تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی
شماره : 10108
تاریخ : ۲۱ بهمن, ۱۳۹۷ :: ۱۵:۳۶
 حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی-حوزه علمیه -فقه نظام مرجعیت علمی قرآن به چه معناست؟ حجت الاسلام الهی خراسانی اظهار داشت: مرجعیت علمی قرآن به معنای تأثیرگذاری قرآن بر علوم است. مرجعیت یعنی تأثیرگذاری، چرا که تأثیرگذاری است که مجوز استفاده از کلمه مرجعیت می‌باشد.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی در میزگرد علمی چیستی و قلمرو مرجعیت قرآن که توسط گروه علوم قرآن و معارف حدیث مرکز تخصصی آخوند خراسانی برگزار شد، بیان کرد: در بحث مرجعیت علمی قرآن باید از ساده‌انگاری و ساده‌سازی مسئله پرهیز کنیم و به نظر می‌رسد این تمایل از قدیم بوده و الآن نیز این ساده نگاری در معرض سرایت به محافل علمی است. ساده انگاری آن است که مرجعیت علمی قرآن در یک چیز خلاصه شود و آن این که گزاره‌های علوم مختلف، مستقیماً از قرآن استخراج شود یعنی قرآن جایگزین منابع معرفتی رایج در علوم شود و آنچه که علوم تجربی از منابع تجربی، علوم انسانی از زیست جامعه انسانی، علوم فلسفی از تجربیات و ادراکات کلیات به دست می‌آورند. قرآن جایگزین همه این‌ها شود و ما همه این‌ها را از قرآن استحصال کنیم.

وی افزود: این دیدگاه از دید من، دیدگاه ناقصی است. بنابراین آنچه که بنده عرض می‌کنم شامل یک رویکرد سلبی به این نظر بسیط است و آن این که معنای مرجعیت علمی قرآن محصور در استنتاج گزاره‌های علوم از قرآن به عنوان منبع جایگزین معرفتی نیست، این ادعای اول بنده است.

استاد خارج فقه حوزه علمیه مشهد بیان کرد: جنبه دومی که در میز مرجعیت مطرح کردیم این بود اگر مرجعیت علمی قرآن محصور در این نیست، اولاً آیا همین تبیین ولو به موجبه جزئیه رخ داده یا نه؟ و دوم اینکه آیا مرجعیت علمی قرآن ابعاد دیگری هم دارد یا نه؟ من فکر می‌کنم پاسخ اول و دوم به شکل یک مدخل بر مرجعیت علمی قرآن قابل توضیح باشد.

وی اظهار کرد: از نگاه بنده مرجعیت علمی قرآن به معنای تأثیرگذاری قرآن بر علوم است مرجعیت یعنی تأثیرگذاری، چه تأثیرگذاری است که مجوز استفاده از کلمه مرجعیت است. تأثیرگذاری «استنادی» و مستند به قرآن که قابل پیگیری و قابل ثبت باشد. عمده‌ترین کار ما، رصد تاریخی و رصد اجتماعی این اتفاق، و البته تجویزهای روش‌شناختی در این حوزه خواهد بود. پس از نگاه ما، آن تأثیرگذاری که ناخواسته، نادانسته و بدون استناد به قرآن باشد، مرجعیت نیست.

حجت‌الاسلام الهی خراسانی بیان کرد: در مرجعیت علمی قرآن ما دامنه علوم را فراخ می‌دانیم، این علوم فقط علوم انسانی و علوم اسلامی نیست، همه علوم می‌تواند باشد، و از این جهت تمایزی قائل نیستیم طبیعی است که حجم و دامنه مرجعیت علمی قرآن در دانش‌هایی که قرآن را یکی از ارکان معرفت‌شناختی خودشان می‌دانند مثل فقه و دانش‌های دیگر خیلی متفاوت است. اما به این معنا نیست که سایر علوم چون علوم اسلامی نیستند مانند علوم تجربی و علوم ریاضی، از این مرجعیت بی‌بهره باشند.

وی گفت: علم هم همان چیزی است که عقلانیت متفاهم هر دوره، علم می‌داند، یعنی یک شاخه و یک رشته دانش البته در فلسفه علم درباره تعریف علم اختلافاتی است. در نگاه بنده، اقتصاد یک علم است اما اقتصاد اسلامی، هنوز علم نیست ما علمی به نام اقتصاد اسلامی هنوز نداریم. اقتصاد اسلامی شاید دو دهه بعد به یک مکتب اسلامی در علم اقتصاد منتهی شود. پس اگر چیزی علم نبود ما دنبال آن نیستیم که بگوییم علم است یا نیست. هر آنچه که عقلانیت متفاهم علم می‌داند این موضوع استحالا قلمرو تأثیرگذاری در هر یک از علوم چیست؟ پس ما قلمرو تأثیرگذاری را بر اساس شاخه‌های علم جدا نکردیم که مثلاً قرآن تأثیرگذاری در فقه دارد ولی در پزشکی ندارد. ما می‌گوییم در هر علم که بخواهد اثر بگذارد قلمرو اثرگذاری‌اش در چند بخش اتفاق می‌افتد که من به چهار بخش کلی حوزه برون علمی، حوزه درونی هر علم، نظام‌های پشتیبان و منابع انسانی علوم تقسیم کردم.

