حجت الاسلام تراشیون گفت: محبوب بودن والدین نزد فرزند، موفقیتِ در تربیت و سبک زندگی دینی را تضمین میکند.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ كودكی، بهترین و مهمترین سن برای آموزش و تربیت یك نسل است. كارشناسان حوزه سبك زندگی معتقدند برای ترویج و احیاء سبك زندگی دینی در جامعه، باید به آموزش و پرورش توجه كرد و مبانی این شیوه زندگی را از همان سالهای كودكی به فرزندان آموخت. کارشناسان این روش را هم برای دنیا و هم برای زندگی اخروی عنوان كرده و تمسك به شیوه منطبق با روش اهل بیت را مورد تاكید قرار دادهاند. این همان روشی است كه به عنوان آموزش و قدم گذاشتن در سبك زندگی دینی مورد توجه قرار میگیرد. حجت الاسلام والمسلمین علیرضا تراشیون، كارشناس تربیتی در حوزه فرزند و خانواده در گفت و گویی بر اركان مورد نیاز در سبك زندگی و تربیت دینی كودكان اشاره كرده و ضمن بر شمردن عناصر تاثیر گذار در این مسیر، خانواده و به خصوص مادران را مهمترین اصل برای رسیدن به این مقصد عنوان كرده است.
حجتالاسلام تراشیون، با تأكید بر اینكه بهترین و مهمترین زمان در تربیت، دوران نزدیك به تولد و دوران كودكی است و به هر میزان كه شخصیت فرد بیشتر شكل گرفته باشد، تربیت و تغییر او سختتر خواهد بود، گفت: كودكی و نوجوانی بهترین دوران برای پیریزی سبك زندگی دینی محسوب میشود اما برای تحقق این مهم، نیازمند اركانی هستیم. والدین آگاه، محیط آموزشی، رسانه، دوستان و محیط زندگی پنج عامل بسیار مهم در این راه به شمار میروند.
وی معتقد است آگاهی والدین به امور مختلف و از جمله دین باید افزایش یابد و افرادی آگاه در حوزه تربیت باشند. محیط آموزشی كه برای حضور فرزندان انتخاب میشود نیز باید قدرت افزایش توانمندیهای كودك را داشته باشد و در دوران طلایی سنی یك فرد، به تكامل درست شخصیت او كمك كند.
این كارشناس در مورد نقش رسانه، از آن به عنوان والد سوم در دنیای امروز نامبرده و گفت: رسانه بعد از پدر و مادر نقش بسیار مهمی در تربیت كودك به عهده دارد، به همین دلیل نباید از آن غافل شد و لازم است والدین از سواد رسانهای نیز برخوردار باشند. گروه دوستان نیز در ایجاد نیازها و سبك زندگی باید جدی گرفته شود. محیط عمومی زندگی نیز نقش بسیار مؤثری در انتقال سبك زندگی بازی خواهد كرد.
این كارشناس حوزه تربیتی به جز اهمیت و توجه به اركان مورد نیاز برای تربیت صحیح و انتقال سبك زندگی دینی به كودكان، بر مهمترین آفتها و موانع در این مسیر نیز اشاره كرده و اصلیترین آنها را تربیت كوتاهمدت دانست. به اعتقاد وی والدینی كه در تربیت كودکانشان، نگاه به آینده نداشته و به آن به عنوان موضوعی كوتاهمدت مینگرند، موفقیت چندانی نصیبشان نخواهد شد. تربیت موضوعی بلندمدت است و نگاه بلندمدت و مستمر نیاز دارد. با نگاهی بر نامگذاری و بیان اصول تربیتی كه پیامبر اكرم (ص) برای سه دوره هفتساله عنوان كردهاند میتوان متوجه شد كه در تربیت باید نگاه دوربرد داشت.
نبود متولی مشخص در تربیت كودك هم سومین آفتی است كه میتواند زمینهای برای آسیبرساندن به سبك زندگی را فراهم كند. متولی تربیت باید مشخص باشد. مادر بهترین گزینه برای این امر است و لازم است مادران توان تربیتیشان را افزایش داده و برای این مهم، وقت صرف كنند.
