دکتر صادقی با تأکید بر اینکه به نظر میآید نباید بحث خشونت را منحصر در مورد زنان ببینیم و باید همه عناصر و اجزای خانواده را دید، ادامه داد: فکر نکنید خشونت علیه مردان بحثی جدی نیست؛ اتفاقا خشونت علیه مردان بحثی بسیار جدی است ولی همان ایدئولوژی مردسالار باعث میشود که خشونت علیه مردان هیچوقت آشکار نشود.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، چندی پیش نشست نقد و بررسی لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در دو پنل «اجتماعی» و «تدوینکنندگان» در واحد تهران مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد.
در پنل نخست، دکتر سهیلا صادقیفسایی عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر عبدالحسین کلانتری عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دکتر مهرانگیز شعاعکاظمی عضو هیأت علمی دانشگاه الزهراء(س) حضور داشتند.
پنل دوم نیز با حضور دکتر مهدی هادی عضو دفتر تدوین لوایح و مقررات معاونت حقوقی قوه قضاییه و اشرف گرامیزادگان مدیرکل حقوقی معاونت امور زنان و خانواده برگزار شد.
دکتر صادقی در ابتدای پنل نخست با بیان اینکه خشونت علیه زنان بیشک مسألهای عمومی و جهانی است تأکید کرد: در خشونت علیه زنان کارهای تحقیقاتی متعددی انجام شد. حدود سال 83- 82 یک طرح ملی در موضوع خشونت علیه زنان داشتیم که تمام مراکز استانها زیر پوشش قرار گرفتند. یکی از مهمترین دستاوردهای طرح این بود که بیش از 60 تا 70 درصد زنها در زندگیشان یکی از انواع خشونت را تجربه میکنند. ولی اشکال عمده طرح این بود که تحقیقات بر اساس نظریههای موجود صورت گرفت و خشونت و تعریف خشونت براساس ادبیات غرب مورد بررسی قرار گرفت. همچنین هیچ گاه بررسی نشد که درک و تصوری که خود زنهای ایرانی از مفهوم خشونت دارند و یا صورتبندی که زنان ایرانی در ذهنشان راجع به خشونت وجود دارد، چیست. کسی این را سؤال نکرده بود و ما نمیدانستیم آیا آن چیزی که یک زن غربی خشونت میپندارد همان چیز برای زنان ایرانی هم خشونت محسوب میشود؟ در هر صورت آن طرح که بودجه کلانی هم به خود اختصاص داده بود، اولین طرح ملی بود که راجع به خشونت علیه زنان در ایران انجام شد.
وی افزود: در دانشگاه تهران نیز پژوهش کیفی راجع به خشونت انجام دادیم و حدود 70 تا 80 مصاحبه عمیق صورت گرفت. این تحقیق چند سؤال اساسی داشت که میتواند برای مسأله امروز راهگشا باشد. اولین سؤال در پژوهش از خانمها این بود که شما خشونت را چه تعریف میکنید؛ به چه نوع رفتارهایی خشونت میگویید و چه چیزهایی را خشونتآمیز تلقی میکنید؟ بدون اینکه بخواهیم تعریف نظری خودمان را بر کنشگران اجتماعی قالب کنیم. بعد مصادیق خشونت را از آنها سؤال کردیم و دیدیم مصادیق خشونت در نزد زنان ایرانی به مراتب متنوعتر و گستردهتر از آن چیزی است که ما در دستهبندی 6 الی 7 تایی میآوریم و میگوییم که اینها انواع و اقسام خشونت است. سؤال سوم این بود که آیا زنان ایرانی خشونت را جرم میدانند که جوابش برای ما خیلی جالب بود؛ زنان ایرانی اگر چه خشونت را بسیار عمل بد و زشتی میدانند ولی به هیچوجه تصور جرمانگارانه از آن ندارند؛ یعنی خشونت خانگی را جرم نمیدانند. چرا؟ برای اینکه اعتقادی ندارند به اینکه پای محاکم حقوقی در حوزه خانواده باز شود. چون اصل بر نگهداشتن خانواده است و زنان خیلی به کشمکش در حوزه خانواده اعتقاد ندارند. جالب این است که این سؤال را از 86 زن پرسیدیم؛ این 86 نفر از زنان تحصیلکرده تا زنانی که کمتر تحصیلات داشتند را شامل میشد و در مصاحبههای همه آنها اصلاً مفهوم جرم را نمیبینید.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: مطلب چهارم این بود که خیلی اهمیت داشت زنان چرا در روابط خشونتآمیز باقی میمانند، یعنی علیرغم اینکه میدانند خشونت عمل نابهسزایی است و عملی است که میتواند رابطه را تبدیل به یک رابطه فرسایشی کند، چرا زنان در روابط خشونتآمیز میمانند. ما فهمیدیم انتخاب بر ماندن زنان در روابط خشونتآمیز یک انتخاب عقلانی است. عقلانی که میگویم یعنی در واقع محاسبهگرانه است. زنان میگویند برونرفت از حوزه خانواده ضرر خیلی بیشتری برایشان دارد تا ماندن در خانواده و تحمل خشونت.
