رئیس موسسه فتوح اندیشه گفت: فقه در بدنه اجرایی کشور ورود نکرده است. وقتی ما فقه فضای مجازی، شهرسازی، بیمه، بورس، منابع طبیعی و توریسم نداریم این یعنی حوزه با نظام اسلامی بیگانه است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ مجله علوم انسانی زاویه در برنامه اخیر خود با عنوان «حوزه علمیه نظاره گر یا تصمیم ساز» با حضور حجج اسلام محسن مهاجرنیا و احمد رهدار به روی آنتن رفت.
حجت الاسلام محسن مهاجرنیا در این برنامه گفت: ما نظام اسلامی را ولیده حوزه علمیه میدانیم و نظام اسلامی برخاسته از اندیشه امام راحل(ره) است بنابراین نسبت این دو نسبت واضح و روشنی است؛ اولین وظیفهای که حوزه دارد تبیین و تفسیر دین است و همینجور تبلیغ و ترویج دین و حراست از آموزههای دینی در بین توده مردم، از وظایف ذاتی حوزه بوده است.
وی افزود: اما در طول ۴۰ سالی که فرمودید یک تحولی رخ داده و آن یکسری وظایف موقعیتی و زمانی هم به این وظایف اضافه شده است. البته بهصورت عملیاتی برای اولین بار، یک نظام تمامعیار سیاسی را هم باید حمایت و پشتیبانی کند
وی ادامه داد: آموزههای دینی باید امروز در خدمت امروز و معاصرت ما بیاید و زندگی امروزی را بر اساس آن ترسیم کنیم. این وظیفه حوزه است این نوع تحول، سبک زندگی و این مدلسازی کار حوزه است.
مهاجرنیا گفت: حوزههای علمیه امروزه قطعاً در برابر نظام اسلامی مسئولیت دارند در همه بحثها، هم به لحاظ پشتیبانی نظریهپردازی تئوریک از اصل انقلاب اسلامی، هم در مقابل شبهات و تهاجمی که دنیای غرب دارد. امروز باید بهصورت زنده و فعال و بانشاط وارد شوند.
وی افزود: به لحاظ فکری، انقلاب اسلامی هنوز دارای نشاط است درحالیکه همه نظامات دنیا، لیبرالیسم عملاً نشاطش را از دست داده است. سوسیالیسم به دلیل هم بینشاطی با خلأ مواجه شد به بنبست رسید. ولی انقلاب اسلامی و جریان بیداری اسلامی، جریان اسلامی سیاسی، اندیشه اسلامی هنوز در اوج بلوغ و نشاط خود است و حوزههای علمیه باید این مسئولیت را بر دوش بگیرند.
حجت الاسلام احمد رهدار در ادامه این نشست گفت: ابتدا چند جمله از چند بزرگ حوزه میخوانم و عرایضم را روی این جملات بار میکنم. امام(ره) میفرمایند فقه برنامه اداره انسان و جهان از گهواره تا گور است. میفرمایند اسلام از روز اول اینگونه نبوده است که ما به غلط آن را در کتابها خلاصه کردیم و فقط قرار است کتاب بخوانیم. پیغمبر خاتم به خاطر اسلام، دندان مبارکشان شکسته است. بزرگان دین به خاطر اسلام تبعید شدند. امام میفرماید بزرگواران (که ظاهراً خطاب به آقایان مراجع است که در «ولایتفقیه» خود میفرمایند) درکی مناسب از اقتضائات حکومت دینی ندارد. مقام معظم رهبری در تحلیلی درباره وضعیت کنونی حوزه میفرمایند اگر روندی را که حوزه اینجوری طی میکند همین روند را ادامه دهد در آینده نه چندان دور یا منزوی یا حذف میشود، از مرجعیت اجتماعی حذف میشود. آیتالله جوادی آملی میفرمایند که ما یک اجتهاد علمی و یک اجتهاد عملی داریم و اشتباه حوزه این است که فقط خودش را منحصر در اجتهاد علمی کرده و سراغ اجتهاد عملی نرفته است. حاجآقای قرائتی فرمودند حوزه امتداد اجتماعی پیدا نکرده است. مثال زدند قویترین کتابهای فقه و طهارت ما در نجف تولید شده است درعینحال شهر نجف یکی از کثیفترین شهرهای دنیاست.
