به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، ابوالفضل اقبالی به عنوان کارشناس مسائل زن و خانواده تاکنون تألیفات متنوعی مانند «از گشت ارشاد تا چادر المیرا(چون و چراهای حجاب)»، «اوقات فراغت و گزینه های روی میز»، «به دخترم»، «خانه سازی(بایسته های ساختن خانواده)»، «درباره زن، زن از نگاه حضرت فاطمه زهرا(س)» و «زنده باد تساوی» را به رشته تحریر در آورده است.
به مناسبت روز زن و همچنین 40 سالگی انقلاب اسلامی تصمیم گرفتیم با او درباره حضور اجتماعی، سیاسی و... زنان به گفتوگو بنشینیم که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان می گردد؛
پاسخ: این گونه نیست. بر خلاف دوره رژیم شاهنشاهی که مشارکت زنان فیلتر شده و نمایشی بود و این اَنگ به آن دوره بیشتر می چسبد، الگوی مشارکت سیاسی در انقلاب اسلامی کاملاً جنسیتی یعنی هم زنانه و هم مردانه شده است. حتی انقلاب اسلامی در دورهای که حکومت پهلوی حاکم بود و مبارزه برای تغییر آن وجود داشت از ظرفیت زنان استفاده های فراوانی کرد.
جمهوری اسلامی پس از انقلاب نیز برای حفظ ثبات، استقلال و اقتدارش از مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان استفاده کرد که این موضوع نه تنها نمایشی نبود، بلکه کاملاً حقیقی و داوطلبانه بود. در نگاه انقلاب و جمهوری اسلامی زمینه های مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان پا به پای مردان فراهم شده است. بنده معتقدم حضور اجتماعی زنان نه تنها محدود نشده بلکه گسترش پیدا کرده است و اکنون در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و... زنان پیشران هستند، حتی در برخی عرصهها و فعالیتها، زنان جلوتر از مردان حرکت می کنند.
موضوع دیگر این که در نگاه انقلاب اسلامی صرف گسترش مشارکت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... زنان در جامعه مطلوب است یا ملاحظاتی دارد؟ به عقیده بنده کار درستی نیست بخواهیم ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی در حوزه زنان را به آمار مشارکت اجتماعی و سیاسی آنان تقلیل دهیم و این نوعی دور شدن از منطق انقلاب است. چون در نگاه اسلام به جامعه - انقلاب اسلامی نیز در صدد پیاده کردن آن نگاه است - برای زن تصویری ایده آل متصور شده که در آن مشارکت و موضع داشتن در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... مطلوب است ولی اولویت نیست. اشتباه است بگوییم در نگاه مطلوب اسلام، زن تنها فعال اجتماعی است، بلکه نگاهی که اسلام نسبت به زن دارد با محوریت مدیریت خانه، همسرداری و نقش های جنسیتی در خانه است. این اولویت به صراحت در سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری بیان می شود.
اتفاقاً ادبیات دینی معتبر مانند قرآن و روایات نیز می گوید، اولویت اصلی خانواده است و مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان باید براساس یک الگوی خانواده محور طراحی شود. به همین دلیل این سبک از اشتغال بی رویه و تحصیلات عالیه زنان - که 70 درصد دانشگاه ها را در اختیار دارند - آن هم بدون هیچ افق مشخصی که بخواهیم از این ظرفیت های تحصیلکرده در جامعه استفاده کنیم چون ساختارهای آن نیز وجود ندارد تنها براساس آن چه در ادبیات توسعه یاد گرفته ایم، می باشد و متأسفانه کورکورانه آن ها را پیاده می کنیم و با آمارهای مشارکت، تحصیلات و حضور اجتماعی زنان تنها پُز می دهیم. به عقیده بنده این کار نوعی انحراف و عدول از دغدغه انقلاب اسلامی در حوزه زنان و خانواده است.
