به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگویی، با بیان اینکه رویکرد تمدنی به حضرت فاطمه زهرا(س) را میتوان در چند عنوان بازفهمی کرد، گفت: یکی از این مؤلفههای تمدنی در شخصیت حضرت زهرا (س) موضوع مظلومیت است.
مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: نماد مشروعیت و حقانیت در تمدنها همیشه فلسفه و منطق نیست، بلکه نشان آن، گاه و غالباً پاکیهای بدیهی و مظلومیتهای آشکار است که نه فقط موجب جلب و جذب ایمان میشود، بلکه فهمی سهل و بسیط از حقیقت را موجب میشود، خشونتها و کدورتها را کم میکند، و همبستگیها را متراکمتر میکند.
وی ادامه داد: امروزه کسانی مانند «مرادخای کلاپلان» و یا «رنه ژیرار» که در پی نظم اجتماعی و پیوستگی انسانی و تمدنی میروند، در پی نقطههای «مظلومیت» در تاریخ خود میگردند و آن را نقطه عطف تمدنی میدانند تا بلکه بتوانند از آن رهگذر جامعه کوچک، خُرد و شکننده را به جامعهای بزرگ و بههم پیوسته تبدیل کنند. از همین نظر، در تجربه تاریخیِ بیعدالتیها نیز، رنجدیدگان و ستمکشیدهها (مثلاً سیاهان آمریکا در رنج بردگی، و یا ژاپنیها در تراژدی هیروشیما) ظلمهای رفته بر خود را نَه فراموش میکنند و نَه آن را در زندگیها و قلمروهای شخصیِ خود مخفی میدارند، بلکه از آن نقطههای سیاه، نقطه عطفی برای توسعه و توسعه انسانیِ خود میسازند.
این محقق افزود: پدیدههای حزنانگیز در تاریخ ادیان و نقطههای اندوه در تاریخ اسلام و شگفتیهای مظلومیت در تاریخ تشیع را هم میتوان از همین منظر دید و آن را در مقیاس کلان انسانی درک کرد. ستم بر دخت نبی اکرم (ص) و شکوهها و نالههای آن یگانه بانوی عصمت در خانههای حزناش، نَه یک رخدادی در گذشته، بلکه واقعهای در مقیاس یک تمدن بوده است و تاریخ هم تاکنون نتوانسته است از آن رهایی یابد. این بحث بسیار مهم تمدنی است و نباید به آن به عنوان یک موضوع ایدئولوژیک نگاه کرد.
حجتالاسلام بابایی همچنین علاوه بر بحث مظلومیت، به موضوع شهادت و جایگاه تمدنی آن در ادیان ابراهیمی به ویژه اسلام اشاره کرد و گفت: شهادت از عناصر پیوستگی و وحدتزا در تمدن اسلامی بوده است که نمونه آن را در پیامدهای عاشورا در تمدن اسلامی از یک سو و استمرار خون خدا و آثار حیاتبخش آن در تاریخ بشر از سوی دیگر میتوان دنبال کرد.
وی تاکید کرد: اساساً نمودار پیوستگی در امت اسلام رابطه تنگاتنگی با نمودار خونهای پاک و مقدس شهیدان در گذشته تمدن اسلامی داشته است. انقلاب اسلامی در ایران نیز سرآغازی بود برای شکلگیری تراکم جدیدی از خونهای خدا (از خون امتهای عالِم همچون شهیدان بهشتی و مطهری و باهنر گرفته تا خون امتهای مجاهد همچون شهیدان خرازی، باکری، زینالدین، و سلیمانی) که هر یک از آنها تَرَکهای جدیدی در نظام سلطه بوجود آورده و باورهای تازه و چشمانداز نویی را در میان امت بزرگ اسلام موجب گشته است.
این محقق با اشاره به حماسهای که شهادت سردار قاسم سلیمانی به عنوان یکی از شاگردان مکتب حضرت زهرا (س) در ایران ایجاد کرد، گفت: امروز مثال عینی این همبستگی و پیوستگی اجتماعیِ برآمده از شهادت را میتوان در شهادت سردار سلیمانی وپیامدهای وحدت بخش آن دید، آن هم نَه فقط در میان ایرانیان بلکه در میان امت اسلام و جهان مقاومت مشاهده کرد. بنابراین موضوع دوم که تمدنها از آن متأثر میشوند موضوع خون و شهادت است که در اسلام یکی از نقطههای عطف آن، شهادت حضرت زهرا (س) بود که توانست الگویی از شهادت و مقاومت را برای نسلهای مسلمان ایجاد کند.
مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: موضوع دیگری که در ادامه بحث شهادت و مظلومیت میتوان دنبال کرد مساله محبوبیت است. محبت اجتماعی و جامعه محبان و همین طور اقتدار حُبی یکی از نقطههای جهش و جنبش تاریخی و تمدنی است که باید آن را جدی گرفت.
این پژوهشگر اظهار کرد: تلقی من این است که از نقطههایی که دست کم در تاریخ اسلام اهمیت داشته و برای جامعه شیعی ما در واقع انسجام ایجاد کرده محبوبیت حضرت زهرا (س) است که نَه فقط انسجام اجتماعی بلکه نوعی از ترقی و تربیت روحی را هم موجب شده است که این محبوبیت شخصیت حضرت زهرا (س) حاصل مظلومیت، معصومیت، شهادت، و البته زن بودن آن بانوی بزرگ بوده است که برای ایشان در طول تاریخ اقتدار تمدنی ساخته است.
حجتالاسلام بابایی ادامه داد: از جمله نکات تمدنی دیگر در شخصیت حضرت زهرا (س)، موضوع عزت است. در مقایسه میان موضوع کرامت و عزت، باید توجه داشت که اساساً کرامت انسانی به ارزش حداقلی انسانها اشاره دارد. کرامت انسانی یک امر فردی است، اما موضوع عزت امری اجتماعی است و برای همه افراد حاصل نمیشود. هر میزان عزت انسان بیشتر میشود نقشآفرینی اجتماعی او نیز بیشتر خواهد شد. یکی از ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه زهرا (س) و آثار اجتماعی و تمدنی آن دقیقاً همین عزت انسانی است که در مقابله با ظلم و تعدی و تحقیر به وجود آمده و در فرهنگ مسلمانان نیز نهادینه کرده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: نکته دیگر تمدنی که باید در شخصیت حضرت زهرا (س) دنبال کرد، موضوع کوثر بودن ایشان است. در بحثهای تمدنی همواره تراکم خیرات و انباشت خوبیها جوامع را به سمت و آستانههای تمدن نزدیکتر میکند. در مورد حضرت زهرا (س) این کوثر بودن در خیر و نیکی هم در کمیت نیکیهای به یادگار مانده از آن حضرت و هم در کیفیت این خیرات قابل مشاهده و مطالعه است.
وی با اشاره به اهمیت مسئله خلوص انسانها و آثار تمدنی آن گفت: اساساً از منظر اسلامی و عرفانی هر میزان کنشگران تمدنی تقرب الی الله داشته باشند، ماناییِ کنشهای آنها در صحنههای کلان تمدنی بیشتر و بیشتر خواهد بود.
حجتالاسلام بابایی با اشاره به حدیث «قرب فرایض و قرب نوافل»، و اینکه رضایت حضرت فاطمه (س) رضایت خدا و غضب فاطمه (س) غضب خدا و اندوه او هم اندوه خداست، گفت: اندوه خدا در مقیاس خود خدا ظاهر میشود، همه تاریخ و همه هستی را غمبار میکند و حسرتهای پیوسته و لاینقطعی را در جهان خلق به بار میآورد؛ بیشک این اندوه عمیق الهی همواره در دلها میماند تا زمانی که اراده الهی از آستین بقیه الله (عج) برآمده و ستمهای رفته را تلافی کند و بهشتی از عدالت و محبت بیافریند.
وی در پایان اظهار کرد: آنچه در این کلام اهمیت دارد ایجاد ارتباط بین انسان و خدا و وجود آثار خدایی برای فعل انسانی است. هر میزان افعال انسانی صبغه الهی پیدا میکند قلمرو اثرگذاری و ماندگاری آن بیشتر و بیشتر میشود. با عطف توجه به این نکته، هر میزان خدایی و الهی بودن کارها و کنشها بیشتر شود، برکت، توسعه، و موجآفرینی آنها نیز بیشتر خواهد بود و به آستانههای شکلگیری امت نزدیکتر خواهد شد و البته همین مساله نیز یکی از اسرار اثرگذاری حضرت زهرا(س) در تاریخ اسلام و در شکلبندی نظام انسانی در تمدن اسلامی بوده است.
انتهای پیام/
منبع: مهر