تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مديريت
شماره : 8132
تاریخ : ۲۵ مهر, ۱۳۹۷ :: ۱۳:۰۹
ضرورت مسأله‌محور شدن مدیریت اسلامی

عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) گفت: یکی از مسیرهای پیش روی علوم انسانی اسلامی و از جمله مدیریت اسلامی، تلاش برای مسأله محورتر شدن این علوم است.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی مفتاح_اندیشه، دکتر مرتضی جوانعلی آذر، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) درباره افق های پیش روی مدیریت اسلامی گفت: هر علمی در ابتدای مراحل شکل گیری، دچار چالش های نظری است و تشددها و اختلاف نظرهایی وجود دارد که اساسا چنین علمی مورد نیاز هست یا خیر و اگر این نیاز وجود دارد چه تفاوتی با علوم مشابه دارد؟ روش علم جدید چگونه خواهد بود؟ دامنه فعالیت مجاز این علم چیست؟

این پژوهشگر مدیریت اسلامی افزود: علوم انسانی اسلامی به عنوان حوزه پژوهشی که دربرگیرنده اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، سیاست اسلامی و … است، جدای از قانون کلی شکل گیری علمی نیست و درگیر مناقشات نظری هم می شود و با موضوعاتی نظیر گستره علم، روش و حوزه علم، کاربردی و تجاری سازی علم ارتباط می گیرد.

جوانعلی آذر بیان کرد: در عرصه علوم انسانی اسلامی کشور، در برهه هایی به این علوم بیشتر توجه شده است اما در نهایت کار خاص و ویژه ای هم برای آن صورت نگرفته است. در برهه ای استادانی به تدریج وارد این حوزه شدند و کارهای ارزشمندی انجام دادند و تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه بحث علوم انسانی اسلامی موضوع جدیدی است در نتیجه بیشتر مباحث مطرح شده فلسفی است اینکه علوم انسانی اسلامی به چه کار می آید؟ اگر علم، علم است ارزش چه جایگاهی در علم دارد؟ اسلامیت علم به چه معناست؟ درباره این موضوعات و بسیاری دیگر از موضوعات بحث و بررسی شده است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) به وجود بدنه فلسفی گسترده ای در حوزه مبانی فلسفی علوم انسانی و اجتماعی اسلامی اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که همه مباحث فلسفی منجر به این شده که علوم از توجه به مباحث کاربردی باز بمانند. اگر کارکرد حوزه علوم اجتماعی، حل مسائل اجتماعی است اما این علوم کمتر توانسته اند معضلات اجتماعی را رفع کنند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در تشریح افق های پیش روی مدیریت اسلامی تصریح کرد: یکی از مسیرهای پیش روی علوم انسانی اسلامی و از جمله مدیریت اسلامی، تلاش برای مساله محورتر شدن این علوم است. یعنی باید یکی از مسائل کشور محور قرار گیرد و بر اساس مدعیاتی که بر اساس مبانی فلسفی تصویب شده، راه حل ارائه شود. دومین مساله ای که در آینده مدیریت اسلامی دارای اهمیت است، کاربردی بودن راه حل های ارائه شده است. مثلا در بعضی از جریان های علوم انسانی اسلامی گفته می شود تئوری برای اصلاح وضع موجود ارائه می شود و این در حالی است که آن تئوری پیشبردی در جامعه ندارد و دلیل این مساله را هم عدم باور به این علوم و اسلام بیان می کنند.

وی اضافه کرد: به نظر می رسد ارائه تئوری که ما را از وضع موجود به وضع مطلوب برساند، بخش مهمی از وظیفه این علوم است و الا اگر ما بخواهیم تئوری برای جامعه آرمانی بنویسیم که نه وجود دارد و نه در افق چند ساله محقق نمی شود، مشکلات رفع نخواهد شد. گذر از جامعه فعلی و رسیدن به جامعه مطلوب هم نیازمند تئوری است.

جوانعلی آذر افزود: سومین مساله در آینده پیش روی مدیریت اسلامی این است که پاسخ های کاربردی که به این مسائل داده می شود، نباید جدا از مبانی فلسفی باشد. این موضوعات باید انتساب صحیحی به دین داشته باشند و الا دیگر عنوان علوم انسانی اسلامی را نمی تواند یدک بکشد. در اینجا نیاز جدی به روش شناسی منقح برای تولید علوم انسانی و اسلامی مطرح می شود.

وی اظهار کرد: در حال حاضر یکی از مباحثی که بسیار جدی پی گرفته می شود این است که علم غربی محدود به تجربه شده و تجربه صرف هم کارآمد نیست. ما منابع عقلی و نقلی و قرآن و روایات داریم که باید در تولید علم مدنظر قرار گرفته شود. اما تا زمانی که ما روش منقح برای وارد کردن این حوزه ها در فرآیند تولید علم نداشته باشیم، مسائل موجود فقط به آیات و روایات پیوست می شوند. در حالیکه آیات و روایات باید در بافت علم حضور داشته باشند و برای تعیین مسیر علم، فرضیه سازی ها و جهت گیری ها مدنظر قرار گیرد.

وی اضافه کرد: چهارم اینکه نیاز به روش شناسی منقح وجود دارد. مساله اصلی بسیاری از پژوهشگاه ها، وجود روش است. در فرهنسگتان علوم اسلامی به طور کلی به بررسی مساله روش شناسی مطالعات علوم انسانی اسلامی پرداخته می شود. معتقدم اگر پاسخ صحیح به مساله روز به شکل کاربردی و دینی داده شود، می تواند مشکل را حل کند اما به این شرط که باید کسانی را داشته باشیم که به تحقق پاسخ ها متعهد باشند و باور داشته باشند ما می توانیم با یک سری از پاسخ های صحیح بومی مشکلات جامعه را حل کنیم.

این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: اگر مدیران این باور را نداشته باشند باز هم اگر صدها مقاله و کتاب هم نوشته شود، اتفاق خاصی رخ نمی دهد. به همین دلیل آنچه که در آینده علوم انسانی اسلامی دارای اهمیت است، تربیت نیروهای باورمند و متعهد به حضور تعالیم دین اسلام در عرصه های اجتماعی است.

وی با بیان اینکه در اصل انقلاب اسلامی، تئوری مهم ولایت فقیه مطرح بود، گفت: این تئوری بیان می کرد به صورت عملیاتی می تواند نظام سیاسی و اجتماعی با روش شناسی متقن فقه جواهری پیاده کند. از روزی که مردم این موضوع را پذیرفتند و مردم اعلام کردند رژیم پهلوی را نمی خواهند، نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. ادامه راه امروز هم مانند گذشته است.

جوانعلی آذر ادامه داد: اما در ادامه مسیر خیلی مساله محور نبودیم و کاربردی کار نشد و روش شناسی متناسب با نیازهای روز ارائه نگردید و افراد باورمند جدی هم نداشتیم. امیدوارم علوم انسانی اسلامی و مدیریت اسلامی حضور دین اسلام را در عرصه های اجتماعی تحقق ببخشد.

وی در پایان سخنانش اظهار کرد: اصلی ترین مشکل در تحقق مدیریت اسلامی تعداد محدود کسانی است که قلبا به این آرمان باور داشته باشند، به همین دلیل بسیاری از مسائل ساده و ابتدایی قابل اجرا، عملیاتی نمی شود.

انتهای پیام/

منبع: طلیعه

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.