حجتالاسلام والمسلمین ذبیحالله نعیمیان، عضو گروه فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، درباره زمان مطرح شدن موضوع ولایت مطلقه فقیه بیان داشت: بحث ولایت مطلقه فقیه از اموریست که در زمان عدم حضور پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فقیه واگذار شده است.
وی افزود: دایره ولایت فقیه منوط به جعل امام معصوم(ع) است و این دایره براساس نیازها، اقتضائات و مصلحت جامعه در نظر گرفته میشود، از اینرو ولایتی که برای فقیه در نظر گرفته میشود همان ولایتیست که برای پیامبر(ص) و امام(ع) عنوان میشود. یعنی ضرورت رفع نیازهای جامعه اسلامی این اقتضاء را دارد که ولایت گستردهای مانند ولایت معصوم(ع) برای فقیه جعل شود.
استاد حوزه با بیان اینکه طرح بحث ولایت مطلقه فقیه به امام راحل باز نمیگردد، اظهار داشت: بحث ولایت فقیه پس از شیخ مفید یعنی زمان نخستین مکتوبات فقهی که به ما رسیده، به دو صورت مطرح شده است. برخی از فقها اختیارات فقیه را متناسب با نیاز هر باب در هر کدام از ابواب فقه مطرح کردهاند. چنانکه گاه فراتر از نیاز خاص یک باب فقهی نیز تعابیر عام و مطلق درباره ولایت فقیه مورد اشاره قرار گرفته است.
وی عنوان کرد: همچنین گستردگی ولایت فقیه در سخنان فقهای پس از شیخ مفید لزوماً در قالب بحث نظری مبسوط محدود نمیشود، بلکه در خلال فرمایشات این بزرگواران در اشارات فتوایی نیز با عبارات متعددی، گستردگی ولایت فقیه مطرح شده است.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان یادآور شد: مرحوم نراقی نخستین کسی است که بحث ولایت فقیه را به تناسب نیاز زمان به صورت مبسوط مطرح میکند و میگوید «فقها، فضلا و طلاب وقتی قوه اجتهاد را در خود احساس میکنند، احکام دین را استنباط کرده و به امور ولایی میپردازند، ولی نیاز است این بحث به صورت جدی و استدلالی مطرح شود.»
وی تأکید کرد: البته نباید انتظار داشت ولایت فقیه از همان نخست به صورت گسترده مطرح شده باشد، بلکه مانند سایر ابواب فقه آرام آرام توسعه بحثی پیدا کرده است.
این محقق و مدرس فقه سیاسی در جمع بندی این بخش از سخنان خود گفت: بحث ولایت مطلقه فقیه را به دو صورت میتوان در سخنان فقهای گذشته سراغ گرفت؛ نخست، تصریحات فتوایی بر عمومیت و اطلاق ولایت فقیه که پس از شیخ مفید مطرح شده است. دوم، کنار هم قرار دادن مطالب جزئی که درباره ولایت فقیه در ابواب مختلف فقه توسط فقها مطرح شده است. موضوع ولایت فقیه در تمامی ابواب فقه بیان شده و تمسک شده است. اگر این مطالب را کنار هم قرار دهیم ولایت مطلقه فقیه اثبات میشود. این امر را می توان در کتاب فقیهان امامی و عرصههای ولایت فقیه دید.
این استاد حوزه در پاسخ به این پرسش که «آیا امام راحل بحث ولایت فقیه را نخستین بار در نجف ارائه دادند؟» اذعان داشت: عموم افراد گمان میکنند امام راحل برای نخستین بار ولایت فقیه را در نجف مطرح کردند، در حالی که اینگونه نیست. ایشان نخستین بار در رساله کشف اسرار موضوع ولایت فقیه را مطرح کردهاند.
