حیدر رحیم پور ضمن بر شمردن گونه های مختلف تحریف به ذکر مصادیقی از تحریف مفاهیم و ارزش ها پرداخته و می نویسد: صورتی از تحریف ارزش ها در رسانه پنهان کردن ارزش بالاتر ذیل ارزش های پایین تر است.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، متن پیش رو یادداشتی از حاج حیدر رحیم پور ازغدی است. این اندیشمند پیشکسوت و مبارز باسابقه انقلابی در این یادداشت به انواع تحریف هایی که توسط رسانه های خارجی و داخلی نسبت به برخی مفاهیم و ارزش ها صورت میگیرد، اشاره می کند و به ذکر مصادیقی از این گونه ها می پردازد. متن این یادداشت در ادامه آمده است؛
«تعریف» یعنی هر چیزی را بهگونهای بشناسانی که هست و «تحریف» آن است که بهگونهای بشناسانی که نیست، شنونده را منحرف کنی تا معنی حقیقی واژه را درک نکند و گاه تحریف به اندازهای مبتذل میشود که شنونده بر آن میخندد.
تحریف های مبتذل!
برای نمونه به تحریفهای ترامپ نگاه کنید. همگان میدانند که آمریکا، داعش را برای درهمریختن کشورهایی آفرید که میخواست تصاحب کند و چون ایران بهحکم وظیفۀ اسلامی باید در همه جا به یاری مستضعفان بشتابد، ترامپ بدون هیچ حیایی، چشمدرچشم جهانیان میدوزد و میگوید ایران منطقه را ناامن کرده و این آشکارترین گونۀ تحریف، تنها از کسانی برمیآید که در کودکی زجرهای شرمآوری کشیده باشند و در بزرگی با چنین گفتار و کرداری در پی فروریختن عقدهها میباشند و به همین جهت نخستوزیر انگلستان نیز شرم نمیکند و میگوید ایران نباید موشک بسازد تا هرگاه اراده کردند ایران را بمباران کنند مانعی نداشته باشند. مرامنامه صهیونیسم و فراماسونری است که چنین افراد بی شرم و حیایی بر صندلی های قدرت در دنیا تکیه زنند.
دگرگون شدن واژه ها به عکس معنی حقیقی آن
گاهی تحریف، به دگرگونشدن واژه بهعکس معنی حقیقی آن است. مانند آنچه پدران صهیونیسم پیرامون معنی حقیقی واژۀ «سنت» کردند. لغتنامه، واژۀ سنت را چنین معنی میکند: طریقاً لایموت طراوتها بمر الزمان و تغییر المکان؛ یعنی سنت آن چیزی است که طراوت دلنشیناش به گذشت «زمان» و تغییر «مکان» از بین نمیرود.
یک مصداق گویا برای مفهوم سنت، عید نوروز ایرانیان است که پس از چندهزار سال از وضع آن، هنوز طراوتش باقی است و ایرانیان در هر کجای جهان که باشند، نوروز را عید میگیرند، اما پدران صهیونیستهای امروزی، دیروز بر فرهنگ یهود مسلط شدند و خود را خاخامهایی خواندند که حضرت موسی(ع)، معنی متشابهات تورات را بهطور شفاهی به آنان آموخته و چنان که بینی معنی «سنت» را تحریف کردند.
آن هنگام که پای مسلمانان به اروپا باز شد، اروپائیان دانشهای روز را از آنان آموختند و به روشنگری اروپا انجامید. «صهیونیسم روز» در قالب کلیساهای دستکاریشدۀ خود، کشیشان را قانع کردند که اگر اروپا، دانشهای اینجهانی را بیاموزد از سنتهای دینی، یعنی همان بدعتهای جاهلانهای که بینهایت بهخورد اروپا داده بودند، دور میشوند و همگان کافر میگردند و کشیشان را چنان برافروختند که هرکس به دانش یا کشفی میپرداخت به گیوتین بسپارند یا به صلیب کشند و بسوزانند.
