به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان قلب سیاستگذاری فرهنگی و اتاق فکر نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته این روزها در آستانه پوستاندازی و تغییر و تحولات جدی در ترکیب اعضا، نگرش و خطمشی قرار گرفته است.
بالاترین نهاد تصمیمساز کشور در حوزه فرهنگی اگرچه تدوین و تنظیم سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، سند راهبردی نخبگان، نقشه جامع علمی کشور و افتخاراتی از این دست را در کارنامه دارد اما مجموعه عملکردش از زاویه دید منتقدان فرهنگی و حتی برخی اعضا به گونهای توصیف میشود که گویی آنچنان سنخیتی با روح شورا و اهداف تعریفشدهاش ندارد.
صاحبنظران بر این عقیدهاند که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در این سالها نتوانسته آنطور که باید بر فرهنگ عمومیموثر واقع شود و در موارد متعددی به مرحله ابلاغ یا اجرا نرسیده است.
در همین حال و با توجه به اینکه در یکی دو سال گذشته روند برگزاری جلسات شورا بدون نظم و انسجام بوده، این نهاد بالادستی امروز با چنین انتقادی مواجه است که در مقابل شتاب وقایع فرهنگی کشور، چابکی و چالاکی لازم را ندارد، نتوانسته شکاف موجود بین خود و بدنه نخبگان جامعه را پر کند، از واقعیتها و نیازهای فرهنگی کشور به دور و حتی به ویروس روزمرگی و انفعال دچار شده است. البته برخی اخبار و نقلقولها در فضای رسانهای کشور، حاکی از آن است که بهزودی ترکیب این شورا، تغییر خواهد کرد تا سنگینی و رخوت حاکم بر آن، جای خود را به چالاکی و بهروز بودن دهد.
دکتر مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار جام جم در خصوص دلایل برگزار نشدن بهموقع جلسات و کندی عملکرد این شورا بهخصوص طی دو سال گذشته میگوید: انتقادات به شورا را وارد میدانیم و دلیل برگزار نشدن منظم جلسات در دو سال گذشته این است که اصولا در شورا وضعیت فرهنگی جامعه، دانشگاه و مدارس، مطرح نبود.
دکتر مهدی گلشنی با بیان اینکه در جامعه، دانشگاه و مدارس، فرهنگ به انحراف کشیده شده است، ادامه میدهد: متاسفانه فرهنگ اسلامی سالم بر دانشگاهها حاکم نیست و بهرغم اینکه گسترش نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه، تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی، تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی بهصراحت در اهداف شکلگیری شورا ذکر شده اما گویی نگاهها به غرب است و دغدغه ملی و دینی بودن مطرح نیست و متاسفانه شورا به این مسائل نپرداخته است.
غفلت از مسائل روز جامعه
عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران اضافه میکند: هرچند شورای عالی انقلاب فرهنگی تعداد زیادی طرح و پیشنهاد داشته اما مطابق قانونی که در علوم داریم وقتی شما میخواهید معادلهای را حل کنید باید ببینید این معادله را برای چه شرایطی میخواهید حل کنید. اینکه شما قانونی بنویسید در این خصوص که مثلا حیاتطیبه چیست اما به وضعیت فعلی نگاه نکنید که آیا میشود اصولا این قانون را پیاده کرد، چه فایدهای دارد؟!
به باور وی، شورای عالی انقلاب فرهنگی در این سالها از مسائل جامعه غفلت ورزیده و دولت گذشته هم اهمیتی برای این شورا قائل نبوده است. گلشنی میگوید: دولت قبل اختیار انتخاب رؤسای دانشگاهها را از شورا گرفت و به یک کمیته ۴-۳ نفره واگذار کرد که همین باعث شد برای ریاست برخی دانشگاهها افراد نامناسب انتخاب شدند و در مجموع شورا از بیشتر وظایف مهم خود دور ماند ضمن اینکه میزان اجرایی شدن مصوبات در جامعه، دانشگاهها و مدارس رصد نشد.
دکتر گلشنی تأکید میکند: هرچند در دانشگاهها درسی به نام معارف یا نهادی به نام نهاد نمایندگی رهبری وجود دارد اما وقتی در بعضی دانشگاهها افراد ضد دین حاکم هستند، چه فایده دارد و این موارد نشان میدهد شورا وظیفهاش را بهخوبی انجام نداده است!