وی ادامه داد: یک وقت ما حوزه علمیه را بعد از انقلاب با قبل از انقلاب را مقایسه میکنیم، من فرمایشات آقای دکتر را تأیید میکنم. یک وقت حوزه علمیه را در بعد از انقلاب با مقدار کاری که برای دین و تقویت دین در خارج از ایران صورت گرفته، دوباره فرمایشات آقای دکتر را تأیید میکنم. یک وقت حوزه علمیه و کارشان را در این ۴ دهه با ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی در اختیارش قرار داده است مقایسه میکنیم، اینجا ملاحظه جدی دارم که آیا حوزه علمیه، به رسالتهای خودش توانسته عمل کند یا خیر.
وی افزود: اگر فقه در بدنه اجرایی کشور نباشد معنیاش این است که لااقل دین در سطح برنامه در جامعه نتوانسته خود را ارائه دهد یا اگر کمرنگ باشد کمرنگ است.
رهدار ادامه داد: ما در یک پژوهش متوجه شدیم بعضی از ساختارهای نهادی کشور که اسناد بالادستی آن نهاد فقهی تنظیم شده یا لااقل تا اندازهای فقهی تنظیم شده است اما مکانیزم اجرا، اصلاً گذاشته نشده ضمانت اجرا بر آن اسناد بالادستی گذاشته نشده است. بهعنوانمثال اسناد بالادستی نهاد شهرداری تقریباً فقهی تنظیم شده است، اما همچنان مسائل شهرداری ما را کارشناسان کاملاً عرفی شهرداری دارند تنظیم میکنند. ما در کل نهاد تعلیم و تربیت در کشور، اساساً چیزی بنام شورای فقهی تعلیم و تربیت نداریم. اساساً در نهادهای کشور شورای عالی فقهی نداریم، ما در بانک مرکزی شورای عالی فقهی داریم در قانون این شورا آمده است اما واقع قضیه این است که فقه در بدنه اجرایی کشور ورود نکرده است و این عدم ورود هم نقصی از جانب حوزه، هم بیشک نقصی از جانب ساختار نهادهای اجرایی ماست.
وی افزود: ما مزیت نسبی نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را مدیریت فقهی تعریف کردیم. این مدیریت فقهی الآن خود را ناکارآمد دارد جلوه میدهد. واقع قضیه این است از مهمترین ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی در اختیار حوزههای علمیه ما قرار داده است، ظرفیت همراهی مردم است. بهندرت کشوری را در جهان میتوانید پیدا کنید که مردمش تا این اندازه هماهنگ با رهبرانشان و با ارزشهای حاکم بر نظام سیاسیشان باشند. مردم دیر وقتی است که ایمانشان را به کارآمدی حوزه از دست دادند.
وی ادامه داد: بنده شهادت میدهم که اگر حوزه به همین روندی که جلو میرود جلو برود در آینده نه چندان دور، امکان دیالوگ و صحبت خود را با لایه متدین جامعه هم از دست میدهد نه با لایه خاکستری.
رهدار گفت: من اراده جدی در قم برای ورود به حل مسائل اجرایی نظام اسلامی ندیدم. حوزه علمیه قم یک جزوه ۵۰ صفحهای تاکنون به نام فقه توریسم تولید نکرده است. الآن دعواها و شورشهای مدنی که در کشور ما و گوشه و کنار هست بر سر آب و خیلی چیزهای دیگر است. ۵۰ صفحه چیزی به نام فقه منابع طبیعی در داخل قم نداریم. ۵۰ صفحه چیزی به نام فقه شهرسازی نداریم. ما در قم چیزی به نام فقه فضای مجازی نداریم. شما نیک میدانید در فضای مجازی الآن ازدواج، تجارت و معامله دارد صورت میگیرد. تمام چیزهایی که فقه ما مستقیماً متکلف در حل آنها است در فضای مجازی صورت میگیرد وقتی ما فقه فضای مجازی، شهرسازی، بیمه، بورس، منابع طبیعی و توریسم نداریم این یعنی حوزه با حوزه نظام اسلامی بیگانه است. البته آنهایی که داریم را نادیده نمیگیرم. ما در مقایسه با قبل انقلاب و در مقایسه با بیرون ایران خیلیها کارها کردیم، آنها جایشان محفوظ، اما ظرفیتی که انقلاب در اختیار ما قرار داده است خیلی بیش از این حوزه انتظار میرود که آن را حوزه انجام نداده است.
محسن مهاجرنیا در ادامه این نشست گفت: باید به این نکته توجه کرد که جریانی امروز در حوزه شکل گرفته است که آن توقعاتی که از حوزه است دارد تبدیل به یکسری حواشی میکند که حوزه دارد زیر سؤال میرود. این جریاناتی که اخیر رخ داد، حساسیت مراجع روی همین بود. شما چه توقعی از مراجع دارید مراجع همه فریاد زدند سیستم بهره بانکی ربا است. آیتالله جوادی آملی فرمودند بر اساس روایت، جنگ با خدا است و آن تعابیر شفافی که داشتند چه کسی به حرف ایشان گوش داد؟ تنها جایی هم که ایشان اشاره کردند طلبهها حضور دارند شورای فقهی است همین بانک مرکزی است که دوستان ما هستند در کار اقتصادی؛ همانجایی که مراجع حساس هستند شورای فقهی هم شکل گرفته است بیشترین مفاسد را امروزه کشور ما از مسائل بانکی دارد میخورد. مسئله ارز، بانک، ربا، بهره، همینها جایی است که دقیقاً همه علما بالاجماع فریاد زدند.
وی افزود: من قدری اصل مسئله را مشکوک میبینم. یک جلسه برگزار میشود، بالأخره نقادی اشکال ندارد میشود نقد و اشکال کرد، بحث نخبگانی را در درون حوزه دائماً داریم، ولی اینکه در رسانههای جمعی و دنیای مجازی بلند شود و برخی از حرفهای سخیف علیه حوزه که مثلاً اینقدر مراجع تولید انبوه شده است به درد نمیخورند. به همین دلیل مراجع حساس شدند این حرفها خلاف واقع است. حاشیهسازیها برای حوزه خوب نیست برای نظام هم خوب نیست.
مهاجرنیا گفت: یکی از مشکلاتی که باید به آن توجه داشت این هست که خود نظام چقدر ظرفیت ایجاد کرده است، آقای دکتر فرمودند نظام خیلی ظرفیت برای حوزه ایجاد کرده است ولی حقیقتاً جای سؤال دارد وقتی شما در حوزه عملیات بیایید در واقعیت خارجی که نظام چقدر فرصت در اختیار حوزه گذاشته که حوزه ورود پیدا کند. مثالش بهره بانکی بود، همه مراجع فریاد زدند، دیگر چه کار میخواستند بکنند. هیچ کس گوش نداد! در خیلی از مسائل دیگر همینجوری است.
وی افزود: چقدر نهادهای فرهنگی سراغ حوزه آمدند، چقدر آمدند بگویند سبک زندگی را شما به ما بدهید مدل بدهید نظریه بدهید. شما یک وقت میگویید خود حوزه وظیفهاش این است بلند شود آن کار را بکند، بله آنهم وظیفه است ولی حقیقتاً خیلی از جاها، مثل همین بهره بانکی با بنبست مواجه میشوند و میدان پیدا نمیکنند.
وی ادامه داد: ظرفیت فقهی بالفعل همین الآن در حوزه است. ما در تعریف مجتهد میگوییم مجتهد کسی است که هر موقع اراده کند میتواند اجتهاد کند، برای همین ظرفیت هست، منتهی دغدغه باید ایجاد شود. وقتی نظام در یک مسئلهای از حوزه هیچ تقاضایی ندارد بهصورت طبیعی یعنی هنوز موضوع آماده نیست تا حکمش گفته شود؛ بنابراین هر جایی که آماده بوده است، الآن من سراغ دارم نزدیک به ۷۰۰، ۸۰۰ درس تخصصی خارج فقه داریم خیلی از این درسها طلبههای فاضل، اساتید حوزه در همین عرصهها ورود پیدا کردند.
حجت الاسلام احمد رهدار در ادامه این برنامه گفت: بحث ما الآن این است که حوزه علمیه رابطهاش با نظام اسلامی چه بوده است؟ ما قرار است طبیب دوار باشیم قرار نیست در قم بنشینیم که اگر کسی از ما چیزی بپرسد ما جواب دهیم.
وی ادامه داد: اینکه فرض کنید ما در مورد انرژی هستهای درس خارج فقه هستهای داریم ما ندیدیم، راجع به فقه هستهای همایش داشتیم ولی درس خارج فقه هستهای کجاست؟! این نکته که آقای دکتر میفرمایند مراجع بحث ربای بانکی را فریاد زدند و نظام توجهی نکرد یک سؤال دیگری است. مردم چرا توجه نکردند؟ اصل ادعای من این است مردم دیگر به حوزه اعتماد ندارند. مردم که متدین هستند و از بانکها دادشان درآمده است. همه توده مردم به بانکها اعتراض دارند چون دارد اذیتشان میکند. چرا اتفاقی نیفتاده است و نمیافتد.
رهدار گفت: مسئله اینجاست جایی که فقه ورود کرده و کارآمدی خودش را اثبات کرده مردم بودند. برحسب تجربه اندک حقیر، مقداری که با نهادهای نظام ارتباط گرفتم و گفتم میخواهیم چنین کاری کنم استقبال کردند. اگر من جایی طرح ضعیف ارائه کردم نتوانستم خودم را قوی ارائه کنم یا ممکن است در یک نهادی در آن بخش یک مسئول، غیر متعهدی حضور دارد و سنگاندازی کرده است اساساً معنیاش این نیست که نظام به حوزههای علمیه پا نداده است. اگر یک وقتی قرار باشد بخواهم نهادهای نظام را نقد بزنم در نسبتشان با حوزههای علمیه، نقدهای جدی دارم. الآن موضوع جلسه این است که حوزه علمیه با نظام اجتماعی و با حکومت به چه مقدار ورود کرده است.
وی ادامه داد: من الآن معتقد هستم گرفتار نوعی سکولاریسم حوزوی شدیم. سکولاریسم تشکیکی است یعنی به هر میزانی که حوزه در حل مسائل اجتماع و حکومت ناکارآمد بشود یا از اساس ورود نکند به همان میزان سکولار است. من حتی معتقد بهنوعی سکولاریسم فقهی هستم. معنی سکولاریسم فقهی این است عرصهای را که پیش از این فقه و فقیهان و عالمان دین در آن عرصه مشکلات را حل میکردند، آن عرصه را در یک بستر تاریخی، کمکم فقه و فقاهت ما به دیسیپلینهای دیگر واگذار کردند. تمام مشکلاتی که امروز میروند پیش روانشناسان حل میکنند روزی این تیپ مشکلات را میآمدند با عالم دین طرح میکردند. الآن خود عالم دین آنجا ورود نمیکند و روانشناسان آمدند. حقوق یک علم سکولار است و به ذات متعلق به جوامعی است که فقه ندارند. قانون اداره جامعه را فقه باید بدهد نه حقوق. به هر میزانی که علم حقوق دارد در کشور ما رشد میکند فرایند سکولاریزاسیون در کشور ما دارد تسهیل میشود. یعنی دستگاه فقاهت دارد خودش را تنگ و تنگ میکند منظور من از سکولاریسم فقهی این است. منظور من از سکولاریسم حوزوی این است که اساساً حوزه در خیلی از جاهایی که حتی بدون همراهی نظام، میتوانند ورود کنند و ورود نکرده است دلیل بر سکولار بودنش است. سکولاریسم حوزوی ماهیتش با سکولاریسم دانشگاهی فرق میکند و من اصرار دارم بگویم سکولاریسم یک مقوله تشکیکی است. وقتی میگوییم حوزه گرفتار نوعی سکولاریسم شده است به ما حمله نشود زحماتی را که حوزه کشیده است را نادیده میگیرید، من فرزند حوزه هستم و افتخار میکنم فرزند حوزه هستم. از قضا معتقدم فقه و دستگاه فقاهت و حوزه میتواند حل کند این توان را دارد. در همین فقه موجود ما، ظرفیت حل بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماع را داریم. مشکل اینجاست که ما در مهندسی علم در داخل حوزه، ضعیف عمل کردیم، در الگوی ارتباط حوزه با نظام اسلامی ضعیف عمل کردیم، در الگوی ارتباط حوزه با جامعه اسلامی ضعیف عمل کردیم درحالیکه سرمایه و تُراث را برای حل معضلات داریم ناکارآمد هستیم.
محسن مهاجرنیا در ادامه این برنامه گفت: سکولار یعنی جدایی حوزه معنا و ماده. دنیا و آخرت، دین و سیاست. لزوماً معنایش این نیست اینها متضاد هستند. همانطور که فهمیدند سکولار یک امر تشکیکی و ذومراتب است. اگر کسی قائل باشد که دین از سیاست جداست و از منظر دین بخواهد این حرف را بزند به او سکولار دینی میگوییم. گاهی از منظر سیایت میگویند دین از سیاست جداست که سکولار میشود. در این بحث حرفی نیست؛ اینکه مراجع هم حساس شدند یکی همین بود که ما بگوییم حوزه دارد مراجع سکولار تولید میکند درسهای خارج سکولار تولید میکند. این نوع ادبیات قدری برای حوزه ادبیات خیلی تندی است ولی درعینحال اینها مفاهیمی است که باید بحث شود آنهم در عرصه نخبگانی، در خود حوزه بحث کردن اینها هیچ مشکلی ندارد.
وی افزود: حوزه هم همین مأموریت را دارد که یک گام جلوتر از وضعیت موجود تولید فکر و اندیشه کند تحول ایجاد کند. این وظیفه را دارد ولی در شرایط موجود، اینکه روی این نکته مدام تأکید میکنم این است که در شرایط موجود دامن زدن به اینکه حوزه هیچ کاری نکرده، حوزه کاملاً عقب است میخواهم بگویم حالت نگاه مأیوسانه به حوزه قدری بیانصافی است.
احمد رهدار گفت: معتقدم سکولار یک فحش است. فحش علمی است و معتقدم حوزه گرفتار نوعی سکولاریسم شده است. من حوزه را مقدس نمیدانم محترم میدانم حوزه دین نیست مجرا و بستر دین است و محترم است. محترم معنایش این نیست که اجازه نقدش را نداشته باشیم. وقتی میگویم حوزه سکولار است یعنی در روش دارد سکولار میشود نه در محتوا. هیچکسی تاکنون نگفته است محتوایی که حوزه تولید میکند سکولار است. این سکولار بودن حوزه در روش است. حوزه در روش بین محتوای خودش و حوزه اجتماعی و امتداد اجتماعی تأمل و ورود نکرده است، اینکه ورود نکرده است یعنی سکولار شده است. الآن حوزه جوامع امروزی و مدرن، پیچیدگیهایی پیدا کردند که اگر روحانیت خودش در متن عرصه عمل نیاید به راحتی میتوانند از طریق گزارشهایی که امروز به مدد نرمافزارهای ویژه دارند تنظیم میکنند و یک واقعیت حداقلی و ناقص را بسیار پررنگ و حداکثری نشان میدهند به راحتی میتوانند سر حوزه کلاه بگذارند.
وی افزود: خود فقیه باید بتواند موضوعشناسی کند ولو از طریق به کار گرفتن کارشناسان متخصص فن؛ یعنی همان تعبیر اجتهاد علمی که حضرت آقای جوادی آملی بر آن تأکید دارند. حوزه ما مادامیکه در داخل قم است اساساً تصورش را از موضوع پیچیدهی نظاممند مدرن نمیتواند به درستی شکل دهد و چون موضوع را نمیتواند تصور کند حکمی که میدهد همواره غلط است. به دلیل اینکه موضوعشناسی ضعیف است.
انتهای پیام/
منبع: مهر