استکبار با تحریف واژۀ «سنت» و تبدیل آن به بدعتهای ضدسنتهای دینی هفتصدساله توانست اروپائیان را جاهل نگهدارد و بدوشد. لیکن «علم» نور است و از هر روزنهای داخل و تاریکی و جهالت را نابود میکند و درنهایت اروپا به زیانهای نادانی پی برد و رنسانس را آفرید اما هزار افسوس که رنسانسآفرینان، بیشترشان جوان بودند یا خامی کردند و چیزی از حیلههای استکبار سر درنمیآورند و همین شد که «صهیونیسم روز» بهسرعت بر کاکُل رنسانس پرید و با نشاندادن بدعتهایی که خود با ژست دینی به نام مسیحیت آفریده بود، به همه القا کرد و باوراند که منشاء همه پسماندگیهای هفتصدسالۀ اروپا، «سنتگرایی مسیحی» مردم بوده و توانست بین دین و دانشهای خلیفهالله بر روی زمین جدایی افکند.
پیشتر بالوپر دانشهای اینجهانی خلیفه خدا بر روی زمین را شکسته بود و این بار بهنام رنسانس و نوزایی، بالوپر دین را شکستند و مانع پرواز انسان با دو بال دین و علم گشتند. نفرین خدا و خلق بر آنان که اگر میگذاشتند انسان با دو بال دین و علوم اینجهانی پرواز کند اینک بر روی زمین، بهشتی ساخته شده بود در سایه و شانهبهشانۀ بهشت آخرت.
کوچک یا بزرگ کردن مسائل
صحبت از گونههای تحریف بود. گاهی «تحریف» به کوچک یا بزرگکردن مسئله است. بهعنوان نمونه، پخش وسیع مواد مخدر که از مؤثرترین عوامل براندازی انقلاب اسلامی میتواند باشد، یا تعطیلی تولیدیها که بسیاری از نیروهای فعال نهادهای کشور را فلج کرده و میرود تا کشور را به فضاحت بکشند، مهمتر است یا خبر جزئیات بازیهای جام جهانی فوتبال؟ حواسها کجاست؟ آیا نمیتوانند به همۀ نیروها و بسیج هر محله دستور دهند کل معتادان و قاچاقچیان کشور را شناسایی کنند و گزارش دهند و پس از شناسایی، همۀ آنها را که حاکمان میگویند قریب به چهاردرصد جمعیت ایران میباشند با هجومی جنگگونه و وحشتزا جمعآوری کرده و آنها را به چند طبقه تقسیم کنند:
نخست طبقۀ جوانان و نوجوانانی فریبخورده که تازه اسیر اعتیاد شدهاند و والدینشان از گمشدن آنان پریشانند. به این دسته از معتادان بگویند اگر پدر و مادر را راضی کنید که به دستور پزشک، شما را در خانۀ خودتان معالجه کنند شما را برای ترک اعتیاد به خانواده میسپاریم وگرنه به شیوهای رنجآور در اردوگاههای کار اجباری و بازسازی کشور، معالجه میکنیم. فرزندانی که تا امروز اعتیاد خود را پنهان میداشتند با تماسی از خانواده بخواهند که آنان را برای ترک در خانه نگهدارند.
گروه دیگر طبقهای هستند که اعتیادشان آشکار است و سابقه دارند، آنان را جمعآوری کرده و نه در زندان که در گوشهای نهاده و بهگونهای زجرآور و با فشار کارهای سخت، اعتیادشان را برطرف کنند و پس از چند ماه دورۀ پاکسازی و کار اجباری به آنان بگویند اگر آزمایش اعتیادتان همچنان مثبت باشد بیش از پیش باید فشار کار اجباری را به جان بخرید. در این صورت آیا باز هم جرأت میکنند اعتیاد را ادامه دهند؟ هوشیار باشید و بدانید این حیلۀ دشمن است که قاتلی را که کمر به قتل خودش و خانوادهاش و دیگر شهروندان و سلامت و امنیت جمهوری اسلامی بسته است بیمار بنامیم و هر نوع اعتیادی را «بیماری» بپنداریم.
گمراه کردن افکار عمومی
گاهی «تحریف» به گمراهکردن افکار عمومی یک جامعه است. همه میدانند که بهگفتۀ رهبر انقلاب، ورزش برای همگان لازم و برای برخی واجب است، ولی تحریف، چنین القاء میکند که اگر پای تلویزیون بنشینم و توپبازی قهرمانان را تماشا کنیم و تنقلات بخوریم، ورزشکار شدهایم! در ازدحام مشکلات کشور و اعتراضها و مطالبات مردم، سهم چشمگیری از رسانۀ ملی وقف نمایش ورزشهای خارجیان گشته است.
