تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, گفتگو
شماره : 8562
تاریخ : ۲۰ آبان, ۱۳۹۷ :: ۱۵:۴۱
قوانین کنونی به جای کاهش طلاق سبب افزایش آن شد/ طلاق از چاله مشکلات درآمدن و به چاه مشکلات افتادن است

عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده گفت: متأسفانه شاهد فاصله زیاد میان فرهنگ و هنجارهای مدنظر اسلام در زمینه طلاق با نظام انحلال خانواده در ایران هستیم، چرا که پس از ایجاد اختلاف و مراجعه افراد به دادگاه روندها به سمت ریشه‌یابی علت اختلاف و ایجاد مصالحه نیست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، یکی از معضلاتی که جامعه امروز با آن روبروست و مشکلات فراوانی برای افراد و در نتیجه جامعه ایجاد کرده، گسیختگی خانواده و طلاق می‌باشد. در گذشته زندگی مشترک افراد طولانی‌تر بود و طلاق به‌ ندرت اتفاق می‌افتاد اما امروزه با توجه به افزایش مشکلات اقتصادی، ابتلا به بیماری‌های روانی، فشارهای وارده از سوی رسانه‌های اجتماعی و... طلاق دیگر امری غیر عادی تلقی نمی‌شود.

با توجه به اهمیت این بحث گفت وگویی با خانم سمیه حاجی اسماعیلی، عضو هیئت ‌علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده انجام دادیم که در ادامه متن آن را ملاحظه می‌نمایید؛

مفتاح_اندیشه - وضعیت نظام انحلال خانواده و طلاق و امور حاکم بر آن در ایران چگونه بوده و به چه میزان با آموزه های اسلام فاصله دارد؟

متأسفانه شاهد فاصله زیاد میان فرهنگ و هنجارهای مدنظر اسلام در زمینه طلاق با نظام انحلال خانواده در ایران هستیم، چرا که پس از ایجاد اختلاف و مراجعه افراد به دادگاه روندها به سمت ریشه‌یابی علت اختلاف و ایجاد مصالحه نیست. این در حالی است که در فرهنگ قرآنی ابتدا بحث «حکم» مطرح می‌شود و باید در آن فردی از خانواده زن و فردی از خانواده مرد انتخاب ‌شده و موضوع را بررسی کنند، سعی نمایند که مشکل را حل کنند، اما نظام کنونی به دنبال حل مشکل نیست بلکه می‌خواهد به روند دادرسی کمک کند تا طلاق سریع‌تر صورت گیرد.

از مشکلات دیگر این که در گذشته روند دادرسی طلاق بسیار طولانی بود و عامل مشکلاتی از جمله بیشتر شدن درگیری بین زوجین، شکسته شدن حرمت‌ها و آسیب‌های روحی برای فرزندان می‌گردید. به همین دلیل راهکار طلاق توافقی مطرح شد. در این نوع طلاق طرفین در امور مربوط به زندگی مشترک مانند مهریه، نفقه، جهیزیه و حتی فرزندان با هم توافق می‌کنند. لیکن این راهکار خود مشکل دیگری را به وجود آورد و آن رشد روزافزون طلاق بود؛ زیرا با آسان شدن این امر هنگامی‌که زن و شوهر به کوچک‌ترین مشکلی بر می‌خوردند، طلاق در ظاهر به عنوان سریع و کوتاه‌ترین روند حل اختلاف در دسترس آن‌ها بود و تلاشی برای حل مشکل صورت نمی‌گرفت.

مسئله دیگر در این زمینه نبود وجدان کاری و دلسوزی در میان مشاوران دادگاه‌هاست. در روند دادرسی هنگامی که اختلاف را به مشاور ارجاع می‌دهند شاهد آن هستیم که در بیشتر موارد به جهت توافق زوجین مشاور نیز به آن‌ها کمک می‌کند تا زودتر طلاق بگیرند در حالی که آن‌ها باید در استمرار زندگی زوجین مؤثر باشند و نه انحلال آن. به نظر می‌رسد این مشاورین وجدان، تعهد و دلسوزی لازم را ندارند و طلاق دیگران را راه درآمدی قرار داده اند در حالی که مشاوران علاوه بر تحصیلات و تخصص لازم، بایستی دلسوز بوده و وجدان کاری داشته باشد.

در فرهنگ قرآنی تصریح به احسان داریم بدین معنا که اگر می‌خواهید زن را نگه دارید یا این که اگر می‌خواهید طلاق دهید طلاق نیکو بدهید. در روند طلاق بسیاری از پرونده‌ها که خانم‌ها مشکل دارند و مراجعه می‌کنند مرد طوری رفتار می‌کند که زن بسیار از لحاظ روحی و روانی متضرر می‌شود. اسلام در این ‌باره توصیه‌های اخلاقی می‌کند، ولی ضمانت اجرایی ندارد و مرد ممکن است از ساز وکارهای حقوقی استفاده کند و زن را میان آسمان و زمین معلق نگه دارد. در حالی که در فرهنگ قرآنی می‌گوید زن کالمعلقه نباشد، یعنی نه طلاق می‌دهد و نه با او زندگی می‌کند اما در بسیاری از پرونده دادگاه‌ها می‌بینیم این‌گونه است و زن در روند فرسایشی طلاق دچار آسیب‌های روحی می‌شود.

