تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 7987
تاریخ : ۱۸ مهر, ۱۳۹۷ :: ۱۴:۵۷
نادیده گرفتن آموزه‌های وحیانی در علوم انسانی ممکن نیست

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تاکید کرد: آموزه‌های دینی با مسائل علوم انسانی و مبانی آن‌ها در ارتباط است و نمی‌شود در علوم انسانی، آموزه‌های وحیانی را نادیده گرفت.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی اسدی‌نسب، عضو هیئت علمی گروه قرآن‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در اولین نشست تخصصی با موضوع «ضرورت اسلامی‌سازی علوم انسانی از منظر قرآن» در راستای برگزاری همایش ملی المیزان و علوم انسانی، در سخنانی گفت: برای علوم انسانی اسلامی تعاریف مختلفی ذکر شده است.

وی افزود: با عنایت به هدف و قلمرو این نوشته و اینکه شامل علوم انسانی اصطلاحی از قبیل اقتصاد، مدیریت، حقوق، سیاست و غیره است، شاید بهترین تعریف علوم انسانی اسلامی به نحو پیشینی (تعریف علوم انسانی مطلوب) از این قرار باشد: «گزاره‌هایی نظام‌مند، توصیفی و توصیه‌ای برخاسته از منابع چهارگانه معرفتی اسلام، مرتبط با ماهیت فرافیزیکی انسان و چگونگی، علل و پیامدهای صفات روحی و فعالیت‌های ارادی او، اعم از ذهنی و رفتاری در سطح فردی و اجتماعی به منظور شناخت، پیش‌بینی و هدایت و مدیریت انسان و جامعه بشری به سوی کمال حقیقی».

اسدی‌نسب در ادامه بیان کرد: لازمه تعریف فوق آن است که آن دسته از علومی که در آن‌ها افزون بر تجربیات اطمینان‌بخش بشری، مبانی و گزاره‌های اسلامی لحاظ شده و بر اساس آنها قوام یافته باشد، می‏‌تواند به علوم انسانی اسلامی نام گذاری گردد؛ پس هر یک از علوم انسانی باید از نظر مبانی، اهداف، روش و مسایل، با خواسته‌های خداوند که از قرآن، با فرایند اجتهاد موسع- که فقط دنبال کشف احکام خمسه نیست، بلکه در صدد تولید علم دینی و نظام‌های اسلامی و در نتیجه ارائه تمدن نوین اسلامی است- ممزوج و تهذیب و تکمیل گردد تا بتوان به آن علم انسانی اسلامی گفت.

وی تصریح کرد: مدعای این سخنان ضرورت قرآنی علوم انسانی اسلامی از منظر علامه است و در مقابل این ضرورت، نظریه‌هایی قرار دارد که دخالت آموزه‌های وحیانی را در علوم انسانی ضروری نمی‌داند و اصرار دارد علوم انسانی که متکفل زندگی بهتر در دنیاست، بر اساس منافع و مصالح دنیوی به روش تجربی و آماری و بدون استعانت از دین تأسیس شود؛ بنابراین هر کلامی از علامه که با نظریه فوق مخالف باشد، درواقع دلیل یا زمینه‌ای برای اثبات ضرورت دخالت ‏دادن آموزه‌های دینی در علوم انسانی خواهد‌بود. سیر اثبات ضرورت اسلامی‏‌سازی علوم انسانی در نگاه علامه طباطبایی که در این مقاله به آن پرداخته شده است.

عضو هیئت علمی گروه قرآن‌پژوهی پژوهشگاه گفت: برایند مقاله بنده این است که از منظر علامه طباطبایی آموزه‌های اسلامی شئون حیات فردی و اجتماعی بشر را فرا گرفته است و هر امری که در سعادت و شقاوت آدمی مؤثر بوده است در قرآن به آن اشاره شده است و این، همان جامعیت قرآن در رسیدن به هدفش است. لازمه این سخن علامه آن است که آموزه‌های دینی با مسائل علوم انسانی و مبانی آن ها در ارتباط است و نمی‌شود در علوم انسانی، آموزه‌های وحیانی را نادیده گرفت.

اسدی‌نسب اضافه کرد: اهداف قرآن و آموزه‌های دین اسلام با اهداف علوم انسانی نیز ارتباط دارد؛ چراکه هدف دین تنها اصلاح حیات پس از مرگ نیست و اسلام، نحوه زندگی در آن را مؤثر در آخرت و مقدمه آبادانی آن می‌داند و نمی‌توان میان دنیا و آخرت دیوار کشید و دنیا و علوم مربوط به آن را در اختیار جریان‌های سکولار نهاد؛ چنان‏‌که تعریفی که برای دین می‌کنند نیز بیانگر ضرورت علوم انسانی اسلامی است؛ نیز از منظر علامه علوم انسانی با علوم وحیانی در سه عرصه باید حضور داشته باشد: یکی در مبانی اعتقادی و دیگری در توصیف و تبیین واقعیت‌های خارجی و سوم در کردار و رفتار آدمیان.

وی در انتهای سخنانش گفت: از نظر علامه علوم وحیانی در این عرصه‌ها نیز ترجیحاتی بر علوم انسانی دارد و در مواردی نیز مکمل آنها شمرده می‌شود؛ زیرا آموزه‏‌های وحیانی برخاسته از علم الهی بوده و بدون هوا و هوس است؛ نیز علوم انسانی وحیانی از منظر معرفتی و کاربست آن نسبت به علوم انسانی سکولار ترجیحاتی دارد که موجب ضرورت آن می‏گردد. از سوی دیگر هیچ یک از ادله ادعایی منکران ضروت این علم نتوانسته‎اند عدم ضرورت را اثبات کنند و با عنایت به رابطه قرآن و علم می‏توان به‏ سهولت به آن‌ها پاسخ داد.

انتهای پیام/

منبع: ایکنا

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.