گلشنی با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید انعکاس مسائل فرهنگی جامعه باشد، اضافه میکند:ضروری است وضعیت دانشگاهها دوباره رصد شود. بر اساس قانون، جلسات شورا باید هر دو هفته یک بار برگزار شود و اگر در همین جلسات، مسائل اولویت دار بررسی میشد و انعکاسی در وضعیت فرهنگی جامعه و مراکز علمیدر شورا وجود داشت، قطعا وضعیت امروز ما بسیار متفاوت بود.
به گفته وی، شخص رئیس جمهور پیشین اعتقادی به شورا نداشت و هر چند در غیاب ایشان رئیس قوه مقننه و قضاییه میتوانستند جلسات را برگزار کنند اما وقتی رئیس جمهور حضور نداشت، جلسات هم منتفی میشد.
گلشنی ابراز امیدواری میکند برگزاری جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهزودی نظم و نسق قابل قبولی به خود بگیرد، چراکه با توجه به وعده آیت ا… رئیسی حتی اگر خود ایشان حضور نداشته باشد، یکی از روسای دو قوه دیگر جلسات را به صورت مرتب برگزار خواهند کرد ضمن اینکه رئیس دولت فعلی در بدو امر برخی مصوبات ابلاغ نشده را ابلاغ کرده است.
بروکراتها و سیاسیون، بخشی از معضل فرهنگی کشورند
یک استاد دانشگاه در حوزه فلسفه هم به خبرنگار ما میگوید: “انتقادها به شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر اینکه نتوانسته با شتاب با وقایع فرهنگی جامعه همگام و در خدمت اهداف تعیین شده و بر فرهنگ عمومی مؤثر باشد، هم وارد است و هم نیست اما این انتقادها را نباید این گونه تلقی کرد که افراد عضو این نهاد ضعیف عمل کردهاند.
بلکه مسأله ایناست اساسا مقوله فرهنگ و تفکر امری نیست که از رهگذر ساختارهای اداری، بروکراتیک و تکنوکراتیک بگذرد و اگر قرار است نهادی فرهنگی داشته باشیم که در مسیر سیاستگذاریهای عمومی و فرهنگی ثمربخش عمل کند باید این شورا متشکل از اندیشمندان و متفکران باشد نه تکنوکراتها، بروکراتها و سیاسیونی که خود محصول و بخشی از معضل فرهنگی کشور هستند.
بیژن عبدالکریمی میگوید این که اثرگذاری این نهاد را تابع تغییر دولتها و رئیسجمهور یا جریان سیاسی خاصی بدانیم یک توهم و در واقع نفهمیدن مسأله و تقلیل مسأله فرهنگی به یک امر اجرایی و دیوانسالارانه است و همین فهم مهندسی، تکنوکراتیک و دیوانسالارانه از مقوله فرهنگ ریشه بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در جامعه ماست و خود این منطق باید دگرگون شود.
وی اضافه میکند: ما نیاز داریم منطق فهم مسائل فرهنگی دگرگون شود که چنین ارادهای را در ساختار سیاسی کشور نمیبینم. در برخی کشورها نهادهای مشورتی وجود دارد که پارهای از متفکران و سرمایههای فکری در آن حضور دارند، نه پارهای از روسای جمهور یا وزرا و شخصیتهای اداری و سیاسی. در جامعه ما نهاد قدرت سیاسی خواهان است برای اهل تفکر و به تبع آن برای مسیر فرهنگ و تفکر، سیاستگذاری کند که این امر از اساس امکانپذیر نیست.
عبدالکریمی میگوید: در کشور هند از سال ۱۹۶۴ مرکز مطالعاتیای باعنوان «مؤسسه مطالعات پیشرفته هند» (The Indian Institute of Advanced Study) تأسیس شده است. در این مؤسسه برترین متفکران و پژوهشگران هند در چهار حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و ایمونولوژی آزادانه دیدگاهها و دستاوردهای خود را قدرت سیاسی و نهاد دولت ارائه کرده، آنها نیز از این مؤسسه و متفکران آن نظر مشورتی میگیرند.
مشورت اهل فرهنگ در این مؤسسه خارج از حب و بغضها و جدالهای مبتذل سیاسی و بر اساس فهم روندهای فرهنگی و اجتماعی در جهان و در کشور است.