مفتاح_اندیشه - قانون طلاق توافقی برای زنان مفید واقع شده؟

با توجه به این که بیشتر درخواست‌های طلاق از سوی زنان است این قانون کمک کرده تا زودتر طلاق بگیرند اما واقعاً به نفعشان است یا خیر جای تأمل دارد. درست است که زنان با مسئله خشونت خانگی و دیگر مشکلات روبرو هستند اما به جای ریشه‌یابی و تلاش برای حل مشکلات زنان به این قانون بسنده شد.

پژوهش‌های اجتماعی نشان می دهد که انگاره‌های ذهنی زنان پیش از طلاق این است که به محض گرفتن طلاق مشکلاتش حل می‌شود ولی این تلقی اشتباه بوده و در مصاحبه‌های بعدی نشان می دهد که خود زنان اظهار پشیمانی می‌کنند. چون درست است که آن مشکل حل‌ می شود ولی با دنیایی از مشکلات جدید روبرو می‌شوند که شاید به این نتیجه برسند که اگر می‌ماندند و با آن مشکلات روبرو می‌شدند خیلی بهتر بود.

مفتاح_اندیشه - چند نمونه از آسیب های طلاق را بفرمایید.

برای نمونه حضانت فرزندان، بحث مالی و... . در طلاق توافقی می‌گویند ما حضانت فرزندان را به جای مهریه و بدون هیچ پشتوانه مالی می‌گیریم لذا زن در شغل، درآمد و تربیت فرزندان دچار مشکل می‌شود. در بهترین حالتی که بخواهد ازدواج مجدد داشته باشد با فرزندان دچار مشکل می‌شود.

مفتاح_اندیشه - آسیب های طلاق بیشتر متوجه مردان است یا زنان؟

بسیاری از آسیب‌ها روی زنان عمل می‌کند، البته مردان هم آسیب‌هایی می‌بینند. چون مشاجرات میان دو خانواده و تصویری که خانواده مادری از پدر و بالعکس در ذهن فرزند پدید می‌آورد دوگانگی ایجاد کرده و همه را دچار تنش می‌کند. هم چنین مرد دچار بحران می‌شود که من پدر خوبی نیستم. فرزند سرخورده شده و دچار تنش روحی و بحران می‌شود و احتمال این‌که به دنبال بزهکاری برود بالا است. با این وجود زنان به خاطر موقعیتشان همواره در همه مسائل آسیب‌پذیری بیشتری دارند.

موضوع دیگر این که زنان و مردان گرفتار آسیب‌های اجتماعی نیز می شوند ولی به دلیل موقعیت ویژه زن، وی آسیب‌پذیری بیشتری پیدا می کند چون مشکلاتی که با آن مواجه خواهد شد از سنخی نیست که مردان با آن مواجه می‌شوند.

مفتاح_اندیشه - دیدگاه شما درباره طرح حذف مهریه و تقسیم اموال پس از طلاق چیست؟

این پیشنهاد به دلیل افزایش نرخ سکه مطرح شد و از تجربیات بسیاری از کشورهای غربی گرفته شد. مشکلی که وجود دارد این است که بدون توجه به زمینه‌ها و ساختارها در همه چیز به سمت غربی شدن در حرکت هستیم. اگر همه ساختارهای ما مثل غرب بود اشکال نداشت اما در جامعه اسلامی که بافت آن اسلامی و مذهبی است و ارزش‌های سنتی همواره مهم اند، ارائه به یکباره چنین قانونی صحیح نیست.

در غرب که چنین قانونی وضع می‌شود، زن و مرد در همه هزینه‌های زندگی با هم مشارکت دارند و چیزی به اسم نفقه وجود ندارد، تفکیک نقش وجود ندارد، به همین جهت تقسیم اموال نیز اتفاقی منطقی است؛ اما در کشور ما مناسب نیست. علاوه بر این مهریه، نص و قانون اسلام است که دادن آن واجب است. جای تعجب دارد مسئولین به جای این که فرهنگ‌سازی کنند تا حجم مهریه کمتر شود تا به زن پرداخت شود، چنین موضوعاتی را مطرح می کنند.

مفتاح_اندیشه - توسعه اقتصادی و اجتماعی بر موضوع طلاق أثرگذار است؟

پژوهش‌ها نشان می‌دهد هر چه مشارکت اجتماعی زنان بیشتر شود و روی به اشتغال بیاورند آمار طلاق بیشتر می‌شود. این همان چیزی است که جامعه شناسان نیز بر آن تأکید می‌کنند. برای نمونه جامعه‌شناسی به نام «کاستلز» معتقد است حضور زنان در مشاغل درآمدزا سبب شده قدرت چانه‌زنی آن‌ها افزایش یافته و مدیریت مردان را به چالش بکشند. وقتی زن شاغل باشد اختلاف‌های ناچیزی هم با شوهر پیدا کند، مقابل او ایستادگی کرده و احساس استقلال می‌کند.

انتهای پیام/

گفت وگو از حسین شریف علیایی

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.