دکتر صادقی در ادامه درخصوص لایحه خشونت گفت: لایحه اگر چه به نوعی بحث مظلومیت زن را مطرح میکند و اینکه تمام دستگاههای اداری و اجرایی چگونه زن را مورد حفاظت خودشان قرار دهند، ولی اگر دقت کنید به نقش مجرم که میرسیم، فوقالعاده کمرنگ است. یعنی لایحه به کسانی که در خشونتهای خانگی در جایگاه مجرم مینشینند - حالا فرق نمیکند زن باشد یا مرد باشد، پدر یک خانواده باشد و در خشونت علیه فرزندش باشد، مادر یک خانواده باشد و علیه فرزندش خشونتهای ناروایی داشته باشد- خیلی توجهی نمیکند. یعنی نمیگوید قانونگذار با مجرم چگونه باید رفتار کند، مجرم چگونه باید دستگیر شود. مطلب دیگری که در لایحه به نظر من باید به آن بیشتر توجه میشد، فقط بحث زنان و خشونت نیست؛ بحث تسری خشونت است. تمام تحقیقات ما این را نشان میدهد که بسیاری از خشونتها در حوزه عمومی یعنی درگیریهایی که انسانها به طور لفظی دارند، قتلهایی که اتفاق میافتد، نزاعهای خیابانی و...، همه اینها به نحوی از خشونتهای خانگی نشأت میگیرند. مطالعاتی که انجام شده است را ببینید. حداقل در دانشگاه تهران شخصاً 10 پایاننامه در سطوح مختلف فوق لیسانس و دکتری دارم که فقط خشونتهای بین فردی را بررسی کرد. یک رساله دکتری در این زمینه داریم و خشونتهای بین فردی در سطح اجتماع را علتیابی و ریشهیابی کردیم و نتایج نشان داد که ریشه آنها در خشونتهای خانگی است. میخواهم بگویم که تدوین این لایحه نباید منتی بر سر زنان باشد بلکه تدوین این لایحه یک صیانت و حفاظت از تعاملات اجتماعی و روابط اجتماعی در سطح کلان است؛ یعنی اگر ما بتوانیم خشونتهای خانگی را کنترل کنیم، چه خشونتی که مردان علیه زنان انجام میدهد، چه خشونتی که زنان علیه مردان انجام میدهند، چه خشونتی که والدین علیه بچهها انجام میدهند و چه خشونتی که بچهها علیه والدین انجام میدهند، اگر بتوانیم به تکتک اینها بپردازیم، به نوعی داریم از روابط اجتماعی در سطح کلانتر و وسیعتر صیانت میکنیم. به نظر من تسری و تعمیم خشونت از خانواده به حوزه بزرگتر در این لایحه باید بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.