کوچک و بزرگکردن ارزشها و تحریف ابعاد مسائل تا این اندازه زیانبار است که حتی دربارۀ اعتکاف که از بزرگترین عبادات است در خبر آمده چون رسولخدا(ص) روزی میشنوند شخصی دائم در اعتکاف است، میپرسند مخارج زندگی خود را چگونه تأمین میکند؟ همراهی میگوید برادر من است و مخارج او را تأمین میکنم. اما حضرت میفرمایند اجر تو از برادر معتکفت بیشتر است. چرا که یک ارزش، چه رسد به ضدارزش، نباید ارزشهای دیگر را تحتالشعاع قرار دهد.
التقاط ارزش ها
گونهای دیگر از تحریف ارزشها در رسانهها، بهویژه رسانۀ ملی، التقاط ارزشها و پنهانکردن ارزش بالاتر در ذیل ارزش پایینتر است. شب میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) بود که دختری برای مادر خود هدیه آورده بود. از او پرسیدم به چه مناسبت؟ امروز که روز تولد مادرت نیست. در پاسخ گفت امروز عید مادر است و تنها همین را میدانست و نمیدانست که در اصل، روز میلاد حضرت زهرا(س)، مادر همه خوبیهاست.
یکی دیگر از کلیگوییها و گنگگوییهای گمراهکننده، مشهورشدن روز تولد مقتدای شیعه، امیرالمؤمنین(ع)، به روز «پدر» و روز ولادت حضرت علیاکبر(ع) به روز «جوان» است. در ذیل این نامگذاریهای گنگ و کلیگو است که اهلبیت(ع) فراموش میشوند. آنسان که پدر و مادر و فرزندی که غرق گناه بوده و از هیچ معصیتی ابا ندارند بیخبر از همه نامگذاریها، این روزها برایشان تنها تبدیل به روز هدیهبردن و هدیهگرفتن بدون روح معنوی شده است. اگر از همه آنها اگر بپرسید آیا برای یک بار در روز تولد حضرت زهرا(س) و مولای متقیان، زیارت آن حضرات را خواندهاید؟ پاسخشان منفی است زیرا مفهومی از ارزشهای شرعی در ذهن ندارند و پابهپای فرهنگ القایی غربی حرکت میکنند اما اگر نامگذاران این روز چنین گفته بودند که آن حضرت، مادر همۀ خوبیهاست ما این روز را روز مادر نام نهادهایم و به برکت ایشان، اینک شمایان هم از مادران خود تجلیل کنید و چون روز تولد حضرت امیر(ع) پرارزشترین روز است، شمایان در این روز، به پدرانی که دین را احیاء میکنند با اهدای هدیه احترام بگذارید، این روزها تبدیل به دورهمیهای پرخرج و تشریفاتی و غیرارزشی نمیشد.
گویی همه جا محتوا، در سایۀ تأثیر و صورتبخشی فُرمها قرار گرفتهاند. یک مثال سادهتر: کسی توجه ندارد که آلودگیهای صوتی، تحت عنوان انواع موزیکها، چگونه همه جا صدا را بر مضمون غالب کرده است. حتی موسیقی متن در فیلمهای سینمایی را که غرب برای این آفرید تا کسی از طولانیبودن داستانها خسته نشود در تلویزیون ما تبدیل به زنجمورههایی شده که اعصاب همه را چنان بهم میریزد که از درک داستان فیلم عاجز میشوند! و همگان میدانند خطرآلودگی صوتی از آلودگی هوا کمتر نیست اما مدیران تلویزیون این را هنوز نمیدانند.
آری صورت دیگری از تحریف ارزشها در رسانه، التقاط ارزشها و پنهانکردن ارزش بالاتر در ذیل ارزش پایینتر است، و با شدتی انجام میگیرد که در این روزها از جزئیات زندگی و اخلاق شخصی فلان فوتبالیست یا مربی فلان تیم مطلع میشویم اما از آنچه بیخ گوشمان میگذرد مطلقاً خبر نداریم، از کم و کیف رکود و بیکاری و قاچاق و فساد ارزی و فرار مالیاتی و وعدههای دروغ.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=5392
نظرات