به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دهم بهمنماه در کرسی علمی ترویجی «توحید ربوبی و بروندادهای آن درپاسخ به مسائل سیاسی» در این پژوهشگاه گفت: اعتقاد به وحدانیت ربوبی تمایزات معناداری در پاسخ به مسائل اصلی سیاست ایجاد میکند که اختصاص شئون ربوبیت سیاسی همچون قانونگذاری و حاکمیت به خداوند؛ نفی ربوبیت استقلالی بشر و پذیرش مظهریت تدبیر حیات سیاسی توسط بشر؛ عدم تفویض اذن تصرفات تشریعی به عموم مردم و قبول واگذاری به اشخاص خاص همچون معصوم و ولی فقیه از جمله مهمترین وجوه تمایز است.
وی ادامه داد: عدم مشروعیت تشریعات سیاسی خودبنیاد و قبول مشروعیت قوانین سیاسی بشری با اذن الهی؛ ضرورت تشکیل حکومت بر مبنای اعتقاد به ربوبیت الهی؛ ضرورت تبعیت از نظام ارزشی الهی در حیات سیاسی؛ تعهدمندی دولت به تأمین کمال و سعادت بشر و ... از دیگر وجوه تمایز است؛ لذا از این منظر که نظام سیاسی ما اسلامی و مبتنی بر قران کریم است، دستیابی به این تمایزات میتواند در کنار بروندادهای مبانی دیگر، زمینه تدوین الگوی قرانی مناسبی برای تدبیر مطلوب حیات شهروندان ارائه کند.
عابدی با اشاره به مفهومشناسی ربوبیت ادامه داد: واژه «رَبّ» را به معنای ایجاد لحظه به لحظه تا حد کمال دانستهاند. از نگاه علامه طباطبایی، رب به معنای مالک و صاحب اختیاری است که هر لحظه در حال ربوبیت مملوک است و «رب العالمین»، مالک تمام عالمین است و چون مِلک حقیقی از تدبیر و ربوبیت تفکیکپذیر نیست صاحب اختیار مخلوقات است و برای تصرف و تدبیر و هدایتشان، به اذن کسی نیاز ندارد، تدبیر هستی فقط به دست اوست و موجودات در تداوم هستی نیز به خالق نیاز دارند و اگر عنایتش لحظهای قطع گردد، نابودیشان قطعی است.
وی ادامه داد: قرآن، ربوبیت انحصاری الهی در تکوین و تشریع را میپذیرد؛ آیه ۳۶ جاثیه جامع ربوبیت عام معرفی شده است، در کنار ربوبیت تکوینی که به کل هستی اختصاص دارد، منظور از ربوبیت تشریعی، هدایت ویژه انسانهاست که با وسائل بیرونی مثل ارسال رسولان، انزال کتابها و تشریع تکالیف و حقوق برای تأمین سعادت بشر محقق میشود. خداوند حیات فردی، اجتماعی و سیاسی انسانها را هدایت و مدیریت میکند و در همین راستا، معیارهای زندگی مطلوب (ارزشها) و راههای گریز از زندگی ناسالم (ضد ارزشها) را در قالب تشریعات در متن مقدس، توسط فرستادگان معصومش به انسانها ابلاغ میکند و مردم را به ایجاد جامعه نمونه، پذیرش و ایمان به آن مکلف میسازد.
عابدی تصریح کرد: در آیه اول سوره حضرت ابراهیم(ع) نیز به ربوبیت تشریعی و اهداف آن توجه شده است؛ ربوبیت تشریعی و تدبیر نظام فردی، اجتماعی و سیاسی در اختیار کسی قرار میگیرد كه ربوبیت تكوینی از آن اوست و برخی مفسران به هماهنگی و ارتباط دو گونه ربوبیت ذیل آیه ۱۰ شوری توجه دادهاند؛ این در حالی است که برخی ادیان تحریف شده و مکاتبی مانند دئیسم مخالف نقش دادن به توحید ربوبی در مناسبات سیاسی و ایفای نقش توسط آن در پاسخ به مسائل سیاسی هستند. نگاهی توصیفی و تاریخی نیز مؤید این نکته است که اصولاً توحید ربوبی نقش مهمی در حیات انسان دارد، لذا همواره بیشتر مورد تعرض بوده است.
