حجت الاسلام آتشین صدف گفت: خیلی از ما طلبه ها عادت کرده ایم به اینکه فقط به متن حدیث و فوقش معصومی که روایت از او نقل شده توجه کنیم. دیگر هیچ توجهی به سلسله سند نداریم. پیشنهاد می کنم وقتی احادیث را می خواهیم بخوانیم یک نگاهی هم به سلسله سند بکنیم.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجت الاسلام محمدرضا آتشین صدف، مدرس حوزه و دانشگاه در گفت وگویی به تبیین علم حدیث پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
لطفا درباره مشکلاتی که بر سر راه انتقال سخنان اهل بیت (ع) توسط یارانشان بوده توضیحاتی بفرمایید.
موضوعی را که مطرح فرمودید موضوع بسیار مهمی است که ما کمتر به آن پرداخته ایم. اینکه ده ها هزار حدیث امروز به راحتی در اختیار ماست حالا چه به صورت کتاب، چه به صورت نرم افزار و… به راحتی به دست ما نرسیده بلکه حاصل عرق و خون نسل های شیعه قبل از ما و به تعبیری پدران شیعه ماست.
اینکه عرض می کنم خیلی مهم است چون اگر به این نکته توجه نشود که چقدر مجاهدت شده تا این احادیث به دست ما برسد، طبیعتا قدر آنها را هم کمتر می دانیم و من فکر می کنم تا حدودی هم ما دچار این کوتاهی شده ایم. مثال می زنم شما ببینید اهل بیت (ع) ما را تشویق کرده اند که حداقل چهل تا حدیث از آنها را از حفظ بلد باشیم؛ مثلا آن حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله به ما رسیده که فرموده کسی که چهل حدیث از ما را حفظ کند روز قیامت جزء علما و فقها محشور میشه یا در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که احادیث ما را به فرزندانتان بیاموزید قبل از اینکه مرجئه بر شما پیشدستی کنند و روی آنها تأثیر بگذارند.
خب من الآن از حضرتعالی می پرسم اگر ما بلند بشویم برویم بیرون و به قول معروف به صورت رندوم با چند نفر از مردم توی همین شهر قم که دیگه مرکز علمی عالم تشیع است مصاحبه کنیم، از گروه های سنی مختلف مثلا مرد، زن، نوجوان، جوان، پیر واقعا فکر می کنید چند نفرشان چهل تا حدیث بلد است، اصلاً چهل تا برای خودت، ۲۰ تا یا شما بگو ۱۰ تا. فوقش دو سه تا حدیث که مثلا تو مهد کودک یاد گرفته اند مثل النظافه من الایمان، السلام قبل الکلام. خب این جای سوال دارد واقعا چرا؟
به نظر حضرتعالی چرا؟
دلایل متعددی دارد ولی یکی از دلایلش که با موضوع بحثی که مطرح فرمودین ارتباط دارد این است که جامعه ما قدر میراث حدیثی خودش را نمی داند چون بسیاری از ما واقعا درک نکرده ایم که این میراث با چه مشقتی به دست ما رسیده است. الان شما یک حدیث بخواهید خیلی راحت می روید توی کتابخانه تان و مثلا نهج البلاغه را در می آورید و هزاران حدیث در اختیار شماست یا حتی ممکن است بروید توی اینترنت و پایگاه های متعدد حدیثی وجود دارد که بسته به نیاز و موضوعی که شما می خواهید روی آن کار کنید، در اختیار شما قرار می دهند. ولی آیا همیشه این طور بوده است؟ لذا می گویند معمولاً کسانی که از طریق ارث پدری پولدار می شوند، قدر پول را نمی دانند و خیلی زود آن را هدر می دهند.
در اظهارات خود اشاره کردید به اینکه در گذشته احادیث با سختی از معصومان نقل شده و منتشر شده. اگر ممکن است بفرمایید که چه موانع و مشکلاتی در این زمینه بوده و چرا؟
خب اگر ما بخواهیم برگردیم به اولین مشکلات باید از دوره منع کتابت حدیث حرف بزنیم. بعد از رحلت پیامبر ص خلفا نوشتن احادیث را ممنوع اعلام کردند؛ مثلا گفتند چون راویان مختلفند نوشتن این احادیث که به معنای این دست که در دسترس مردم قرار می گیرند، باعث می شود که مردم هم دچار اختلاف بشوند علتش را ترس از اینکه روایات با آیات قرآن مخلوط بشود اعلام کردند خلاصه اینکه شعار کلی این شد که قرآن برای ما کافی است. در حالی که ما از خود پیامبر اکرم ص روایت داریم که ایشان به مردم توصیه می کردند که احادیث ایشان را بنویسند و نقل کنند. مرحوم عللامه سید مرتضی عسکری می گوید که علت ممنوعیت نگارش حدیث، منتشر نشدن فضائل حضرت علی علیه السلام بود. تازه در این دوره نه تنها نوشتن احادیث ممنوع شد بلکه احادیثی هم که از قبل نوشته شده بود سوزانده شد. این منع کتابت حدود ۱۰۰ سال ادامه داشت تا زمان عمربن عبدالعزیز.
