به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ آیتالله محمدحسین ملکزاده، استاد درس خارج حوزه، در پاسخ به شبههای که دشمنان تشیع بر حکم ازدواج موقت وارد کردهاند پرداخت که متن آن به شرح زیر است:
برخی میگویند که متعه چرا در اسلام تشریع شده است؟ آیا ازدواج دائم کافی نیست و آیا متعه مصداق شهوترانی نیست؟ این چه بازی است که درآوردهاند؟.
ساختمانی را فرض کنید که از همه جهت امکانات کافی مانند آسانسور و پله اصلی دارد، ولی درعین حال در پشت ساختمان یک پله اضطراری بدون تزئینات و صرفا برای اضطرار قرار میدهند؛ ممکن است کسی اشکال کند که با وجود راه پله اصلی و آسانسور چه ضرورتی برای وجود این پلههای فرعی وجود دارد که در پاسخ میگوییم این برای اضطرار در موارد نادر است.
اسلام اگر دینی است که مدعی است میتواند بشر را تا قیامت اداره کند باید قوانین جامعی داشته باشد؛ لذا اگر متعه در اسلام نبود باید این اشکال را میگرفتیم که اسلام، جامع نیست و همه ابعاد زندگی بشر را درک و فهم نکرده و به حالت اضطرار انسان بی توجه بوده است. پس در اسلام دو نوع ازدواج داریم؛ یکی دائمی که عمومی است و دیگری موقت که درمانی اضطراری، موقتی و یک نوع مسکن برای کسانی است که به ازدواج دائم دسترسی ندارند.
مبلغان باید در مواجهه با جوانان و به خصوص دانشگاهیان به این مطلب تاکید کنند که درست است که در اسلام ازدواج موقت وجود دارد، ولی ما هیچ وقت به آن توصیه نمیکنیم، زیرا باعث تاخیر در ازدواج دائم میشود؛ توصیه باید این باشد که جوانان صبر کنند و به محض ایجاد شرائط نسبی برای ازدواج دائم به این سمت بروند، زیرا جوانی که به ازدواج موقت تن دهد کمتر به سمت ازدواج دائمی خواهد رفت چون مسئولیت کمتری دارد و باعث ضربه زدن به خود جوان است؛ ازدواج موقت راه اضطراری است و جوانان نباید خود را به راه اضطراری عادت دهند بلکه باید صبر کنند تا راه اصلی باز شود؛ بنابراین در درجه اول با اینکه نمیگوییم ازدواج موقت حرام است و در اسلام نیست، ولی خطاب به جوانان میگوییم شما به در درجه اول باید به ازدواج دائم فکر کرده و اصلا وارد این مقوله نشوید؛ بنابراین اضطراری بودن و اینکه ازدواج موقت برای شهوترانی نیست باید به درستی برای مردم تبیین شود.
در اینجا روایاتی هست که کمتر خوانده و شنیده میشود؛ از امام رضا (ع) روایت شده که سئلت ابوالحسن عن المتعه؛ قال هی حلال، مباح مطلق لمن لم یغنه الله بالتزویج؛ فلیستعفف بالمتعه؛ امام کاظم (ع) به علی بن یقطین فرمودند که متعه برای کسی است که خداوند ازدواج دائم برای او فراهم کرده، ولی همسرش از او غائب است؛ علی بن یقطین پرسید؛ حضرت سرزنش و توبیخ کردند که تو را با متعه چه کار؟ حال آنکه خداوند تو را با داشتن همسر دائم بی نیاز کرده است؛ بعد به دیگری فرمودند این کار برای کسی رواست که خداوند او را داشتن همسر از این کار بی نیاز نکرده باشد.
