تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده
شماره : 7675
تاریخ : ۲ مهر, ۱۳۹۷ :: ۱۵:۳۸
چگونه مدافع حقوق زنان باشیم ولی فمینیست نباشیم/ تفسیر به رأی؛ نتیجه پیوند اسلام و فمینیسم

استاد گروه فلسفه و عرفان دانشگاه مجازی المصطفی(ص) ضمن تبیین برخی باورهای فمینیست‌های اسلامی با تاکید بر وجود تناقض مفهومی در این اصطلاح تاکید کرد: می‌توانیم مدافع حقوق زنان باشیم ولی فمینیست نباشیم.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت‌الاسلام والمسلمین رمضانی، استاد گروه فلسفه و عرفان دانشگاه مجازی المصطفی(ص) در گفت‌وگویی به بررسی مبانی فکری و شاخصه‌های فمنیسم اسلامی پرداخت و با اشاره به پیشینه فمینیسم گفت: فمینیسم به مجموعه‌اى از حرکت‌ها و فعالیت‌هاى اجتماعى گفته مى‌شود که با هدف احقاق حقوق زنان و رفع تبعیض و تضییق از آنان در بیشتر موارد به وسیله خود زنان  انجام مى‌گیرد.

معاون آموزشی تربیتی مرکز بین‌المللی توسعه صلح فرهنگ و عقلانیت با تاکید بر ناسازگاری مفهومی اسلام و فمینیسم افزود: نظریه فمینیسم اسلامى اصطلاحى است که در نتیجه رسوخ تفکر فمینیستی در جوامع اسلامی جعل شده و در سده اخیر به ادبیات دفاع از حقوق زنان راه یافته و در برخى کشورهاى اسلامى نگاه جدیدی را به زنان معطوف داشته است.

رمضانی با بیان اینکه این دیدگاه به تفسیر زن‌مدارانه از اسلام می‌پردازد ادامه داد: از آنجا که دین را نافذترین و مهم‌ترین رکن فرهنگ در کشورهای اسلامی می‌بیند، دستیابی به اهداف تساوی‌طلبانه خویش را در گرو همسویی و همراهی با فرهنگ دینی می‌پندارد از این رو آنان به دنبال تطبیق آموزه‌های فمینیسم غربی با آموزه‌های اسلامی هستند، تا اسلام را موافق فمینیسم جلوه دهند.

مصر؛ خاستگاه اندیشه فمینیسم در جهان اسلام

این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه فمینیسم اسلامی یک ایده آگاه‎سازی است که براساس بازخوانی قرآن و بازآزمایی نوشته‎های مذهبی می‎گوید: مردان و زنان حقوق برابر دارند ادامه داد: هرچند منشأ فمینیسم و نام‌گذاری آن از فرانسه بوده ‌است، ولی فمینیست‌های مسلمان، فمینیسم را غربی نمی‌دانند و مسائل زنان را امری جهانی می‌دانند؛ کشور مصر از اولین کشورهای اسلامی است که اندیشه‌های فمینیستی به آن راه یافته است.

این محقق و پژوهشگر با اشاره به چند شخصیت فمینیستی دنیای اسلام مانند؛ فاطمه مرنیسی (مراکش)، رفعت حسن (پاکستان)، عزیزه الحبری (لبنان)، فاطمه احمد ابراهیم (سودان) و نوال السعداوی (مصر) گفت: در ایران نیز برخی مانند؛ نیره توحیدی، افسانه نجم آبادی، پروین پایدار (ناهید یگانه)، هاله افشار، ژیلا شریعت پناهی و هاله سحابی در این زمینه فعالیت‌هایی داشته‌اند.