در این دوران نه فقط نگارش حدیث بلکه حتی نقل حدیث هم جرم بود و مجازات داشت. برای نمونه در تاریخ ما داریم که صحابیان بزرگی مثل ابن مسعود و ابودرداء به خاطر اینکه احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله را نقل می کردند، دستگیر شدند و به زندان افتادند و تا زمانی که خلیفه دوم زنده بود، اینها همچنان در زندان بودند. بعد از آزاد شدن کتابت و نقل حدیث در زمان عمر بن عبدالعزیز آیا باز هم مشکلی در این زمینه سر راه راویان و ناقلان حدیث بوده.
بله. مشکل قانونی برداشته شد ولی مشکلات دیگری در کار بود. مثلا در بعضی از دوره ها اهل بیت علیهم السلام در چنان جو امنیتی بودند و تحت نظر که کسی نمی توانست به آنها نزدیک بشود. تازه منظورم زمان امام کاظم علیه السلام یا امام هادی علیه السلام یا امام حسن عسکری علیه السلام نیست که سال های زیادی از عمرشان را در زندان بودند یا به نوعی حبس خانگی بلکه حتی در زمان امام صادق علیه السلام که دیگر می گویند از بین همه امامان در بهترین حالت بوده اند از نظر فضای باز سیاسی و فرصت های تبلیغی و کنش اجتماعی. یک نمونه عرض کنم.
نقل شده که مردی از شیعیان زنش را در یک مجلس سه طلاق داد و بعد پشیمان شد چون زنش را خیلی دوست داشت حالا جوگیر شده بود و عصبانی و طلاقش داده بود آن هم سه طلاقه و رفت مسئله را پرسید به او گفتند این طلاق از اول باطل بوده، مشکلی نیست او هنوز زن تو هست؛ ولی زنش قبول نمی کرد گفت تا من این حرف را از زبان امام صادق علیه السلام نشنوم هرگز حاضر نیستم که با تو زندگی کنم.
شوهر سفر می کند و می آید کوفه، وقتی در کوفه و در نزدیکی خانهی امام رسید، دید که اطراف خانه حضرت در محاصرهی ماموران دولتی است و امکان ندارد که کسی وارد خانه حضرت بشود، گوشه و کنار خانه را نگاه کرد، نگاهش به یک خیار فروش افتاد که صدا می زد:خیار، خیار! خودش را به خیار فروش رساند و همه خیارها را یکجا از او خرید و گفت این وسایلت را هم یک ساعت به من قرض بده، او هم قبول کرد. خلاصه ظرف خیارها را حالا مثلا سبدی بوده یا سینی ای روی سرش گذاشت مثل خود خیارفروش دوره گرد هی داد می زد که مثلا گل به سر دارم خیار. به این بهانه خودش را تا دم درب خانه امام صادق علیه السلام رساند.
امام صادق علیه السلام صدای او را شنید و متوجه شد که این آدم خیار فروش نیست، چون خیار فروش، هر روزه صدایش و نحوه خواندنش یک جور دیگه بوده از این رو حضرت به بهانهی خرید خیار از خانه بیرون آمد و او در ضمن خرید و فروش خیار مسئله را از امام علیه السلام پرسید و حضرت هم جواب داد و فرمود این طلاق باطل است و زن دوباره برگشت سر زندگی اش. ببینید چه وضعیتی بوده.
البته مشکلاتی که سر راه نقل و گسترش حدیث بوده فقط مسائل بیرونی نبوده. دلایلی دیگری هم بوده مثلا یک دلیل اینکه بخشی از احادیث اهل بیت علیهم السلام حاوی اطلاعاتی بوده که اگر دست حکومت می افتاد باعث دردسر می شد. مثلا دستاویزی می شد برای فشار بیشتر بر شیعیان و خود اهل بیت ع، لذا شما ببینید چقدر در روایت داریم که به شیعیان گفته شده «سرّ» ما را حفظ کنید. حتی خود اهل بیت ع در هر مجلسی هر حدیثی را نمی گفتند یا چون می دانستند در مجلس از جاسوسان حکومتی هست، جواب یک مسأله را جور دیگری می داد که اینجا بحث تقیه مطرح می شود. می خواهم عرض کنم که مشکلاتی از این دست هم باعث می شد که خیلی از احادیث اهل بیت ع مخفیانه نقل بشود و همراه با دشواری و پنهان کاری باشد.
آیا چنین موانع و مشکلاتی فقط مربوط به زمان اهل بیت بوده یا بعد از آن هم وجود داشته است؟
خیر. اختصاص به آن دوران نداشته. جای دوری نرویم. در خود کشور ما مگر در زمان رضاخان مجالس عزاداری امام حسین (ع) ممنوع نشد. مجلس عزاداری امام حسین (ع) یعنی جایی که قرار است احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام خوانده شود. شما خاطرات انقلابیون زمان شاه را بخوانید در آنها آمده که در زمان شاه داشتن یک نهج البلاغه و قرآن ترجمه دار برای یک دانشجو جرم بود. یا یک مورد دیگر اینکه الان در بعضی کشورهای اروپایی دولت ها روی مراکز و موسسات اسلامی و برنامه هایشان حساس هستند. من شاگردان و دوستانی از طلاب خارجی دارم که در جامعه المصطفی (ص) درس تحصیل می کنند و برایم تعریف کرده اند که چطور دولت کشورشان می آید و دو سه تا مرکز اسلامی آنها را که کار سیاسی هم نمی کرده اند تعطیل کرده است یا حوادثی که در بعضی کشورهای همسایه می افتد که در مجالس اهل بیت ع بمب منفجر می کنند.