برخی اعضای شورا با مقوله فرهنگ بیگانهاند
وی میپرسد: به بنده بگویید کدام رساله دانشگاهی به آثار اعضای شورای انقلاب فرهنگی ارجاع داده شده است؟ در کدام یک از دانشگاهها در مورد دکترینهای اکثریت اعضای شورا به بحث مینشینند؟
اساسا کدامیک از اعضای این شورا صاحب دکترین و نه صاحب دکتری هستند؟ ساختار سیاسی ما به غلط تصور میکند هر کس دکترا دارد صاحب دکترین نیز هست. اکثر قریب به اتفاق اعضای ستاد انقلاب فرهنگی با مقوله فرهنگ به شدت غریب و بیگانهاند.
به باور عبدالکریمی در کابینههای مختلف افراد بسیار ضعیفی در نهادهای فرهنگی مستقر شدهاند و آنها غالبا وظیفه خود را شرکت در جلسات و تنظیم هزینهها با درآمدها و بودجهها میدانند و به امور فرهنگی اصیل نمیتوانند بیندیشند.
عبدالکریمی تأکید میکند: درترم گذشته حدود ۲۰۰دانشجو داشتم که بیش از ۱۸۰نفر آنها در فضای مجازی تقلب کردند.
خرید رساله، سرقت علمی و ادبی و بازی احمقانه صدور مدرک در دانشگاهها بیداد میکند. فردی مربی بوده و به علت روابط سیاسیاش با سرعت جت طی چند سال استاد تمام و رئیس دانشگاه شده است. به عقیده من تا زمانی که منطق فهم مسائل فرهنگی فرق نکند وجود نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی به حال فرهنگ عمومی و فضای مدارس و دانشگاهها بههیچوجه مفید نخواهد بود و صرفا نقشی تزئینی خواهد داشت.
شورای عالی باید مولد اندیشه باشد
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران هم در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: ساختار و عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره مورد انتقاد واقع میشود و ایرادات اساسی وارده شده به آن بههیچوجه به دولت خاصی مرتبط نیست. عباس سلیمینمین معتقد است اینکه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اغلب چندشغله هستند و مشغلههای فراوان دارند واقعیتی انکارناپذیر است که اجازه نمیدهد اعضا حضوری مؤثر در شورا داشته باشند.
این فعال سیاسی و چهره فرهنگی ادامه میدهد: مصوبات شورا باید در کل کشور جاری شود و افرادی باید در شورا حضور داشته باشند تا بتوانند این هدف را بهخوبی محقق سازند و از چنین ویژگیای برخوردار باشند.
سلیمینمین همچنین تاکید میکند: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید ویژگی مولدیت داشته باشد و بتواند مولد اندیشه باشد یا حداقل بتواند فکر و اندیشه را هدایت کند اما معالاسف اغلب اعضا صرفا در حد برگزاری جلسه برای شورا وقت میگذارند و دبیرخانه شورا هم هرچند در مواردی موفق به تولید محتوا میشود اما با این ترکیب فعلی شورا و این ساختار، نمیتوان کار خاصی از پیش برد و در حوزه فرهنگ عمومی حضوری موثر داشت.
دیدگاههای رهبر انقلاب درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی
رهبر انقلاب در دورههای تاریخی مختلف، درباره ضرورت وجودی و نیز بایدها و نبایدهای عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدگاههای خود را بیان کردهاند.
در این بخش از گزارش، گزیدهای از دیدگاههای ایشان را درباره این شورا مرور میکنیم:
شورای عالی انقلاب فرهنگی باید یک شورای زنده، فعال، حساس، پرتحرک و پرتلاش باشد و دائم مسائل فرهنگی کشور را رصد کند.(بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دیماه ۱۳۸۴)
رئیس این شورا، رئیسجمهور؛ یعنی رئیس قوه مجریه است و برای قانون هم رئیس قوه مقننه و عناصری از مجلس شورای اسلامی در اینجا حاضرند. بنابراین، حالت منتظرهای وجود ندارد و اهداف باید تحقق پیدا کند؛ اصلا فلسفه حضور رؤسا و مسؤولان همین است والا بنده خوب میدانم برای یک شورایی که میخواهد برنامه کلان بریزد، رؤسا و شخصیتهایی که مشغول کارهای اصلی دیگر هستند، خیلی نمیتوانند وقت بگذارند و همت صرف کنند؛ شخصیتهای حقیقی بایست در چنین شورایی وقت بگذارند و بحث کنند.
