تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, گفتگو, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 6318
تاریخ : ۱۱ مرداد, ۱۳۹۷ :: ۱۵:۴۱
تهدید لفظی را نمی‌توان مصداق جنگ و محاربه دانست

در خصوص رویارویی کلامی بین رئیس جمهور ایران و آمریکا، مصداق مقابله با کافر حربی نیست و نمی‌شود آنرا مصداق رویارویی با کافر حربی خواند. جنگ کلامی مجوز شروع جنگ را نمی‌دهد و پاسخ آن همانند آنچه که مقامات جمهوری اسلامی و مقامات آمریکایی می‌گویند است.

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، تهدیدهای سران استکبار جهانی علیه ایران امری تازه تلقی نمی شود. جمهوری اسلامی در تاریخ 40 ساله خود همواره دشمنی های دائم و فزاینده ای را تجربه کرده است که هدف اصلی و محوری آن جلوگیری از سیاست های ایران در مسیر بسط عدالت جهانی است.

رئیس جمهور کنونی ایالات متحده نیز با تاسی به سنت پیشینیان خود از هیچ گونه تهدید و آسیب رسانی به جمهوری اسلامی کوتاهی نکرده است و در آخرین اقدام خود جمهوری اسلامی ایران را تهدید به استفاده از قدرت نظامی سخت خود نموده است چنانکه رئیس جمهور سابق این کشور در سخنانی گستاخانه ایران را تهدید به حمله با تسلیحات اتمی کرده بود.

این رفتار از دیدگاهی می تواند مصداق بارز دشمنی و حرب علیه نظام اسلامی باشد ولی بدلیل ماهیت صرفا کلامی آن نمی توان بر اساس فقه اسلامی و حقوق بین الملل عنوان جنگ و محاربه را بر آن بار نمود.

برای بررسی این موضوع مصاحبه ای با سید هادی سید افقهی کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا انجام گرفته است که خدمتتان ارائه می گردد.

هدف از جنگ و صلح در اسلام چیست؟

به طور کلی نبرد بین جبهه حق و باطل از بدو خلقت وجود داشته است. اولین جنگ بین هابیل و قابیل اتفاق افتاده است و پس از آن بود که هابیل نماد حقانیت، مظلومیت و عدالت و قابیل نیز نماد ظلم، خشونت و زورگویی قرار گرفت. این دو ارزش و ضد ارزش در بستر تاریخ حرکت کرد و امروز شاهد نبرد و درگیری بین همین دو جبهه با شکل و حجم تغیر کرده هستم که اهداف نهایی در سبب و علت اصلی درگیری‌ها همان است و اهل حق و اهل باطل به دنبال احقاق حقوق خود هستند.

اسلام این مسئله را قانون‌مند کرده است، در قرآن کریم احکام قتال، دفاع و دفاع ابتدایی وجود دارد، ضوابط مشخص است. حتی حقوق دشمنان و اسرا در قرآن، احادیث و روایات به صورت شفاف برای دنیا مطرح شده است که متأسفانه کشورهای متجاوزگر و قلدر این قوانین را رعایت نمی‌کنند.

حتی در درون خود اسلام نیز مشاهده می‌کنیم که شیعه با شیعه، سنی با سنی و سنی با شیعه به بهانه‌های واهی و تحریک‌های دشمن درگیر هستند و جنگ نیابتی انجام می‌دهند.

به طور مثال مردم یمن می‌خواهند مستقل باشند و عمل کنند، نمی‌خواهند بیگانگان در شئون کشورشان دخالت کنند. اما سعودی‌ها با کمک کشورهای متجاوزگر قلدر آمریکا، انگلیس، اسرائیل و فرانسه با مردم مظلوم یمن می‌جنگند ولی با کمک و مدد الهی یمنی‌ها هنوز استوار و مقاوم در مقابل ظلم آل سعود ایستاده‌اند.

در اسلام اولویت با صلح است یا جنگ؟

در اسلام اصل بر صلح، اعتذار و چنگ زدن بر ریسمان الهی است. در اسلام اصل بر رعایت حقوق دیگران، اصل بر مذاکره است.