رمضانی با بیان اینکه گرایش فمینیستى به اصطلاح «اسلامى» بیش از سه دهه در ایران فعالیت مى‌کند اظهار کرد: این افراد معتقدند که دین‌دارى و دین سالارى باید از هم تفکیک شود و نظام سکولاریستى جاى آن را در عرصه سیاست بگیرد؛ برخى دیگر به صراحت از نظام سکولار حرفى نمى‌زنند، بلکه خواهان قرائتى از اسلام و آموزه‌هاى دینى هستند که مطابق با فرهنگ غربى باشد که البته مجبورند در قالب دین حرف بزنند.

رئیس اداره فرهنگی تربیتی دانشگاه مجازی المصطفی با بیان اینکه برخی فمینیست‌های اسلامی معتدل‌تر که با صراحت به مقابله با دین‌مداری نپرداخته‌اند، بر این باورند که شرایط زمانی و مکانی تغییردهنده بسیاری از احکام اجتماعی است تصریح کرد: این افراد هم معتقدند که احکام اجتماعی اسلام دارای مبانی کاملاً عرفی است و اصولاً مصالح و مفاسد در احکام اجتماعی امری قابل شناسایی است. بنابراین هرگاه یک مصلحت و مفسده اجتماعی پیدا شد، براساس آن به جعل احکام و قوانین پرداخته خواهد شد.

این پژوهشگر با اشاره به مبانی فکری فمینیسم اسلامی اظهار کرد: ‎این افراد معتقدند که گرایش‌های فمینیستی توسل به وحی و اعتقاد به حاکمیت دین در شئونات اجتماعی پذیرفته نیست و انسان مادی و زمینی تنها موضوع ارزشمند برای تلاش و تفکر است ضمن اینکه طرفدار تفکر مرجعیت عقل انسان بر مرجعیت دینی است.

عدالت عرفی؛ عدالت مقبول فمینیسم

رمضانی با اشاره به تعریف عدالت در نزد گروه‌های معتقد به فمینیسم اسلامی بیان کرد: عدالت مورد نظر فمینیست‌های اسلامی، عدالت عرفی است، نه عقلی و عدالت عرفی مفهومی تغییرپذیر است از این رو بسیاری از احکام زنان را که در ذهنیت کنونی جامعه ما عادلانه تصور می‌شود، می‌توان لغوشده تلقی کرد.

کارشناس ارشد ادیان شرق به تساوی به عنوان یکی از باورهای ایشان اشاره و بیان کرد: این گروه معتقد است تفاوت‌های تکوینی میان زن و مرد نباید به تفاوت‌های تشریعی و حقوقی میان آنان منجر شود همچنین هدف جنبش زنان باید نزدیک کردن نقش‌ها و ارج‌گذاری برابر به وظایف متفاوت زن و مرد باشد.

رمضانی با اشاره به دیدگاه آنان در مورد آزادی هم اظهار کرد: این افراد می‌گویند منوط شدن خروج زن از خانه به اذن همسر، هم به دلیل محدود کردن آزادی زن، مردود است و هم به دلیل آنکه حکمی براساس جنسیت و تبعیض‌گونه است.

این محقق با اشاره به دیدگاه فمینیسم اسلامی در مورد خانواده با بیان اینکه فمینیسم اسلامی خانواده مذهبی را سنتی پنداشته و آن را جایگاه بردگی زنان می‌داند لذا خواهان برقراری برابری نقش‌ها و نفی مدیریت مرد در خانواده است تصریح کرد: این تفکر خواهان خانواده‌ای براساس برابری نقش‌ها و نفی سرپرستی مرد هستند و دموکراسی در خانواده را جایگزینی مناسب برای سرپرستی مرد می‌دانند.

رمضانی با اشاره به دیدگاه این گروه در مورد جنسیت اظهار کرد: تفاوت‌های جسمی و طبیعی میان زن و مرد غیر قابل انکار است، اما این تفاوت‌ها نباید منشأ تفاوت در قانونگذاری و زمینه برخورد متفاوت با زن و مرد باشد؛ در جنسیت بحث نقش‌های اجتماعی مطرح می‌شود اما در جنس، تفاوت‌های زیستی را شامل می شود.

