به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام والمسلمین غلامعلی معصومینیا، مدیر گروه بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی، در گفتوگویی، به بیان نکاتی درباره اخلاق اقتصادی از منظر قرآن کریم و آموزههای دینی پرداخت و اظهار کرد: ارزشهای اخلاقی تأثیر آشکاری در نوع رفتارهای واقعی انسان دارد. یکی از ساحتهایی که این تأثیر در آن هویدا است عرصه اقتصاد است. بر این اساس اخلاق اقتصادی به آن دسته از ارزشهای اخلاقی و معنوی گفته میشود که آثار اقتصادی دارند؛ خواه خود آن ارزشها اقتصادی باشند و خواه نباشند. به جرئت میتوان گفت دو سیستم اخلاقی مختلف موجد دو نوع اقتصاد است.
وی ادامه داد: اخلاقیاتی هم که اسلام در زمینههای اقتصادی بیان فرموده، میتواند زمینهساز نظام اقتصادی ویژه خود باشد. آموزههای اخلاقی اسلام بسیار زیاد هستند و همه عرصههای اقتصاد را در بر میگیرند. با اندکی دقت برای ما آشکار میشود که قسمت عمده این تعالیم منحصر به فرد هستند و با نظام ارزشی سیستمهای اقتصادی مطرح و به ویژه نظام سرمایهداری تفاوت اساسی دارند.
این کارشناس اقتصاد اسلامی تصریح کرد: تعالیم اخلاقی اسلام در زمینه اقتصاد از آموزههای صرف اقتصادی اسلام جدا نیستند. اسلام خواسته است آحاد جامعه اسلامی با عمل به این تعالیم از درون ساخته شوند و هنگامیکه به فعالیت اقتصادی پرداختند علاوه بر اینکه اقتصاد را به درجه بالای رشد و شکوفایی میرسانند قدمهای بزرگی در مسیر کمالات انسانی بردارند. بر تمامی صاحبنظران دلسوز فرض است که سیستم اخلاقی اسلام را درست شناخته و با استفاده از ابزارهای موجود به معرفی آن بپردازند و با فرهنگسازی زمینه اجرای آن را فراهم کنند.
مدیر گروه بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی یادآور شد: از منظر اسلام، به فکر خود بودن امر مطلوبی است، چه این که ریشه در حب ذات دارد که از نعمتهای الهی است و محرک انسان برای انجام فعالیتهای ضروری است. به فرموده مرحوم شهید صدر(ره) «حب ذات به صورت امر طبیعی حقیقی در تمام ابعاد زندگی بشر وجود دارد و با انگشتان خویش، بشر را هدایت میکند. ما از آن به حب لذت و تنفر از اَلَم تعبیر میکنیم» البته اسلام دایره نفع شخصی را توسعه داده است.
وی ادامه داد: برای نمونه خداوند در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهاى اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى جنگند و مىكشند و كشته مىشوند اين به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معاملهاى كه با او كردهايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است» (توبه/۱۱۱) بر این اساس انسان مؤمن بسیاری اوقات برای به دست آوردن نعمت پایدار اخروی از لذت گذرای دنیوی میگذرد.
وی گفت: هر نظام اقتصادی هم که بخواهد به کارآیی دست یابد، باید اجازه دهد آحاد جامعه بتوانند فعالیت نموده و صاحب منافع حاصل از کار خود شوند. در این راستا دو چیز نامطلوب است؛ اول تجاوز از حد و پرداختن به فعالیتهایی که بر خلاف منافع عمومی است و دوم انجام ندادن اموری که به طور مستقیم تأمینکننده منافع شخصی نیستند اما برای تحقق اهداف ضرورت دارند.
