افزون بر مباحث فقهی، اصل دین و رسانه را هم باید دنبال کنیم نه این که فقط به مباحث فقهی بپردازیم. چون مباحثی فراتر از فقه داریم و آن مباحث دین و رسانه است. یعنی کارکرد رسانه دینی و دکترین رسانه دینی باید تدوین شود.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بر عهده گرفته اند؛ به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیده اند.
از این رو نمی توان نقش رسانه های جمعی و خصوصاً رادیو، تلویزیون و اینترنت را در زندگی امروزی نادیده گرفت، بلکه باید به دنبال فرهنگ سازی صحیح در این راستا بود. با توجه به اهمیت رسانه در زندگی امروزی گفت وگویی با حجت الاسلام و المسلمین عباس رفعتی، مدیر شبکه جهانی ولایت و از اساتید دروس خارج فقه رسانه انجام دادیم که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
مفتاح_اندیشه – آیا می توانیم رسانه دینی داشته باشیم و اگر می توانیم تعریف جنابعالی از رسانه دینی چیست؟
رسانه ما می تواند رسانه دینی باشد. افزون بر این که می توان رسانه دینی داشت واجب است که این رسانه را داشته باشیم. برخلاف دیدگاه بعضی از اصحاب رسانه که تفکر سکولاریستی داشته و معتقدند اصلا رسانه دینی نمی تواند وجود داشته باشد. زیرا استدلال آن ها این است که از ابتدا رسانه برای کار ضد دینی به وجود آمده و معتقدند ماهیت رسانه ماهیت غیر دینی، تبلیغاتی، لهوی، فحشا و یک ابزار ترویج لهویات است.
ما این دیدگاه سکولاریستی رسانه را به هیچ وجه قبول نداریم و در مباحث خود رد کرده ایم. چرا که تلقّی ما از رسانه، پیام نبوده بلکه ابزاری برای پیام رسانی می باشد. در علوم ارتباطات دو دیدگاه است؛ نخست، یک دیدگاه معتقد است که خود رسانه پیام است. در این صورت این اشکال وارد می شود که این پیام ماهیت ضد دینی دارد و پیام ضد دینی را نمی توان دینی نامید.
اما دیدگاه اکثریت متخصصین در ارتباطات و رسانه این است که رسانه ابزار است. رسانه یک پیام رسان است. وقتی یک ابزار برای رساندن پیام شد از این ابزار می توان برای رساندن پیام دین استفاده کرد و هم چنین می توان در رساندن پیام فساد و فحشا و به عبارتی در امور ضد دینی استفاده کرد به همین دلیل ابتدا باید بفهمیم رسانه چیست. اگر به تعریف رسانه توجه کنیم که رسانه یک ابزار است می توان در جهت صحیح و هم ناصحیح استفاده کرد.
مفتاح_اندیشه – چه دلایلی بر وجوب رسانه دینی در کشور وجود دارد؟
ما معتقدیم می توان رسانه دینی داشته باشیم، چرا که به واسطه آن می توانیم پیام دین را به جامعه منتقل کنیم. از طریق رسانه می توانیم فرهنگ سازی کنیم یعنی سبک زندگی دینی را به عنوان یک پیام به مخاطبان برسانیم. همچنین می توان از طریق رسانه امر به معروف و نهی از منکر نمود.
تولید فرهنگ از مقوله های دیگری است که می توان به واسطه رسانه آن را عملیاتی و جامعه را جامعه ای دینی کرد. به علاوه به کمک این ابزار می شود افراد جامعه را هدایت و به آن ها آموزش دینی داد. یکی از کارکردهای مهم رسانه آموزش همگانی است. همان طور که امام خمینی(ره) فرمود صدا و سیما باید یک دانشگاه باشد، یعنی این که سطح دانش جامعه را ارتقا ببخشد. این موارد دلیلی بر واجب بودن رسانه دینی است.
از سوی دیگر رسانه ابزاری قوی در رساندن پیام محسوب می شود. به همین دلیل باید رسانه دینی داشته باشیم تا تولید آموزه های دینی و تولید فرهنگ داشته باشیم چون این امور بر بعضی از افراد واجب است از این رو بر وجوب تأسیس رسانه های دینی استدلال می کنیم. وقتی هم از رسانه بحث می شود دیداری، شنیداری، نوشتاری، مطبوعات، فضای مجازی و… را شامل می شود.
افزون بر این ادله، از آیه «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» هم به عنوان یک دلیل بر وجوب تأسیس رسانه دینی استفاده می شود. چون در این آیه«واعدوا» امر و دلیل بر وجوب می کند. این آیه نگفته به شمشیر و سایر ابزارهای جنگی باید مجهز شوید، بلکه گفته «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» یعنی منظورش نیروی نظامی، نیروی فرهنگی و اقتصادی هم است.