وی با بیان اینکه حوزه برون علمی، خود به چهار بخش اهداف علوم -مبانی معرفت‌شناختی علوم- روش‌های کسب معرفت و تحقیق در علوم و تطورات تاریخی علوم تقسیم می‌شود؛ گفت: هر علمی یک مطالعات درجه‌دو دارد. درباره اینکه چه چیزی باید منبع استنادی در فقه باشد یک بحث فلسفه فقهی است، حالا ممکن است قرآن بر این حوزه مطالعات درجه دوم اثر بگذاردشما در علم کلام، می‌توانید استفاده کنید بحث فلسفه علمی نسبت به علم کلام است. تأثیر قرآن در اینجا یعنی قرآن تعیین کند که آیا می‌شود از منقولات استفاده کرد یا نمی‌شود. این حوزه شامل یک اهداف علوم می‌شود و قرآن می‌تواند در اهداف اثر بگذارددانشی که هدفش تأمین آسایش مادی است، این جهت‌گیری آن دانش، به خلق مسائل خاصی منتهی می‌شود اما اگر گفتید یک دانشی باید امنیت معنوی را فراهم کند، تکالیف دیگری پدید می‌آید.

وی اظهار کرد: قرآن می‌تواند اهداف علوم را تحت تأثیر قرار دهد؛ یعنی عالمان را قانع کند در حوزه برون علمی اهداف جدیدی را در علم منظور کنند. کما اینکه اهداف مسلمین در فلسفه با اهداف غیر مسلمین فرق داشته و لذا حتی اگر بگوییم در یک مکتب فلسفی تحصیل کرده باشند خروجی یک دانشی که هدفش تجهیز عقلانی الهیات اسلامی در تمدن اسلام است با یک دانشی که فهم خود بنیاد از هستی است دو خروجی داده است.

وی افزود: هنر تأثیر گذاری قرآن این بود که یک فلسفه الحادی و چند خدایی را از یونان تحویل گرفت اول ثبت، سپس ترجمه، آنگاه موحد و در آخر شیعه و اهل ولایتش کرد. دومین حوزه تأثیر قرآن بر حوزه برون علمی مبانی معرفت‌شناختی علوم است، چه چیزی منبع معرفت است؟ قرآن می‌تواند علوم را پیش از علم قانع کند که می‌تواند وحی هم یک منبع باشد؟

وی اظهار کرد: سوم، روش‌های کسب معرفت و تحقیق است که در این حوزه بحث بسیاری است. آیا استناد حسی یک روش معرفتی است؟ نمی‌گوییم الآن داوری قرآن را بپذیریم ولی در حوزه پیشا علم دانشمند قبل از ورود تصمیم می‌گیرد روش‌های علمی آنچه باشد ممکن است قرآن در آن حوزه اثر بگذارد و یا ممکن است در تطورات و تصورات، تفسیر معینی را از قرآن دریافت کندسنت‌های اجتماعی در قرآن یکی از مباحث عمیق در قرآن است. ممکن است بخشی از سنت‌های اجتماعی در تطور علم هم دنبال شود و این‌ها همه حوزه برون علمی است.

وی بیان کرد: دومین بخش کلی حوزه درونی هر علم، شامل ۵ مرحله مفاهیم، مفروضات و اصول پایه، مسائل- فرضیه‌ها-  نظریه‌ها- گزاره‌ها- مدل‌ها و الگوها است. ولی معمولاً در حوزه تأثیر قرآن بر محتوای علم، فقط گزاره‌ها گفته می‌شود. مگر محتوای علم فقط گزاره‌ها است؟ مفاهیم پایه یک علم، جزئی از مفروضات است. دوم مسائل است. باید برای تعالی روح یک نوجوان چه کرد، مسئله‌ای است که تا در بنیادها به غیب، به وحی و به روح نپذیرفته باشید، این مسئله معنا ندارد. فرضیه‌ها هم یعنی پاسخ‌های محتمل می‌تواند کمک بکند و یکی از حوزه‌هایی است که ما خیلی از آن غافل هستیم. قرآن دست‌کم ایده‌های تازه‌ای می‌تواند ایجاد کند.