حجتالاسلام تراشیون رها كردن كودكان در برابر مدلها و سبكهای غلط موجود، فراموش كردن نقش الگو و كوچكبینی نسبت به اسلام، را سه آفت دیگر دانسته و معتقد است: رها كردن كودكان در برابر سبكهای غلط از هر منبعی كه باشد چه بازیهای كامپیوتری و چه تلویزیون و... آنها را دچار دوگانگی یا چندگانگی در سبك زندگی میكند كه این آسیب بزرگی است. در مورد الگو نیز باید نوع مفید آن را در معرض نگاه و یادگیری فرزندان قرار داد. برخی چهرهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرند كه متأسفانه فاقد شاخصههای مفید تربیتی بوده و سبك زندگیشان بر اساس گزارههای دینی نیست. آفت دیگری نیز كه میتواند منجر به سبك زندگی غلط شود، نگاه كوچك بین نسبت به اسلام است و اینكه در مقابل آن فرهنگهای دیگر، بزرگ جلوه داده شوند. به تعبیری خودفروختگی در برابر سبك زندگی كه این موضوع نیز تأثیر نامطلوبی بر تربیت فرزندان و سبك زندگی آنها خواهد گذاشت.
غافلگیری والدین از نتیجه نامطلوب تربیت این كارشناسان حوزه تربیت، صرف وقت همراه با صبر و حوصله را موضوع مهمی در تربیت درست عنوان كرده و معتقد است: اگر قطعات پازل زندگی ایدهآل مبتنی بر دین را با صبر و حوصله دركنار هم قرار دهیم، میتوانیم در انتظار نتایج مطلوبی باشیم. گاهی وقتها اما با وجود تمام تلاشهایی كه والدین به خرج داده و صبوری و حوصلهای كه همراهش كردهاند، بعد از گذشت چند سال، نتیجه تربیت كودك آن چیزی نمیشود كه انتظارش را داشتهاند و تمام گذشته را با چندین علامت سؤال، مرور میكنند.
وی با بیان اینکه اگر متوجه شدیم مدل زندگی فرزندمان در حال تغییر است نباید با او بجنگیم بلكه باید ریشهها را بیابیم، و این یك اصل تربیتی است، گفت: در كنكاش ریشهها گاهی والدین متوجه میشوند نقش خود را به درستی ایفا كردهاند اما در انتخاب محیط زندگی یا آموزشی كودك بیتوجه بودهاند. گاهی اوقات نیز همین والدین با وجود اینكه به عنوان الگوی خوب در سبك زندگی شناخته شده و حتی مورد تأیید فرزندشان هم قرار میگیرند، نتوانستهاند به عنوان عامل مهم تأثیرگذار در این مسیر ایفای نقش كنند.
این كارشناس تربیتی در ادامه گفت: الگوی خوب، حتما محبوب و اثرگذار نیست. والدین زمانی میتوانند الگوی خوبی برای فرزندانشان باشند كه محبوب آنها هم باشند. به عنوان مثال مادر الگوی خوبی در رفتارهای مذهبی است اما كودك علاقهای به تبعیت از او ندارد. مادری كه زیاد امر و نهی میكند، تندی میكند، به كودك بیاعتناست، به نیازهای عاطفی او بیتوجه است و... ناخودآگاه محبوبیتش را از دست میدهد.
حجتالاسلام تراشیون در پایان گفت: محوریت تربیت فرزند، با خانواده و به خصوص مادر است و عناصر دیگر نظیر مدرسه، مسجد، رسانه، محیط اجتماعی و... بازوان این محور محسوب میشوند. این بازوان اما به جز نقشی كه از آنها مورد انتظار است باید بر محوریت نقش مادر تأكید كنند. رسانه باید بر نقش مادران در تربیت فرزندان تأكید كند، مدرسه باید توان تربیتی والدین را بالا ببرد و فرهنگ عمومی نیز باید نقش مادر را به سمت تربیت هدایت كند. آنچه هم اكنون در غرب بعد از گذشت 110 سال از ترویج تفكر فمینیستی اتفاق افتاده ، بر بازگشت زن به خانه و نقشآفرینیاش در خانواده تأكید میكند.
انتهای پیام/
منبع: صبح نو