تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها
شماره : 8905
تاریخ : ۱۱ آذر, ۱۳۹۷ :: ۱۴:۴۰
الگویی برای ابرقدرتی ایران / دین امنیتی‌ترین عنصر جامعه است

امنیتی‌ترین عنصر هر جامعه‌ای حتی در یک جامعه سکولار دین است. الآن قم بزرگ‌ترین بُعد امنیتی جمهوری اسلامی خصوصاً در زمینه معرفتی است. البته متأسفانه قم این تلقی را از خودش ندارد.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران در مجموعه درس‌گفتارهای «آینده ایران» که به همت مؤسسه آفاق حکمت برگزار شد، «الگوی ابرقدرتی ایران در آینده» را ترسیم کرد و مقوله‌های شکل‌دهنده تمدن آینده ایرانی و اسلامی را شرح داد. او پیش‌ازاین کتابی هم با همین مضمون منتشر کرده است.

دین امنیتی‌ترین عنصر جامعه است دکتر فیاض در ابتدا گفت: امنیتی‌ترین عنصر هر جامعه‌ای حتی در یک جامعه سکولار هم دین است، دین با تمام ساختارها، نهادها، مدارس و مطالبش. در عالم مسیحیت هم این مطلب را می‌بینید. ترکیه را هیچ‌وقت به اروپا راه نخواهند داد چون مسلمان است. در بوسنی‌ و هرزگوین کشت‌و‌کشتار کردند چون نمی‌خواستند یک دولت اسلامی باشد و حتماً با صرب‌ها باشند. در سوییس سکولار، نباید گلدسته باشد. خودشان در مسیحیت یک گلدسته مسلمانان را تحمل نمی‌کنند. دین امنیتی است. امنیتی به معنای بگیر و ببند نیست.

وی افزود: در تلویزیون فلان‌کشور شرقی آن ‌طرف دنیا می‌بینید همیشه یک خبر از ایران هم هست؛ یعنی اگر خبر از آمریکا هست یک خبر از ایران هم هست. چون ایران یکی از کشورهای امنیتی جهان است. از هر لحاظ فکر کنید ایران یک کشور به‌شدت امنیتی است. خاورمیانه به نفع ایران دارد مصادره می‌شود، تعارف هم ندارد، آن‌ها دارند داد می‌کشند، خوب بکشند. حتی آسیا بالاخره یک قسمتش ایران است، اوراسیا یک قسمتش ایران است. حتی مجبور می‌شوند برای اینکه سوریه را جمع کنند آن جنگ را در دریای سیاه چند روز پیش راه بیاندازند، باید اوکراین را شلوغ کنند و اوکراین باید قربانی بشود. درنتیجه باید قم یک فکر اساسی بکند. قم بالاخره پشتوانه نظام است. آن‌ها همه پشتوانه‌هایشان دانشگاه‌هایشان هستند. اگر در دانشگاه‌های غرب کوچک‌ترین حرکت غیرامنیتی و نه حتی ضد امنیتی بکنید، پوست‌تان را می‌کنند، می‌خواهی استاد باش، می‌خواهی دانشجو باش. پای مرگ‌تان هم ایستاده‌اند. راحت می‌کشند. می‌توانید آمار کشته‌هایشان را ببینید.

دکتر فیاض بیان کرد: الآن قم بزرگ‌ترین بعد امنیتی جمهوری اسلامی خصوصاً در زمینه معرفتی است. البته متأسفانه قم این تلقی را از خودش ندارد.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران گفت: ما باید قم را جدی بگیریم، کارش را جدی بگیریم، دین را جدی بگیریم. الآن به نظر من اهمال وجود دارد یعنی باور نداریم قم الآن تعیین‌کننده جهان است. قم در عرصه اندیشه خیلی محوریت جهانی دارد. من بلوف نمی‌زنم. موقعی که نظر خارجی‌ها را نسبت به قم می‌بینم مات می‌مانم. نتیجه گاندی، خانم «سوفلیا گاندی» در هند من را می‌دید گفت من می‌خواهم بیایم حوزه علمیه قم درس بخوانم! در بیرون شما را بیشتر از خودتان باور دارند! اینجا تنبلی داریم، درس نمی‌خوانیم، فکر نمی‌کنیم، کار نداریم. ما شبانه‌روز نباید بخوابیم. فکر کنید فردا صبح امام‌زمان؟عج؟ ظهور کند و بگوید آمریکا را شما بگردانید، چه کسی را داریم آمریکا را بگرداند؟

عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران ادامه داد: دین عنصر رییسه جامعه است و مردم به‌خاطر دین‌شان حاضرند شما را خفه کنند! یعنی اگر نتوانند با دین در زندگی روزمره‌شان آرامش داشته باشند و زندگی‌شان هم بچرخد و شما جلویش را بگیرید، خفه‌تان می‌کنند و خودشان هم دین درست می‌کنند. چون دین عضو رییسه هر فرهنگی است، حتی فرهنگ سکولار، حتی فرهنگی که ظاهراً غیردینی یا حتی ضد دینی است مثل اروپا. چون ما یک ساختار معناییِ شناختی داریم، این ساختار معنایی شناختی تبدیل به ساختار کنشی می‌شود، بعد این ساختار کنشی تبدیل به ساختار اجتماعی می‌شود. یعنی فرمولش این است؛ ساختار معنایی معرفتی، ساختار کنشی، ساختار اجتماعی. این فرمول علوم اجتماعی است. کدام عنصر بیشتر از همه معنابخشی می‌کند؟ دین. دین چگونه این را انجام می‌دهد؟ با جهان‌بینی ساختن. البته کلمه جهان‌بینی غلط است. ما می‌گوییم «جهان‌پدیداری». نوکانتی‌ها گفتند مهم‌ترین عنصر علوم انسانی جهان‌پدیداری است. جهان‌پدیداری را هم دین می‌سازد. پس دین عنصر قائمه رییسه علوم انسانی است. «ماکس‌وبر» مشهور یک کتاب دارد که می‌گوید علوم انسانی غیردینی نداریم!  او بیان کرد: با جهان‌پدیداری تمام کنش ما شکل پیدا می‌کند، حتی غذا خوردن ما، رابطه جنسی ما، زیباشناسی ما، قدرت‌ما. هر چه را فکر کنید دین تعیین می‌کند. ماکس‌وبر گفت اخلاق پروتستانتیسم می‌شود سرمایه‌داری. البته «زومبارت» این را قبول نداشت و می‌گفت که روح سرمایه‌داری یهود است که آن را مخفی نگه داشتند، چون یهود نمی‌خواهد آن حرف پخش بشود. زومبارت هم‌مباحثه، هم‌کلاسی و هم‌مجله آقای ماکس‌وبر است. راکفلر، سرمایه‌دار مشهور می‌گوید سه‌بار بیشتر نباید در رسانه‌ها پیدایت بشود، موقع تولد، موقع ازدواج و موقع مرگ.