این محقق با بیان اینکه مشركان معتقد بودند جامعه باید با قوانینی که محصول افكار آنان است اداره شود، ادامه داد: فرعون نیز برآن بود که تدبیر امور اجتماعی مردم باید به دست او باشد، در محاجّه نمرود با حضرت ابراهیم(ع) محوراساسی، تدبیر امور جامعه و هدایت تشریعی و تقنینی امّت است؛ همین طور مسیحیان نیز دچار شرک ربوبی بودند.
عضو هیئت عملی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به بروندادهای پذیرش وحدانیت ربوبی در پاسخ به مسائل سیاسی به اختصاص شئون ربوبیت سیاسی به خداوند پرداخت و افزود: مقتضای توحید ربوبی تشریعی پذیرش حق دخالت انحصاری و مطلق خداوند در مدیریت حیات اجتماعی و سیاسی و نظام حقوق و وظایف، در کنار تدبیر حیات فردی است؛ زیرا ربوبیت تکوینی منحصراً در اختیار خداست و ربوبیت تشریعی از آن کسی است که ربوبیت تکوین دارد و انحصار مذکور عیناً در ربوبیت تشریعی وجود دارد؛ لذا این ربوبیت در همه شئون ابعاد زندگی که سیاسی هم بخشی از آن است، منحصراً در اختیار خداست.
وی با اشاره به مسئله نفی ربوبیت استقلالی و پذیرش مظهریت تدبیر حیات سیاسی بشر اظهار کرد: اعتقاد به اختصاص ربوبیت تشریعی به خدا به معنای نفی ربوبیت کلی و جزیی استقلالی از غیر خداست ولی هر نوع مظهریت تدبیری از غیر خدا ممنوع نیست، زیرا ممکن است خداوند به کسانی مثل پیامبر(ص) ائمه معصوم(ع) اجازه دهد در مواردی قوانینی وضع کنند؛ در آیه ۳۶ احزاب دومرجع (خدا و پیامبر(ص)) برای صدور حكم معیّن شده، طبق آیه ۴۰ یوسف هیچ كس جز خدا نمی تواند حكمی صادر كند. از آیه۷۹ آل عمران نتیجه گرفته شده كسی جز خدا حقّ تشریع در حیات بشری را ندارد و پیامبران و امامان كاری جز ابلاغ احكام و دعوت به فرمانِ خدا نمیكنند.
عابدی با بیان اینکه براساس آیات قرآن، خدا در زمینه «امر الله» واضع است، ولی در «امر الناس» که الزامی در موردشان ندارد تدبیر غیر خدا، مظهر تدبیر الهی است نه تفویض و باز هیچ قانون سیاسی مگر با اذن الهی مشروعیت ندارد افزود: در آیاتی نیز نشان داده میشود خدا در اموری مانند جنگ به پیامبرش اذن تصرف میدهد و مردم را مکلف میکند بی اذن او اقدام نکنند.
عابدی با اشاره به عدم تفویض اذن تصرفات تشریعی به عموم مردم و واگذاری به اشخاص خاص همچون معصوم و ولی فقیه اظهار کرد: به اعتقاد اهل سنت خداوند بعد از آن که برخی الزامات را توسط پیامبرانش بیان کرد، بقیه امور از جمله وظایف سیاسی و مدیریتی و... را به عهده عموم مردم میگذارد اما به اعتقاد شیعه خداوند تنها به اشخاص خاصی اذن داده است و این مسئله دلایل کلامی متعددی دارد که محل بحث نیست.
وی در مورد مستندات قرآنی اعطای اذن مذکور به افراد خاص افزود: در آیه ۵۵ مائده به عنوان یك نص قرآنى دلالت بر امامت على (ع) شده است؛ در آیه ۵۹ نساء «اطاعت از اولی الامر» تشریع شده و این اطاعت، مطلق غیر مشروط به شرطی است، لذا افراد مورد نظر معصوم هستند؛ همچنین نصب امیرمومنان علی(ع) به ولایت و امارت در دو آیه ( مائده، ۶۷) و (مائده، ۳) وجود دارد و اطاعت رسول و اولی الامر شامل اطاعت کسانی هم میشود که آنان به طور عام یا خاص نصب میکنند.
