به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت الاسلام محمدرضا صالحیان در گفتگویی به مناسبت آغاز شبهای قدر و ایام شهادت امیرالمومنین(ع)، گفت: اینکه امیرالمومنین شهادت خودشان را مساوی با حیات و زندگی میدانستند دو جنبه دارد؛ یک جنبه فردی و شخصی دارد که وقتی انسان اعمال خود را سنجش میکند میبیند با شهادت و رفتنش به خاطر داشتن اعمال صالح که یک عمر را با اخلاص و نیکیها زندگی کرده است حالا یک حیات دوبارهای برای استفاده، از آنجا که دنیا مزرعه آخرت است، انسان صالح و کامل آنچه را که در زراعت زمین دنیا زرع کرده است حالا در حیات دومش که یک زندگی جدید است بهرهمند میشود. اینیک معنای فردی است که هر انسانی که با اعمال صالح زندگی کرده است مرگش آغاز یک حیات جدید و بهرهبرداری از آنچه هست که در مزرعه دنیا کاشته است.
دبیر ائمه جمعه استان اصفهان افزود: اما در رابطه با امیرالمؤمنین یک معنای دیگری هم هست، چون شخصیت علی (ع) یک شخصیت جهانی و مکتبی است و مربوط به همه ما و عالم هستی است. از آن جاییکه قرآن کریم میفرماید شهیدان زنده هستند و بر سر سفره رزق الهی روزی میخورند، شهادت امیرالمؤمنین هم یک حیات دوبارهای به مکتب و راه پیامبر و آموزههای دین و به زندگی امامان پس از خود داد. از امام حسن (ع) گرفته تا وجود مقدس حضرت مهدی (عج) که عالم هستی به دست او اداره خواهد شد. این شهادت حتی به دوران زندگی بشریت بعد از خود نیز حیات تازهای بخشیده است.
محمدرضا صالحیان سپس عنوان کرد: حالا میبینید بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال که انقلابی در ایران اسلامی رخ میدهد اسلام به قول امام راحل (ره) حیات مجدد پیدا کرد. یعنی اگر شیعه، مرجعیت شیعه، امام راحل، این نهضت و انقلاب نبود اسلام در اسلام آمریکایی محو میشد. شما در مأذنهها فقط یک اذانی میشنیدید یک حج ظاهری میدیدید و پوسته دین را میدیدید، اما آن حماسه حسینی که مغز دین است دیگر مشاهده نمیشد. لذا این انقلاب که اسلام را دوباره یک تجدید حیاتی در قرن بیستم داد به خاطر همین آموزههای امیرالمؤمنین و نهجالبلاغه است.
وی ادامه داد: الآن که میبینید مقاومت و بیداریهای جهان اسلام به وجود آمده است و آنچه آمریکا به عنوان یک ابرقدرت میگوید، ایران اسلامی و رهبر آن زیر بار نمیرود، اینها همه به خاطر اسلام ناب محمدی (ص) بر اساس ولایت و امامت است که هیهات من الذله، حسین، عاشورا و کربلا دارد. این حیات یعنی شهادت امیرالمؤمنین یک حیات مجددی هم داشت که در قرن بیستم و در انقلاب اسلامی پیدا شد. از انقلاب اسلامی نیز بیداریهایی امروز در جهان به وجود آمده است. از آن سیلی که امام راحل به آمریکا زد و آمریکا را زیر پا گذاشت و فرمود آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، این همان تجدید حیات و آموزههای حضرت علی (ع) است.
محمدرضا صالحیان در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی این حیات را بر اساس امامت و ولایت پذیرفتیم، ابزاری میخواهد. ابزار نگه داشتن یک حکومت صالح، یک حکومت بر اساس ولایت و امامت، زنده ماندن نهجالبلاغه و حکومت نهجالبلاغهای، نامه ۵۳ امیرالمؤمنین به مالک اشتر و آموزههایی که داده است، همه اینها ابزاری میخواهد. یکی از دهها ابزار نگه داشتن چنین نهضت و حکومتی بر اساس امامت و ولایت، عدالت است. اینها ابزار کار هستند که رمز ماندگاری امیرالمؤمنین همان عدالت است. اینها ابزار کار حاکمان و دستاندرکاران نظام و حکومت اسلامی بر اساس آموزههای امیرالمؤمنین است.
وی همچنین اظهار داشت: امیرالمؤمنین برای رمز ماندگاری و رمز استقامت در راه ماندگاری یک حکومت علوی، شاهکلیدهایی را به ما داده است، یکی از دهها شاهکلید همین بحث عدالت است. اگر عدالت نباشد هرچند در ظاهر، امامت و ولایت در کار و شعار ما باشد اما پایداری و ماندگاری ندارد. ولایت و امامت در صورتی ارزش دارد که به این شاهکلیدهای امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه که یکی از آنها عدالت است توجه شود.