پاسخ: بله، جمهوری اسلامی مشارکت سیاسی مردم را جنسیتی فهم می کند نه مردانه. یعنی در نگاه انقلاب اسلامی مردم که به عنوان فعالان عرصه های سیاست، اقتصاد و... هستند، تک جنسیتی نیستند، هم زن مردم تلقی می شود و هم مرد مردم تلقی می شود، این هم ادا بازی و نمایش نیست. جمهوری اسلامی پذیرفته که در عرصه های علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... به ظرفیت زنان نیاز دارد و چه بسا در برخی از عرصه ها نیاز به زنان بیشتر از نیاز به مردان احساس می شود. این جایگاه، جایگاه نمایشی نیست بلکه جایگاه خاصی برای زنان در نظر گرفته شده است و مصادیق آن را طی 40 سال گذشته می بینیم. حضور اجتماعی زنان اصلاً نمایشی نیست.
پاسخ: اولاً، این حرف ها به اسلام نمی چسبد که بگوییم؛ اسلام معتقد است زن تنها در خانه بنیشیند و کارهایی مانند همسرداری و مادری را انجام دهد. ثانیاً، نقش های خانگی مانند مادری و همسری نگاه حداقلی نیست. اتفاقاً در نگاه تمدنی می توان تلقی حداکثری از آن داشت. چون براساس نگاه حضرت امام(ره) و حضرت آقا، مادری زنان نقش مؤثر و مهمی در تمدن اسلامی دارد، چون پایه و مبنای تربیت است و پایه های شخصیت افراد در جامعه اسلامی در خانواده با محوریت مادر شکل می گیرد. به همین دلیل حداقلی نیست بلکه حداکثری است.
پاسخ: اگر منظورتان این است که در کشورهای توسعه یافته سهم تحصیل و دخالت زنان در مناسبت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... بیشتر از جامعه ماست، بنده این را می پذیریم چون زیرساخت ها در جوامع توسعه یافته آماده تر است. ما طی 40 سال گذشته تلاش اصلیمان در راستای مدرنتیه شدن بوده است. از دوران سازندگی این حرکت با شدت آغاز شد و با برنامه توسعه به سمت مدرن شدن حرکت کردیم، ولی راهی که ما شروع کرده ایم کشورهای توسعه یافته در آن جلوترند و زیرساخت های مشارکت علمی، اجتماعی، سیاسی و... زنان فراهم تر است.
فعلاً در جامعه ما درس می خوانیم و تنها آمار می دهیم که 70 درصد دانشگاه ها را دختران اشغال کرده اند و «ثم ماذای» آن را می مانیم. یعنی نمی دانیم از ظرفیت فردی که لیسانس، فوق لیسانس و دکترا می گیرد کجا استفاده کنیم و هنوز زیر ساخت هایی فراهم نشده است که بتوانیم از این ظرفیت ها استفاده کنیم، ولی در کشورهای توسعه یافته چون تاریخ طولانی تری نسبت به ما دارند این مسائل فراهم تر است. به همین دلیل تأثیر آن را می بینیم.
البته در نگاه اسلام این ها فضل و مایه برتری نیست. اگر بتوان الگوی مشارکت اجتماعی و سیاسی مبتنی بر محور خانواده طراحی کرد می توان گفت که رسالت انقلاب اسلامی در جامعه محقق شده است. نه این که کاملاً نعل به نعل دنباله روی کشورهای توسعه یافته در بحث هایی مانند زنان و خانواده باشیم. چون آن ها رویکرد ما را نسبت به مادری، همسری و نقش های مورد نظر که تأثیرات تمدنی دارد را ندارند. یعنی اصالتی برای خانواده و نقش های زن قائل نیستند. ما اگر قائل هستیم که این ها اصیل اند باید الگوهای خانواده محور در عرصه های مختلف طراحی کنیم که متأسفانه هنوز این اتفاق رخ نداده است.
انتهای پیام/