وی با تأکید بر اینکه به نظر میآید نباید بحث خشونت را منحصر در مورد زنان ببینیم و باید همه عناصر و اجزای خانواده را دید، ادامه داد: فکر نکنید خشونت علیه مردان بحثی جدی نیست؛ اتفاقا خشونت علیه مردان بحثی بسیار جدی است ولی همان ایدئولوژی مردسالار باعث میشود که خشونت علیه مردان هیچوقت آشکار نشود. یعنی در جامعهای که ایدئولوژی مردسالار حاکمیت دارد، یک مرد اصلا به خودش اجازه نمیدهد و برایش افت شخصیتی دارد که بگوید من در خانواده مورد زور و ظلم قرار میگیرم. در یکی از مصاحبههایی که با مردان داشتیم میگفتند من بروم به پلیس چه بگویم؟ بگویم زنم من را زده است؟ پلیس میگوید که شما کجا زندگی میکنید. در نوادای آمریکا؟ خاک بر سرت که زنت تو را زده است؛ یعنی اتفاقاً این نوع خشونت میتواند خشونت دردناکی باشد. چراکه چند سالیست تابوی خشونت علیه زنان شکسته است و همه دارند راجع به آن حرف میزنند ولی مردان کم اتفاق میافتد که راجع به خشونت علیه خودشان حرف بزنند. لایحه باید طوری باشد که به اصل خشونت بپردازد. البته این یک واقعیت است که خشونت علیه زنان هم سطحش وسیعتر است و شایعتر است و هم تعدادش بیشتر است. به همین دلیل میآیند روی خشونت علیه زنان دست میگذارند وگرنه آن خشونتها خشونتهایی هستند که به طور جدی وجود دارند و نامرئی و پنهان میمانند.
در ادامه دکتر شعاعکاظمی خاطرنشان کرد: وقتی که خشونت را در جامعه فقط منحصر به زن تعریف میکنیم، در حقیقت اینگونه القا میکنیم که خشونت علیه مردان مصداقی ندارد در حالیکه خشونت در خانواده صرفاً معطوف به زن نیست و میتواند مربوط به مردان هم باشد. یکی از مواردی که خیلی بر روی آن مقاومت میکنیم این است که بعضی از موضوعات را نمیتوانیم بپذیریم. در حالیکه اینها واقعیتهایی است که جامعه مبتلا به آن است.
وی افزود: لایحه نیز برای خانوادههایی است که خشونت دیدهاند، میخواهند درگیر قانون شده و از هم جدا شوند. بنابراین ما از خانواده آسیبدیده صحبت میکنیم در حالیکه باید بیشتر به بعد روانشناسی آن بپردازیم. خیلیها تعریف درستی از روانشناسی ندارند. به نظر من روانشناسی یعنی سلامت زیستن. بنابراین در این بحث هم بد نیست ببینیم واقعاً خانواده چه طور شکل میگیرد که این پدیده در آن بهوجود میآید و این چیزی است که نه در این لایحه بلکه در کشور ما مغفول واقع شده است. یعنی بحث پیشگیری از نوع اول که آموزش است و متأسفانه ما از آن غافل هستیم. مراجعان کلینیکهای مشاوره معمولاً موضوعشان این است که چقدر داریم اذیت میشویم و دیگر به جایی رسیدهایم که تحمل ما تمام شد. به همین خاطر اگر به پیشگیری بپردازیم، میتوانیم موضوع را یک مقدار کمرنگتر کنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) گفت: مورد بعدی در این لایحه این است که گفتند حمایت هست، اما نگفتند کدام نهادها میتوانند از زن حمایت کنند و چگونه از زن حمایت میکنند. در موارد بسیاری میگویند که باید یا شاهد داشته باشید یا دلیل کافی. واقعاً چطور زن میتواند ادله بیاورد که چطور مورد خشونت قرار گرفتم؟ آیا واقعاً قانون صریحی در این زمینه وجود دارد؟ نکته دیگری که در بحث خشونت کم به آن توجه میشود، خدمات مشاوره رواندرمانی است. چطور میتوانیم از این خدمات استفاده کنیم و خشوت کمتر در خانوده واقع شود؟ یا زمانی که افراد با هم اختلافنظر پیدا میکنند، چطور آن را حل کنند؟ در پایان وقتی که کار به اینجا میرسد، چه خدماتی میتوانند دریافت کنند؟ کشور ما معمولاً مشاوره در هنگام طلاق رایج است.
