هر گونه مخالفت و ضدیت با سلسله منحوس بنی امیه را خاموش گرداند.

مؤلف اثر شناخت و تحلیل قیام عاشورا تصریح کرد: معاویه تقریبا تمامی قبایل و سرشناسان عراق و حجاز را خریداری کرده بود و آن‌ها را مجاب ساخته بود که در ازای دریافت وجوهات پرداختی از خزانه مسلمین، با رویه و مسلک بنی امیه سازگار شوند.

فیاض گفت: رویکرد معاویه سبب گسترش بی حد و حصر فساد و میگساری و لهو و لعب و عیش و نوش در شهرهای بصره و مدینه و کوفه شده بود. کوفه در آن دوران تقریبا مرجعیت علمی آن زمان محسوب می‌شد و با توجه به مناسبات حضرت امیر (ع)؛ بیشتر به مسائل دینی و فقهی می‌پرداخت؛ ولی؛ سایر شهرها و متصرفات اسلامی، بی محابا؛ غرق در عیش و نوش و فساد و تجمل پرستی شده بودند. معاویه در گام بعدی تا توان داشت در تطمیع و فریب بنی هاشم، توسط عطایا و وجوهات پرداختی از بیت المال همت گمارد و این مسئله تا بدان جا پیش رفت که از شام؛ عده‌ای خواننده و نوازنده زن را، جهت برگزاری عشرتکده به سوی مدینه گسیل داشت تا مردم آن سامان را که اغلب از انصار و مجاهدین بنام اسلام بودند، در انجام کارهای نامشروع خود شریک و دخیل نماید.

این استاد مردم شناسی دانشگاه تهران ابراز کرد: جو مسموم و آلوده مدینه تا توانست، افراد و نزدیکان و اقارب اهل بیت (ع)، علی الخصوص حضرت سیدالشهدا (ع) را از گرداگرد این بزرگواران (ع) منفک کرد. این مسئله تا بدان جا پیشرفت که در زمان خروج حضرت (ع) از مکه مکرمه جهت عظیمت به کوفه؛ عبدالله بن جعفر، همسر حضرت زینب (س) با ارائه امان نامه حاکم مدینه جهت نرفتن ایشان به کوفه و حضور در مدینه النبی (ص) و در گفت‌وگو با سیدالشهدا (ع)، ایشان را آنچنان دعوت به مصالحه و صلح با یزید می‌نماید که در انتها چون عدم اقبال حضرت (ع) را در می‌یابد؛ با حضرت (ع) با عتاب و تندی سخن می‌گوید و در آخر نیز از همراهی ایشان امتناع می‌نماید.

فیاض با بیان این نکته که خواص خاصه اهل بیت (ع) مانند حضرت قاسم (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) از این مختصات خارج بودند و این بزرگواران (ع) نه تنها آلوده فضای مسموم مدینه نشدند؛ بلکه با تمام جان و قدرت و تا آخرین قطره خون از سلاله پاک نبی اکرم (ص) دفاع کردند؛ بیان کرد: حضرت زینب کبری (س) دو فرزند خود و حضرت عباس (ع) یک فرزند خود به نام محمد (ع) را، در روز عاشورا فدای نهضت حضرت اباعبدالله (ع) کردند و در این مسیر علاوه بر مدال‌های رنگین و با عظمتی که دریافت داشته بودند؛ نشان برجسته پدر و مادر شهید بودن را نیز، کسب کردند و به این مقام والا نائل گشتند.

مؤلف کتاب تعامل دین، سیاست و ارتباطات با اشاره به این نکته که مقام حضرت ابوالفضل (ع) در نهضت حضرت سیدالشهدا (ع) به قدری والا و گرامی است که از امام سجاد (ع) مروی است که در روز قیامت همه شهدا؛ به وجود ایشان غبطه خواهند خورد؛ ادامه داد: مابقی اولاد بازمانده از حضرت عباس (ع) سال‌ها بعد؛ همگی در رکاب و ملازم اهل بیت (ع) و امامان معصوم (ع) قرار گرفتند و همواره همگی؛ همانند پدر بزرگوارشان (ع)؛ حامی دین و جانشینان بر حق حضرت رسول (ص)، یعنی؛ ائمه مطهر معصوم (ع) بودند.

فیاض گفت: مهمترین انحراف در دوره قیام حضرت سیدالشهدا (ع)؛ بحث اشرافی گری دینی بود. این اشرافی گری دینی که پایه‌های آن ثروت و مقام و قدرت و خانواده و دین بودند؛ باعث ایجاد بدعتی جدید بنام اسلام صوفیانه و جائرانه اُموی شده بود که در آن مردم؛ فقط ظواهر را مورد نظر قرار می‌دادند و بطن دین به شدت به حاشیه رانده شده بود. دین سلسله مراتبی و مرجئانه‌ای که توسط معاویه بنیان نهاده شده بود؛ آنچنان مردم را تحت تأثیر قرار داده بود که نمی‌توانستند سخن و کلام دیگری را درک کنند. یعقوبی در نگارش‌های خود می‌نویسد: معاویه در خطبه‌های نماز خود؛ بیش از دویست بار با یادآوری قیامت؛ به گریه و شیون پرداخت و این مسلک عوام فریبانه؛ بقدری بر مردم تأثیر گذاشته بود که می‌گفتند: مگر اسلامی جز این را می‌توان متصور بود. حال که در اصل مطلب؛ عیش و نوش و غرق شدن در اموال و بیت المال مسلمین؛ کار اصلی این جرثومه فساد بود.