حجتالاسلام معصومینیا افزود: مسئله هماهنگی بین منافع شخصی و منافع عمومی همواره بین اقتصاددانان محل بحث بوده است. کلاسیکها گفتهاند این هماهنگی خود به خود و با ساز و کار بازار ایجاد میشود، اما تجربیات عملی خلاف آن را نشان داده است. سرمایهداران بزرگ به خاطر منافع خود ظلم زیادی به توده وسیع نیروی کار کردهاند و به دنبال آن بحرانهای متعددی به وجود آمده است. تعالیم اخلاقی اسلام انسانها را از درون به گونهای میسازد که نه تنها فعالیتی که در تعارض با منافع عموم است انجام نمیدهند، بلکه از این بالاتر بسیاری اوقات در فعالیتهای خود منافع جامعه را مقدم میدارند و این فعالیتها را در جهت تحقق اهداف سامان میدهند. آنها این امر را نه تنها از دست دادن امکانات نمیدانند بلکه سبب دستیابی به منافع پایدار تلقی میکنند. به این ترتیب اسلام دایره نفع شخصی را گسترش داده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی تأکید کرد: به این ترتیب ترویج آموزههای اخلاقی اسلام بدون تحمیل هزینهای به جامعه تا حد زیادی شکست بازار را جبران میکند و حتی مواردی را هم که دولت نمیتواند جبران کند، پوشش میدهد. از آنجا که با آشکار شدن نارساییهای نظریه دست نامرئی، این نظریه زیر سؤال میرود و تعالیم اخلاقی میتواند وظیفه هماهنگی بین منافع شخصی و اجتماعی را به خوبی انجام دهد، لذا اخلاق اقتصادی را «دست نامرئی» سیستم اقتصادی اسلام مینامیم.
وی افزود: روشن است که همواره افرادی وجود دارند که به سفارشات اخلاقی عمل نمیکنند، همچنین برخی کالاهای عمومی وجود دارند که علیرغم مساعدت خیرّان، باز هم نیاز به کمک دارند. به همین دلیل اسلام تعالی اخلاقی را کافی نمیداند و برای دولت نیز جایگاه مهمی در نظر گرفته و اختیارات زیادی به او برای رعایت مصالح جامعه داده است. اسلام برخلاف کمونیسم که به کلی بازار را حذف کرد و تمامی اختیارات را به دولت سپرد و با مشکل فقدان انگیزه و اطلاعات روبهرو شد، جستوجوی نفع شخصی و فرایند بازار را به رسمیت میشناسد و سبب شکوفایی اقتصاد می شود، اما با تربیت درونی افراد ضررهای آن را به حداقل میرساند و دولت را به عنوان مکمل بخش خصوصی به رسمیت میشناسد.
وی یادآور شد: مجموع آموزههای اسلامی و روح حاکم بر آنها با مجموع تعالیم سرمایهداری مباینت دارد. توضیح این که انسان آرمانی سرمایهداری کار میکند، کار خود را متقن انجام میدهد، از امکانات به صورت بهینه استفاده میکند و...، ولی انگیزه اصلیاش صرفاً حرص بیحد برای کسب سود و لذت مادی است. نگاه او به علم نیز یک نگاه کاملاً ابزاری است، اما انسان اقتصادی اسلام اقدامات یاد شده را انجام میدهد و انگیزهاش رفع نیازهای ضروری و زندگی شرافتمندانه در حد اعتدال، تعاون در نیکیها و رفع نیاز جامعه اسلامی است.
حجتالاسلام معصومینیا ادامه داد: قرآن کریم و روایات به شدت دنیا را تحقیر کردهاند. قرآن کریم زندگی دنیا را بازیچه میداند و ما را از فریب خوردن از دنیا به شدت بر حذر داشته است. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند: مبادا دنیا شما را فریب دهد همانگونه که امتهای گذشته را فریب داد. این گونه تعبیرات بسیار زیاد است. ممکن است اشکال شود که این بینش اجازه هیچگونه پیشرفتی را به جامعه اسلامی نمیدهد، اما حق این است که مراد از دنیای مذموم پدیدههایی که در این جهان وجود دارد نیست، چه این که اینها آیات الهی هستند. منظور از دنیای مذموم، اصالت دادن به تعلقات مادی و دستیابی به آنها از هر راه ممکن است.