وی افزود: مرحوم آیتالله بروجردی در سال 1327 در باب نماز جمعه به اثبات ولایت مطلقه فقیه پرداختهاند و امام سه سال پس از ایشان یعنی سال 1330 در اصول فقه در رساله اجتهاد و تقلید و نیز در درس خارج اصول فقه ولایت فقیه را مطرح و اثبات کردهاند. آیتالله سبحانی که تقریرات درس اصول امام(ره) را تهیه کردهاند، در پاسخ به سوال اینجانب نقل کردند ایشان آن را در بحث اجتهاد و تقلید در سال 1330 درس دادند. این محتوا در کتاب تهذیب الاصول ایشان و نیز در تقریر مرحوم شیخ حسین تقوی اشتهاردی چاپ شده است.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان خاطرنشان کرد: آیتالله جوادی آملی نیز تقریرات درس اصول امام(ره) را از سال 1330 تا 1337 در کتابی به نام تحریر الاصول تهیه کردهاند که موضوع ولایت فقیه در باب اجتهاد و تقلید مطرح شده است که ظاهراً مربوط به سال ۱۳۳۷ش است. از سوی دیگر امام راحل خود درسهایشان را مینوشتهاند که ولایت فقیهشان در رساله اجتهاد و تقلید که در سال 1330 نگاشته شده، بیان شده است.
وی یادآور شد: همچنین آیتالله سید ابراهیم میرباقری از اساتید حوزه تهران نقل میکرد «در مقطع کوتاهی در بحث تابستانی – گویا سال ۴۳ - موضوع ولایت فقیه توسط امام راحل برای جمع محدودی از طلاب مطرح شد.» پس درس اصول امام(ره) غیر از آیتالله سبحانی توسط شیخ حسین تقوی اشتهاردی نیز تقریر نویسی شده و در آنجا نیز موضوع ولایت فقیه عنوان شده است و دو تقدیر از مقطع اول و بعد توسط آیتالله جوادی داریم.
استاد حوزه اذعان داشت: در ضمن سه سال پس از درس ولایت فقیه امام راحل، مرحوم آیتالله گلپایگانی در سال 1333 درس ولایت فقیه خود را ارائه میدهند و تقریرات آن توسط آیتالله صابری همدانی منتشر شده است. بحث دیگر اینکه تقریرات درس آیتالله بروجردی درباره ولایت فقیه توسط آیتالله میرزاعلی صافی گلپایگانی، آیتالله منتظری و آیتالله نوری همدانی(هنوز منتشر نشده) نیز تهیه شده است.
وی اظهار کرد: تمام این دروس ولایت فقیه را امام راحل پیش از درسهای نجف مطرح کردهاند. در نجف نیز از اول بهمن سال 1347 موضوع ولایت فقیه را مطرح میکنند که مورد استقبال شهید صدر قرار میگیرد. در نجف تقریرات درس ایشان توسط آیتالله معرفت، به عربی ترجمه میشود. مدتی بعد متن فارسی دوباره توسط آقای جلال الدین فارسی ویرایش شده و منتشر میشود.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان در جمع بندی این بخش از سخنان خود نیز اظهار کرد: اولاً، بحث ولایت فقیه مختص امام نیست بلکه پیش از ایشان افراد فراوانی نیز این موضوع را مطرح کردهاند. ثانیاً، امام راحل پیش از نجف چند بار موضوع ولایت فقیه را مطرح کرده و چند بار تدریس کردهاند که شامل سالهای 1330، 1337 ،1343 و... میشود.
وی همچنین اضافه کرد: در فتنه 88 پسر آقای شریعتمداری ادعا کرد پدرش اعتقادی به ولایت فقیه نداشت. آقای سید هادی خسروشاهی براساس اسناد ساواک گفت: آقای شریعتمداری در مهر سال 1347 یعنی پیش از امام راحل موضوع ولایت فقیه را بررسی کرده که توسط آقای ابوالحسن حقانی منتشر شده است. اما امام خمینی بحث ولایت فقیه را در نجف در بهمن سال 47 ارائه کردند. این نشان میدهد که این مقوله در ذات فقاهت شیعی است.
عضو گروه فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در ادامه گفتوگو، دیدگاه آیتالله خویی درباره ولایت فقیه را اینگونه تشریح کرد: آقای خویی نافی ولایت فقیه نبود.