باز در روایت داریم که امام رضا (ع) برای برخی موالیان خود پیام فرستادند که در متعه کردن اصرار نداشته باشید آنچه وظیفه شما هست اقامه سنت است یعنی متعه کنید به مقداری که حرمتی را که دیگران تحمیل کردهاند برداشته شود نه اینکه شما را به نام متعهایها بشناسند و به حساب بیاورند. در منتهی آلآمال در بخش عجائب و معجزات امام جواد (ع) هم این مسئله بحث بیان شده است. در برخی روایات ما که ما آن را به عنوان روایات مشوقه متعه میشناسیم تصریح شده که مراد ما از ترغیب به متعه این نیست که پیروان ما عملا اقدام به این کار بکنند بلکه بحث اعتقاد به شرعیت متعه است.
امام صادق (ع) فرمودند کسی که ایمان به رجعت ما نداشته باشد و ازدواج موقت را حلال نداند از ما نیست؛ امام باقر (ع) فرمودند اگر در متعه، قصد فرد، خدا و امتثال شریعت و مخالفت با کسی که از متعه منع فرموده است باشد ایرادی ندارد؛ یعنی قصدش خدا و امتثال شریعت و مخالفت با حرمت باشد؛ بنابراین اگر اسلام متعه را به عنوان راه اضطراری مطرح کرد روایات مشوقه به تعبیر شهید مطهری صرفا برای بعد اعتقادی این مسئله است که اگر کسی از روی اضطرار به این مسئله پرداخت مورد شماتت قرار نگیرد.
در شرح لمعه، کتاب النکاح، در فصل ثالث، شهید ثانی در مقابل بحث حرمسرا آورده که زنان یک مرد اعم از ازدواج دائم و موقت بیش از ۴ زن نمیتواند باشد و نمیتوان ازدواج موقت را از شمول آیه نکاح بیرون دانست بنابراین روایاتی که میگویند متعه به هر میزان و همزمان حلال است که تداعی بحث حرمسرا را دارد از منظر شهید ثانی روایات ضعیفه هستند؛ تنها دلیل قوی مقابل عدم حصر را روایت اجماع ابن ادریس میدانند که تکلیف روایات ابن ادریس هم روشن است بنابراین اسلام دعوت به حرمسرا نکرده است بنابراین در همین بحث ازدواج با کنیز چقدر شرط قائل شده و آوردهاند که اگر کسی با کنیزی نیازش مرتفع شد حق ندارد کنیز دیگری برای این کار داشته باشد.
برخی میگویند متعه چه فرقی با زنا دارد؟ در پاسخ باید گفت که اولا ازدواج است و شرائط حقوقی خاص و عده دارد و اگر شرط کنند میتواند ارث و نفقه هم داشته باشد؛ ضمن اینکه چه کسی گفته است که ازدواج موقت صرفا برای تمتع جنسی است؛ در روایت داریم که ظاهرا موسی بن جعفر (ع) قصد داشتند دخترشان را به سفری همراه با دیگران بفرستند و چون محرمی برای او وجود نداشت دختر را صیغه موقت مردی کردند تا ایشان دختر را به مقصد برساند و اصلا بحث جنسی هم مطرح نبود.
گفته میشود که به بانوان در متعه ظلم میشود؛ میگوییم بانوان مجرد براساس نتائج نظرسنجی غالبا حاضر به متعه نیستند و از طرفی پدران هم اجازه نمیدهند و حتی اگر بپذیرند هم به عنوان مقدمه برای ازدواج دائم قبول میکنند و نه صرفا تمتع جنسی؛ بنابراین قاعدتا ازدواج موقت برای زنانی است که به هر دلیلی بیوه هستند؛ یا شوهر از دست داده یا شوهرشان طلاق گرفته است که در این صورت این افراد هم از ازدواج موقت متمتع و بهرهمند میشوند و به خصوص اگر قید مالی و شرائط رعایت شود میتواند بحث ارث و نفقه هم در میان باشد و این کار میتواند زنان گرفتار مشکلات را از برخی ناهنجاریها برهاند.
انتهای پیام/