شاخصه‌های تفکر فمنیسم اسلامی

وی با اشاره به شاخصه‌های تفکر فمینیسم اسلامی با بیان اینکه جداانگاری دینداری و دین‌مداری یکی از این باورهاست اضافه کرد: اعتقاد به دین ضرورتاً به معناى حاکم بودن دین در شئون اجتماعى بشر نیست. این گروه همچنین با انکار احکام ثابت روش اجتهاد فقهى را ناکارآمد دانسته و بر به کار گیری الگوهای غربی برای رسیدن به جامعه مترقی تاکید می‌کند.

رمضانی با بیان اینکه نگاه منفی به نقش زنان در خانواده از دیگر باورهای فمینیسم اسلامی است تصریح کرد: برقرارى برابرى نقش، مشارکت مرد در فعالیت‌هاى خانگى و نفى سرپرستى مرد در خانواده و در یک کلمه حاکمیت دموکراسی در خانه جزء باورهای بنیادین این تفکر است.

اومانیسم در پی حذف خدا از کانون اندیشگی هستی است

پژوهشگر برتر المصطفی در نقد مبانی فکری و شاخصه‌های فمینیسم اسلامی به نقد اومانیسم اسلامی پرداخت و افزود: تلفیق اومانیسم با اسلام، شعاری نقض غرض‌گونه و به دور از فلسفه وجودی اسلام و اومانیسم است که هیچ کدام از غایات هر دو تفکر را برآورده نمی‌کند. اومانیسم در پی حذف خدا از کانون اندیشگی هستی و در اوج خود نفی دین آسمانی و ابداع دین بشری است از این رو اومانیسم و اسلام با توجه به اینکه در سه عرصه هدف، قلمرو و روش با هم متفاوت و متمایز هستند، قابل جمع و ادغام نیستند.

وی با بیان اینکه عرصه اومانیسم بر مطالعه و مطالبه حق استوار است و اسلام مبتنی بر تکلیف و حق به صورت توأمان است ادامه داد: روش نیز در اومانیسم عقل و تجربه و دین، وحی را شامل است.

وی در نقد عدالت فردی بیان کرد: این افراد مروج این باور هستند که عرفی‌زدگی در نظام تشریعی عادلانه هستی اختلال ایجاد می‌کند و به نحوی عدالت تفسیربردار و دچار نسبی‌گرایی می‌شود حال آن که هرکسی اگر براساس طبیعت و خلقت به کارویژه‌های خود بپردازد، دارای ارزش است و هیچ گونه برتری در مأموریت‌های مرد بر زن یا برعکس نیست؛ ارزش مرد اگر به خاطر فعالیت‌های اجتماعیش هم باشد، ارزش زن در این است که مربی و تربیت‌کننده مرد  باشد و با این کار ارزش مضاعفی می‌یابد.

انحصار محدودیت زن در تمکین جنسی

رمضانی در پاسخ به این سؤال که برخی اطاعت زن از شوهر در برخی موارد را نشانه عدم آزادی زن می‌دانند تصریح کرد: آنچه درخصوص اطاعت زن از شوهر در اسلام تأکید شده، فقط محدود به اجازه خروج از منزل و تمکین جنسی است و در موارد دیگر زن اختیار کامل دارد؛ آزادی مورد نظر فمینیست‌ها متأثر از آزادی لیبرالیستی است که اساسش مخالفت با دین است و آموزه‌های دینی را مورد چالش قرار می‌دهد به همین دلیل در بحث حجاب که فمینیست‌ها بعضا آن را منکر می‌شوند طبق قانون شرعی، یک دستور مولوی دینی و لازم الاجراست و حجاب اختیاری با روح سیاست دینی تنافی دارد.

مدیر اجرایی نشریه چند زبانه مطالعات تطبیقی حقوق بشر با اشاره به تناقض میان برخی عقائد فمینیست‌های اسلامی گفت: بسیارى از فمینیست‌هاى اسلامى تفاوت‌هاى بیولوژیک زن و مرد را طبیعى مى‌دانند و تأثیر این تفاوت‌ها را در برخى موارد مانند مرخصى زایمان می‌پذیرند در حالی که آنان باید به تأثیر این تفاوت‌ها در سایر موارد نیز توجه کنند، که این همان پذیرش تناسب میان تکوین و تشریع است؛ زیرا معنا ندارد در یک جا از وجوب مرخصی زایمان به دلیل تفاوت جنسیتی دفاع شود و از طرف دیگر هر جا مخالف نظرات آنان بود بحث تساوی جنسیتی به میان بیاید.

نتیجه پیوند اسلام و فمینیسم، تفسیر به رای است

رمضانی با اشاره به وجود پارادوکس مفهومی اظهار کرد: اگر فمینیسم را نه صرفاً دفاع از شخصیت و حقوق زنان، بلکه نظریه‌ای که برابری میان زن و مرد را در عرصه‌های مختلف حیات بشری پی می‌گیرد، بدانیم، در این صورت ترکیب میان اسلام و فمینیسم پارادوکسی ایجاد می‌کند که جز با تفسیر مجدد اسلام براساس آموزه‌های غربی و به قیمت تفسیر به رأی متون دینی و تحریف در آن، قابل رفع نیست بدین ترتیب باید تفکیکی بین دفاع از حقوق زنان و فمینیسم صورت داد یعنی می‌توان مدافع حقوق زنان بود، ولی فمینیسم نبود.

مدیر اجرایی نشریه چند زبانه دین و دینداری با بیان اینکه پسوند «اسلامی» پس از واژه «فمینیسم» تلاشی برای دفاع از حقوق زنان براساس آموزه‌های اسلامی نیست، بلکه نشانگر تفسیری فمینیستی از اسلام است به بحث ترویج جدایی دین از سیاست و حکومت اشاره و تصریح کرد: ماهیت احکام اسلام به گونه‌ای است که جز از طریق تشکیل حکومت قابل اجرا نیست، ازاین رو نمی‌توان دین و سیاست را از هم جدا انگاشت.

رمضانی همچنین با اشاره به نفی وجود احکام ثابت شرعی و قدیمی تلقی کردن آن‌ها ادامه داد: در نقد انکار احکام ثابت باید گفت فطرت و طبیعت انسان‌ها در طول تاریخ و در همه مکان‌ها و زمان‌ها یکسان است و احکام تشریعی نیز متناسب با آن ثابت است که از آن به احکام اولیه تعبیر می‌شود. البته اسلام اقتضائات زمانی و مکانی را نیز درنظر گرفته که در قالب احکام ثانویه  و بنابه مصلحت قابل تغییر است؛ ولی این به معنای تغییر در احکام ثابت و اولیه نیست.

وابستگی اندیشه فمینیسم اسلامی به غرب

رمضانی در خاتمه بیان کرد: از آنجا که فمینیسم اسلامى از لحاظ بینش و پشتوانه علمى، وابسته به غرب است و به وسیله روشنفکران غربى طرح‌ریزى شده است، بعید به نظر مى‌رسد که بتواند در جوامع اسلامى نتیجه بگیرد. فمینیسم و اسلام دو قطب مخالف‌اند و از تلفیق آن‌ها، هرگز فمینیسم اسلامى به وجود نمى‌آید.

وی با بیان اینکه احکام اسلامی با بیشتر مطالبات فمینیستی ناسازگاری دارد اظهار کرد: از سوی دیگر میان خواسته‌های فمینیستی با مبانی اسلامی و معرفتی نیز ناسازگاری وجود دارد از طرف دیگر دین به عنوان یک رکن نافذ در فرهنگ جامعه رسوخ کرده و تا وقتی که فرهنگی دینی را در جامعه داریم خیلی سخت است که فمینیست‌ها بتوانند خواسته‌هایشان را اعمال کنند.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.