هنر به دین شکل می‌دهد دکتر فیاض اظهار کرد: دین کل نظام معنایی ما را شکل می‌دهد، کل نظام کنشی ما را هم شکل می‌دهد، پس ساختار اجتماعی ما شکل پیدا می‌کند؛ در اقتصاد، در سیاست، در اجتماع و ... . این نظام معنایی با یک مقوله دانشی دیگر ترکیب می‌شود و هویت‌ساز می‌شود؛ نه ماهیت‌ساز. آن مقوله «هنر» است. هنر با دین قاطی می‌شود، دین را نشانه‌دار می‌کند، دین را حد می‌بخشد، شکل و فرم می‌بخشد. چون فکر با هنر چارچوب پیدا می‌کند. تکنولوژی تحقق خارجی‌اش با هنر است. اما الآن هنر در حوزه علمیه چه جایگاهی دارد؟ نخستین مقوله دانشی که باید در تمامی ابعادش ما وارد بشویم که حوزه وارد ابرقدرتی بشود و بتواند کشور ایران را در آینده بسازد، همین هنر است. همان‌طور که کلیسا در رنسانس وارد شد. کلیسا آن همه پول می‌داد به رافائل، میکل‌آنژ، لئوناردو داوینچی. این‌ها در کلیسای فلورانس آن همه نقاشی خلق کردند، همه در ارتباط با خدا و پیغمبر و حضرت مریم. البته به‌صورت عریان کشیدند؛ با همان مبنایی که در اسلام هم آمده: «خلق ‌الله آدم علی صورته» هم در یهود آمده هم در مسیحیت. خدا انسان را بر صورت خودش خلق کرد. این‌ها یک نتیجه‌ای گرفتند و گفتند پس آن هیکل مقدس است چون خدا مقدس است. این‌چنین اومانیسم به وجود آمد؛ یعنی اومانیسم از خود کلیسا درآمده. اومانیسم مذهبی بود، سکولار نبود. با آن تفسیری که از خدا کردند و خدا را کردند انسان، اومانیسم رخ داد.

وی تأکید کرد: اگر شما عرفان را قبول کنید خود عرفان حتماً دچار اومانیسم عرفانی می‌شود. مثل انا‌الحقی که منصور حلاج می‌گوید. انا‌الحق پر از شرک است اما اسمش عرفان است. ماکس‌وبر می‌گوید چرا دین‌ها با هنر مخالفت کردند؟ چون همه‌اش می‌ترسند این نشانه‌ها جای خود خدا بنشیند که نشسته است. بت‌ها را با زیباشناسی خلق می‌کردند. هندوها سه میلیون خدا دارند، این سه میلیون خدا را همه به‌صورت دختر آفریدند، چون زیبایی‌شناسی هندی دخترانه است.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران بیان کرد: اما هنر در بعد مثبتش تجلی‌بخش، نشانه‌ساز و تحقق‌ساز دین در عالم خارج است. پیغمبر مسجد می‌سازد: معماری. بلال اذان می‌گوید: موسیقی. ما حتی مفاهیم اولیه هنر را نمی‌دانیم. رابطه لفظ و نشانه و معنا را نمی‌دانیم.  قم الان ابتر است، چون هنر در قم نیست. با اینکه قرآن اُس و اساسش بر همین جمال است، خدا بعد از تجلی اولین صفت که دارد جمالش است. دعای سحر ماه رمضان را نگاه کنید. بعد از بهی جمال است. قرآن می‌گوید و احسن القصص، قصه‌ها را دنبال کن. رمان یکی از هنرها است. بعد این رمان‌ها می‌شود فیلمنامه بعد می‌شود دکوپاژ، بعد می‌شود فیلم.

 زبان از دل هنر بیرون می‌آید دکتر فیاض در ادامه گفت: مهم‌ترین مقوله بعد از هنر که از شکم هنر در می‌آید زبان است. هنر یک نظام نشانه‌شناختی است که بعد از آن زبان می‌آید. رابطه زبان و دین مهم‌ترین مقوله جهان امروز است. اگر روی دین در مقابل زبان تکیه کنیم، می‌شود بنیادگرایی، می‌شود داعش. اگر روی زبان تکیه کنیم در مقابل دین می‌شود سکولاریسم یا لاییسیسم. اگر ملیت بر اساس زبان را اصل بدانید می‌شود سکولاریسم. اما دین و زبان دوعنصری است که عناصر بنیادی فرهنگ هستند. یعنی هویت فرهنگی به‌وسیله دین و زبان ساخته می‌شود. اگر زبان با دین ترکیب بشوند و فرهنگ تولید می‌شود مهم‌ترین مقوله فرهنگ «مذهب» است؛ یعنی زبان به‌اضافه دین می‌شود مذهب. چرا در عرصه زبان‌شناسی در حوزه خبری نیست. دومین علم مهم زبان‌شناسی است.