در ادامه دکتر عبدالحسین کلانتری گفت: در مقوله خشونت یک مورد ذهنیت مردم است که ممکن است مواردی را فقه شریف خشونت نداند اما مردم خشونت بدانند، آیا این دیده شده یا ندیده شده است؟
وی با تأکید بر اینکه لایحه امنیت اساساً بر اساس تمامی منابع خشونت تدارک دیده نشده یا حداقل به جد گرفته نشده است، تشریح کرد: مثلاً خشونتهای محل کار. در حال حاضر روز به روز حضور زنان در محیط کار بیشتر میشود و اتفاقاً این قصه را میباید جدیتر بگیریم در حالیکه در لایحه کمرنگ دیده شده اما به خشونت در محیط خانواده خیلی پررنگ پرداخته شده و بد هم نیست. خشونتها انواع و اقسام دارد؛ خشونتهای کلامی، جنسی، شوخیهای بیجا و... که روز به روز تشدید پیدا میکند و در فضای عمومی خیلی به جد دیده نشده و به نظرم میشود اینها را با تفصیل بیشتری در نظرگرفت و برای آنها مجازاتهای متفاوتی را تدارک دید.
این جامعهشناس ادامه داد: واقعیت این است که زنان و مردان توأمان تحت خشونت هستند ولی جنس آنها با هم متفاوت است اما طبیعتاً این لایحه برای زنان تدارک شده و برای مردان به احتمال زیاد باید لایحه مجزایی تدارک دید که البته مردان هیچ ولیای در جامعه ندارند و فکر نمیکنم هیچ مرکزی وجود داشته باشد که بشود لایحهای برای آنها تدارک دید.
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده درخصوص لایحه خاطرنشان ساخت: این مباحث برای ما دو اهمیت دارد؛ یکی اینکه برای برخی از مسائلی که معضل اجتماعی است، قدمی در راستای اصلاح صحیح آنها برداریم و دیگر بحث ارزش علمی است که برای ما دارد.
وی تأکید کرد: متن لایحه حمایت از زنان در مقابله با خشونت خانگی است ولی فقط متن حمایت از زنان است، نه نتیجه؛ چه اتفاقی باید بیفتد که در آخر خشونتها کم شود، انگیزههای خشونت کم شود و اینجاست که ما باید برگردیم به یک مسأله مهمی که در اسنادمان وجود دارد؛ فقدان پیوست تحلیلی. یعنی نیاییم همینطور با یک مقدمه یک صفحهای بخواهیم 30 تا،40 تا، 50 تا ماده را بگذاریم روی میز. بلکه اول باید تحلیل خودمان را روی میز بگذاریم چه اتفاقی در میدان در حال رخ دادن است و این اتفاق آهنگ و روندش به چه سمتی است. متناسب با این آهنگ و روند و تحلیل علل و عوامل به تدوین بپردازیم. برخی عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.... است برخی در لایههای عمیقتر تحولات در گفتمانها یا جهانبینیهاست که رخ میدهد.
وی افزود: آیا مفهوم خشونت مفهومی پارادایمیک است یا خیر؟؛ اگر پارادایمیک باشد مثل مفهوم آب و نان نیست که همه فهم مشترکی از آن داشته باشند و در بسترهای فرهنگی تنوعات فهم از آن داریم و بایستی تحقیقی انجام بدهیم که در چه زمینی داریم بازی میکنیم. یکی از مهمترین مشکلات لایحه حمایت این است که زمین بازیمان را روشن نمیکنیم و به نظر میآید گاهی وقتها این زمین بازی لیبرالیزه میشود و ما حواسمان نیست. یعنی شما اگر فهمتان این باشد که ارزشهای اخلاقی از امور سابجکتیو هستند که واقعیت عینی ندارند و محصول ذهن ما و برساخت اجتماع هستند نتیجه این میشود که خشونت به طور مطلق بد باشد و حالا پرسش بعدی این است که ما خشونت را بد میدانیم یا خیر؟ در چه زمین بازی مفهوم خشونت طرح میشود و روی میز میآید و بعد نتیجه میگیرید که هر خشونتی بد است؟
حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد تشریح کرد: فرض کنیم یک ارزشهای اخلاقی داریم که برای ما مهم هستند و محافظت بر آن ارزشها هم مهم است؛ امروز میگویند به چه حقی والدین ارزشهای خود را به فرزندانشان تحمیل میکنند، باید اجازه بدهیم خودشان ارزشهایشان را کسب کنند. این زمین بازی برای ما نیست. برای نمونه به ما میگویند فرزندانتان را به نماز امر کنید. اگربچه 9 ساله شد یک حدی از تنبیهات را که ضرورتاً به معنی کتک زدن نیست، داشته باشید. خب این تنبیه مقداری آزاردیدگی است. مگر میشود تنبیه بدون خشونت باشد. این تجویزی است که بر یک پیشفرض استوار است ولی اگر پیشفرض لیبرال را بپذیریم، پیشفرضهای پستمدرن را بپذیریم، زمین بازی به کلی عوض میشود. بنابراین این مسأله مهمی است.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده ادامه داد: زندگی خانوادگی زندگی اداری نیست و اعضا به حفظ خانواده محافظت دارند و این کار ما را سخت میکند. یعنی بایستی لایحهای داشته باشیم که حاشیه آن جرمانگاری باشد و بیشتر آن ناظر به یک مواجهه فرهنگی با امر خشونت باشد. ما وقتی از کشورهای دیگر الگوبرداری میکنیم گاهی وقتها ناقص این کار را انجام میدهیم. در کشوری ساختارهایش همراه با نفی خشونت است نه اینکه خود ساختارها خشونتزا باشد مثلاً نظام تربیتی آن کشور خشونت را کاهش میدهد و نظام حقوقی آن هم به عنوان مکمل مجازات تعیین میکند. اما ما میرویم صرفاً آن بخش مجازاتی را کپیبرداری میکنیم. مثلاً کپیبرداری کردیم که موقع طلاق دادن باید نیمی از داراییهایی که مرد تحصیل کرده است به زن تعلق بگیرد. در فرانسه نظام حقوقیشان این است که هر کس خرج خودش را میدهد، به همین دلیل زمان طلاق آن چیزهایی که معلوم است برای چه کسی است برمیدارند و آن چیزهایی که معلوم نیست به چه کسی تعلق دارد را تنصیف میکنند. اما وقتی ما موقعی چیزی را بدون مطالعه بر میداریم و به داخل کشور میآوریم نتیجه این است مردی که میخواهد زنش را طلاق دهد، میفهمد طلاق پرهزینه است و به همین دلیل فشاری را بر زن میآورد که زن متقاضی طلاق بشود و هزینهاش برای مرد کمتر شود.
در ادامه در پنل دوم دکتر مهدی هادی، عضو دفتر تدوین لوایح و مقررات معاونت حقوقی قوه قضاییه درخصوص تاریخچه تدوین لایحه گفت: سند در دولت دهم تدوین شد و بعد وارد معاونت حقوقی شد. البته در بحث خشونت، بحث تفکیک میان خشونت روا و خشونت ناروا مطرح میشود. به عقیده من ما اصلاً نباید وارد این بحث بشویم؛ خشونت، خشونت است؛ اصلاً ما خشونت روا و خشونت ناروا نداریم.
در ادامه حضار انتقادات و سؤالات خود را از کارشناسان حاضر و تدوینکنندگان مطرح کردند.
انتهای پیام/
منبع: مرکز تحقیقات زن و خانواده