مدیرگروه بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی اظهار کرد: زاهد بیشترین تولید و کمترین مصرف را دارد و راهب از تولید گریزان است. حضرت رسول(ص)، امام علی(ع) و بقیه ائمه(ع) زاهدترین مردم بودند و در عین حال بیشترین فعالیت را انجام میدادند. حاکمیت روحیه زهد، آثار اقتصادی زیادی دارد؛ مصرف کم میشود، در نتیجه علاوه بر کمک به نیازمندان، پسانداز افزایش مییابد و توان سرمایهگذاری جامعه بالا میرود. در این صورت اگر دستاندرکاران زمینه لازم را فراهم آورند با تجمیع سرمایههای پراکنده میتوان آنها را در مسیر تولید به کار گرفت که نتیجهاش رشد اقتصادی مقبول خواهد بود.
این کارشناس اقتصاد اسلامی اضافه کرد: ممکن است گفته شود با حاکمیت روحیه زُهد در جامعه، تولیدات مصرف نخواهد شد و در نتیجه رشد اقتصادی دچار اختلال خواهد شد. در جواب میتوان گفت از آنجا که استفاده از نعمتهای مادی تحریم نشده، عموم مردم در اثر گرایش نوع انسانها به کامیابی هر چه بیشتر از زندگی مادی، قسمت عمدهای از درآمد خود را مصرف میکنند. در نتیجه به طور طبیعی اقتصاد از ناحیه مصرف دچار مشکل نخواهد شد. توصیه به زهد، جامعه اسلامی را از گرفتار شدن به ورطه مصرفگرایی افراطی و مسابقه در ربودن فرصتها و امکانات از یکدیگر نجات میدهد.
حجتالاسلام معصومینیا بیان کرد: از نظر قرآن و عترت، خداوند روزی انسان را معین فرموده است. قرآن کریم تصریح دارد: هیچ چیز نیست مگر این که خزائنش نزد ماست و ما آن را فقط به اندازه مشخص میفرستیم. هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه رزقش را خداوند تضمین کرده است. ای پیامبر بگو چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ بگو الله. کلیدهای آسمان و زمین از آن خداوند است برای هر کس خواهد گشایش در روزی ایجاد میکند و برای هر که خواهد تنگ میگیرد.
وی ادامه داد: حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز فرمود: هر کس از حیات برخوردار باشد رزقش به عهده خداوند است. ممکن است برخی از اینگونه نصوص چنین استفاده کنند که چون روزی از جانب خداوند مقدر شده است، تلاش ما بیفایده است و تأثیری ندارد. برخی نیز علت عقبماندگی جوامع اسلامی را معلول چنین بینشی میدانند. در اینکه این گونه بینشها وجود داشته و در عقبماندگی مسلمانان تأثیر زیادی داشته است بحثی نیست.
وی ادامه داد: حکومتهای جور برای خاموش کردن مردم در برابر تضییع حقشان به آنان میگفتند که خداوند برای شما چنین مقدر کرده است، بنابراین نباید دم بزنید. علت بدفهمی بسیاری از مفاهیم دینی از قبیل رزق مقدر، دنیا و آخرت، توکل و مانند اینها این است که فقط بخشی از نصوص در نظر گرفته میشوند و بقیه آنها مغفول واقع میشود. حقیقت امر این است که باید در همه مسائلی که در متون دینی مطرح گردیده به ویژه مسائلی همانند موارد یاد شده اجتهاد صورت گیرد.
حجتالاسلام معصومینیا در پایان گفت: اعتقاد به رزاقیت خداوند همراه با عقیده به لزوم تلاش برای دستیابی به رزق مقدر نیز سبب میشود انسان تنها به انجام فعالیتهای سالم و مفید اقدام کند تا به روزی حلال دسترسی پیدا کند. این باور علاوه بر ایجاد آرامش در فعالان، اقتصاد را از بسیاری عوارض منفی مصون میکند؛ آنها دچار دروغ، فریب، تبانی برای سوء استفاده از اضطرار دیگران و این قبیل امور نخواهند شد. از آنجا که اسلام فقر را به شدت محکوم میکند همه آحاد جامعه موظف هستند تمام امکانات و منابع را برای ریشهکن کردن فقر به کار گیرند و ناتوانان را تأمین کنند در نتیجه هم کارایی بالا میرود، هم عدالت تأمین خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا