عبدی گفت: بر اساس اصول حکمت صدرایی کنشگر انسانی همان «نفس» است که دارای توان تفکر و درک امور کلی است؛ نفس انسان حقیقتی است که دارای حرکت جوهری است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، حسن عبدی استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) روز پنجشنبه ۱۵ شهریورماه در سومین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با عنوان فلسفه اسلامی و علوم انسانی اسلامی با ارائه مقاله خود در رابطه با موضوع «تحلیل رابطه میان نظر و عمل بر اساس مبانی حکمت صدرایی با نگاهی به عوامل گسست نظر و عمل»، موضوع علوم انسانی را کنش انسانی دانست که حکمای اسلامی در مباحثی مانند علم النفس به تفصیل به واکاوی فرایند پیدایش کنش انسانی پرداختهاند.
وی تاکید کرد: بر اساس یافتهها از منظر حکمت صدرایی برای آن که یک کنش انسانی محقق شود، در مرحله نخست قوه شناختی و سپس قوه تحریکی انسان نقش اساسی دارد.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی اسلامی تاکید کرد: بر این اساس کنش عقلانی، کنشی است که هم واجد «نظر صائب» در مرحله قوه شناختی و هم دارای «عزم متقن» در ناحیه قوه تحریکی باشد.
وی ادامه داد: در صورتی که قوه واهمه به «سودمندی» یک کنش حکم دهد و شوق حیوانی به یاری قوه واهمه بشتابد، یا به رغم حکم عقل به سودمندی یک کنش، شوق حیوانی به یاری قوه واهمه بشتابد، یا در صورت حکم قوه واهمه به سودمندی و همراهی شوق انسانی متعالی با آن، کنش عقلانی محقق نخواهد شد.
حکمت متعالیه از جهاتی ظرفیت ورود به مبانی علوم انسانی را دارد
وی افزود: حکمت متعالیه از جهاتی ظرفیت ورود به مبانی علوم انسانی را دارد لذا حکمت صدرایی را محور قرار دادیم و روش تحلیلی عقلی را انتخاب کردیم تا براساس آن به عوامل کنش انسانی بپردازیم.
عبدی در ادامه با اشاره به مراحل پیدایش کنش انسانی تصریح کرد: «اشتباه در قوه شناختی تصوری و تصدیقی»، «پیدایش تعارض میان تصدیقات نظری»، «پیدایش تعارض میان گرایشها» و «تزاحم عملی» ۵ عاملی هستند که منجر به گسست نظر و عمل میشوند.
وی با بیان اینکه حوزه علوم انسانی قلمرو وسیعی از کنشها را در بر میگیرد گفت: بر اساس اصول حکمت صدرایی کنشگر انسانی همان «نفس» است که دارای توان تفکر و درک امور کلی است؛ نفس انسان حقیقتی است که دارای حرکت جوهری است و پیدایش آن به گونهای است که دارای حدوث جسمانی، استمرار حیات با همراهی جسم و روح و سرانجام بقاء روحانی است.
این کارشناس حوزه فلسفه تصریح کرد: همچنین دیدگاههای مختلفی درباره رابطه میان نظر و عمل وجود دارد که سه دیدگاه کلان «تقدم نظر بر عمل»، «تقدم عمل بر نظر»، «دیالکتیک نظر و عمل» در این زمینه شناسایی شده است که قائلان به دیدگاه تقدم نظر بر عمل نیز سه دسته «تقدمّ نظر بر عمل به صورت مطلق»، «تقدّم نظر بر عمل به صورت مشروط» و «تقدّم نظر بر عمل از حیث ذهنی همراه گسست میان عمل و نظر از حیث تاریخی» را برای این نظریه تفکیک کردهاند.
وی با تاکید بر اینکه از منظر حکمت صدرایی هیچ کنشی بدون کاربست قوه شناختی و قوه تحریکی پدید نمیآید، اذعان کرد: با توجه به این که عقلانیت کنشهای انسانی بر پایه سعادت حقیقی ترسیم میشود، هر چه شخص در تشخیص عقلانی خود به صواب نزدیکتر و قوه تحریکی او با تشخیص عقلانی او هماهنگتر باشد، میزان عقلانیت کنشهای انسانی او افزونتر خواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: طلیعه