امروز عصر رسانه است. به همین دلیل قدرت رسانه از قدرت اقتصاد هم مهم تر است. اکنون استکبار از طریق قدرت رسانه ای در دنیا قدرت و نفوذ خودش را تقویت می کند. رسانه هالیوودی جوامع را به لحاظ فرهنگی تهی و فرهنگ خودش را بر آن ها غالب می کند. از این رو دیگر نیاز نیست بجنگد و خود مردم دنبال او حرکت خواهند کرد. قدرت رسانه ای کاری می کند که دیگر نیاز نباشد با جنگ نظامی ملت ها را استعمار کنند بلکه سبب می شود ملت ها از هویت خود تهی شوند و مجذوب هویت غربی و پوشالی آمریکایی شوند. به همین دلیل بر ما واجب است که قدرت و توان رسانه ای خود را بالا ببریم.
عصر، عصر تبلیغات و رسانه است به همین دلیل در مقابل تهاجم سنگین رسانه ای دشمن باید از قدرت رسانه ای بالا برخوردار باشیم وگرنه شکست خواهیم خورد. به خصوص در نبرد فرهنگی که رهبری با عنوان شبیخون فرهنگی از آن یاد کرده اند. در شبیخون فرهنگی بسیاری از افراد ممکن است سالیان طولانی مورد تهاجم قرار گرفته و ندانند. این با تهاجم نظامی فرق می کند. در تهاجم نظامی به محض این که دشمن حمله می کند متوجه می شویم که حمله نظامی شده است. ولی در حمله فرهنگی شاید بعد از ۱۰ سال متوجه شویم که دشمن در حال بمباران کردن ماست.
چه بسا وقتی معلوم شود که ما تحت حمله فرهنگی قرار گرفته ایم که دیگر زمینه دفاع برای ما نمانده باشد. از این رو این آیه فرموده «واعدوا لهم…» یعنی قبل از آن که دشمن حمله کند باید آماده باشید. «ما استطعتم من قوه» این قوه، قوه نظامی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه ای و… را شامل می شود که امروزه قوه رسانه ای مهم ترین قوه است تا دشمنان بتوانند از طریق رسانه نفوذ کرده و یک ملتی را تحت سلطه قرار دهند به همین دلیل سراغ قوه نظامی نمی روند.
در واقع گزینه نظامی آخرین انتخاب دشمن است که اگر از قدرت های دیگر نتوانستند نفوذ کنند از این حربه استفاده کنند. به همین دلیل باید در جمهوری اسلامی فعالیت های دینی رسانه ای بسیار زیاد انجام شود. یکی از مکان هایی که مقام معظم رهبری در مورد آن بسیار دغدغه داشته و بر آن تأکید می کنند رسانه ملی است که بتواند به اهداف بلند خود دست پیدا کرده و یک قدرت رسانه ای نه در کشور بلکه در جهان شود تا بتواند پیام انقلاب و دین را به جهانیان برساند.
اگر ما به درستی پیام دین را از طریق رسانه رساندیم و حقانیت اسلام را تثبیت کردیم تلاش دشمنان در راستای اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی از بین خواهد رفت. آن ها از طریق رسانه ها اسلام هراسی را در دنیا ترویج می کنند و لازم است ما هم از همان طریق با آن ها مقابله کنیم. بنابراین واجب است رسانه های دینی را توسعه داده و همان قدر که دشمن رسانه های ضد دینی تولید می کند ما هم برای مقابله به همین طریق باید عمل کنیم.
مفتاح_اندیشه – عوارض و آسیب هایی فضای رسانه چیست؟
اگر ما کار رسانه ای را خوب بلد نباشیم دچار آسیب ها و عوارض رسانه دینی می شویم. سبب می شود از هنر و ظرفیت رسانه درست استفاده نکرده و دین را دینی که برای زندگی مفید نیست معرفی کنیم. چون آن هایی که در قالب ضد دین از رسانه استفاده می کنند از همه ظرفیت های سمعی، بصری و هنری رسانه به خوبی استفاده کرده و دانش آن را فرا گرفته اند.
اگر ما بخواهیم دین را در قالب تولید رسانه ای عرضه کنیم باید دانش استفاده از رسانه را داشته باشیم. وقتی دانش آن را نداشته باشیم برنامه های ضعیف و غیر جذاب تولید و اجرا می کنیم. دشمن در جهت فعالیت های رسانه ای و ساخت فیلم میلیاردها تومان خرج می کند و از بهترین جلوه ها و امکانات و کارگردانان استفاده می کند ولی اگر ما بخواهیم فیلم دینی تولید کنیم که نسبت به آموزه های دینی جاذبه ایجاد کند اولاً، آن را بی اهمیت می نگریم. ثانیاً برای آن خیلی کم هزینه می کنیم.