محمدرضا صالحیان سپس گفت: بحث اسوه و الگو ریشه قرآنی دارد که قرآن کریم چند الگو معرفی میکند. یکی وجود مقدس پیامبر که میفرماید اسوه حسنه است و یکی ابراهیم که به عنوان اسوه معرفی میشود. اصلاً یکی از ابزارهای تربیتی معرفی الگوها است و این ریشه قرآنی دارد. لذا دستور قرآن است که برای تربیت چه در حکومت، چه تربیت فردی، چه تربیت خانوادگی و اجتماعی و سیاسی، باید از الگو استفاده کرد. الگوی ما در حکومت، باید علی (ع) باشد. در یتیمنوازی الگوی مان باید علی (ع) باشد. در عدالت نیز حکومت علی (ع) و آن درخواست برادر ایشان که از حکومت میخواست بیشتر سهمخواهی کند و برخورد امام علی (ع) میتواند الگو باشد.
وی اضافه کرد: ما در حکومتداری و زندگی فردی و اجتماعیمان یکی از اصولی که از آن باید استفاده کنیم برای اینکه در خط و صراط مستقیم باشیم، استفاده از الگو است. همین ازدواجهای آسان، زندگی حضرت فاطمه (س)، ادبی که در زندگی حضرت فاطمه (س) و امیرالمؤمنین علی (ع) وجود دارد، همین تربیت فرزند و شوهرداری و احتراماتی که در سیستم خانوادگی خانه زهرا (س) مشاهده میشود، همه اینها همان الگو است. الگو یک اصل قرآنی در تربیت است. چه در جنبههای سیاسی، حکومتی و اجتماعی و چه در جنبههای فردی و خانوادگی.
محمدرضا صالحیان تأکید کرد: آنچه امروز باید بیشتر برایش سرمایه بگذاریم، صادر کردن اندیشههای بلند امیرالمؤمنین علی (ع) است. برای اینکه در جهان انسانهای آزادیخواه و آزاده اندیش که به دنبال حرف حق هستند با هر مکتبی، چه یهودی، مسیحی و زرتشتی وجود دارند. انسانهایی در دنیا هستند که دنبال حرف ناب و حق و الگوهای صحیح و سالم هستند. هنر ما در صدور اندیشههای امیرالمؤمنین باید بیش از این باشد. ما در این ۴۰ ساله انقلاب مان را صادر کردهایم و بیداری و مقاومت به وجود آورده ایم. نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا یعنی صدور اندیشههای امیرالمؤمنین. اما مبلغین ما، حکومت ما، دولت مردان ما، وزارت امور خارجه و رایزنیهای فرهنگی ما در خارج از کشور باید بیش از این برای صادر کردن اندیشههای نهجالبلاغه اقدام کنند و نیاز است که علمیتر عمل کنند.
وی همچنین عنوان کرد: اوج دین و اسلام و مکتب حیاتبخش پیامبر (ص) و مجموعه آموزههای قرآن، در امامت و ولایت است. یعنی دین، مکتب، زحمات پیامبر (ص)، همه آموزههای قرآن، همه فراز و نشیبهای دوران امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبی (ع)، امام حسین (ع)، امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع)، امام کاظم (ع)، امام رضا (ع)، امام جواد (ع)، امام هادی (ع)، امام حسن عسگری (ع) و تمام عصارهی انتظار، میشود امامت و ولایت و سرآمد امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) است. اگر قدر (قدرِ دین، قدرِ انسان) را به معنای ارزش معنا کنیم و اگر هم قدر را به مقدرات معنی کنیم چه در قدر به معنای ارزش، ایمان و اسلام انسان مسلمان معنا کنیم، به همین ولایت و امامت است. یعنی قدر و ارزش دین به همین امامت و ولایت است.
محمدرضا صالحیان سپس افزود: اگر قدر را به مقدرات معنا و تفسیر کنیم معنایش این است که در صورتی دین مقدر و رقمزده میشود و در نتیجه عمل انسان به آموزههای دین آنچه تقدیر میشود باز با محک امامت و ولایت تقدیر میشود. بنابراین ضربت خوردن امیرالمؤمنین علی (ع) در ماه مبارک رمضان و شهادت آن امام همام در این ماه و نام این شبها را قدر نامیدن، با هم ارتباط دارند و پیام دارد. پیامش این است که اوج ایمان و دین که در اوج شبهای قدر است که ایمان افراد رقم میخورد، با امامت و ولایت رقم میخورد.
وی در انتها گفت: الآن شما میبینید ما نبی، رسول و پیامبر نداریم. نداشتن نبی و پیامبر اشکالی ندارد. میشود انبیا در خاتم انبیا خاتمه پیدا کند و تمام شود اما امامت با حیات انسان تا آخر عمر ادامه خواهد داشت. ضرورتی که امامت و ولایت برای زندگی انسان دارد به این صورت است که تا جهان و عالم هستی برقرار است ضرورت امامت و ولایت هم باید باشد و لذا این دو باهم ارتباط تنگاتنگ دارد.
انتهای پیام/
منبع: مهر