وی با بیان این که برای ارتقاء تربیت شهروندی دو راه پیش روی ماست، گفت: یکی تقویت اخلاق شهروندی به کمک آموزش تعالیم دینی و دیگری بازتعریف شهروندی به کمک تبیین تعالیم دینی است که این دو راه می تواند بنابر موقعیت بطور مکمل و یا بطور مجزا توسط سیاستگزاران و برنامه ریزان تعلیم و تربیت کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
علم الهدی با اشاره به این که در منابع فارسی که به حوزه تربیت شهروندی با نگاه اسلامی پرداخته شده است معمولا از دو نکته غفلت شده است، افزود: یکی؛ تعارض درونی ارزشهای شهروندی مثلا ارزش رفاه و ارزش برابری است و دیگری؛ فروبستگی ساحت معنوی دنیای مدرن و فقدان زمینه های عاطفی لازم برای رشد ارزشهاست.
وی خاطرنشان کرد: ادیان ابراهیمی و اغلب رویکردهای دینی بر ارزشهای اخلاقی همچون صلح، نوع دوستی، فداکاری، محبت، زهد و دنیاگریزی تاکید دارند. ولی در نهادهای تربیتی مدرن این ارزشها و فضایل اخلاقی ازامورعقلانی یعنی آن ارزشهای معرفتی که در علم و فناوری مورد تاکید است نظیر صحت، دقت، سرعت و سهولت جدا می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در دانشگاه ها و مدارس تعالیم اخلاقی ودینی موضوع یا ابژه مطالعاتی است که به خصوص در علوم انسانی مورد توجه می باشد ولی در تجربه های تحصیلی جایگاه معین و رسمی و مهمی ندارند. برنامه های درسی تخصصی و عمومی بر مهارتهای خواندن نوشتن حساب کردن مهارتهای تحقیق مهارتهای تحلیل و استدلال متمرکز هستند. یعنی ارزشها و فضایل معرفتی در اغلب فرصتهای یادگیری تجربه می شود. پس جریان تربیت رسمی در دانشگاه و مدرسه زیر تاثیر عقلانیتی است که به شناخت علمی و فناورانه فروکاسته است و از تجربه های هنری و همچنین تجربه های ایمانی و اخلاقی بطور رسمی خالی شده است.
این استاد دانشگاه بیان داشت: پرستش، تقدیس، از خودگذشتگی، فداکاری، عشق ورزی و تجربه هایی نظیر آن از برنامه های رسمی مدارس و دانشگاه ها حذف شده و در عوض اینگونه تجربیات در معابد و مراکز دینی و با نظارت اولیای ادیان بطور وسیع و متنوع روی می دهد. علاوه بر این تجربه های هنری و زیبایی شناختی نیز تا حدودی از دانشگاه و معبد خارج و بطور متنوع تر و گسترده تر به سینما و رسانه منتقل شدند. این نوع تقسیم وظایف میان دانشگاه معبد و سینما بخشی از پروژه مدرنیزاسیون قلمداد می شود که البته فواید زیادی هم دارد.
علم الهدی با بیان این که تخصصی شدن و تقسیم کار میان سینما، دانشگاه و معبد برخلاف فواید فراوان، سبب شده سیاستها و برنامه های تربیتی به گونه ای نامتعادل و فانتزی صورتبندی شوند، گفت: زیر تاثیرات پروژه مدرنیزاسیون ما امروزه به جای نهاد تعلیم و تربیت با صنعت تعلیم و تربیت روبرو هستیم و هدف از برنامه های تربیتی رایج دراین صنعت، ساختن شهروندان ایده آل برای شهر های صنعتی و فراصنعتی است.تقسیم کار میان مدرسه، معبد و مدیا که بخشی از پروژه مدرنیزاسیون می باشد به دلیل القاء برخی ماموریتهای متعارض نمی تواند تربیت شهروندی را که بر یکپارچگی امر تربیت اتکا دارد به سرانجام برساند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که به واقع ارزش رفاه و ارزش عدالت دو ارزش نهایی در تربیت شهروندی هستند، ولی رفاه طلبی با فداکاری و عدالت خواهی با سوداگری ناسازگارند، اظهارداشت: همچنین مشارکت که در گرو پذیرش آراء مختلف یا حتی مخالف است با خودبسندگی ناشی از استقلال رای سازگار نیست. کار دشوار هماهنگی میان مراکز دینی و مراکز آموزشی و مدیا در فائق آمدن بر همین نوع تعارضات اساسی در تربیت شهروندی است.
علم الهدی تاکید کرد: به نظر می رسد تلفیق معنویت و عقلانیت و زیبایی می تواند به شکل گیری و توسعه روایتی از تعلیم و تربیت کمک کند که ساحت های مختلف زندگی انسان را در بر گرفته تربیت علمی را به تربیت هنری، تربیت بدنی، تربیت دینی، تربیت اقتصادی گره بزند و در مجموع همه این عرصه های تربیتی را ارتقاء بخشد.
وی با بیان این که جامعه مدرن به رغم تمام پیشرفتهای مادی به فقر معنویت دچاراست، گفت: دستاوردهای علم وفناوری نیز درتامین و گسترش سلامت، رفاه، خوشبختی و پیشرفت، با پیامدهای ناخواسته ای همچون فقر و تبعیض و ستم و خشونت همراه شده است. همه این شوربختیها که امروز گریبانگیر نسل ماست هرچند حاصل عوامل اجتماعی متنوعی است ولی به نحوی در فقر معنویت نیز ریشه دارند.فقر معنویت حاصل دوگانه ایمان و عقل است یعنی تفکیکی که بطور مبنایی و اساسی میان عقل و ایمان پدید آمده با صورتبندی عقلانیت در قالب علم و فناوری و صورتبندی ایمان و دیانت در قالب باورها و رفتارهای مناسکی و مراسم آئینی، سکولاریسم و فقر معنوی حاصل از آن را افزایش داده است.
این استاد دانشگاه دین گریزی را به مثابه خصلت عصرجدید حاصل تجزیه عقلانیت دینی عنوان کرد و اظهار داشت: تفکیک مدنیت از دیانت حاصل تفکیک معنویت از عقلانیت است که سبب شده علم و فناوری و سیاست و اقتصاد، اموری عقلانی ولی فارغ ازمعنویت و ایمان باشند. از سوی دیگر دیانت نیز که بطور اساسی بر عبادات و مناجات و خدمات امدادی متمرکز است بکلی هویت خود را در جدایی از اقتصاد و سیاست و سایر امور عقلانی حفظ کرده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: از یکسو معنویت های دست ساخته و متنوعی که مرموزانه در حال گسترش است بیش از گذشته ضرورت تلفیق معنویت با عقلانیت و ضرورت ارزیابی و اعتبارسنجی انواع معنویت را نشان میدهد و از سوی دیگر توسعه خشونت صنعتی شده رفع فقر معنوی را به ظهور معنویت در ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی گره می زند.
انتهای پیام/
منبع: مهر