همچنین هر موقع بخواهیم در امور جامعه کمتر هزینه کنیم در مسائل فرهنگی و تبلیغی به این امر می پردازیم ولی در کارهای دیگر تا می توانیم خرج می کنیم. این از آسیب های جدی رسانه دینی است و از عوارضی است که با مقوله هنر و رسانه آشنایی نداشته و هنرمندانه پیام دین را عرضه نمی کنیم و ضعیف عمل می کنیم. بعضاً برخی از فیلم های دینی از جذابیت های فیلم های غیر دینی برخوردار نیستند. علتش این است که سازنده آن فیلم دینی، سواد دینی بالایی دارد اما سواد رسانه ای پایینی دارد.
از سوی دیگر کسی که فیلم جذاب می سازد سواد دینی و احساس مسئولیت دینی ندارد اما سواد رسانه ای خوبی دارد. همان طور که ما فن خطابه را برای طلبه ها باید داشته باشیم باید برای عده ای از طلبه ها استفاده از رسانه را هم ترویج دهیم. عدم بودجه کافی برای رسانه نیز از آسیب های این بخش به شمار می رود. قدرت های استکباری بالاترین هزینه ها را برای رسانه های خود به عمل می آورند. بودجه رسانه های ملی و خصوصی ما بسیار ضعیف است. از این رو وقتی بودجه کم باشد توان و امکان تولید برنامه دینی در رسانه هم کاهش پیدا می کند.
مفتاح_اندیشه – با توجه به این که رسانه جزء مسائل مستحدثه بوده است و شاید سابقه یک قرن هم دارد، چرا فقه در این باره ورود پیدا نکرده و اکنون به آن پرداخته است؟ شما چه تدبیری برای کاربردی شدن و مورد استفاده قرار گرفتن آن دارید؟
البته فقه سنتی ما پویا است و هر زمانی که مسائل مبتلابه بوجود آمده است فقها در مورد آن بحث کرده اند. قبل از انقلاب که رسانه نزد متدینین نبوده و فقها از آن بحث نکرده اند. در چهل سال بعد از انقلاب در خصوص این مساله کوتاهی شده است در صورتی که می بایست از چهل سال قبل حوزه های علمیه به فقه رسانه می پرداختند. البته بسیار اندک مقالاتی در این موضوع نوشته شده و نشست هایی نیز برگزار شده است، اما محدود بوده است. با وجود این کمکاریها اکنون باید جبران کنیم و با جدیت به آن بپردازیم.
همچنین در راستای فقه رسانه سرفصل و منابعی نداریم. در حالی که در موضوعات دیگر منابع و سرفصل های مختلفی وجود دارد. از این رو اولین کاری که در این زمینه باید صورت گیرد سرفصل سازی است. قبل از این که به تدریس فقه رسانه بپردازیم ابتدا سرفصلی را باید مشخص کنیم. می توان آیات الاحکام فقه رسانه را بررسی نمود که کدام از آیات قرآن پیام رسانه ای دارد. هم اکنون آیات الاحکام در موضوعات مختلفی چون قضا، صلاه و… داریم اما در حوزه رسانه آیات الاحکامی نداریم.
سپس می توان در کتب روایی مثل جامع الاحادیث و… مطالب رسانه ای و عنوان آن را استخراج نمود. از این رو لازم است در این راستا اقدامی صورت پذیرد. این اقدامات ابتدا باید انجام گیرد سپس در محافل علمی تدریس شود. برای نمونه ما اکنون برای این که سرفصل ها را تدوین کنیم از صدا و سیما و مراکز دیگر خواسته ایم که سوالات خود در خصوص فقه رسانه ای بیان کنند و ما ابتدا سوالات را جمع آوری کرده و سپس از آن مسأله ساخته و در نهایت سر فصل طراحی می کنیم. این اقدامات پیش نیاز بحث فقه رسانه است.
افزون بر مباحث فقهی اصل دین و رسانه را هم باید دنبال کنیم نه این که فقط به مباحث فقهی بپردازیم. چون مباحثی فراتر از فقه داریم و آن مباحث دین و رسانه است. یعنی کارکرد رسانه دینی و دکترین رسانه دینی باید تدوین شود. از منابع دینی، آیات و روایات استفاده شود و در فضای علمی، حوزوی و دانشگاهی عرضه شود که رسانه دینی به چه صورت باید باشد، چه اهدافی داشته باشد، چه سیاست ها و راهبردهایی را اتخاذ کند، به چه صورت باید در مقابله با رسانه های ضد دینی عمل کند و چگونه می تواند تولید فرهنگ کند.
برخلاف عدهای، بسیاری معتقدند کار رسانه نشر فرهنگ است نه تولید آن اما ما معتقدیم رسانه می تواند تولید فرهنگ هم کند. رسانه می تواند موجی در جامعه ایجاد کند و با رسانه دینی می توان نظام دینی را حفظ کرد. البته با توجه به این که در موضوع فقه رسانه منابعی وجود ندارد و وقت زیادی را از فضلا و پژوهشگران می گیرد به همین دلیل کمتر اساتید و مجتهدین به این عرصه ورود پیدا کرده اند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=5053
نظرات