وی افزود: از مقوله دین، هنر و زبان یک‌چیز به وجود می‌آید به نام فلسفه. اگر شما فیلسوف ندارید، چون مقوله‌های قبلی آن را ندارید. مرحوم علامه‌طباطبایی مقوله‌های قبلی را داشته. بروید زندگی‌نامه‌اش را بخوانید. آقای حسن‌زاده داشته. فلسفه به چه‌کار می‌آید؟ نقد کلان. کار فلسفه سنجش است. نقد گذشته و حال می‌کند برای رسیدن به آینده. ما بدون فلسفه به آینده نخواهیم رفت. پس اگر دچار تحجر می‌شویم چون فلسفه نداریم. فلسفه برای جهش به‌سوی آینده است، زبان سخن گفتن می‌دهد، زبان استدلال می‌دهد، زبان فکر کردن، مفاهیم را بسط می‌دهد، زبان را بسط می‌دهد. شما باید با جهان سخن بگویید. این زبان را فلسفه به شما می‌دهد. پیغمبر کارش همین بوده است.

علم بلاغت اینترنتی نیاز داریم عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران بیان کرد: در مرحله بعد فلسفه تبدیل به ادبیات می‌شود. ادبیات نقد اجتماعی می‌کند و نقد گذشته را رو‌به‌آینده می‌برد. سؤال: حوزه کجای ادبیات است؟‌ می‌شود بدون معانی، بیان و بلاغت به مردم پیام رساند؟‌ ادبیات و بلاغت یک مقوله اساسی است. بلاغت یعنی ارتباط مؤثر در زبان امروز ارتباطات. مرحوم تفتازانی در «مطول» داشته علم ارتباطات زمانه را درس می‌داده. یعنی معانی، بیان، بدیع. بدیع یعنی زیباشناختی کلام. ما امروز بلاغت اینترنتی می‌خواهیم، بلاغت‌تلویزیونی می‌خواهیم، بلاغت رادیویی می‌خواهیم. وی ادامه داد: ادبیات به‌شدت معقول است. عقلانیت ایجاد می‌کند با کاراکتر. هنر این‌طوری نیست. ادبیات بعد از فلسفه است. بعد از نقد اجتماعی و نقد عمومی ادبیات، آن موقع تازه علم تجربی وارد می‌شود و این نقد اجتماعی را به‌شدت ساختاری می‌کند. نوآوری نسبت‌به آینده شکل می‌گیرد. خیلی علم تجربی جدی است. ادبیات که تمام می‌شود به علم تجربی می‌رسیم. آن موقع خلاقیت به اوج می‌رسد. چرا ما مثل گذشتگان‌مان خلاقیت علمی نداریم و تئوری نداریم؟ چون آن‌ها سابقه‌ها داشتند و ما نداریم. پس علم تجربی رشد نخواهد کرد. علم به‌وسیله تکنولوژی تجسم‌ساز آینده است.

دکتر فیاض در پایان گفت: تکنولوژی موقعی که تولید بشود بعد از تکنولوژی اقتصاد است. اقتصاد تجارت نیست، همان میانه‌روی است. اکونومی هم به معنای میانه‌روی است. بحثش عقلانیت و زهد است؛ نه اسراف، نه خست. دو مبنای اقتصاد این است. اقتصاد که عوض شد اجتماع عوض می‌شود. بعد که اجتماع عوض می‌شود سیاست و حکومت عوض می‌شود. بعد که این عوض شد حقوق عوض می‌شود. اینجا حقوق با دین در مسائل اجتماعی برخورد می‌کند. این برخورد تمدن را به‌وجود می‌آورد. پس ابرقدرتی ما چارچوبش در حوزه است.

انتهای پیام/

منبع: صبح نو

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.