همان‌طور که گفته‌شده است تَعالَوا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ ؛ تعالو به معنای دعوت است. تعالی یعنی ما فراتر و بالاتر از خشونت و نبرد باشیم، به جای به کارگیری از مشت و سلاح، عقل را به کار گیرد سازنده‌تر است و  مذاکره متکی بر عقل بهتر از مذاکره با شمشیر و سپر است.

بنابراین دعوت اولیه قرآن مجید، احکام الهی و اخلاق رسول دعوت به مذاکره است. وقتی حضرت موسی مبعوث و مأمور می‌شوند، خداوند متعال دستورالعملی به حضرت موسی می‌دهند که شما و برادرت هارون به سمت فرعون بروید و با او مذاکره کنید. وقتی حضرت موسی وارد دربار فرعون شد، نگفت بسم‌الله القاسم الجبارین بلکه دعوت نرم کرد. سلطه نرم بر قلب‌ها و عقول اثرگذارتر از سلطه خشونت و زور است.

اصالت حیات و فلسفه زندگی عشق است، در حدیث قدسی خداوند متعال همین فلسفه خلقت را بر اساس عشق بیان می‌کند، کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف؛ من گنج پنهانی بودم و عشقم کشید که برای مخلوقاتم شناخته بشوم، فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاِعرَف؛ پس جهانیان را آفریدم که شناخته بشوم. پس علت و علل خلقت می‌شود عشق است.

امام صادق علیه‌السلام دین را در یک کلمه عشق می‌داند، الدین الا الحب؛ بنابراین اصل بر این است که مردم در یک مدینه فاضله با رعایت حقوق همدیگر به سمت رشد و کمال الی الله حرمت کنند وگرنه بحث جنگ استثناء بر قاعده است.

کافر حربی کیست؟ آیا می‌شود کسی را که تهدید به حمله می‌کند به عنوان کافر حربی می‌باشد؟

حکم کافر خواندن بر آمریکا مشکل است چون در ظاهر هم که شده است آنها به دیانت مسیح (ع) اعتقاد دارند، اینکه ملتزم به آن نیست بحث دیگری است. کافر کسی که جهد و انکار وجود خداوند کند همانند صدر اسلام که برخی از کفار بت‌پرست بوده‌اند و خداوند و احکام را قبول نداشته‌اند.

کافری که خداوند و احکام الهی را انکار می‌کند، تا زمانی که سلاح برنداشته است، حق حیات در جامعه اسلامی را دارد چنانکه در صدر اسلام نیز همین‌گونه بوده است اما وقتی آنها شروع به قتال و توطئه‌چینی در برابر رسول گرامی اسلام کردند و منافقین بر روی مسلمین شمشیر کشیدند با آنها برخورد شد و همه غزوات متعدد شروع‌کننده پیامبر نبوده است و همیشه در حال جهاد دفاعی بوده‌اند نه جهاد ابتدایی. بنابراین کافر حربی کسی است که سلاح بردارد و به جان مسلمین بی افتد.

در خصوص رویارویی کلامی بین آقای روحانی و ترامپ، مصداق کافر حربی نیست و نمی‌شود آنرا مصداق رویارویی با کافر حربی خواند.

آیا حمله پیش‌دستانه به کسی که تهدید بر حمله نموده است مصداق جهاد ابتدایی است یا جهاد دفاعی؟

جنگ کلامی مجوز شروع جنگ را نمی‌دهد و پاسخ آن همانند آنچه که مقامات جمهوری اسلامی و مقامات آمریکایی می‌گویند است.

وقتی مسلمانان به مخاطره می‌افتند و دشمن، مسلمین را محاصره می‌کند، حتی اگر حمله نیز نکند و فقط محاصره شکل بگیرد، مسلمین حق‌دارند قبل از اینکه آسیب جدی ببینند محاصره را بشکنند. همچنین اگر احساس شود که توطئه‌ای در حال شکل‌گیری است و سرنخ‌های توطئه به دست آمد که اگر جلوی آن گرفته نشود باعث آسیب جدی شود در این صورت اقدام نه فقط جایز بلکه اقدام لازم است.

انتهای پیام/

منبع: وسائل

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.