به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به تحلیل این پرسش میپردازد که نگاه امام حسین به قرآن در چه افقی است؟ این پرسش خود ابعادمند است و به تناسب ابعادش پاسخهای متنوعی میطلبد، اما به صورت نگره کلی و اجمالی در آستانه ایام محرم میتوان به مواردی اشاره کرد که لازم است نخبگان فرهنگی و تبلیغی در این ایام مورد توجه قرار دهند. متن این یادداشت به شرح زیر است:
الف. قرآن کتاب راهبری جامعه اسلامی مطابق خواست خداوند است. در این کتاب سه گروه عمده از مطالب گردآمده است: آموزههای بینشی، آموزههای ارزشی و آموزههای رفتاری که مجموعه آنها را آموزههای دینی مینامیم و از این حیث قرآن، کتاب دین است و در هر سه سطح بینشی و ارزشی و رفتاری راهنمای بشریت است، اما آنچه قابلیت راهبری را به قرآن(فراتر از راهنمایی) به نحو کامل عطا میکند و تحقق اراده تشریعی خداوند در عرصه حیات فردی و اجتماعی وسیاسی را ممکن میسازد، نظامی است که خود قرآن آن را تاسیس کرده است، یعنی «نظام رهبری».
ب. «نظام رهبری قرآنمدار» خود برخاسته از مبناهای قرآنی(بینش و نوع نگرش به هستی و هستیساز و ارزشهای ساخته شده بر مدار آن مبناها) است، یعنی در مرحله بینشها و ارزشها، قرآن آموزههایی دارد که در مرحله رفتارها (بویژه اجتماعی و سیاسی) تنها با نظام راهبری خاصی سازمند میشود. این نظام رهبری در فرهنگ قرآن نظام امامت نامیده میشود که آخرین نبی دارای این مقام پیامبر اکرم(ص) بود. اما بعد از پیامبران این وظیفه بر دوش اوصیای آنان قرار گرفته است و از این منظر است که نظام راهبری قرآنمدار که وظیفه تحقق قرآن(کتاب دین) را دارد، با ختم رسول پایان نمییابد بلکه با با نصب امامان تکمیل و تمام میشود. از این منظر نیز اعلام آغاز این سازوکار توسط پیامبر برای دوران پس از وی به عنوان مکمل و متمم دین معرفی میشود.
ج. در چنین فضای گفتمانی است که جایگاه امام حسین(ع) نسبت به قرآن را میتوان درک کرد و به فهم سازمند با فضای محتوایی قرآنی دست یافت. یکی از پرسشهای مهم در این نظام فکری و گفتمانی این است که نگاه امام حسین به قرآن در چه افقی است؟ هر چند این پرسش خود ابعادمند است و به تناسب ابعادش پاسخهای متنوعی میطلبد اما به صورت نگره کلی و اجمالی در آستانه ایام محرم میتوان به مواردی اشاره کرد که لازم است نخبگان فرهنگی و تبلیغی در این ایام مورد توجه قرار دهند:
۱. خاستگاه نورالهی قرآن: امام حسین (ع) قرآن را منبعث از نورانیت الهی میداند و در دعای عرفه از وی نقل میشود که خداوند این کتاب جامع آسمانی را با نور درخشان خود نازل کرده است. بدیهی است که این ویژگی خود نیازمند کاوش و تبیین دقیق علمی و قرآنی است.
۲. کارکرد ارتباطی قرآن بین خالق و مخلوق: از نگاه امام، قرآن مرجع دعا و ملجاء انس با معبود است. از جمله نقل شده است که روز عاشورا به فرزندش، دعایی از مادرش فاطمه(س) از رسول خدا یاد داد که عباراتی قرآنی در آن آمده است. هم چنین نمازی برای حاجات مهم از حضرت نقل شده که پر از آیات قرآنی است. حضرت تلاش داشت قرآن را وارد زندگی سلوکی و اعمال عبادی مردم بسازد، از این روی طبق روایتی از حضرت، به کسی که ایستاده در نمازش، یک آیه از کتاب خدا را بخواند، پاداش زیادی داده میشود. همواره به قرائت میپرداخت، از جمله در در شب عاشورا که دشمن او و یارانش را دوره کرده بود، یا در خلوت خیمهگاه در شب عاشورا. ضمن اینکه قرآن را کتابی شایسته مرجعیت در مواعظ و پندها و نیایش نیز میدید.
۳. قرآن معیار اعتبارسنجی عقاید و مکاتب: اگر یک بعد اصلی قرآن بینشها و جهانبینی مطرح در آن است، نمیتوان جامعه اسلامی را اسلامی نامید اگر بنیانهای فکری و اعتقادی آن در همه عرصههای حیات، از دیگران وام گرفته باشد و یا سوگمندانه بیگانه از قرآن باشد. با عنایت به این نکته امام قرآن را مرجع تبیین و تشریح اعتقادات اسلامی میدید. برای مثال قرآن را معیار نقد اعتقاد کسانی قرار داد که خدا را به خود تشبیه میکردند، و به تبیین اعتقاد صحیح بر اساس آیات پرداخت.
۴. قرآن کتاب علمی حکومت و سیاست: امام قرآن را در عرصه حکومت معیار میدانست و از نظر او لازم بود که امام و خلیفه و رهبر جامعه قدرت فهم قرآن را داشته باشد. با همین نگاه به حکومتداری برخی افراد این اعتراض را داشت که با کتابی حکومت میکنند که از نکات سربسته و تاویل اش (جز با شنیدن) چیزی نمیدانند. این نوع نگرش امام به خوبی گویای ضرورت برخورداری امام جامعه از ابزارهای مطمئن فهم قرآن است، ابزارهایی که دست کم متصل به علم الهی و نبوی و اوصیایی باشند، حداقل نیازمندی در این عرصه در فقدان و یا غیبت امامت انبیا و اوصیاست.
۵. التزام به محتوای قرآن؛ شرط عملی حکومتداری: علاوه براین در صحنه عمل نیز امام باید عامل به قرآن باشد، یعنی در کنار صلاحیت علمی، صلاحیت عملی نیز برای حکومتداری لازم است. با این دست معارف است که میتوان راز تاکید امام را دانست که فرمود: امام نیست؛ مگر کسی که به قرآن عمل کند».
۶. قرآن کتاب معیار برای ارزشگذاری موضعگیریهای سیاسی: علاوه بر دو کارکرد سیاسی مذکور، حضرت قرآن را مرجع ارزشگذاری و اعتبار موضعگیریهای سیاسی میدید. برای نمونه عبدالله بن عمروعاص که امام حسین(ع) را محبوبترین مردم نزد اهل آسمان معرفی کرده بود، در برابر این سوال امام که پس چرا با من و پدرم در صفین جنگیدی؟ به حدیث پیامبر استناد کرد که او را به اطاعت پدر دستور داده بود، اما حضرت آیه ۱۵ لقمان«وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» را قرائت کرد که امر به اطاعت پدر را به مواردی که خلاف فرمان خدا نباشد، مضیّق میکند.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=19024
نظرات