استاد خارج فقه حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: نظریه‌ها یعنی گزاره‌های به هم‌بسته‌ای که جنبه تبیینی دارند. ما نظریه را با اصول و قواعد فرق می‌گذاریم. گزاره‌ها و مدل‌ها هم‌روی، دانش‌هایی معنا می‌دهد که قدرت و یا مأموریت مدل‌سازی هم دارند. نظام‌های پشتیبان علوم نیز به پنج دسته نظام آموزشی، نظام پژوهشی، نظام اخلاقی و فرهنگی، نظام مدیریت و نظام اقتصادی تقسیم می‌شود.

وی گفت: اینکه شما نسبت به صدق استنادات گزاره‌های علمی به صاحبان یا قائلینشان دوباره بازنگری کنید این خودش اخلاق علمی است. نظام اقتصادی، دانش منتهی به ثروت، دانش مبدأ تولید ثروت، و دانشی که در چرخه اقتصاد جامعه اثرگذار است، این سه نقشی است که ما می‌توانیم فکر کنیم و بعضی از مناسبات را از قرآن الهام بگیریم.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی بیان کرد: حوزه چهارم، منابع انسانی است که در سه بخش محققان، مدرسان و مبدلان است. علم از طریق اثرگذاری در عالمان، تغییرات ایجاد می‌کند. در محققان، مدرسان و مبدلان دانش یعنی کسانی که دانش را به فرهنگ و فناوری تبدیل می‌کنند دانش را به نُرم‌های اجتماعی، هویت اجتماعی و منزلت‌ها کنند. لذا حقوق‌دان مسلمان که از قرآن الهام می‌گیرد و خودش را طبق معیارهای قرآنی ساخته، دانش مشترک با کسی دارد که مسلمان نیست اما نتیجه کار او چه بسا مختلف است.

وی افزود: مرجعیت قرآن در همه این شاخه‌ها در طیف‌های مختلف می‌تواند رخ دهد. یک قسم این است که قرآن خودش ایجادکننده معرفت تازه باشد، و این منظور همان کسانی است که می گویند که قرآن یک سری گزاره طبی آورده است. یا یک اصل مدیریتی تازه خلق کرده است اما آیا لازم است همیشه مرجعیت قرآن در همین سطح تصدیق شود؟ منکر وجود این سطح به نحو موجب جزئیه نیستیم، اما باید توضیح دهیم آیا رسالت قرآن این است که گزاره‌های متنوع در همین علوم تولید کند؟ بخشی می‌تواند و تأییدی امضایی باشد. یعنی  معرفتی بر قرآن عرضه شود، قرآن با آن معرفت به صورت مفروغ عنه برخورد کرده است. مثلاً بخشی از اخلاقیات علم را قرآن هم تأیید کرده است. لازم نیست همیشه مرجعیت قرآن تولیدی باشد، حتی در فقه که یک دانش علوم اسلامی است می‌بینید همه بحث‌ها تولیدی، ایجادی و تأسیسی نیست، بلکه گاهی امضایی است.

استاد خارج فقه حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: نوع دیگری از مرجعیت، هماهنگی با قرآن است. شما اگر هر حرفی درباره اینکه خدا مادی نیست بزنید، هماهنگ با روح قرآن است، ولو عین این گزاره را نتوانید پیدا کنید. اگر در جامعه‌شناسی دین به این نتیجه رسیدید، که مناسکی جدید (مانند پیاده روی اربعین) تقویت شود، همبستگی دینی تقویت می‌شود و این با روح قرآن هماهنگ استبنابراین با این هندسه می‌توانیم ادعا کنیم مرجعیت علمی قرآن محصور در تولید گزاره‌های درونی علوم نیست و وسعتش بسیار بیشتر است.

وی اظهار کرد: اما ما چه‌کار می‌توانیم بکنیم؟ ما می‌توانیم در هریک از علوم این مرجعیت را به نحو مطالعه درجه اول تعقیب کنیم. یعنی من بروم یک تحقیق اقتصادی انجام بدهم، فرضیه‌ها را از قرآن بگیرم. کار دوم کار مطالعه درجه اول در دانش‌های قرآنی است. نوع سوم مطالعات درجه یعنی من بیایم کار آن علم را یا کار این مفسر قرآنی را توضیح دهم  و بگویم در تاریخ علم این دسته از آدم‌ها از قرآن تأثیر پذیرفته‌اند.

حجت‌الاسلام الهی خراسانی اظهار کرد: در بحث‌های قرآنی سه نوع کار می‌توان انجام داد، کار مطالعات درجه اول درون آن علوم، درون دانش قرآنی و سوم مطالعات درجه‌دو که از بیرون ما این‌ها را توصیف و تحلیل کنیم. در این چیزهایی است که خودش مرجعیت علمی قرآن نیست ولی درباره مرجعیت علمی قرآن قطعاً هست. پس جامعه‌شناسی مرجعیت علمی قرآن، تاریخ مرجعیت علمی قرآن، فلسفه مرجعیت علمی قرآن در جای خود محفوظ است.

انتهای پیام/

منبع: مهر

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.