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در تاریخ وارد است که بنی امیه؛ آنچنان در ظاهر سازی و فریب مردم؛ ید طولایی داشت که خود را در سراسر شامات و عراق؛ وارثان نبی اکرم (ص) معرفی می‌کرد. معاویه و جانشینانش می‌گفتند: عالمان آل محمد (ص)؛ ما هستیم. همچنین است که بعد از واقعه عاشورا و در هنگام ورود اهل بیت (ع) به دمشق، مردم آن سامان گمان می‌کنند که این مشرکین و کفار هستند که اینچنین شکست خورده‌اند و اسیر شده‌اند و زمانی که از حضرت زینب (س) می‌شنوند که ما؛ اولاد نبی مکرم اسلام (ع) و اهل بیت ایشان هستیم؛ تعجب زده و متحیر می‌مانند که چرا؛ می‌بایست این خاندان جلیله؛ اینچنین دربند و اسیر شوند.

مؤلف «سیاست، دین و فرهنگ» در ادامه با بیان این مسئله که دغل کاری و عصیانگری و کج روی آل ابی سفیان اساسا؛ از زمان تشکیل سقیفه و غصب خلافت شروع و در زمان حضرت سیدالشهدا (ع) به اوج خود رسیده بود؛ ابراز کرد: تاریخ عاشورا و تشریح نهضت حضرت سیدالشهدا (ع)؛ بسیار بسیار شگرف و عظیم است. در تاریخ مروی است که اولین گروهی که بعد از شهادت سیدالشهدا (ع) و یارانشان، برای آن‌ها عزاداری کردند و شهادت امام حسین (ع) را عملی قبیح برشمردند؛ اشخاصی نبودند جز همان لشکریان عمر سعد. تاریخ روایت می‌نماید در لشکر عمر سعد؛ عده بی شماری از افراد، حاضر به مقاتله با سیدالشهدا (ع) نبودند و بر اساس اصرار و تهدید به کربلا آمده بودند و پیوسته مترصد این بودند که امام حسین (ع) کوتاه بیاید و با یزید بیعت نماید و کار کربلا بدون خونریزی به پایان رسد.

فیاض گفت: این عده که اغلب سرشناسان و صاحب نفوذان کوفه بودند و سعی داشتند در معرکه کربلا وارد نشوند و حتی در غارت خیمه گاه سیدالشهدا (ع) نیز شرکت نکردند؛ به ناگاه بعد از شهادت سیدالشهدا (ع)؛ گویی مستی شراب ابلیس از سرشان پریده باشد، فریاد برآوردند که «ما را چه با قتال با حسین (ع).»

وی بیان کرد: عمده فجایع کربلا توسط خوارج که دشمن خونی و عقیدتی با آل علی (ع) داشتند و محبین و سرسپردگان آل امیه انجام شد. این عده که کینه ضربات سهمگین و ویرانگر حضرت امیر (ع) را در جنگ‌های صفین و نهروان به سینه داشتند؛ از هیچ جنایتی در کربلا؛ کوتاهی نکردند و عمده شهدای کربلا، بدست این افراد؛ به درجه رفیع شهادت نائل گشتند. قبیله‌های ناآشنا به اصول انسانی و ناآگاهی که در اطراف کوفه حضور داشتند و اغلب جاهل به موقعیت اهل بیت (ع) بودند؛ اسیر وسوسه‌ها و اغواهای جُنود ابلیس شدند و زرق و برق سکه‌های اُموی؛ آنچنان آن‌ها را متحیر کرد که در تاریخ آمده؛ این افراد در غارت خیمه‌های اهل بیت (ع)؛ از ربودن لباس‌های مندرس نیز خودداری نکردند.

این نویسنده و محقق با اشاره به این مطلب که سفاهت این افراد به حدی بود که تاریخ عاشورا بیان می‌دارد که تقریبا تمامی شهدای کربلا، برهنه و عریان در خاک افتاده بودند و حتی یک پوشش ساده نیز برای آن‌ها نمانده بود؛ ادامه داد: مهمترین علت انحراف مردم و شکل گیری واقعه عاشورا را می‌توان در عمق سفاهت و نابخردی اهل کوفه و عراق برشمرد. این عده که به صراحت دریافته بودند که یزید ملعون آشکارا فسق و فجور می‌نماید و اساس نبوت را انکار می‌کند؛ ولی؛ به دلیل ضعف قلب و پرستش عیش و نوش و عافیت خواهی؛ به منجلابی در افتادند که خُسران دنیا و عقبی را برایشان به ارمغان آورد.

فیاض در انتها خاطر نشان کرد: اشرافی گری دینی و مذهب گرایی صوفیانه و رادیکالی و جهالت و ناآگاهی عصیانگرانه خوارج از مهمترین مؤلفه‌های زمینه سازی وقوع واقعه عظیم عاشورا هستند که این امور در تمامی اعصار؛ قابلیت گمراه نمودن و به قهقرا بردن انسان را دارد و ما می‌بایست پیوسته این نکته را مد نظر داشته باشیم که شیاطین؛ همواره در کمین انسان‌ها خواهند بود و این عقل و خرد و تعقل و تدبیر صحیح است که می‌تواند آدمی را در بزنگاه‌ها، از سقوط به مهلکه‌ها و ورطه‌های نابودی؛ ایمنی بخشد.

انتهای پیام/

منبع: کرب‌وبلا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.