از یک منظر که نگاه بکنید، می بینید که به نوعی همه این کارها در جهت جلوگیری از نشر و گسترش احادیث اهل بیت ع و انتقال آنها به دیگران و به نسل های بعدی شیعه هست که البته باید گفت که راه به جایی نمی بردند چنان که تا الأن هم نتوانسته اند.
یاد جمله زیبایی از خلیل بن احمد افتادم که وقتی درباره فضایل حضرت علی علیه السلام از او پرسیدند گفته: چه بگویم درباره کسی که دوستانش فضائل او را از ترس دشمنان مخفی کردند و دشمنانش از روی حسد و عداوت فضائل او را پنهان کردند؛ با این حال فضائل او مشرق و مغرب عالم را پر کرده است.
در پایان اگر راهکار یا پیشنهادی برای توجه و اهتمام بیشتر به میراث حدیثی اهل بیت (ع) دارید برای خوانندگان ما بفرمایید.
چند تا راهکار به نظرم می رسد که عرض می کنم. یکی اینکه امروزه خوشبختانه بحث حفظ قرآن در جامعه ما رونق دارد ولی حفظ حدیث چندان نمودی ندارد. چقدر شایسته است مراکز و مؤسسات فرهنگی در این زمینه هم کار کنند. مثلا متناسب با هر گروه سنی احادیث معتبری انتخاب شود که هم فهمشان ساده باشد و هم کوتاه باشند و در اختیار آنها قرار گیرد. حالا در قالب مسابقه یا قالب های دیگر. مثلا احادیثی برای کارمندان، احادیث برای پزشکان، احادیثی برای مدیران، احادیثی برای کارگران، احادیثی برای رانندگان، شما ببینید امروز بحث اخلاق حرفه ای مطرح است و خیلی هم مورد نیاز است. بخش های فرهنگی نهادها و مراکز دولتی و غیردولتی می توانند هر کدام متناسب با حیطه کاری و مخاطبان خودشان احادیثی پیدا کنند و یک نهضت حفظ چهل حدیث راه بیفتد. این یکی از بهترین راه های ترویج اخلاق حرفه ای در جامعه است. نظام آموزش و پرورش هم خیلی خوب می تواند در این زمینه وارد شود، همین طور نظام آموزش عالی.
یک پیشنهاد هم برای خود ما طلبه ها دارم که خودم تجربه اش کرده ام و بسیار لذت بخش است. یعنی باعث می شود از خواندن آن روایت بیشتر لذت ببریم و هم آثار خیلی بزرگی دارد. ببینید خیلی از ما طلبه ها عادت کرده ایم به اینکه فقط به متن حدیث و فوقش معصومی که روایت از او نقل شده توجه کنیم. دیگر هیچ توجهی به سلسله سند نداریم. پیشنهاد می کنم وقتی احادیث را می خواهیم بخوانیم یک نگاهی هم به سلسله سند بکنیم.
منظور من این نیست که حال مثلا من برای منبرم می خواهم حدیثی را بگویم برویم یک تحقیق رجالی و درایتی روی سلسله سند بکنم. خیر. خیلی از احادیث هست که اعتبارشان مسلم است. منظور من این است که نگاهی به این اسم هایی که با زحمات آنها و چه بسا به قیمت زندان رفتن و شلاق خوردن و حتی شهید شدنشان این احادیث به دست ما رسیده بیندازیم. این طوری قدر آن حدیث را بیشتر خواهیم دانست و یک ادای دینی هم به آنها کرده ایم و بد نیست هم گاهی تأکید می کنم گاهی در منبرهایمان وقتی حدیثی را می خوانیم با سلسله سند بخوانیم و به مردم یادآور شویم که ببینید چند نفر از این گوهر گرانبها حفاظت کرده اند تا به دست ما برسد.
اگر ما طلبه ها این کار را انجام بدهیم، این روحیه قدردانی و ارج نهادن به این میراث گرانبها در آنها تقویت می شود و از نظر علمی و تخصصی هم برکاتی برای خود ما طلبه ها هم دارد. اینکه کم کم با اسم راویان هم آشنا می شویم و آماده می شویم برای کارهای رجالی و درایتی. چون این هم یک مشکلی هست که بیشتر ما طلبه ها چندان روی سند روایات حساس نیستیم و اصلا روایات و طرق صحیح از غیرصحیح را نمی شناسیم که آن هم آسیب هایی دارد که پرداختن به آن خودش یک بحث دیگر است.
انتهای پیام/
منبع: رسا
https://ihkn.ir/?p=5029
نظرات