در مقاله ای تأکید می شود که بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از ماهواره سبب ایجاد نگرش مثبت نسبت به برقراری رابطه با جنس مخالف خارج از عرف و فرهنگ می شود؛ نگرشی که قاتل خاموش ثبات ازدواج زوجین است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، داریوش غفاری دانشجوی دکتری جامعه شناسی به همراه خدیجه رضایی دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه رازی کرمانشاه زیر نظر محمدسجاد صیدی استادیار و عضو هیأت علمی این دانشگاه مقاله ای با عنوان «تأثیر ماهواره در بی ثباتی ازدواج؛ نقش واسطه ای دینداری و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف» را به رشته تحریر در آورده اند.
در این مقاله مطرح شد: پژوهشگران عوامل متعددی را علل و زمینه بروز بی ثباتی و طلاق در خانواده ها می دانند. از جمله این عوامل می توان به عوامل اقتصادی به ویژه بیکاری، خشونت و پرخاشگری، ساختار بدکارکرد خانواده، تصویر مثبت از پیامدهای طلاق، خیانت زناشویی، ویژگی های شخصیتی، ماهواره و رسانه های جمعی و… اشاره کرد. رابطه اخیر یعنی ارتباط بین استفاده از ماهواره و بی ثباتی ازدواج در پژوهش حاضر نیز به اثبات رسید.
در ادامه می آید: در تبیین این نتیجه می توان گفت که فرهنگ هر جامعه ای از مناسبات زندگی روزمره آن سرچشمه می گیرد. جامعه و فرهنگ در تناظر با هم قرار دارند و هم دوش هم تغییر می کنند و تحول می یابند. ورود هر عامل بیگانه به این مناسبات سبب جابجایی غیر کارکردی(معیوب) عناصر فرهنگی و اجتماعی خواهد شد و موجب آسیب هایی می شود که زندگی روزمره را دچار مشکل خواهد کرد.
همچنین می خوانیم: محمل ماهواره نیز به عنوان یک عامل بیگانه در میان خانواده های ایرانی به شمار می آید که به نوبه خود در مهم ترین نهاد اجتماعی و بنیان انتظام اجتماعی نفوذ کرد. بر این اساس مهم ترین اثر ماهواره متوجه مهم ترین بنیان اجتماع است و آسیب های آن در گام اول متوجه خانواده ها و اعضای آن است؛ خانواده ای که در ذهن زن و مرد تقدس و احترامی لایزال دارد و تغییر در آن به اغتشاش ذهنی، ناآرامی و نارضایتی از زندگی منجر می شود.
در مقاله تصریح می شود: ماهواره با حضور در خانه ایرانیان به خصوصی ترین حوزه های زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی- اسلامی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی می کنند. این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیات زندگی ایرانی- اسلامی بنا نشده است و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله ای پرناشدنی دارد.
ادامه داده می شود: ورود ماهواره به فضای خانواده مساوی است با اختصاص زمانی برای دنبال کردن برنامه های آن. این در حالی است که تلاش شبکه های ماهواره ای در جذب تماشاگران سبب گسترش و تنوع هرچه بیش تر برنامه ها می شود و این موضوع اشتیاق بیش تر کاربران برای استفاده از آن را به دنبال دارد که در نهایت کاهلی در تکالیف نقشی را به دنبال خواهد داشت. قصور و کم کاری در انجام درست نقش ها موجب تعارضات زناشویی و مقدمه ای برای بهانه گیری ها می باشد که طلاق عاطفی و قانونی مراتب بعدی آن است.
مقاله مدعی می شود: بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از ماهواره سبب ایجاد نگرش مثبت نسبت به برقراری رابطه با جنس مخالف خارج از عرف و فرهنگ می شود؛ نگرشی که قاتل خاموش ثبات ازدواج زوجین است. چرایی این تأثیر را می توان در عقاید صاحب نظران جست وجو کرد، چنان که رابرت معتقد است «هنگامی که جامعه ای در حال دگرگونی سریع است بسیاری از انسان ها دچار سردرگمی می شوند، قواعد و هنجارهای سنتی برای شان کم ارزش به نظر می رسد و ارزش های جدید و منطبق با واقعیت نیز جانیفتاده است. در جامعه در حال گذر دو ساخت اجتماعی همچنان موجودند، ساخت کهن و ساخت جدید. در نتیجه برخی از ساخت نوین و برخی دیگر از ساخت کهن تبعیت می کنند، ولی اکثریت بین دو ساخت اجتماعی سرگردانند. براساس ساخت کهن می اندیشند اما به مقتضای واقعیت بر حسب ساخت جدید عمل می کنند، گاه در یک امر(ازدواج) دو ساخت متمایز باهم عمل می کنند و تناقض می آفرینند.»
افزوده می شود: دو ساختی شدن جامعه، مسبب بروز طلاق بین زوج ها می شود. در واقع پدیده هایی همچون شهرنشینی، صنعتی شدن، بالا رفتن سواد و تحصیلات، افزایش حضور زنان و دختران در جامعه، تغییر در سبک زندگی و افزایش روزافزون رسانه های ارتباطی و نیز گسترده شدن مکان های حضور زنان و مردان موجب شده است که افراد نگرش مثبتی به رابطه با جنس مخالف پیدا کنند و بدان گرایش داشته باشند. این در حالی است که ساخت کهن جامعه ایرانی- اسلامی مبتنی بر مجوز برقراری رابطه دوستانه و صمیمانه فقط از طریق ازدواج است. بنابراین تضاد ارزشی بین این دو ساخت که بیشتر از طریق تبلیغات شبکه های ماهواره ای صورت می گیرد مقدمه بروز اختلاف و از هم پاشیدگی کانون خانواده است.
