به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله محمدتقی شهیدی، استاد برجسته حوزه علمیه قم در درس خارج فقه معاصر به بررسی موضوع «پول و احکام آن» پرداخت که در ادامه چکیده متن آن تقدیم حضور علاقهمندان میشود؛
بحث در فرمایش صاحب کتاب قراءات فقهیة معاصرة بود که فرمودند: اصل در دیه صد شتر است و در بقیه اصناف قیمت صد شتر را باید لحاظ کرد. ایشان برای این مطلب دلیلهایی آوردند، رسیدیم به دلیل روایی ایشان که یکی از آنها روایت حکم بن عتبیة است که ایشان تعبیر کرده به صحیحه حکم بن عتیبة.
به نظر ما این روایت سندا مشکل دارد. چه جور شده ایشان تعبیر کرده به صحیحه حکم بن عتیبة؟ حکم بن عتیبة توثیق ندارد.
اما دلالت روایت: به نظر ما این روایت دلالت نمیکند بر اینکه اصل در دیه شتر بوده. اصل به لحاظ تاریخی بله، اصل به لحاظ تاریخی یعنی یک زمانی که درهم و دینار نبود دیه را بر اساس شتر قرار دادند، اما اینکه بعدا که درهم زیاد شد، بر اساس صد شتر آمدند گفتند ده هزار درهم، اما اینکه دیگه این ده هزار درهم اصالت ندارد، هر روز باید ببینیم نرخ صد شتر چقدر کم شد چقدر زیاد شد، ما همچون چیزی نمیفهمیم.
در ادامه ایشان فرمودند یک شبههای این روایت دارد جواب بدهم. این روایت دارد دیه یا صد شتر یا دویست گاو یا هزار گوسفند بوده، این منافات ممکن است پیدا کند با حرف ما که میگوییم اصل در دیه صد شتر بوده. بعد جواب میدهد میگوید این مطلب را حکم گفت امام که نفرمود. این مطلب که دیه یا صد شتر بوده یا دویست گاو بوده یا هزار گوسفند که ظاهرش این است که اینها در عرض هم هستند نه اینکه صد شتر اصل باشد این را حکم گفت، قال قلت للامام ان الدیان کانت تؤخذ قبل الیوم من الابل و البقر و الغنم. امام که این را نفرمود پس از نظر امام میتواند اصل در دیه صد شتر باشد به قرینهای که امام جواب دادند.
این به نظر میآید درست نباشد. چون امام تایید کرد فرمود «انما کان ذلک فی البوادی قبل الاسلام فلما ظهر الاسلام و کثرت الورق فی الناس قسمها امیرالمؤمنین علیه السلام یعنی در زمان حکومتش.» قبل از حکومت امیرالمؤمنین دیگر همین صد شتر یا دویست گاو یا هزار گوسفند بود چون بین مردم درهم و دیناری نبود به این شکل. پس امام تایید فرمود این سخن حکم را، فقط سخن حکم نبود. این فرمایش ایشان که این سخن حکم بود و امام تایید نکرده سخن او را، درست نیست.
دلیل سوم روایی که ایشان میآورند صحیحه معاویة بن وهب است. سألت اباعبدالله علیه السلام عن دیة العمد فقال مأة من فحولة الابل المسان فان لم یکن ابل فمکان کل جمل عشرون من فحولة الغنم. ایشان میفرمایند ببینید ترتیب امام قرارداد بین صد شتر و بین گوسفند. جوابی که از این استدلال داده میشود یکیش این میتواند باشد که بیست گوسفند در مقابل یک شتر موافق قول عامه است یعنی میشود دو هزار گوسفند. این قول عامه است، حمل بر تقیه باید بشود.
دلیل چهارم روایی ایشان صحیحه معلی ابی عثمان است. اشکال ما به این روایت این است، میگوییم: این روایت سندش خیلی خوب هیچ مشکلی نداریم ولی روایت اشکال دلالی که در روایت قبل کردیم دارد.
دلیل پنجم روایی ایشان موثقه ابی بصیر است که اینجا هم دارد ان لم یکن ابل فمکان کل جمل عشرون من فحولة الغنم. این هم جوابش این است که ترتیب را حمل بر استحباب میکنند، تسالم هست که تخییر است بین صد شتر و گوسفند علاوه بر اینکه این دارد میگوید هر شتری در مقابلش بیست گوسفند است که تقیهای است ولی قطع نظر از این ترتیب بین گوسفند و شتر قطعا ترتیب استحبابی است نه ترتیب وجوبی بعد شما میخواهید استفاده کنید حالا که از این ترتیب قیمت گوسفندها مجموعا نباید از صد شتر کمتر باشد؟ انصافا این استفاده نمیشود.
آخرین دلیل ایشان این است که برخی از روایات درهم را که حساب میکرد به قیمت ذهب حساب کرد. این خلاصه نظر ایشان هست. که به نظر ما این فرمایشات ایراد دارد. ما عمده ایراد مان را به ایشان عرض کردیم که شما یک مطلب داشتید فرمودید خلاف مرتکز که بیایند تخییر قائل بشوند که جانی مخیر است بین شش چیز با اختلاف فاحش بین قیمت اینها الان.
اما این استدلالات ایشان که مثلا فرمود در روایت درهم به عنوان قیمت دینار ذکر شده در صحیحه عبدالرحمن بن الحجاج، آقا در صحیحه عبدالرحمن بن الحجاج قیمة الدینار عشرة دراهم این میخواهد بگوید عامه که میگویند هر دیناری دوازه درهم است اشتباه است.
علاوه بر اینکه این روایت خلاف غرض ایشان است. ایشان میخواهد بگوید اصل صد شتر است، درهم و دینار مثال نقد رائج هستند نه درهم اصل است نه دینار اصل است. خب این روایتی که میخواهید استدلال کنید تازه اصل را دینار قرار میدهد و درهم را فرع بر دینار. و قیمة کل دینار عشرة دراهم. آخه اینکه نمیشود دلبخواهی اصل درست کنیم، اصل بعد الاصل درست کنیم. باید ظهور عرفی داشته باشد روایات، این روایات ظهور عرفی در این مطلب ندارد.
اینی هم که در روایت ضعیفه نقل شد که حضرت عبدالمطلب در جاهلیت دیه را صد شتر قرار داد اسلام او را تایید کرد، اما معنایش این نیست که اسلام منحصر کرد دیه را در این. تعداد صد شتر را پذیرفت به جای پنجاه شتر شصت شتر دیه را صد شتر قرار داد، قضیه عبدالله پدر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم همین است دیگر، از مسلمات تاریخ است که گفت خدا اگر به من ده پسر بدهد یکی را در راه خدا قربانی میکنم قرعه به نام عبدالله افتاد، آمدند ذبحش کنند دل شان نیامد پیشنهاد شد که شتر به جایش بدهیم، قرعه زدند، ده تا شتر، نشد، تا صد شتر قرعه شد نحر کردند و دادند به مردم، مردم هم به یک نوایی رسیدند و جاهای دیگر هم نقل شد که عبدالمطلب دیه قتل را صد شتر قرار داده بود، اسلام هم تایید کرد.
انتهای پیام/