وی افزود: در فقه و اصول وقتی علما برای موضوعی از ادله اجتهادی دلیل کافی پیدا نمیکنند به اصول عملیه و ادله فقاهتی مراجعه میکنند. مرحوم آیتالله خویی نیز بر خلاف اکثر علما به رجال نگاه تعبدی داشته، حتی به جابریت رای مشهور نیز اعتقادی نداشته و این نگاه خاص اقتضاء میکرده که بسیاری از روایات را کنار بگذارد.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان اظهار کرد: مرحوم آیتالله خویی با ادله اجتهادی به سبب نگاه خاصی که به رجال داشت، موضوع ولایت فقیه را نمیپذیرفت، ولی با ادله فقاهتی قائل به تصدی فقیه بود. به همین دلیل میگفت فقیه باید عهده دار جامعه اسلامی باشد، غیر فقیه نمیتواند چنین تکلیفی داشته باشد و تصرفات غیر فقیه جایز و نافذ نیست.
وی تأکید کرد: از کسانی که به ولایت فقیه حمله میکنند باید پرسید جایگزین آنها برای ولایت فقیه چیست؟ غیر از دموکراسی است؟ به نگاه آیتالله خویی و دیگر علما اگر فقیه در جایگاه متصدی نباشد قدر متیقن فرد دیگری نمیتواند بر این جایگاه قرار گیرد. نگاه آیتالله خویی این نیست که ولایت فقیه را کنار بگذاریم. ایشان اصل کار برای غیر فقیه را جایز نمیدانند.
این استاد اضافه کرد: البته لزوماً در شاگردان آیتالله خویی چنین نگاهی وجود ندارد. برای نمونه آیتالله معرفت شاگرد ایشان بوده، سپس شاگرد امام(ره) میشود و بحث ولایت فقیه را به زبان عربی منتشر میکند. آیتالله سید محمدمهدی خلخالی نیز شاگرد آیتالله خویی بوده ولی ولایت فقیه را در کتاب قوی حاکمیت در اسلام، در همان آغاز انقلاب بسط داده است.
وی افزود: آیتالله میرزا جواد تبریزی نیز از باب حسبه تصدی مقام ولایت را به فقیه میدهد، غیر فقیه را جایز نمیداند. تضعیف ولایت فقیه را حرام دانسته و از منظر او غیر فقیه مشروعیت تصدی ندارد. بزرگان دیگر مانند شهید صدر، آقاضیاء، آخوند خراسانی، آیتالله سبزواری و... نیز موضوع ولایت فقیه را مورد تأکید قرار دادهاند.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان یادآور شد: آخوند خراسانی برخی ادله را نقد میکند، ولی میگوید براساس همین ادله فقیه قدر متیقن است. به طور کلی برخی شاید مشربشان این باشد که بگویند از باب حسبه ولایت به فقیه میرسد، ولی این به معنای نپذیرفتن ولایت فقیه نیست. بلکه تأکید میکنند کار باید به دست فقیه باشد وگرنه دیگران حق تصرف ندارند.
وی درباره این که آیا دیدگاه امام درباره ولایت فقیه پیش از نجف با پس از نجف متفاوت شد؟ خاطرنشان کرد: امام در همه این مقاطع و نیز در نجف ولایت عام و مطلق فقیه را ثابت کردهاند و به تناسب هر زمان ولایت خود را به کار گرفتهاند.
حجتالاسلام والمسلمین نعیمیان پاسخ پرسش «چرا امام شرط اجتهاد را برای ولیّ فقیه کافی دانست در حالی که پیشتر اعلمیت را نیز شرط می دانست؟» را این گونه ارائه داد: حضرت امام(ره) تأکید داشتند تصدی زعامت جامعه نیازمند خصوصیات و شرایط مختلفی در فقیه است. لذا با تأکید بر چنین جامعیتی صرف مرجعیت را کافی نمیدانستند. چنانکه اعلمیت را لازم ندانستند تا جامعه به بن بست نرسد.
انتهای پیام/