به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت الله احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در چهاردهمین جلسه درس جهاد و دفاع با یادآوری این موضوع که قتال یا جهاد به معنی کُشتن نیست بلکه به معنی پیکار و مبارزه است، اظهار داشت: شاهد نخست، در کتاب وسائل الشیعه آمده «از امام صادق(ع) سوال می شود: مردی دوستدار اهل بیت(ع) است ولی در دیوان بنی عباس است. زیر پرچم بنی عباس قتل می کند. امام(ع) پاسخ می دهند: روز قیامت طبق نیتش محشور می شود.» مسلماً منظور از «قتل» در این روایت کُشتن نیست چون تقیه در کُشتن درست نیست. معنی «قتل» در این جا مبارزه است. البته ممکن است فردی بگوید منظور «یَقتِلُ» است. یعنی فردی در دستگاه بنی عباس کشته شد.
وی افزود: شاهد دوم، امیرمؤمنان(ع) در نامه خود به مالک اشتر می فرماید «... فَلَا تُقَوِّيَنَّ سُلْطَانَكَ بِسَفْكِ دَمٍ حَرَامٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّا يُضْعِفُهُ وَ يُوهِنُهُ بَلْ يُزِيلُهُ وَ يَنْقُلُهُ وَ لَا عُذْرَ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَا عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْدِ لِأَنَّ فِيهِ قَوَدَ الْبَدَنِ وَ إِنِ ابْتُلِيتَ بِخَطَإٍ وَ أَفْرَطَ عَلَيْكَ سَوْطُكَ أَوْ سَيْفُكَ أَوْ يَدُكَ بِالْعُقُوبَةِ فَإِنَّ فِي الْوَآْزَةِ فَمَا فَوْقَهَا مَقْتَلَةً» در این جا منظور از «مقتله» محل درگیری است نه محل کشتن. از این نوع شواهد، فراوان است.
آیت الله عابدی در جمع بندی این بخش از مطالب خود درباره این که «در اسلام اصل بر جنگ است یا صلح است؟» تأکید کرد: بر خلاف نظر تمام فقهای سنی و شیعه که می گویند اصل بر جنگ است، اصل بر صلح است. این حرف - اصل بر جنگ - حرف شافعی است که به کتاب های شیعی نیز آمد. حتی تمام جنگ های نبی اکرم(ص) تدافعی بوده نه تهاجمی. در آیات و روایات نیز کلمه «جهاد» به معنای کشتن به کار نرفته بلکه به معنی پیکار، مبارزه و تلاش کردن است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه مباحث خود با بیان این که نخست باید علل وقوع، اقسام و اهداف جنگ را مورد بررسی قرار داد، اذعان داشت: نخست باید بگوییم هدف از جهاد چیست؟ چون هدف چند نوع است که شامل مبانی انسان شناسی، جهان شناسی و توحیدی می شود. این ها را باید بحث کنیم چون در مسائل فقهی تأثیرگذار است.
وی افزود: برای نمونه نخستین بحث در جهاد این باشد که نوع نگرش دین به انسان و جهان چیست؟ آیا هدف دین است که افراد شرور و بی دین زنده نباشند. هدف اصلی دین این است؟ اگر هدف دین است که افراد خوب زنده باشند و افراد شرور از بین بروند مشخص می کند که در مسائل فقهی در جنگ چه کنیم. آیا اسرا را بکشیم یا خیر؟ آیا دین می گوید تنها کسانی که خلیفه الله هستند می توانند زنده باشند یا دیگران نیز حق حیات دارند.
آیت الله عابدی گفت: اگر نوع نگاه ما نسبت به جهان مشخص شود بسیاری از مباحث فقهی درباره جهاد حل می شود. نوع نگاه به اعتقادات نیز در مباحث فقهی جهاد تأثیرگذار است. این مباحث باید در فقه بررسی شود سپس به سراغ جهاد بیایم. برای نمونه قرآن، خدا را عزیز معرفی می کند عزیز یعنی شکست ناپذیر. وقتی فرد بداند که خدا شکست ناپذیر است یک نوع به جهاد نگاه می کند ولی وقتی همانند یهودی خیال کند که خدا با حضرت یعقوب کُشتی گرفت و یعقوب، خدا را زمین زد یک نوع دیگر به جهاد نگاه می کند. وقتی مسلمان خدا را شکست ناپذیر و یهودی او را شکست پذیر می داند نوع نگاهشان به جهاد متفاوت می شود. یهودی ها در جنگ ها می گویند خدا باید پیروز شود به همین دلیل در جنگ همه چیز را نابود می کنند. ولی مسلمان می گوید خدا پیروز است و من باید وظیفه خودم را انجام دهم.
وی اضافه کرد: انسان را خلیفه خدا بدانیم یا نگاه دیگری داشته باشیم. این گونه مبانی را نخست باید مطرح کنیم. سپس بر روی اصول، قواعد و کلیات جنگ و بعد از آن بر روی جزئیات بحث کنیم. اصول و کلیات همانند این که فریب دادن در جنگ حرام است یا حلال؟ این یک قاعده کلی است. یک قاعده کلی دیگر این است که آغاز کردن جنگ جایز است یا حرام؟ پیامبر(ص) هیچ گاه جنگ را شروع نکردند. در حالی برگ برنده در دستان کسی است که جنگ را شروع می کند.
انتهای پیام/