بنابراین، علت حضور رؤسا و وزرا و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی و بقیه رؤسا و مسؤولان کشور که اینجا هستند، از زمانی که این شورا در زمان امام(ره) تشکیل شد، بهخاطر همین بود که این شورا حرفی بر کاغذ نباشد؛ فقط اظهارنظر و ابراز دلسوزی نباشد، بلکه تحقق پیدا کند و اجرا شود؛ امام هم عینا همین را تصریح کردند و تعبیری به این مضمون بیان کردند که مصوبات این شورا باید عملی شود؛ بنده هم بر این معنا همیشه تاکید کردهام. (بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دیماه ۱۳۸۴)
شورای عالی انقلاب فرهنگی جزو نهادهای قطعی نظام است. خب، قبل از این شورا، ستاد انقلاب فرهنگی بود، که امام یک عدهای از دوستان را برای مساله دانشگاهها معین کرده بودند. بنده رئیسجمهور بودم، مسؤول بودم، حضور داشتم، میآمدیم، میرفتیم؛ به این نتیجه رسیدیم که این کافی نیست؛ ما بایستی اینجا را، هم دائرهاش را وسیعتر کنیم، هم مسؤولیتش را بیشتر تبیین کنیم، و هم ضمانت بدهیم.
آن وقت رؤسای سه قوه و بعضی دوستان دیگر را وارد کردیم و «شورای عالی انقلاب فرهنگی» را به امام (رضوانا…تعالیعلیه) پیشنهاد کردیم، ایشان هم تایید کردند. خب، چند سال ادامه داشت و روزبهروز تکمیل شده. این شورایی که امروز ما داریم، نسبت به آن شورائی که ما آن وقت داشتیم، کاملتر، قویتر، مجربتر و پختهتر است. علاوه بر این، کارهایی که در این شورا انجام میگیرد، خیلی گستردهتر است و دائره وسیعتری دارد. آن وقت بیشتر توجه ما به دانشگاهها بود و اندکی هم به آموزشوپرورش و بخش دیگر؛ امروز دائره خیلی وسیعتر است.(بیانات در خردادماه ۱۳۸۴)
باور کنید که شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه مرکزی فرهنگی کشور است؛ باور کنید که اینجا فرماندهی مسائل عمده فرهنگی کشور و سیاستگذاری کشور را بر عهده دارد؛ اعضا بایستی به این توجه کنند.
یکی از مهمترین خواص و نقاط مهم شورای انقلاب فرهنگی این است که این شورا موجب میشود مساله فرهنگ کشور تابع زیر و بالا شدن جریانات سیاسی و جناحهای سیاسی نباشد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از آن ابتکارات واقعا بابرکت امام بزرگوار بود. اول ستاد انقلاب فرهنگی بود، بعد مساله شورای انقلاب فرهنگی که به ایشان پیشنهاد شد، بدون هیچگونه لِمَوبمَای(۱) پذیرفتند و حکم مستحکمی دادند. بعد من از ایشان سؤال کردم مصوبات ما [قانون باشد]، ایشان گفتند بایستی به مصوبات عمل بشود؛ یعنی حکم قانون به مصوبات دادند. یکی از آن کارهای مهم امام بزرگوار این بود.
[در مورد] مصوبات [شورای عالی انقلاب فرهنگی]؛ بله، من هم کاملا اعتقادم بر همین است که به کلیات و مسائل اهم، مسائل بنیانی و زیرساختی باید پرداخته شود؛ همچنان که در این چند سال اخیر بهخصوص به این معنا توجه شده. ما قبلها از این جهت ناراحت بودیم که در شورا چیزهای جزئی گاهی وقت طولانیای میگرفت؛ همان وقت در سالهای دهه ۶۰ که خود بنده هم در شورا بودم، همین مشکل را داشتیم که گاهی اوقات سر یک فرد و یک شخص مبالغی وقت گرفته میشد؛ کارهای اساسی میماند زمین؛ لکن خب بحمدا… حالا اینجور نیست.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱. کنایه از سوال و جواب
(بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه ۱۳۹۲)