مقاله می گوید: از طرف دیگر نگرش مثبت به رابطه نامتعارف با جنس مخالف و شکسته شدن حرمت آن موجب حذف مانع شناختی ورود به روابط خارج از ازدواج می شود و احتمال این امر به شدت بالا خواهد رفت. زوج هایی که وارد روابط نزدیک و عاشقانه با افرادی خارج از رابطه ازدواج می شوند دچار توهمی از رابطه می شوند که در بستری از عدم مسئولیت به وجود می آید. همین ادراک نادرست و توهمی موجب می شود افراد رابطه کنونی با همسر را بسیار کم ارزش و بی کیفیت ارزیابی کنند و به دنبال ارضای نیازهای روانشناختی خود در جایی به غیر از ازدواج باشند.
مقاله تأکید می کند: از دیگر تبعات استفاده از ماهواره تزلزل دینداری اشخاص است. دلیل این امر نخست محتوای برنامه های ماهواره ای است که باورهای دینی- اسلامی را مورد حمله قرار داده است که حداقل تغییر ممکن در کاربران شک و تردید نسبت به درستی آیین ها و یا ضرورت محدودیت های اسلامی است. در این حین دم زدن از آزادی ها و استقلال فردی سبب قانع سازی مخاطب به عدم وجود مشکل به دنبال پیروی از الگوهای ارائه شده توسط آنان خواهد شد.
ادامه داده می شود: همچنین مطابق نظریه ناهماهنگی شناختی درست زمانی که یک شخص دیندار برنامه هایی متضاد با باورهای دینی اش را می بیند یا می شنود ناهماهنگی شناختی در وی ایجاد می شود که یا خود وی آن قدر فرد بی عفت است که چنین برنامه هایی را دنبال می کند و یا پیام های برنامه خیلی هم خارج از عقلانیت و به اصلاح اشتباه نیست و از آنجا که فرد به دنبال حفظ حرمت خود است نظر اول را به کل رد کرده و نظر دوم پذیرفته می شود که این یعنی تزلزل و تنزل دین داری اشخاص. این در حالی است که بین دین داری و بی ثباتی ازدواج رابطه مستقیم وجود دارد. در تبیین این امر می توان به اثر دینداری بر تعهد زناشویی اشاره کرد.
بخش دیگری از مقاله به این موضوع اشاره می کند که دینداری با اثرگذاری بر سیستم شناختی و باورهای همسران تعهد را در ازدواج ایجاد می کند. افراد دیندار ازدواج را امری مقدس تلقی می کنند و خود را بدان متعهد می دانند. از طرف دیگر دین به طور غیرمستقیم و با افزایش مؤلفه هایی همچون شادکامی و کیفیت ارتباط و رضایتمندی مانع بی ثباتی ازدواج و بروز پدیده طلاق می شود. همچنین دینداری می تواند با ایجاد شادی و نشاط همسران را از لحاظ نیازهای تفریح و هیجان طلبی به خوبی ارضا کند.
یادآور می شود: متخصصان بر این باورند که افراد دیندار به خوبی می توانند هیجان های خود را کنترل و مدیریت کنند. الگوهای عملی بی نظیری برای چگونگی رفتار با دیگران از جمله همسران خود برخوردارند؛ خزان های غنی از توصیه ها و آموزه های دینی مفید در مورد رابطه با همسر دارند و در نهایت خودشان شادتر زندگی می کنند که این موارد سبب ایجاد نشاط و رضایت در رابطه زوجی خواهد شد. هر چه نشاط و رضایت در رابطه بین همسران بالاتر باشد احتمال شکست و بی ثباتی آن کمتر خواهد بود.
البته در مقاله خاطرنشان می شود: سرعت پیش روی مسأله طلاق نگرانی ها را برانگیخته و به نظر می رسد قبل از آن که به مرز اضطرار برسد باید تدابیری اندیشیده شود، چرا که در این شرایط با نسلی روبه رو خواهیم شد که حاصل زندگی تک والدی بوده و تجربه تلخ طلاق در آن ها احساس ترس و تنفر نسبت به پدیده ازدواج پرورش داده است که از همان ابتدای تشکیل زندگی دنبال برنده شدن در جنگ نامریی زندگی زناشویی خواهد بود که نتیجه این مسأله نیز چیزی جز ادامه روند جدایی نیست.
در پایان گفته می شود: بررسی های صورت گرفته نشان دهنده نقش ماهواره در بی ثباتی زندگی زوجین است. از این رو باید به خانواده ها اخطار داد که تولیدات این رسانه هیچ مناسباتی با فرهنگ غالب زندگی ایرانی – اسلامی ندارد و با ظاهری فریبنده زندگی خانوادگی را به مرز بی ثباتی و طلاق می کشاند. در حالی که دینداری و پیروی از دستورات دینی ضمن این که سبب آرامش خاطر شخصی می شود از طریق پرورش نگرش منفی در شخص دیندار نسبت به برقراری رابطه خارج از عرف سبب تلاش وی برای ایجاد موقیعت های شادی آور در رابطه همسری خود می شود که ثبات ازدواج نتیجه آن خواهد بود.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=6230
نظرات