عابدی با اشاره به مسئله عدم مشروعیت تشریعات سیاسی خودبنیاد و قبول مشروعیت قوانین سیاسی بشری بااذن الهی تصریح کرد: طبق ربوبیت تشریعی فقط کسی حق قانونگذاری در عرصه حیات سیاسی دارد که علاوه بر خلقت انسان و جهان، رابطه متقابل انسان و جهان را تنظیم کند و اوخداست؛ انسان در مقام تكوین، فقط عبد خداست و لازمه اثبات حق تشریع برای خداوند، و عبودیت برای انسان، وجود وظیفه پذیرش ربوبیت در همه عرصههای حیات از جمله سیاسی برای انسان و نداشتن حق تشریع اصیل برای انسان است ضمن اینکه اذن الهی، مشروعیت بخش قوانین سیاسی بشر (تحت حاکمیت قوانین الهی)است و بدون اذن چنین مشروعیتی وجود ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه فاعلیت خداوند در محدوده نظام علیت است و خدا خالق هر چیزی حتی کارهای انسان است ادامه داد: نظام علیت در جهان (از جمله درعرصه سیاست) حاکم است؛ علیت و نقش پدیدههای ممکن، در طول خواست خدا و با تأیید و اذن و اقتدار اوست نه استقلالی همچنین نتیجه غفلت از «ربوبیت انحصاری الهی» و «غیر مستقل بودن نظام علل و اسباب در قدرت از جمله قدرت انسان»، بی نیاز پنداری بشر از منشا الهی قدرت و عدم توجه به تلازم ربوبیت تکوینی و تشریعی، و ایجاد نظام تشریعی خود بنیاد است.
عابدی با اشاره به تشکیل حکومت مبتنی بر توحید ربوبی؛ برای تامین مطالبات الهی در حیات اجتماعی تصریح کرد: حكمت الهی اقتضا میكند، انسان به مصلحتها امر، و از فسادها نهی شود تا به کمال برسد و چون این تشریعات، با «وحی»، امكانپذیر است، وحی و نبوت (از شئون ربوبیت تشریعی) ضرورت دارد همچنین امر به خیر و نهی از فساد، شامل روابط انسان با دیگران نیز میشود، لذا انسان در «بُعد اجتماعی» نیازمند قوانین الهی است.
وی افزود: خدا در حیطه اجتماعی و سیاسی نیز، اعمال ربوبیت میکند و انبوهی از تکالیف و امر و نهیها مربوط به روابط اجتماعی بشر دارد همچنین برای تحقق این مطالبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی مانند جهاد، دفاع، و تنظیم روابط بین الملل بر اساس حسن تفاهم و زندگی مسالمتآمیز و نفی هرگونه سلطهگری و... لازم است حاکمیت شکل بگیرد.
وی با تاکید بر لزوم تبعیت از نظام ارزشی الهی در حیات سیاسی بیان کرد: ربوبیت تشریعی خدا در کتب آسمانی جلوه نموده و قرآن کتاب تشریع الهی در عرصه حیات فردی، اجتماعی و سیاسی(به مقتضای مبنای جامعیت) است؛ در قرآن بارها بیان میشود که قرآن، کتاب راهنمایی، هدایت، و فارق میان حق و باطل؛ راهبری به راه راست؛ رساننده به تقواست و به برخی اهداف اجتماعی نزول کتاب تشریع (قرآن)، مانند اجرای حق و عدالت توجه میشود و اهداف فوق زمانی محقق میشود که مخاطبان به تبعیت از آموزهها و بایدها و نبایدهای آن بپردازند.
وی تاکید کرد: مجموعه این بایدها و نبایدها «نظام ارزشی قرآن» در عرصههای مختلف حیات از جمله سیاسی را شکل میدهند و باید مخاطبان به آن ملتزم باشند و فقط از تشریعات الهی تبعیت کنند؛ با این التزام اهداف الهی از حیات محقق میشود و انسان، خود را در مسیر مدیریت، هدایت ربوبی تشریعی در حیات سیاسی و.. قرار میدهد اما درنگاه غیر توحیدی، انسان، مستقل از هر نیرویی، اهداف و مصالح خویش را تعیین میکند و تشریعات سیاسی الهی را از مداخله در حیات سیاسی برحذر میدارد.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا